#انشا با موضوع: 🌼آلودگی هوا🌼 آلودگی هوا یکی از بزرگ‌ترین مشکلات زندگی امروز ماست که سلامت انسان‌ها و محیط زیست را به خطر می‌اندازد. هرگاه نفس کشیدن در هوای پاک سخت شود، زندگی برای همه ما تلخ‌تر می‌شود. دود ماشین‌ها، کارخانه‌ها و سایر فعالیت‌های صنعتی باعث می‌شود که هوایی که قرار است ما را زنده نگه دارد، به دشمنی پرخطر تبدیل شود. آلودگی هوا نه تنها باعث بیماری‌های ریوی و قلبی می‌شود، بلکه زندگی حیوانات و گیاهان را نیز تهدید می‌کند. کودکان و سالمندان بیش‌تر در معرض خطر هستند و این موضوع نگران‌کننده است. وقتی جهان پر از دود و مواد سمی می‌شود، زیبایی‌های طبیعت هم کم‌رنگ می‌گردد و آسمان خاکستری جایگزین آبی پاک می‌شود. امام علی (ع) می‌فرمایند: «الناس نيام فإذا ماتوا انتبهوا»؛ یعنی مردم در خواب خوش هستند و وقتی بمیرند، بیدار می‌شوند. این کلام ما را به فکر فرو می‌برد که اگر همین امروز نسبت به حفاظت از هوای پاک بی‌توجهی کنیم، فردا دیر خواهد بود و باید برای جبران خسارت‌ها تلاش کنیم. ما همه باید مسئول باشیم؛ کارخانه‌ها قوانین را رعایت کنند، خودروها به استانداردهای محیط زیستی مجهز شوند و مردم به استفاده از وسایل حمل‌ونقل پاک‌تر روی بیاورند. کاشت درختان هم یکی از راه‌های طبیعی برای کاهش آلودگی هواست، زیرا درختان اکسیژن تولید می‌کنند و گرد و غبار را جذب می‌کنند. اگر بخواهیم دنیایی پاک‌تر داشته باشیم، لازم است هر فرد به سهم خود برای حفظ محیط زیست تلاش کند. آلودگی هوا یک مشکل جمعی است و همه باید دست به دست هم دهیم. هوای پاک هدیه‌ای است که باید به آیندگان بسپاریم و برای آن محافظتی قوی داشته باشیم. در پایان، باید به یاد داشته باشیم که سلامتی، بزرگ‌ترین نعمتی است که با هوای پاک تضمین می‌شود و برای حفظ آن، باید از همین امروز تغییر رفتار دهیم و به محیط زیست احترام بگذاریم.

#انشا با موضوع: 🌼زنگ آخر کلاس🌼 زنگ آخر کلاس، لحظه‌ایست که دل‌های دانش‌آموزان با تپشی متفاوت می‌زند. صدای زنگ، نه تنها پایان ساعت درس و آموزش را اعلام می‌کند، بلکه نوید لحظه‌ای از شادی، آزادی کوتاه و لحظه‌ای برای نفس کشیدن میان مشغله‌های روزانه را می‌دهد. هر بار که این زنگ به صدا درمی‌آید، یاد ما می‌آورد که هر روز تلاشی کرده‌ایم، درس‌هایی آموخته‌ایم و گامی به سمت آینده‌ای روشن برداشته‌ایم. همانطور که مولانا گفته است: «هر کجا هستی باش، باش جانا که جهان جای دیگری است.» زنگ آخر، یعنی پایان بخشی از روز، اما باقی مسیر زندگی ادامه دارد و این شروع دوباره‌ای برای کشف‌های بیشتر است. در این لحظه، صدای خنده‌ها، سلام و خداحافظی‌های دوستان از همدیگر در فضای کلاس پر می‌شود. دفترها بسته می‌شوند و کیف‌ها آماده برای رفتن، اما خاطرات امروز در قلب ما حک می‌شود. گاهی زنگ آخر، پر از شور و اشتیاق است وقتی به تفریح و بازی فکر می‌کنیم و گاهی با دلهره و نگرانی همراه است وقتی برای فردا برنامه‌ای داریم. اما در هر صورت، این زنگ یادآوری می‌کند که زمان گران‌بهاست و باید از آن بهترین استفاده را ببریم. زنگ آخر کلاس مانند نشانه‌ای است که به ما می‌گوید: «پایان هر چیزی، آغاز چیز دیگری است.» پس باید با انگیزه و امید، درس‌هایمان را مرور کنیم، تلاشمان را بیشتر کنیم و با انرژی از مدرسه بیرون برویم. چون فردا، روزی دیگر با فرصت‌های تازه است. این لحظه به ما می‌آموزد که زندگی کوتاه و پر از زنگ‌های پایانی است، اما زنگ‌ها فرصت‌هایی برای شروع‌های جدید و درخشش‌های تازه‌اند. پس قدر هر زنگ آخر کلاس را بدانیم و با گام‌هایی استوار به سوی آینده‌ای روشن راه برویم. کانال ما رو به دوستان خود معرفی کنید🙏 @hashtom7

