★تکه هایی از کتاب های معروف★
حتماً برای شما هم پیش آمده است که هنگام خواندن یک کتاب، با جمله یا جملاتی مواجه شوید که گویی از عمق جان شما برآمده و آنچه را در پسِ ذهنتان میگذرد، به بهترین نحو بیان میکند؛
در این لحظه چه میکنید ...؟
آن را به حافظه میسپارید؟ زیرش خط میکشید یا گوشهای یادداشتش میکنید؟
اگر به خواندن تکه هایی از کتاب های معروف علاقهمندید و یا برای انتخاب یک کتاب، بیش از هر چیز دیگری، به متن آن اعتماد میکنید، این یادداشت را از دست ندهید❗️
کتابها چنان قدرتی دارند ....
که به یک آن، ما را از جایمان، در یک پروژهی سخت کاری یا روابط اجتماعی فرسایشی، جدا میکنند و به سرزمینی میبرند که نوید آرامش یا هیجان میدهد . . .
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
[کتاب عارفانه]
💬خلاصه:
🌿زندگی نامه و خاطرات شهید عارف، احمدعلی نیری می باشد. کسی که در سن ۱۲ سالگی با ترک یک گناه و حسن رفتار، تسبیح درختان را شنید و معراج به دیدن پیامبران و صاحب الزمان رفت و میان زمین و آسمان نماز خواند و در ۱۹ سالگی به دیدار معبودش رفت.
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
گزیده کتاب #عارفانه✂️
آیت الله حق شناس (ره) :
این شهید {احمدعلی نیری} را دیشب در عالم رویا دیدم ، از احمد پرسیدم چه خبر ؟ ، به من فرمود : تمامی مطالبی که {از برزخ و ...} میگویند حق است.از شب اول قبر و سوال و... ،اما من را بی حساب و کتاب بردند ...!
#پیشنهادی ...
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
🌿برشی از کتاب:
بابا لنگ دراز عزیزم ...
بعضی آدمهـا را نميشود داشت؛ فقط میشود
يـک جـور خـاصـی دوسـتـشـان داشـت. بعضی
آدمها اصلا برای اين نيستند که برای تو باشند
يـا تـو بـرای آنهـا! اصلا به آخرش فکر نمیکنی
آنها برای اينند که دوستشان بداری !
#بابالنگدراز
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
بی مقدمه بگویم😊 . . .
لمسِ صفحات این کتاب هم عبادت است !✨
عباس ، نورِ رستگاری را نشانمان میدهد ☝.
وقتی کتابِ آخرین نماز در حلب را میخواندم ؛ قلبم هیجانِ غیرقابل وصفی را لمس میکرد که مطمئنم از طرف خود شهید حواله شده بود . . در عرضِ دو روز تمامِ صفحاتش را خواندم .. عجیب و عمیق بود . سراسر عشق بود و امید ، راه بود و نگار ، شوق بود و قرار .
بیش از این نمیگویم ..
بخرید ، بخونید ، کیف کنید . مثل همیشه - ✌
ــــــــــــــــــــــــــ
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
📝برشی از دلنوشته شهید عباس دانشگر :🌷
همتم نسبت به آرمانم محکوم است . تلاش و جهدم نسبت به تکلیفم محکوم است . قلبم عشقی طلب میکند که عقل به او نداده است . عشق طلبکار ، عقل طلبکار است . من بدهکارم ...
- #آخرین_نماز_در_حلب 📚
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•💠عاشقانه ترین کتاب مدافعان حرم
#یادت_باشدـ
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
•💠عاشقانه ترین کتاب مدافعان حرم #یادت_باشدـ ✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•
💠|بریده اے از #یــادت_باشد
#دختر_شینا
ما لقا را به بقا بخشیدیم...
به واسطه دوستم کتاب دختر شینا به دستم رسید. روایت زندگی زن و شوهری را میخواندم که شبیه زندگی خودمان بود؛ عشقی که ببینشان بود،خاطرات اول زندگی که همسر شهید از حاج ستار خجالت میکشید یا ماموریت های همیشگی شهید،نبودن ها و فاصله ها،همهٔ اینها را در زندگی مشترکمان هم میتوانستم ببینم. صفحه به صفحه میخواندم و مثل ابر بهار اشک میریختم و با صدای بلند گریه میکردم. هر چه به آخر کتاب نزدیک میشدم ترسیم بیشتر میشد. میترسیدم شباهت زندگی ما با این کتاب در آخر قصه هم تکرار بشود.
به حدی در حال و هوای کتاب و زندگی «قدم خیر»، قهرمان کتاب دختر شینا غرق شده بودم که متوجه حضور حمید نشده بودم بالای سرم ایستاده بود و چهرهٔ اشک آلودم را نگاه میکرد. وقتی دید تا این حد متاثر شدم کتاب را از دستم گرفت و پنهان کرد. گفت: حق نداری بقیه کتاب رو بخونی تا همین جا خوندی کافیه. با همان بغض و گریه به حمید گفتم: داستان این کتاب خیلی شبیه زندگی ماست. میترسم آخر قصه عشق ما همه به جدایی ختم بشه.
آنقدر بغض گلویم سنگین بود که تا چند ساعتی هیچ صحبتی نمیکردم ...
•♡• #اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج •♡•
•┈┈••✾•◈◈◈◈◈◈◈◈◈•✾••┈┈•
✒️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu 🍃
•┈┈••✾•◈💠◈•✾••┈┈•