🚨مراقب موش ها باشید
#سخنانبزرگان
ورنه موش دزد در اَنبان ماست
گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟
اول ای جـان دفـع شرّ مـوش کـن
بعد از آن، در جمع گندم کوش کن
🌸 باید اخلاق رذیله برود. قدیم گندم را در انبار مےریختند، موش هم بود. موش ها گندم را می خورند. هرچه این شخص گندم مےریخت، از آن طرف موش ها این گندم را مۍخوردند. شاعر خوب شعری می گوید. می گوید : ورنه موش دزد در اَنبان ماست، قدیم به کیسه اَنبان می گفتند. گنـدم اعمـال چهـل ساله کجـاست؟ ما موش دزد داریم. باید یک فکری به حال این موش دزد بکنیم.
🌸 شصت و پنج سال پیش، شخصی به مرحوم استاد ما شیخ علی اکبر برهان می گفت: در مفاتیح نوشته که فلان عبادت این همه ثواب دارد، این دعا را بخوانی اینقدر ثواب دارد، مگر می شود این همه ثواب! تعجب کرده بود. استاد ما می فرمودند: «دعا کنید که ثوابدون ما سوراخ نباشد». ما ثوابدان هایمان سوراخ است. این همه ثواب است، ولی ثوابدون سوراخ است. به همین خاطر ثواب ها می رود.
🌸 شما مرتب شیر توی ظرف می ریزی ، اما ظرف سوراخ است و شیر ها می رود، فایده ندارد. ایشات فرموند: «دعا کنید که ثوابدان سوراخ نباشد تا این ثواب ها جمع شود.»
بیانات آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
📢فرصت طلایی در آخرین جمعه مهمانی
بیا بدو که جا نمونی 😍
دیدی آخر مهمونی دیگه صاحب مجلس هرچی مونده رو میبخشه به مهمونا
گفتم هم از اعمال شب آخر غافل نباشیم هم از این نسخه کوتاه و امیدبخش👇👇👇
🌺نقل از مفاتیح الجنان:🌺
سيد و شيخ صدوق از جابربن عبدالله انصاري روايت كرده اند كه گفت رفتم به خدمت حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) در جمعه آخر ماه رمضان چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود كه اي جابر اين آخر جمعه اي است از ماه رمضان پس آن را وداع كن و بگو:
اَللَّـهُمَّ لا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِمِنْ صِيامِنا اِيّاهُ
خدايا اين ماه را آخرين بار روزه ما در ماه رمضان قرار مده،
فَاِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْني مَرْحُوماً وَلا تَجْعَلني مَحْرُوماً،
اگر قرار داده اي پس مرا رحمت شده بدار،نه محروم از رحمت.
پس بدرستي كه هر كه اين دعا را در اين روز بخواند به يكي از دو خصلت نيكو ظفر مي يابد يا به رسيدن به ماه رمضان آينده يا به آمرزش خدا و رحمت بي انتها. 🌺🌺🌺
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
🍃🍂🌺🍃🍂خدا بده برکت
🍂🌺🍂
🌺
⚜ ذکر صالحین ⚜
یکی از صالحان دعا میکرد :
« پروردگارا ، در روزی ام برکت ده »
کسی پرسید : چرا نمیگویی روزی ام ده ؟
گفت : روزی را خداوند برای همگان ضمانت کرده است .
اما من برکت را در رزق طلب میکنم . چیزی است که خدا به هر کس بخواهد میدهد
( نه به همگان ) .
اگر در مال بیاید ، زیادش میکند .
اگر در فرزند بیاید ، صالحش میکند .
اگر در جسم بیاید ، قوی و سالمش میکند .
و اگر در قلب بیاید ، خوشبختش میکند .
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
فرار نکن داداش 😉
#تلنڱــــــــــــ👇ــــــر
💟عارف بالله میرزا اسماعیل دولابی(ره):
🔻از بلاها فرار نکن سفارشی مال خودتــــــــه
گاهی خـــ💕ـــدا یک کاری را مخصوص شما آفریــــــــده است.
🔻یڪ بچـــــّه ی ناجوری به تو داده اســـــت، یک← زن ناجـــــور داده است،یک ♻پدری داده است که خیلی خوش اخلاق نیست،یک چیز ناجور به تو داده است؛ با تو کار دارد.
🔻یا بر عڪسش،یک چیز جور به تو داده است،باز با تو کار دارد. یک معصومی را در خانه ات گذاشته است. اگر حقّ او را ادا ڪنی کارَت بالا می گیرد.
🔻خلاصه اش در امتحان ها چیزهای ارزشمند خوابیده است.حواست را جمع ڪن تا ان شاءالله از عهده امتحان مافوق خودت برآیی.اینکه زیردست خودت را کمک می کنی خوب است،امّا فرمان بالادست هایتان را بردن است که سخت است.
ان شاءالله آن ها را فرمان ببرید و از زیرکار در نروید، ضرر نمی کنید.
📚طوبای محبّت/کتاب ششم
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
📢اینم توصیه مکتوب استادمون برای ادامه راه بعد از پایان ماه مهمانی خدای مهربون...
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
تند نرو آقا 😉
📚تاجر و پسربچه
روزی از روزها تاجری در یکی از روستاها، مقدار زيادی گندم و جو خرید و گونیها را در ماشینش گذاشت و میخواست آنها را به شهر ببرد و به انبار انتقال دهد.
در بین راه از پسری بچهای سؤال کرد که تا خارج شدن از روستا چقد راه است و چقد طول میکشد؟ پسربچه پاسخ داد: درصورتی که آرام و آهسته بروید حدود ۱۰ دقیقه ديگر به جاده اصلی می رسید، ولی درصورتی که بخواهید با سرعت حرکت کنید ۳۰ دقیقه و یا احتمالا بیشتر طول بکشید تا به جاده اصلی برسید.
تاجر از این که در پاسخ پسر تضاد وجود داشت ناراحت شد و فکر کرد او پسرک بی تربیتی است که تاجر را به بازی گرفته پس به پسرک بد و بیراه گفت و پایش را بر پدال گاز گذاشت و به سرعت حرکت کرد.
ولی پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ خودرو به سنگی اصابت کرد و با تکان خوردن خودرو، تمامی محصول به زمین ریخت. تاجر وقت زيادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و زمانی که خسته و کوفته به طرف ماشین بر میگشت یاد حرفهای پسر بچه افتاد و هنگامی که منظور وی را فهمید که جاده پر از کلوخ است پس بقیه راه را آهسته و با احتیاط طی کرد.
شاید گاهی باید آهستهتر قدم برداریم تا به مقصد برسیم.
« برای کسی که اهسته و پیوسته راه میرود ، هیچ راهی دور نیست.»
https://eitaa.com/harkatbejolo
۳ اردیبهشت ۱۴۰۲