بارها از ترکیه بعنوان الگو یا درس عبرت نام بردم
ترکیه مسیری رو که روغنفکرای ما در سر دارن و تا انتها رفته و الان عین قاطری که
تو باتلاق افتاده داره دست و پا میزنه...
این کانال شو تی وی یکی از تاپ ترین شبکه های ترکیه ست
این مردی که وسط تصویر میبینید
همسرشو به همراه پنج تا از بچه های قد و نیم قدش کشته تا بره با دوست دختری که دلشو برده ازدواج کنه.
برای اینکه طبیعی جلوه بده
زن و بچه شو با ماشین میندازه تو کانال سد !!!!
این یکی از خروجی های بی عفتی و بدن نمایی در جامعه ست☝️
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی بپیوندید 👇
@harimemehrvaarzy
#مراقب_دل_همسر_تون_باشید
#مراقب_زندگی_تون_باشید
#زن_همانند_گل_است
#مذهبی_ها_عاشق_ترند...
حریم مهرورزی زناشویی اسلامی ❤
بارها از ترکیه بعنوان الگو یا درس عبرت نام بردم ترکیه مسیری رو که روغنفکرای ما در سر دارن و تا انتها
یارو شش نفر و کشته انگار ن انگار😑😑
پیام مخاطب:
این پست اخرو سیو کردم هروقت کسی گفت شوهر کن تو این اوضاع بکوبم تو دهنش
پ ن : حالا از کجا میدونید شوهر آینده شما حتما قاتل از آب در میاد؟😂
امروز حضرت آقا اشاره کردند
به جاذبهی جنسی زن
خیلی عجیبه که عده ای منکر این جاذبه
جنسی میشن ،مثلا میخوان خودشونو خیلی نایس و چشم و دل سیر جلوه بدن!
آخرین باری که تو سینمای ما از این چشم و دل سیری ها در آوردنو گفتن ما دیدمون کاریه و چشمداشتی به جنسیت زن نداریم و دوستیمو از این حرفا
به بالای هشتصد تا زن تعرض و تجاوز کردند ! تازه اینا ثبتی هاشه!😂😂
این ماجرا رو یکبار تو اینستاگرام نوشتم
چون بحث جاذبه جنسی زن مطرحه
بد نیست دوباره یادآوردی کنیم.
یه زمانی ،شدم مسئول سربازهای حفاظت فیزیکی ، رابطه ی برادرانه ای باهمه داشتم .طوری که به مشکل میخوردن میومدن سراغ من ،خیلی وقتا درد دلاشونو به من میگفتن...
یه سری حرف افتاد و یکی از دوستان بهم
گفت که احساس گناه زیادی رو داره تحمل میکنه از خودش متنفر شده بود...
وقتی جویا شدم علتشو
گفت که : یک روز خاله ش که تفاوت سنی آنچنانی باهاش نداشته میاد خونه اینا
لباسی که تن ایشون بوده
فرم سینه و بدن این خاله طوری بوده
که ایشون تحریک میشه
انقدر این صحنه تو ذهنش تکرار میشه که
تو عاقبت تو خلوت خودش به گناه میوفته.
ببینید یک لباس تنگ یا نامناسب یک نفر
زندگی یک جوون رو اینطور به بهم میریزه.
گاهی ما خیال میکنیم طرف محرمه
دیگه اشکالی نداره آستین کوتاه یا رکابی بپوشیم ،در صورتی که همون هم ممکنه
تحریک کننده باشه.
چند سال پیش اگر یادتون باشه
لایو اون نوجوون با اون زن هرزه
همه جا پخش شد
که گفت با دیدن فرم بدن ایشون
روزی سه بار خود ارضایی میکرده
بعد یه عده میان منکر جاذبه جنسی زن میشن
البته این انکار بیشتر برای کوتاه اومدن در برابر این قضیه ست وگرنه همونایی که انکار میکنند جاذبه جنسی زن رو
از همین جاذبه تجارت میلیارد دلاری راه انداختن و روزانه صدها هزار
کیلیپ جنسی از زن راهی بازار میکنند.
