ارزو نکن کارها اسانتر باشد😉
ارزو کن تو بهتر بشی!💪🏻🙆🏻♀
#انگیزشی✨
#ما_میتوانیم✌️
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودمون رو بسازیم🌱
همه دست به دست هم بدیم که بقیه هم به خانواده اسمونیشون برسن!
🌟 مبعث عید بعثت مهدی'عج'
است!
#MuhammadForAll🌎
#استوری✨
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبعثاوجبرکاتبرتومحمدصلوات😍
ما همه سلمان توییم✌️
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
💝هوالشاهد💝
#رویای_نیمه_شب🌠🌜
#قسمت_پنجاه و یکم
امینه کنترل خود را از دست داد.با یک جهش،شمشیری را از دیوار جدا کرد.آن را از غلاف بیرون کشید.سعی کردم وحشتزده نشوم.😱
_لابد باز نمایشی در کار است و قنواء از روزنه ای سرگرم تماشای ماست.😄
ناگهان صدای خندهای بلند شد.صدا از صندوق بود.امینه شمشیر را پایین آورد و به خنده افتاد.نالیدم:(اَه،باز هم نمایش!)😏
امینه کلیدی از جیبش بیرون آورد و قفل صندوق را باز کرد.با باز شدن صندوق،قنواء مثل مجسمه میان آن ایستاد.با کمک امینه بیرون آمد و همچنان که می خندید😂،شمشیر را از او گرفت.صندوق خالی بود.بدون آنکه به قنواء نگاه کنم،کنار پنجره رفتم و به بیرون چشم دوختم.🖐🏻☺️
قنواء به من گفت:(حالا تو باید بری توی صندوق.تو را با کمک خدمتکار ها پیش پدرم میبریم و میگوییم که یوزپلنگ دیگری برایتان هدیه آوردهاند.)🙂
بدون آنکه برگردم گفتم:(امینه یا پسروزیر برای این نقش مناسب ترند.)👌🏻🙂
_بهتر است گوش کنی،وگرنه راهی سیاه چال میشوی.امروز به اندازهی کافی حرف های زیادی زده ای!فرانوش نکن کجایی و من کی هستم.😄
فکری کردم و گفتم:(اتفاقا موافقم.)😉
_موافق رفتن توی صندوق؟
_نه،اتفاقا خیلی دوست دارم سیاهچال را ببینم.اگر قرار است کاری نکنم و فقط باعث تفریح و سرگرمی شما باشم،بهتر است خودم هم کمی تفریح کنم.😃
امینه که دوباره تبدیل شده بود به یک خدمتکار مخصوص و تربیت شده ،گفت:(چرا سیاهچال؟دارالحکومه جاهای دیدنی زیادی دارد.سیاهچال جای وحشتناکی است.پشیمان میشوید.)🙃
قنواء گفت:(پدرم یک یوزپلنگ و چند بازشکاری و اسبی زیبا دارد.مادرم چند گربهء پشمالو و یک طاووس دارد.من هم دوتا میمون و چند طوطی سخنگو دارم.میخواهی آن ها را ببینی؟)😒
به طرفشان چرخیدم.🚶
_به شرط آن که نمایش را تعطیل کنید و من از فردا کارم را شروع کنم.🙂
قنواء شانه بالا انداخت.😒
پس از دیدن حیوانات دستآموز که درون قفس های کوچک و بزرگی نگهداری میشدند،به اصطبل رفتیم و اسب حاکم و قنواء و اسب های دیگر را دیدیم.قنواء یال بلند اسب ابلق خود را نوازش کرد و گفت:(فردا بعد از آن که چند ساعتی کار کردی،به اسب سواری میرویم.چطور است؟)😄
نمیتوانستم قبول کنم.اگر چنین اتفاقی میافتاد،همهء مردم حلّه خبردار میشدند.بدتر از همه به گوش ریانه هم میرسید.😉
🌹برای سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات🌹
❣اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم❣
💛با ما همراه باشید💛
╔════🍭🌸═══╗
♡ @harime_hawra ♡
╚═══🌈🧚🏼♀════
اگر در قسمتی از زندگی
احساس ضعف میکنید🤭
به خاطر این ضعف کل
زندگی رو رها نکنید!🖐
تقریباً هیچ انسان کاملی وجود ندارند
پس زیاد خودتان را رنج ندهید😣
نفس عمیق بکشید
#انگیزشی✨
#ما_میتوانیم✌️
#دختران_حریم_حوراء🎀
♡ (\(\
(„• ֊ •„) ♡
┏━∪∪━━━━━┓
⃟🎀@harime_hawra ⃟🎀
┗━━━━━━━━┛
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﮐﺎﺭ ﺍﻣﺮﻭﺯﻣﻮ ﺑﻨﺪﺍﺯﻡ ﺑﺮﺍ ﻓﺮﺩﺍ
.
.
.
..
ﺑﻠﻨﺪ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ
ﺍﻧﻘﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﺍﻻﻥ🙈😂😂
#ایستگاه_لطیفه
😂@harime_hawra