فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگیم بدون هیئت و رفیقای هیئتیم<<<<<<<<<< زندگیم با هیئت و رفیقای هیئتیم
_من آدم باحال و بامزه ایم ولی جلوی بعضی آدما تظاهر میکنم که حوصله سر برم تاباهام حرف نزنن
+حق
دوست دارم صبح زودم اینطوری شروع شه:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنشم وقتی میگن در برابر مشکلاتت قوی باش :
از لحاظ روحی نیاز به ساختن همچین ولاگی دارم:
چنتا زخمت رو الکی برا خودت توجیه کردی ؟ فقط چون اونی که چاقو دستش بودو دوست داشتی !..
_قرآن
وقتی ترجیح میدی تولدت کنار اونی که بیشترین گریه هاتو دیده باشی:
شیطون نمیتونه جهنمو قشنگ کنه برا همین راهای قشنگی درست میکنه که بکشونمون اونجا🗿
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشهد اینجوریه که انگار امام رضا بهت میگه بیا یه چایی بخور برای خودم تعریف کن چی بهت گذشت این چند وقت🥲
تیر خلاص اعتماد بنفس تو جمع:
وقتی نشستی به عقب خم شو و دستاتو پشت سرت بزار.حله عزیز من؟
هدایت شده از دل نوشت های سارا:)
من برونگرا بودم و باید راجب همه مسائلم با یکی حرف میزدم تا خالی شم
ولی حالا به سنی رسیده بودم که چالشاش گفتنی نبود و نمیشد حتی به صمیمی ترین دوستامم بگم چه برسه به خانواده..🚶🏽♀️
عموم خیلی وقتا ازم میخاست باهاش راجب روحیه ام و افکارم و اینکه چی تو ذهنم میگذره صحبت کنم..
اما نمیخاستم از خودم ناامیدش کنم..
آخه دنیایی که توی ذهن من بود ،شباهتی به دنیای اونا نداشت..
دغدغه ها و چالشای من برای اونا شوخی و بچه بازی بود 🚶🏽♀️
دلم یه استاد میخاست
یکی که با خیال راحت همممهه رازهامو بزارم کف دستش و اون قدم به قدم بهم بگه باید چه خاکی توسرم کنم..🚶🏽♀
فک کنم باید بگم دچار بحران هویت شده بودم
و واقعا نمیدونستم کی ام و چی میخام..
صبحا با راننده سرویس مدرسه سر آهنگ گذاشتنش بحث میکردم و ازش میخاستم قطع کنه
شبا خودم مهراب وتتلو گوش میدادم 🚶♀
باور های مذهبیم نه کامل میموند نه ولم میکرد..🤦♀️
نرگس و بقیه دوستای مذهبیم، سیم هایی بودن که اتصالم به معنویات رو حفظ میکردن...
مخصوصا نرگس که دیگه حضورش تو زندگیم پررنگ تر از همیشه شده بود و همدیگه رو "رفیق "سیو کرده بودیم..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما دهه هشتادیا وقتی مامان بشیم 🥲:
اگه بلاگر لباس میشدم: