eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
2.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
659 ویدیو
4 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
📚🔎با اینا رد می‌کنیم 💪😅 👈🏻بسته پیشنهادی این ایام، کتاب‌های: قیمت بسته 370/000ت 🦋 خرید از ما باتخفیف ویژه فقط 330/000تومان🎁 ثبت سفارش کتاب👇 @Yaa_zahra18 @hasebabu
🦋 ★هدفمون فقط رضایت شماست،و چقد خوبه که هستین😊💚★ بمونید برامـــون,نگاه شهید بدرقه ی زندگیتون🦋🌱 @hasebabu🍃
📖کتاب ( ) ✍️ نویسنده: محمدعلی جعفری 📚ناشر: معارف تعداد صفحات: ۱۵۲ 💸 قیمت کتاب بااحترام ۵۰٫۰۰۰ تومان 💥خــرید از ما با تخفیف۴۵/۰۰۰تومان🌱 🔎 : همیشه عشق بوده و آشوبش، التهابش و هیاهویی که در دل می‌اندازد، حالا اگر وسط میدان جنگ چشمتان بخورد به کسی که قرار است این آتش را به جانتان بیفکند، بدانید که دیگر جان سالم به در نمی‌برید؛ حتی شما که خواننده خطوط به خاک و خون کشیده شده این کتاب هستید هم دیگر آن کتاب‌‌خوان سابق نخواهید شد. 🌱شاید ماجرای «آلا» از غزه و «خلیل» از شیلی فقط هشت روز به هم گره بخورد اما صدای انفجار بمب‌های اسرائیل، هم نمی‌تواند داستان حقیقی آنها را ترور کند، داستانی که محمدعلی جعفری آن را بر اساس واقعیت‌های زندگی «» اولین شیعه کشور شیلی می‌نویسد. سفـــــــارش کتاب🌱 @Yaa_zahra18 @hasebabu
قـ🍕ـاچ کتـٰاب؛ هنوز باورم نمےشد مادر بزرگ شده‌ام. ذوق‌زدگے و نشاط در همہ اعمال و رفتارم پیدا بود. محمد باز سراغم آمد و گویـے کہ همہ چیز را بر وفق مرادش ببیند، گفت: «مامان جان، دیپلم را کہ گفتے گرفتم. دایـے هم کہ شدم. حالا مزد مادربزرگ شدن شما این است کہ با لبخند من را بدرقہ کنے». این درخواست را انقدر لطیف و دلنشین مطرح کرد کہ ناخواستہ خنده‌ام گرفت و گفتم: «جایـے کہ خدا اجازه داده بروۍ من چہ حرفے بزنم!» معطل نکرد. سرۍ بہ مسجد زد و برگشت ساکش را برداشت. هنگام رفتن، فقط سفارشے بہ بلقیس کرد و بہ جبهہ رفت.¹ ــــــــــــــــــــــــ ۱. بلقیس بابایـے: «این اولین بار بود کہ محمد عازم جبهہ مےشد. وقت رفتن سفارش کرد کہ زینب را زینبـے تربیت کنم. این جملہ را کہ گفت توۍ دلم خالے شد و با خودم گفتم محمد دیگر برنمےگردد». 「مھاجرِ سرزمینِ آفتـٰاب💛」 @hasebaBU
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥💥محدود شارژ شد💥💥 📚نام کتاب : (سفرنامه) ✒️نویسنده : 🔓ناشر : تعداد صفحات : ۳۳۶ 💸قیمت کتاب 75000 تومان 🎁خرید از مــــــا 67500تومان 🔰 : این اثر بخشی از مجموعه خاطرات نویسنده از دوران دانشجوییش در کشور فرانسه به عنوان یک مسلمان ایرانی است. 📍این کتاب شامل خاطراتی است که ابتدا در وبلاگی به همین نام «سفیر» توسط نویسنده نوشته شده و سپس به مرور بر آن خاطرات افزوده شده است ❌ چندی پیش در جریان یکی از دیدارها گفتند: کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانم‌هایتان بخوانند.❌ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @hasebabu
