دست هایش را در پالتوی مخملی اش
فرو کرد
و شروع کرد به قدم زدن در پارک..
با هر قدم که بر میداشت خاطرات زیر پاهایش میشکست
تازه یادش امد این پارک چقدر اشناست
مثل همان كافه و خيابان ديروزى
مثل هرجايي كه ميرفت
با نهایت سرعت از پارک خارج شد و به خانه رفت در را روی خود قفل کرد و تصمیم گرفت برای رهایی از خاطرات دیگر بیرون نرود
نفسی از سر اسودگی کشید اما ناگهان یادش امد به مقر اصلی خاطرات امده است
روز بعد جسدش را در خانه پیدا کردند علت مرگ طبیعی بود
اما من دست خاطرات را روی گلویش میدیدم
🆔 @harfkhas 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالی سرشار از سلامتی و شادی و ثروت ان شاءالله🙏🙏 🌸🌸🌸
🆔 @harfkhas 🆔
چه خوب كه هنوز دلم مي لرزد و نگاهم مي دود دنبال بهار،
كه گاهي يادش مي افتد تا ببارد تا بوزد،
تا آسمان شود روي سر ما..
كه دلخوشيم به همين دقايق كوتاه عاشقانه خوشحال،
احساس ميكنم تا قبل از تو فقط اشتباه كرده بودم
آدم فقط بايد دل به كسي بسپارد كه بي ملاحظه مي گويد دوستت دارم
وبراي ابراز عاشقانه هايش مكث نمي كند..
🆔 @harfkhas 🆔
چه دلپذیراست
اینکه گناهانمان پیدا نیستند
وگرنه مجبور بودیم
هر روز خودمان را پاک بشوییم
شاید هم می بایست زیر باران زندگی می کردیم
و باز دلپذیرو نیکوست اینکه دروغهایمان
شکل مان را دگرگون نمی کنند
چون در اینصورت حتی یک لحظه همدیگر را به یاد نمی آوردیم
خدای رحیم ! تو را به خاطر این همه مهربانی ات سپاس
🆔 @harfkhas 🆔
نقطهی امن زندگی من کجاست؟
هر کسی در زندگیش یک نقطهی امن دارد. نقطهی امن زندگی یک نفر آغوش یارش است و برای یکی دیگر شانهی مادر، برای یکی محل کار و برای یکی چیزی یا کسی یا جایی دیگر.
و نقطهی امن زندگی من، گوشهی دنج اتاقم است. چنانکه ساعتهایی از شبانهروز دلم میخواهد در را ببندم، تلفنم را خاموش کنم، قهوهام را بنوشم و کمی درنگ کنم.
نقطهی امن زندگی من، نه یک بغل بوسه است و نه چیزی شبیه به آن.
زمانهای تنهایی و خلوت برای من همهچیز است.
🆔 @harfkhas 🆔
روزی میرسد که
فرزندتان از شما میپرسد
چند بار عاشق شده اید؛
آن روز بنشینید و برایش تعریف کنیداز دوستی های اجتماعی که به رابطه های جدی مان راهشان دادیم و
دیوارهای اعتماد را آوار کردیم
از عشق هایی که در "سکرت چت ها" مدتش را تعیین کردیم؛
از "بی تو میمیرم هایی" که به لمس یک دکمه ی بلاک بند بود
از عکس و خاطراتی که با یک "دیلیت" جان دادند روی دستمان
از قول هایی که به راحتی آب خوردن رویش پا گذاشتیم
همه را بگویید...
آن روز بدون اینکه بخواهید
چنان تصور تهوع آوری از عشق به فرزندتان میدهید که تا عمر دارد فکر دوست داشتن به سرش نزند.
🆔 @harfkhas 🆔
دیگر به راستی میدانم که درد یعنی چه...
درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود.
بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود.
درد یعنی چیزی که دلِ آدم را در هم میشکند
و انسان ناگزیر است با آن بمیرد
بدون آنکه بتواند
رازش را با کسی در میان بگذارد،
دردی که انسان را
بدون نیروی دست و پاها و سر باقی میگذارد
و انسان حتی قدرت آن را ندارد که
سرش را روی بالش حرکت دهد.
🆔 @harfkhas 🆔
برای دوست داشتن دیگران لازم نیست که هر بار آنها را ببوسید و کاسههای برنجتان را میان گرسنگان تقسیم کنید و یا مدام تکرار کنید که دوستشان دارید. بلکه عشق حقیقی آن است که دیگران را کمتر در معرض قضاوت قرار دهید و بگذارید خودشان باشند و آنچه میخواهند بپوشند و آنگونه که میخواهند زندگی کنند.
و همانی باشند که خود میخواهند، نه آنگونه که شما میخواهید.
🆔 @harfkhas 🆔
یادمه بعد اون همه سال سختی و زجر کشیدن کنارش در جواب همه که بهم میگفتن ولش کن میگفتم حاضرم کنار اون بدبخت شم تمام دردارو تحمل کنم اما کنار یکی دیگه خوشبخت نشم!
منِ این سالها نشسته هر روز فکر میکنه به آدم اون روزا که چقدر احمق بود
اگه شما ام مثل من یکی تو زندگیتون دارین که حاضرین بدبختی کنارشو تحمل کنین بگذرین ازش چون عاقبت جوری تموم میشه که دیگه چیزی از خودتون نمیمونه و تمام خودتونو از دست میدین...
🆔 @harfkhas 🆔