کوتاه تر از فاصله ظهر قدیر تا ظهر عاشورا ندیدم 🥲

پسرانش را جمع کرد؛ دست انداخت گردن عباس(ع) و فرمود: با حسین میروید،با حسین برمیگردید، به او برادر نمیگویید .. حسین پسر زهرا(س)است:) جلوتر از حسین راه نمیروید .. یک لحظه با کف دست زد به سینه ی عباس، و عباس را از خودش جدا کرد! عباس فرمود:مادر جان چه شد؟ فرمودند: یه لحظه دیدم حسینم دارد نگاه میکند، حسینم مادر ندارد💔:)😭😭

امشب، شب وداعه💔 امشب زینب س مضطربه امشب علی اصغر بی‌تابی می‌کنه امشب رقیه س پریشونه امشب دل امام زمان عج در فشاره ...

کربلا رفتی؟

😭😭😭😭

شب‌عاشوراوروزعاشورا لحظات‌سنگینی‌است، دراین‌ساعات‌برای‌آرامش‌ قلب‌امام‌عصرعلیه‌السلام‌ صدقه‌بدهید،صلوات‌بفرستید، توحیدبخوانید، هرکاری‌‌از‌دستتان‌برمی‌اید‌ برای‌ارامش‌دل‌صاحب‌الزمان‌ انجام‌دهید....

پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟

ته گودال‌که جای‌ پسر زهرا نیست..

دروغ روضه بخوانیم ؛ شمر آبش داد سنان رسید ولی با ادب جوابش داد دروغ روضه بخوانیم ؛ دست و پا نزده حسین فاطمه را تشنه لب صدا نزده دروغ روضه بخوانیم ؛ سر بریده نشد محاسنش به روی خاکها کشیده نشد دروغ روضه بخوانیم ؛ سر جدا نشده تنش سه روز روی خاکها رها نشده دروغ روضه بخوانیم ؛ پیروهن دارد که گفته است که عریان شده ؟ کفن دارد ..

صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید صلاة ظهر شد، از جنگ دست باید شست که دل به جلوۀ آن یار مهربان بدهید صلاة ظهر به «محراب و قبله و به نماز» شما که سینه سپر کرده اید جان بدهید🖤 -نماز ظهر عاشورا..

دوباره سوار بر مرکب شد بره دید دوباره صدای هقهق زینب میاد، دوباره پیاده شد زینب جان دیگه چرا داری گریه میکنی؟! گفت: دیدم داری میری از پشت سر نگات کردم یادم اومد امشب یک زن تنها، هشتاد و چهار زن بچه تو این بیابون زینب اینها رو چطور جمع کنه؟ اگه بهانه بابا بگیرن چطور آرامشون کنم!💔😭

سه ساعته شلوغه تو گودال.. چقدر طول کشیده این جنجال.. وای نکنه تنش شده پای مال؟!😭 یکی بگه چه خبره؟ ریختن سر برادرم چند نفره🥀

روضه نمیخواهد تنی که سر ندارد😭 قربان آن آقایی که انگشتر ندارد..!😭

راوی میگه: دیدم زینب داره میره اما عقب عقب داره میره، هی به سر میزنه هی فریاد میزنه.. امان از دل زینب..!😭💔

می دوید و من میدویدم او سوی مقتل من سوی قاتل بسم الله و باالله و علی مله رسول الله او می کشید و من میکشیدم او خنجرش را من آه از دل او مینشست و من مینشستم او روی سینه و من... او می برید و من می بریدم