eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
652 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 حیدر 🍃 روایتی از ۹ سال زندگی مشترک حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به زبان امیرالمؤمنین علیه السلام داستان از زمان نزدیک ازدواج شروع می شود و تا بعد شهادت حضرت زهرا ادامه دارد — — — — — — — — — — — — 🔺قیمت کتاب 175/000تومان 🎁قیمت کتاب با 150/000تومان 💥 — — — — — — — — — — — — برا ثبت سفارش من اینجــــــــام👇☺️ ╭┈────── ╰─┈➤‎ @Yaa_zahraa18
فقط علی لایق لقب <امیرالمؤمنین> است 📚
کتابخونِ همیشگی مون از 🌹 ـــــــــــــ 📚 ــــــــــــــــــــــ عمرت پربرکت مهربون🦋 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
«تنها گریه کن» نگاهی کوتاه بر روزها و ساعات و لحظه‌های بانویی است که عمر پر‌فراز و نشیب او، چه در مبارزات شب‌شکن دوران انقلاب و چه در روزهای دفاع مقدس سرشار از ولایتمداری است؛و فرجام شیوه زندگانی او فرزندی است که با شهادت خود اندوهی لبریز از افتخار را برای مادرانه‌های قصه رقم می زند.🌱 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قیمت کتاب95/000 تومان🌱 قیمت با 80/000🎁 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈♡◈•✾••┈┈•
رفقای جــــــــــــان♡ و فقط همین چند روز هستا این قیمتا چند روز دیگه برمیگرده به قیمت قبل🌹
چند خط کتـ📖ـاب بخــونیم!🥺 چشم هایش را دوخت بہ قالے و گفت: -یاد دوستم افتادم وقتے راه میریم، کتونے هاش این قدر پاره‌ان کہ تہ کفشش جدا میشہ، بابا ندارن. یخ کردم اولین جملہ‌اۍ را کہ بہ فکرم رسید گفتم: -این کہ غصہ نداره محمدم خیلے هم خوبہ کہ بہ فکر رفیقتی، خب اون کفش قبلی هاتو ببر بده بهش. چشمش را از قالے گرفت و دوخت بہ من. صدایش، لحن سوال کردنش، حتے دو دو زدن مردمک‌هایش هنوزم یادم مانده غصه دار نگاهم کرد، با صداقتے کہ تہ تهش مےرسید بہ جایـے کہ مےدانستم، از من پرسید: - ؟🥺 بہ خودم آمدم! توی دلم گفتم، سادات! دیدی این بچہ چہ قشنگ بهت درس داد. ❲ تنھـٰا گریہ کن❤️‍🩹 ❳! ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــ یه تیکه کتابـ 📚ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سرش را آورد بالا واین بار با التماس و بغض خیره شد توی چشم‌هایم و گفت: «مامان جان! می‌دونید شهادت داریم تا شهادت. دلم می‌خواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل امام حسین بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا می‌کنی برام؟» نمی‌فهمیدم این بچه کجاها را می‌دید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا می‌کردم پسرم با شهادت عاقبت‌به‌خیر بشود، اما پسرم، فقط آن را نمی‌خواست؛ آرزو داشت تا آنجا که می‌شود، شبیه امامش باشد. 💔 ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــ جاده زندگے ام... بدجور بہ پیچ و خم افتاده! دلم محتاج نیم نگاهے از شماست؛ اے_شهــید اجابت ڪن دل خستہ ام را ... ـــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
‌خودم چشم‌هایش را بوسیدم و بستم ؛ چشم‌هایی کہ هیچ‌وقت بہ گناه باز نشد . چشم‌هایی کہ انگار لحظات آخر امام زمان (عج) را دیده بود . چشم‌هایی که بستہ شد تا از این به بعد فقط زیبایی ها را ببیند . کتابِ ♥️ | ✧. @hasebabu