#کتاب_پرفروش
💥💥محدود شارژ شد💥💥
📚نام کتاب : #خاطرات_سفیر (سفرنامه)
✒️نویسنده : #نیلوفر_شادمهری
🔓ناشر : #سوره_مهر
تعداد صفحات : ۳۳۶
💸قیمت کتاب 75000 تومان
🎁خرید از مــــــا 67500تومان
🔰 #معرفی_کتاب:
این اثر بخشی از مجموعه خاطرات نویسنده از دوران دانشجوییش در کشور فرانسه به عنوان یک مسلمان ایرانی است.
📍این کتاب شامل خاطراتی است که ابتدا در وبلاگی به همین نام «سفیر» توسط نویسنده نوشته شده و سپس به مرور بر آن خاطرات افزوده شده است
❌ #رهبر_انقلاب چندی پیش در جریان یکی از دیدارها گفتند: کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانمهایتان بخوانند.❌
#لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#دقایقی_با_کتاب
✅ همین که پا به اتاق گذاشتم، برادرم، هیداکی، با توپ پُر به سراغم آمد و، درحالیکه پدر و مادرم میشنیدند، سرم داد زد و با صدای بلند گفت: «تو هیچ میفهمی زندگی با یک مسلمان چه سختیهایی دارد؟! آنها هر گوشتی نمیخورند! شراب نمیخورند! اصلاً تو میدانی ایران کجای دنیاست که میخواهی خاک آبا و اجدادیات را به خاطرش ترک کنی؟!» هیداکی رگ غیرت برادریاش میجوشید و صورتش مثل کوره سرخ شده بود. بغض کردم و رفتم توی اتاقم؛ همانجا که اتسوکو نشسته بود و با غیظ و غضب نگاهم میکرد. ناامیدی و دلتنگی بر سرم آوار شد. دوست داشتم از خانه بیرون میزدم و صاف میرفتم مقابل شرکت مرد ایرانی و از او خواهش میکردم درِ خانه ما را نزند و مرا فراموش کند..
.
📚 برشی از كتاب #مهاجر_سرزمین_آفتاب اثر حمید حسام
.
#برشی_از_کتاب
@hasebabu
@Yaa_zahra18
@hasebabu
📚 « #مهاجر_سرزمین_آفتاب» سرگذشت یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سرکار خانم کونیکو یامامورا است که در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام «سبا بابایی» را برای خود برگزید.
🔸این کتاب به قلم حمید حسام و همکاری مسعود امیرخانی در ۲۴۸ صفحه نوشته و توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.
— — — — — — — — — — — —
🔸قیمت: 75 هزار تومان اما👇
🎁خرید ازما با تخفیف : 🔥 67500 🔥
— — — — — — — — — — — —
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
⛔الان وقت #تبیین است.
نگیم کی حرف گوش میده.😇
ببین #حضرت_آقا در کتاب #جهاد_تببین چطور وظیفه ات رو مشخص کرده!
فرمودند جهاد تبیین امر #ضروری فرد فرد ماست!
⭕کتاب جهاد تبیین 85000تومان
خرید از ماباتخفیف 76500 تومان
#دنیای_کتاب_حسیبا
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
بعد از آن هر پنجشنبه با هم می آمدیم مزار شهدا🕊️ میچرخیدیم🚶🏻♂️ متوسل می شدیم🥲 اگر کسی را میدیدیم وفکر میکردیم ارتباطی با سوریه دارد از او کمک می خواستیم🥺 روزی مرتضی عطایی🧔🏻 را دید به او چسبید🫂 قسمش داد که برایش کاری انجام دهد😞 مرتضی با همان لبخند همیشگی اش😊حرفهایی به حسین زد اما من فاصله داشتم و متوجه نشدم
از حسین که پرسیدم گفت خلاصه کلامش این بود که نمیشه😒
به واسطه ارتباطم با یکی دیگر از بچههای افغانستانی بالاخره توانستم مجددا برای خودم برگه آمایش جور کردم😇 به حسین خبر ندادم چون واقعا نمی توانستم برایش کاری کنم 🤷🏻♂️
آن زمان اصلا وقت مناسبی نبود که کسی را با خود همراه کنم🤦🏻♂️ چون احتمال لو رفتن خیلی زیاد می شد😣این بار هم تنها خوری کردم....
