📚🔎با اینا #فتنه_هارو رد میکنیم 💪😅
👈🏻بسته پیشنهادی این ایام، کتابهای:
#جدال_دو_اسلام
#جهاد_تبیین
#دکل
#فتنه_تغلب
#صعود_چهل_ساله
قیمت بسته 370/000ت 🦋
خرید از ما باتخفیف ویژه فقط 330/000تومان🎁
ثبت سفارش کتاب👇
@Yaa_zahra18
@hasebabu
#رسید_سفارشات🦋
★هدفمون فقط رضایت شماست،و چقد خوبه که هستین😊💚★
بمونید برامـــون,نگاه شهید بدرقه ی زندگیتون🦋🌱
@hasebabu🍃
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
📖کتاب #تاوان_عاشقی
( #رمان)
✍️ نویسنده: محمدعلی جعفری
📚ناشر: معارف
تعداد صفحات: ۱۵۲
💸 قیمت کتاب بااحترام ۵۰٫۰۰۰ تومان
💥خــرید از ما با تخفیف۴۵/۰۰۰تومان🌱
🔎 #معرفی_کتاب:
همیشه عشق بوده و آشوبش، التهابش و هیاهویی که در دل میاندازد، حالا اگر وسط میدان جنگ چشمتان بخورد به کسی که قرار است این آتش را به جانتان بیفکند، بدانید که دیگر جان سالم به در نمیبرید؛ حتی شما که خواننده خطوط به خاک و خون کشیده شده این کتاب هستید هم دیگر آن کتابخوان سابق نخواهید شد.
🌱شاید ماجرای «آلا» از غزه و «خلیل» از شیلی فقط هشت روز به هم گره بخورد اما صدای انفجار بمبهای اسرائیل، هم نمیتواند داستان حقیقی آنها را ترور کند، داستانی که محمدعلی جعفری آن را بر اساس واقعیتهای زندگی «#خلیل_یاروب_ساحوری» اولین شیعه کشور شیلی مینویسد.
سفـــــــارش کتاب🌱
@Yaa_zahra18
@hasebabu
قـ🍕ـاچ کتـٰاب؛
هنوز باورم نمےشد مادر بزرگ شدهام. ذوقزدگے و نشاط در همہ اعمال و رفتارم پیدا بود. محمد باز سراغم آمد و گویـے کہ همہ چیز را بر وفق مرادش ببیند، گفت: «مامان جان، دیپلم را کہ گفتے گرفتم. دایـے هم کہ شدم. حالا مزد مادربزرگ شدن شما این است کہ با لبخند من را بدرقہ کنے». این درخواست را انقدر لطیف و دلنشین مطرح کرد کہ ناخواستہ خندهام گرفت و گفتم: «جایـے کہ خدا اجازه داده بروۍ من چہ حرفے بزنم!» معطل نکرد. سرۍ بہ مسجد زد و برگشت ساکش را برداشت. هنگام رفتن، فقط سفارشے بہ بلقیس کرد و بہ جبهہ رفت.¹
ــــــــــــــــــــــــ
۱. بلقیس بابایـے: «این اولین بار بود کہ محمد
عازم جبهہ مےشد. وقت رفتن سفارش کرد کہ
زینب را زینبـے تربیت کنم. این جملہ را کہ گفت
توۍ دلم خالے شد و با خودم گفتم محمد دیگر برنمےگردد».
「مھاجرِ سرزمینِ آفتـٰاب💛」
@hasebaBU
#کتاب_پرفروش
💥💥محدود شارژ شد💥💥
📚نام کتاب : #خاطرات_سفیر (سفرنامه)
✒️نویسنده : #نیلوفر_شادمهری
🔓ناشر : #سوره_مهر
تعداد صفحات : ۳۳۶
💸قیمت کتاب 75000 تومان
🎁خرید از مــــــا 67500تومان
🔰 #معرفی_کتاب:
این اثر بخشی از مجموعه خاطرات نویسنده از دوران دانشجوییش در کشور فرانسه به عنوان یک مسلمان ایرانی است.