--- 🎯 انشا و نگارش رو جوری یاد بگیر که هرگز فراموش نکنی! 📣 به کانال ایتای ما بپیوندید: @hashtom7 • آموزش اصول نوشتن انشا و داستان به صورت ساده و قابل فهم • منابع رایگان شامل نمونه انشاها و متون ادبی • تمرین‌های جذاب برای تقویت مهارت‌های نوشتاری • پاسخ به سوالات و ارائه مشاوره تالیفی • محل ایده‌ها و الهام برای داستان‌نویسی و شعر! 💯 با ما، انشای خود را به بهترین شکل بنویسید! 🚀 دیگه منتظر چی هستید؟! عضویت در کانال کاملاً رایگانه! 📌 لینک کانال: @hashtom7 ---

📪 پیام جدید سلام درس آزاد فارسی ھشتم موضوع (ارتباط با ادبیات بومی) #دایگو

#انشا با موضوع: 🌼زحمت کشاورز و نعمت زمین🌼 کشاورز، کسی است که دست‌هایش به سختی و عرق آغشته است و دلش پر از امید به برکت زمین. زمین، این نعمت بزرگی است که خداوند به انسان عطا کرده تا روزی‌اش را فراهم کند. کشاورز مانند هنرمندی است که با دستان پرتوان خود، بذر زندگی را در خاک می‌کارد و با صبر و تلاش بی‌وقفه آن را پرورش می‌دهد. هر قطره باران، هر جرعه آب و هر نگاه مهربان کشاورز، چراغ امیدی است برای رویش محصولات و حاصل دسترنجش. «وَفَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ»؛ خداوند در قرآن ما را به تفکر درباره نعمت‌های زمین فرا می‌خواند. این آیه یادآور آن است که نباید زحمات کسانی را که مستقیما با زمین سروکار دارند نادیده بگیریم. کشاورز با کار سخت و روزانه خود، چرخه زندگی را می‌چرخاند و به همه ما غذا، امنیت و آرامش می‌بخشد. زندگی کشاورز با احترام به طبیعت، انعطاف در برابر سختی‌ها و سربلندی در مقابل مشکلات همراه است. هر فصل برای او پیام جدیدی دارد؛ بهار با روزهای کاشت، تابستان با روزهای مراقبت و پاییز، فصل برداشت و شادی بی‌پایان است. او نه تنها غذا می‌کارد، بلکه فرهنگ و سنت‌ها را نیز می‌پروراند، یادآور اصل ارتباط انسان با زمین و زندگی. زمین مثل مادری مهربان است که هر چه در دلش می‌کاری به تو بازمی‌گرداند. قدر این نعمت بزرگ را باید دانست و با زحمت کشاورزان که ستون اصلی تأمین زندگی هستند، بیشتر آشنا شد و به آنان احترام گذاشت. زیرا کشاورز و زمین، دو روی سکه‌ی حیات‌اند که بدون یکی، دیگری معنا ندارد. پس بیایید همیشه قدردان این تلاش بی‌منت و این نعمت بی‌کران باشیم.