ـــــــــــــــــــــــــــــ
خــــب این متن گزیده ای از کتاب ★فـــــراری ها★ بود😊
فـــــراری ها روایت ادامه ی نسلی هس که با دست بردن به شناسنامه هاشون به وصال معشوق رسیدن.🕊️...روایتی از چن تا جوان ایرانی که برای اعزام به سوریه مجبور میشن خودشون روافغانستانی جا بزنن🤫
اینجا یه عالمه کتاب داریم 📚📚
اینجا ما کتاب نمیخونیماا😅
کتاب رو میخوریم😉😋
اونم بشــــرط چاقو🔪😌
اول یه قاچ بردار اگه تونستی نخــــــــر😎🙃
همراهمـــون باش💚❣
تخفیفـــــات داریم 💥
برا سفارش من اینجام👇
@Yaa_zahra18🌱
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
محسن عصب پایش قطع شده بود و دیگر نمی توانست با آن حرکت کند😔
با خودم گفتم :«خوبه برم پیش دکتر حجازی بهش بگم که پای محسن اینطور شده . ببینم چاره ای داره یا نه؟»
به دکتر گفتم:« پای بچه من کِی خوب میشه؟»
گفت :« حاج خانوم پای پسرت دیگه خوب نمیشه . اگر دست آقای خامنه ای خوب شد پای پسرت هم خوب خواهد شد😓.»
با ناامیدی برگشتم خانه بخاطر پای محسن خیلی غصه دار بودم گفتم :« *توکلت علی الله* !»
جواد میخواستم محسن را با خودش ببرد جبهه .
میگفت :« داداش تو قلب و نیتت از من بهتره قوه و بنیه ت هم از من بیشتره ، بیا بریم جبهه. هیچ کاری هم نکنی آب که میتونی دست رزمنده ها بدی❓
محسن میگفت :« برادر میدونی که پای من اینطوریه و کاری از من بر نمیاد🥲 ولی میام .»
پای محسن دیگر به حکم خودش نبود وقتی میرفت بیرون کفش 🥾 از پای در می آمد و متوجه نمی شد.
بالاخره جواد او را راضی کرد و راهی جبهه شدند❇️✅
آنجا که رسیدند یک الاغ به محسن داده بودند.
جواد میگفت دستش را می گرفتم🫱🏻🫲🏻 روی الاغ می نشوندم.
یک کتری آب، چایی و چیزهایی که بچه ها لازم داشتند توی کوله پشتیش🎒 میگذاشتیم و میرفت اونجایی که ماشین نمی تونست بره .» _محسن سقای جبهه شده بود._
___________________
کتاب عزیــــزخانوم🥰
طرحی از زندگی مادر چهار شهید🌱
ارسال به سراسر نقاط کشور🚀
🥰هدیه ی این کتاب 22000 تومان✌🏻
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
همه فکر میکردن مصطفی فوت کرده است😥از ترس خشکم زده بود😰 رو به پرچم حضرت ابوالفضل علیه السلام گفتم :« پسرم نذر شما! قول میدم سرباز خوبی تحویل بدهم🥺 این اتفاق دقیقا قبل از ظهر روز نهم محرم رخ داد ..📆
هدیه کتاب✌️🏻 : 120هزار تومان🌸🌱
#_شهیدمصطفی_صدرزاده
#_سید_ابراهیم
#_کتاب_سرباز_روز_نهم
#_کتاب_قرار_بی_قرار
#_کتاب_اسمتو_مصطفاست
#_کتاب_سید_ابراهیم
#_کتاب_درمکتب_مصطفی
#_شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
#_دنیای_کتاب_حسیبا