📍این کتاب شامل خاطراتی است که ابتدا در وبلاگی به همین نام «سفیر» توسط نویسنده نوشته شده و سپس به مرور بر آن خاطرات افزوده شده است
❌ #رهبر_انقلاب چندی پیش در جریان یکی از دیدارها گفتند: کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانمهایتان بخوانند.❌
#لبیک_یا_خامنه_ای #حجاب
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
#دقایقی_با_کتاب
✅ همین که پا به اتاق گذاشتم، برادرم، هیداکی، با توپ پُر به سراغم آمد و، درحالیکه پدر و مادرم میشنیدند، سرم داد زد و با صدای بلند گفت: «تو هیچ میفهمی زندگی با یک مسلمان چه سختیهایی دارد؟! آنها هر گوشتی نمیخورند! شراب نمیخورند! اصلاً تو میدانی ایران کجای دنیاست که میخواهی خاک آبا و اجدادیات را به خاطرش ترک کنی؟!» هیداکی رگ غیرت برادریاش میجوشید و صورتش مثل کوره سرخ شده بود. بغض کردم و رفتم توی اتاقم؛ همانجا که اتسوکو نشسته بود و با غیظ و غضب نگاهم میکرد. ناامیدی و دلتنگی بر سرم آوار شد. دوست داشتم از خانه بیرون میزدم و صاف میرفتم مقابل شرکت مرد ایرانی و از او خواهش میکردم درِ خانه ما را نزند و مرا فراموش کند..
.
📚 برشی از كتاب #مهاجر_سرزمین_آفتاب اثر حمید حسام
.
#برشی_از_کتاب
@hasebabu
@Yaa_zahra18
@hasebabu
📚 « #مهاجر_سرزمین_آفتاب» سرگذشت یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سرکار خانم کونیکو یامامورا است که در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام «سبا بابایی» را برای خود برگزید.
🔸این کتاب به قلم حمید حسام و همکاری مسعود امیرخانی در ۲۴۸ صفحه نوشته و توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.
— — — — — — — — — — — —
🔸قیمت: 75 هزار تومان اما👇
🎁خرید ازما با تخفیف : 🔥 67500 🔥
— — — — — — — — — — — —
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
⛔الان وقت #تبیین است.
نگیم کی حرف گوش میده.😇
ببین #حضرت_آقا در کتاب #جهاد_تببین چطور وظیفه ات رو مشخص کرده!
فرمودند جهاد تبیین امر #ضروری فرد فرد ماست!
⭕کتاب جهاد تبیین 85000تومان
خرید از ماباتخفیف 76500 تومان
#دنیای_کتاب_حسیبا
@hasebabu
هدایت شده از دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
بعد از آن هر پنجشنبه با هم می آمدیم مزار شهدا🕊️ میچرخیدیم🚶🏻♂️ متوسل می شدیم🥲 اگر کسی را میدیدیم وفکر میکردیم ارتباطی با سوریه دارد از او کمک می خواستیم🥺 روزی مرتضی عطایی🧔🏻 را دید به او چسبید🫂 قسمش داد که برایش کاری انجام دهد😞 مرتضی با همان لبخند همیشگی اش😊حرفهایی به حسین زد اما من فاصله داشتم و متوجه نشدم
از حسین که پرسیدم گفت خلاصه کلامش این بود که نمیشه😒
به واسطه ارتباطم با یکی دیگر از بچههای افغانستانی بالاخره توانستم مجددا برای خودم برگه آمایش جور کردم😇 به حسین خبر ندادم چون واقعا نمی توانستم برایش کاری کنم 🤷🏻♂️
آن زمان اصلا وقت مناسبی نبود که کسی را با خود همراه کنم🤦🏻♂️ چون احتمال لو رفتن خیلی زیاد می شد😣این بار هم تنها خوری کردم....
ـــــــــــــــــــــــــــــ
خــــب این متن گزیده ای از کتاب ★فـــــراری ها★ بود😊
فـــــراری ها روایت ادامه ی نسلی هس که با دست بردن به شناسنامه هاشون به وصال معشوق رسیدن.🕊️...روایتی از چن تا جوان ایرانی که برای اعزام به سوریه مجبور میشن خودشون روافغانستانی جا بزنن🤫