📢🔔📢🔔📢🔔 شارژ شد😍💥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ همین که پا به اتاق گذاشتم، برادرم، هیداکی، با توپ پُر به سراغم آمد و، درحالی‏که پدر و مادرم می‌‏شنیدند، سرم داد زد و با صدای بلند گفت: «تو هیچ می‌‏فهمی زندگی با یک مسلمان چه سختی‏‌هایی دارد؟! آن‏ها هر گوشتی نمی‌‏خورند! شراب نمی‌‏خورند! اصلاً تو می‌دانی ایران کجای دنیاست که می‌خواهی خاک آبا و اجدادی‌ات را به ‏خاطرش ترک کنی؟!» هیداکی رگ غیرت برادری‌‏اش می‌‏جوشید و صورتش مثل کوره سرخ شده بود. بغض کردم و رفتم توی اتاقم؛ همان‏جا که اتسوکو نشسته بود و با غیظ و غضب نگاهم می‌‏کرد. ناامیدی و دلتنگی بر سرم آوار شد. دوست داشتم از خانه بیرون می‌‏زدم و صاف می‏‌رفتم مقابل شرکت مرد ایرانی و از او خواهش می‌‏کردم درِ خانه ما را نزند و مرا فراموش کند.. . 📚 برشی از كتاب اثر حمید حسام . @hasebabu
@Yaa_zahra18 @hasebabu 📚 « » سرگذشت یگانه مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس، سرکار خانم کونیکو یامامورا است که در سنین جوانی پس از آشنایی با معارف دین مبین اسلام و ازدواج با یک جوان مؤمن ایرانی، آیین شینتو را کنار گذاشت، به دین اسلام و مذهب تشیع گروید و نام «سبا بابایی» را برای خود برگزید. 🔸این کتاب به قلم حمید حسام و همکاری مسعود امیرخانی در ۲۴۸ صفحه نوشته و توسط انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است. — — — — — — — — — — — — 🔸قیمت: 75 هزار تومان اما👇 🎁خرید ازما با تخفیف : 🔥 67500 🔥 — — — — — — — — — — — —
⛔الان وقت است. نگیم کی حرف گوش میده.😇 ببین در کتاب چطور وظیفه ات رو مشخص کرده! فرمودند جهاد تبیین امر فرد فرد ماست! ⭕کتاب جهاد تبیین 85000تومان خرید از ماباتخفیف 76500 تومان @hasebabu
بعد از آن هر پنجشنبه با هم می آمدیم مزار شهدا🕊️ میچرخیدیم🚶🏻‍♂️ متوسل می شدیم🥲 اگر کسی را می‌دیدیم وفکر میکردیم ارتباطی با سوریه دارد از او کمک می خواستیم🥺 روزی مرتضی عطایی🧔🏻 را دید به او چسبید🫂 قسمش داد که برایش کاری انجام دهد😞 مرتضی با همان لبخند همیشگی اش😊حرفهایی به حسین زد اما من فاصله داشتم و متوجه نشدم از حسین که پرسیدم گفت خلاصه کلامش این بود که نمیشه😒 به واسطه ارتباطم با یکی دیگر از بچه‌های افغانستانی بالاخره توانستم مجددا برای خودم برگه آمایش جور کردم😇 به حسین خبر ندادم چون واقعا نمی توانستم برایش کاری کنم 🤷🏻‍♂️ آن زمان اصلا وقت مناسبی نبود که کسی را با خود همراه کنم🤦🏻‍♂️ چون احتمال لو رفتن خیلی زیاد می شد😣این بار هم تنها خوری کردم.... ـــــــــــــــــــــــــــــ خــــب این متن گزیده ای از کتاب ★فـــــراری ها★ بود😊 فـــــراری ها روایت ادامه ی نسلی هس که با دست بردن به شناسنامه هاشون به وصال معشوق رسیدن.🕊️...روایتی از چن تا جوان ایرانی که برای اعزام به سوریه مجبور میشن خودشون روافغانستانی جا بزنن🤫