بنظرم نقطه درگیری ما با تعریف غربی ها از زن دقیقا همینجاست
آیا شما جاذبه جنسی زن رو قبول دارید؟
اونها هم قبول دارند اما با رسانه هاشون
برای ما نسخه میپیچن که شما این دید رو نباید داشته باشید .
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترکیه که نه آخوند راس کاره نه اسلام مبنای کار
چرا انقد وضعشون داغونه...
سال ۲۰۰۴ ، یعنی بیست سال پیش
تعداد روسپی های(تن فروش) رسمی ترکیه
صدهزااااااااااااااااااااااار نفر بوده
حساب کنید غیر رسمی ها و ثبت نشده هاش چقدر بوده و حساب کنید الان چه خبره... این آمار افتضاح حاصل تبدیل کردن مسلمونها به شکل و شمایل اروپایی هاست. همون چیزی که تو حکومت پهلوی داشتن اجرا میکردن
میگفتن ایران اگر میخواد پیشرفت کنه
باید سرتا پاش اروپایی بشه!!!
یکی از مخاطب ها اشاره کرده به داستان
بلعم باعورا که واقعا داستان جالبی که در سوره اعراف بهش اشاره شده.
توصیه میکنم حتما بخونید
چرا؟ چون زمان ما شباهت های خیلی
زیادی به زمان حضرت موسی داره
و حضرت آقا هم خیلی تاکید دارن به داستان حضرت موسی ، این تاکید انقدر مهم بوده که برنامه هایی مثل سمت خدا هم اختصاص داده شده برای تبیین
ماجرای حضرت موسی توسط استاد عابدینی
سالهاست دارن تجزیه تحلیل میکنند
اما هنوز نکات و شرایط زندگی حضرت موسی تموم نشده
🔻قسمت اول
بلعم باعورا از علمای بنیاسرائیل بود، و کارش به قدری بالا گرفت که اسم اعظم میدانست و دعایش به استجابت میرسید.
روایت شده: موسی (علیهالسّلام) با جمعیتی از بنیاسرائیل به فرماندهی یوشع بن نون و کالب بن یوفنا از بیابان تیه بیرون آمده و به سوی شهر (بیت المقدس و شام) حرکت کردند، تا آن را فتح کنند و از زیر یوغ حاکمان ستمگر عمالقه خارج سازند.
وقتی که به نزدیک شهر رسیدند، حاکمان ظالم نزد بلعم باعورا ( عالم معروف بنیاسرائیل) رفته و گفتند از موقعیت خود استفاده کن و چون اسم اعظم الهی الهی را میدانی، در مورد موسی و بنیاسرائیل نفرین کن. بلعم باعورا گفت: «من چگونه در مورد مؤمنانی که پیامبر خدا و فرشتگان، همراهشان هستند، نفرین کنم؟ چنین کاری نخواهم کرد.
🔻قسمت دوم:
آنها بار دیگر نزد بلعم باعورا آمدند و تقاضا کردند نفرین کند، او نپذیرفت، سرانجام همسر بلعم باعورا را واسطه قرار دادند، همسر او با نیرنگ و ترفند آنقدر شوهرش را وسوسه کرد، که سرانجام بلعم حاضر شد بالای کوهی که مشرف بر بنیاسرائیل است برود و آنها را نفرین کند.
بلعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای کوه رود، الاغ پس از اندکی حرکت سینهاش را بر زمین مینهاد و برنمیخاست و حرکت نمیکرد، بلعم پیاده میشد و آنقدر به الاغ میزد تا اندکی حرکت مینمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بلعم گفت: «وای بر تو ای بلعم کجا میروی؟ آیا نمیدانی فرشتگان از حرکت من جلوگیری میکنند.»
بلعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها کرد و پیاده به بالای کوه رفت، و در آنجا همین که خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنیاسرائیل را نفرین کند اسم اعظم را فراموش کرد و زبانش وارونه میشد به طوری که قوم خود را نفرین میکرد و برای بنیاسرائیل دعا مینمود.
به او گفتند: چرا چنین میکنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو میکند.