💠 «کشتی پهلوگرفته» فقط یک کتاب نیست!
🔸 حال به عنوان حسن ختام یادداشت، خیلی کوتاه صفحاتی از کتاب را تورق کنیم و قطره اشکی بریزیم.
چند فصلی از زبان زینب کبری بیان شده است. قیاس کربلا و ماجرای مادر، تازیانه و میخآهنین، علی اصغر و محسن. این چند سطر را با چشمِ دل بخوانید:
👇👇👇👇👇
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚
🔸 - مادر! در کربلا هیچ زنی میان در و دیوار قرار نمیگیرد.😭😭 خودت گفتهای. ما حداکثر تازیانه میخوریم، اما میخ آهنین بدنهایمان را سوراخ نمیکند. مادر! وقتی تو را از پشت در بیرون کشیدند، من میخهای خونین را دیدم. نگو گریه نکن مادر! باید مُرد در این مصیبت، باید هزار بار جان داد و خاکستر شد. ما سختجانی کردهایم که تاکنون زنده ماندهایم. نگو که روزی سختتر از عاشورا نیست. در عاشورا کودک ششماهه به شهادت میرسد، اما تو کودک نیامدهات -محسنات- به شهادت رسید. من دیدم که خودت را در آغوش فضه انداختی و شنیدم که به او گفتی: -مرا بگیر فضه که محسنام را کشتند.
پیش از این اگر کسی صدایش را در خانه پیامبر بالا میبرد، وحی نازل میشد که: «پایین بیاورید صدایتان را.»
اگر کسی پیامبر را به نام صدا میکرد، وحی میآمد که: «نام پیامبر را با احترام بیاورید.»
🔸 هنوز آب تغسیل پیامبر خشک نشده، خانهاش را آتش زدند. آن آتش که عصر عاشورا به خیمهها میگیرد، مبدأش اینجاست.
دختر اگر درد مادرش را نفهمد که دختر نیست. من کربلا را میان در و دیوار دیدم وقتی که نالهی تو به آسمان بلند شد. بعد از این هیچ کربلایی نمیتواند مرا اینقدر بسوزاند. شاید خدا میخواهد برای کربلا مرا تمرین دهد تا کاروان اسرا را سرپرستی کنم، اما چه تمرینی است که از خود مسابقه مشکلتر است؟
📕 برشی از کتاب #کشتی_پهلو_گرفته
ــــــــــــــــــــــــــــــ🥀ــــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
⛔️ حتما بخونید ⛔️
🔸 و که چه اسم پرمسمایی دارد این کتاب. «#کشتی_پهلو_گرفته». ماجرای این اسم برمیگردد به زمانی که حضرت زهرا به دفاع از امامش، شوهرش و تکیهگاهش به مسجد میآید:
- تا پدر را به خانه نیاوردی، نیامدی. ولی چه آمدنی. روح و جسمت غرق جراحت بود. و من نمیدانم کدام توان، تو را برپا نگاه داشته است. تو از علی خستهتر، علی از تو خستهتر. تو از علی مظلومتر، علی از تو مظلومتر. هر دو به خانه آمدید، اما چه آمدنی. تو چون کشتی شکسته، پهلو گرفتی.
🔸 وامصیبتا از فصلهای نهایی، فصل انفصال فاطمه از علیاش. علی از فاطمهاش. فصل انقطاع از دنیا. فصل وصیتهای فاطمه و حرفهای پایانیاش:
- گریزانم از این دنیای پربلا و سراسر مشتاقم به خانهی بقا. تنها دلنگرانیام برای رفتن، تویی و فرزندانم، شما تنها پیوند میان من و این دنیایید که کار رفتن را سخت میکنید، اما دلخوشم به اینکه شما هم آخرتی هستید، مال آنجایید. شما جسمتان در اینجاست. دیدار با شما از آنجا و در آنجا آسانتر است... .وای #گریه_نکن_علی_جان! من گریهام برای توست، تو چرا گریه میکنی. تو گریه نکن علی جان! عالم باید برای این همه #مظلومیت تو گریه کند.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🔸 بعد از اتمام کتاب وظیفهای بر دوشم سنگینی کرد. نذر کردم در فاطمیه امسال حداقل به سنِ صاحب اثر حضرت زهرای مرضیه 18نفر را مجاب کنم تا به خیل عظیم «کشتی پهلوگرفته»خوانان بپیوندند و از این قافله بزرگ جا نمانند. حتما و قطعا حضرت زهرا و فرزندانشان کمکم میکنند. انشاءالله
ــــــــــــــــــــــــــــــ
@hasebabu
.
.
نمی دانم تازیانه بود،غلاف یا دسته شمشیر بود، چه بود؟ عمر آنقدر بر بازو و پهلوی مجروح تو زد که تو از حال رفتی و دستت رها شد.😭
انگار نه بر بازو و پهلوی تو که بر قلب ما می زد. اما ما جز گریه چه میتوانستیم بکنیم؟ و پدر هم در بند بود.
تو از هوش رفتی و پدر را کشان کشان به مسجد بردندو..
#کشتی_پهلو_گرفته
📌کتابهای مربوط به #حضرت_زهرا س رو #تخفیف_ویژه بزنیم یا هدیه بدیم
پس بازم دست به دست هم بدیم 🤝
برا #نذرکتاب حضرت مادر💔
#فاطمیه
#ایام_فاطمه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوست داری در حد توانت از 5000 ت تا هر چه در توان داری شریک بشی یا علی بگو💔
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
📌کتابهای مربوط به #حضرت_زهرا س رو #تخفیف_ویژه بزنیم یا هدیه بدیم پس بازم دست به دست هم بدیم 🤝 برا #
بنظرتون 👈18👉 چــــــــــــــراغ روشن میشه؟؟؟!
💡اولیــــــــــن چــــــــــــــــــراغ 🥀
#نذرکتاب
#نذرفرهنگی
#فاطمیه
#ایام_فاطمه
ـــــــــــــــــــــ
بانی همیشگی حسیبا❤️ ان شاءالله حضرت مادر آمین گوی دعاهات باشن
با صدای گریه ات هر بار هق هق می کنم😭
خوب شو جان علی، با رفتنت دق می کنم😭💔
یَا مَولاتِي یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاء
#فاطمیه 🥀