#انشا با موضوع: 🌼زیبایی‌های طبیعت روستا🌼 طبیعت روستا، تصویری زنده و دلنشین است که قلب هر بیننده‌ای را مملو از آرامش می‌کند. وقتی صبح زود برخیزیم و نسیم خنک و مطبوع روستا را استشمام کنیم، روحی تازه و شاداب به جانمان دمیده می‌شود. هوای پاک و عطر گل‌های وحشی در گوشه و کنار، همراه با نغمه‌های پرندگان، همچون کنسرتی طبیعی، آغازگر روزی نو است. این زیبایی‌ها در دل ساده‌زیستی و صفای روستا گره خورده‌اند؛ جایی که نه شتاب شهری هست و نه آلودگی‌های مهلک شهرها، تنها سکوت، آرامش و زندگی در هماهنگی با طبیعت. در کنار نهرهای روان و زلال که چون رودی آرام از میان سبزه‌زارها عبور می‌کنند، گل‌های رنگارنگ بهاری به شکوفایی می‌رسند و نگاه هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌سازند. درختان سر به فلک کشیده روستا سایه‌های دلپذیری می‌گسترانند و صدای خش‌خش برگ‌ها در نسیم، موسیقی بی‌کلام طبیعت است که شنیدنی‌ترین سمفونی زندگی است. هر فصل در روستا، رنگ و زیبایی ویژه‌ای دارد؛ بهار با شکوفه‌های سفید و صورتی‌اش، تابستان با گرمای ملایم و سرسبزی بی‌نظیر، پاییز با برگ‌های طلایی و سرخ که زمین را می‌پوشانند و زمستان با سپیدی و سکوتی عمیق و دلنشین. زندگی در روستا نوعی نزدیکی معنوی با طبیعت و درک عمیق ارزش‌های واقعی است. این نزدیکی ما را به طبیعت و حقایق زندگی پیوند می‌دهد و یاد می‌دهد که قدر نعمت‌های الهی را بدانیم. همانطور که سعدی بزرگ گفته است: «بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند.» ما نیز بخشی از این گوهر متعالی هستیم و باید مسئولانه با طبیعت روبرو شویم و آن را پاس بداریم. زیبایی‌های طبیعی روستا نه تنها چشم را نوازش می‌دهند، بلکه به قلب‌ها آرامش و به ذهن‌ها صلح می‌بخشند. در روستا زندگی ساده و بی‌ریا حکمفرماست و هر روز فرصتی است برای هم‌زیستی با طبیعت و یادگیری از آن. این فضای دلنشین مکتبی است که انسان را به سوی خردمندی، صبر و انسان‌دوستی هدایت می‌کند. هر گوشه‌ای از روستا، داستانی است از خلق زیبایی؛ هر نسیم و هر برگ، پیامی برای زندگی بهتر. در این محیط، انسان مهربان‌تر و زندگی دلنشین‌تر می‌شود. روستا، جایی است که پای جان و زمین به هم می‌رسند و با هم قصه‌ای شیرین می‌سرایند. درس‌آموزی از این طبیعت بکر و زندگی ساده، ثروتی است گران‌بها که هر کسی را به سوی آرامشی پایدار راهنمایی می‌کند. حقیقت این است که زیبایی‌های طبیعت روستا، نه تنها منبع الهام هنرمندان و شاعران است، بلکه گنجینه‌ای ست که همگان باید آن را پاس داریم و برای نسل‌های آینده نگه داریم.

#انشا با موضوع: 🌼صدای پرنده‌ها در صبحگاهان روستا🌼 با طلوع آفتاب و آغاز روزی نو، روستا در آغوش آرامش طبیعت قرار می‌گیرد و صدای پرنده‌ها همچون نغمه‌ای آسمانی فضا را پر می‌کند. این آوای لطیف و دلنشین، همچون اشعاری زیباست که طبیعت برای انسان می‌سراید و روح را به سوی آرامش و امید هدایت می‌کند. هر نسیم صبحگاهی که از میان شاخ و برگ درختان می‌گذرد، همراه با صدای پرندگان، زمزمه‌ای از زندگی است که در دل سکوت صبح جاری می‌شود. این صداها نه تنها گوش‌ها را نوازش می‌دهند بلکه قلب‌ها را بیدار می‌کنند تا روز را با انرژی و انگیزه آغاز کنیم. پرندگان مختلف هر کدام به شیوه‌ای خاص آواز می‌خوانند، گنجشک‌ها با صدای شاد و تند، بلبل‌ها با ترانه‌های متنوع و دلنشین، و هدهدها با صدایی متفاوت که به محیط زندگی‌شان رنگ و جان می‌بخشد. این کنسرت طبیعی، خاطره‌ای شیرین از زندگی صمیمی و ساده روستا برای هر شنونده‌ای است. صدای پرنده‌ها در صبحگاهان، تجسمی از صلح و هماهنگی میان موجودات زنده است که یادآور اهمیت زندگی مسالمت‌آمیز در کنار هم می‌باشد. در منظرگاه حکمت، پیامبر مهربان اسلام می‌فرماید: «الطبیعة کتاب الله المفتوح»، یعنی طبیعت کتاب باز خداوند است. هر قطعه از این کتاب، خوانشی است از قدرت و زیبایی آفرینش. صدای پرنده‌ها فصل مهمی از این کتاب است که ما را به تأمل و احترام به زندگی فرا می‌خواند. این صداها ما را یادآور می‌شوند که زندگی، جاری است و همواره فرصت‌های تازه‌ای برای رشد و امید وجود دارد. در سکوت پرشور روز، صدای پرندگان برای من یادآور خاطرات کودکی در کوچه باغ‌ها و لحظاتی است که بدون دغدغه، فقط به گوش سپردن به طبیعت مشغول بوده‌ام. این نغمه‌ها همچون نسیمی هستند که گذشته‌های دور را به امروز پیوند می‌دهد و به ما می‌آموزد که در شکوه زندگی، جزئیات ساده‌ای هستند که معنی واقعی را می‌سازند. همچنین این صداها پیامی است برای ما انسان‌ها که قدر طبیعت و زیبایی‌های آن را بدانیم و در حفظ این میراث ارزشمند کوشا باشیم. صدای پرنده‌ها در صبحگاهان روستا پلی است میان دل‌های خسته و آرامش بی‌پایان طبیعت. این صدای ناب و خالص به ما یاد می‌دهد که زندگی همیشه تازه است و هر روز، فرصتی دوباره برای لبخند زدن به زندگی و دوست داشتن جهان دارد. پس باید با دلی پر از عشق و ذهنی آگاه، به این نغمه‌ها گوش دهیم و از آن‌ها الهام بگیریم تا همواره در مسیر زندگی، سرشار از صبر، امید و آرامش باشیم.

📪 پیام جدید سلام امروز قسمت گوش بدهیم و بنویسیم را خواندیم لطفا انشاع برای صیدای زنگ تفریح که ۱۴ خط باشد را بگین با عنوان گوش بدهیم و بنویسیم #دایگو

#انشا با موضوع: 🌼صدای زنگ تفریح🌼 گوش بدهیم و بنویسیم: صدای زنگ تفریح صدای زنگ تفریح مثل صدای شادی است که در مدرسه پیچیده است. وقتی زنگ تفریح زده می‌شود، همه دانش‌آموزان با خوشحالی از کلاس‌هایشان بیرون می‌آیند. صدای زنگ به گوش همه می‌رسد و به آنها می‌گوید که وقت استراحت و بازی است. بچه‌ها با صدای بلند می‌خندند و صحبت می‌کنند. صدای دویدن و بازی‌های کودکانه همه جا را پر می‌کند. در حیاط مدرسه، صدای توپ بازی و صدای دوستانی که با هم حرف می‌زنند شنیده می‌شود. این صداها پر از انرژی و نشاط است. زنگ تفریح به ما یادآوری می‌کند که پس از درس خواندن، باید کمی استراحت کنیم و دوباره آماده درس بعدی شویم. صدای زنگ تفریح باعث می‌شود احساس شادی و آزادی کنیم. من عاشق صدای زنگ تفریح هستم چون نشان‌دهنده‌ی لحظه‌های خوب مدرسه است. بعد از صدای زنگ، همه با انرژی و انگیزه بیشتر به کلاس‌ها برمی‌گردند. صدای زنگ تفریح جزء بهترین صداهای روز مدرسه است که همه دوستش دارند. من همیشه منتظر زنگ تفریح هستم تا با دوستانم بازی کنم و استراحت کنم. صدای زنگ تفریح مثل یک دعوت برای شادی و دوستی است. --

سلام به اعضای عزیز کانال انشا و نگارش! 🌟 لینک زیر مکانی هست برای سوالات و نظرات شما 🌸 🌼هر انشا ، تحقیق ، شعر ، داستان ، معنی ضرب المثل می خواهید بگید 🌼 https://daigo.ir/secret/51492745652

📪 پیام جدید سلام میشه درس 5 فارسی هشتم رو بفرستید لطفا #ممنون #دایگو

#انشا با موضوع: 🌼زیبایی‌های طبیعت روستا🌼 طبیعت روستا، تصویری زنده و دلنشین است که قلب هر بیننده‌ای را مملو از آرامش می‌کند. وقتی صبح زود برخیزیم و نسیم خنک و مطبوع روستا را استشمام کنیم، روحی تازه و شاداب به جانمان دمیده می‌شود. هوای پاک و عطر گل‌های وحشی در گوشه و کنار، همراه با نغمه‌های پرندگان، همچون کنسرتی طبیعی، آغازگر روزی نو است. این زیبایی‌ها در دل ساده‌زیستی و صفای روستا گره خورده‌اند؛ جایی که نه شتاب شهری هست و نه آلودگی‌های مهلک شهرها، تنها سکوت، آرامش و زندگی در هماهنگی با طبیعت. در کنار نهرهای روان و زلال که چون رودی آرام از میان سبزه‌زارها عبور می‌کنند، گل‌های رنگارنگ بهاری به شکوفایی می‌رسند و نگاه هر بیننده‌ای را مجذوب خود می‌سازند. درختان سر به فلک کشیده روستا سایه‌های دلپذیری می‌گسترانند و صدای خش‌خش برگ‌ها در نسیم، موسیقی بی‌کلام طبیعت است که شنیدنی‌ترین سمفونی زندگی است. هر فصل در روستا، رنگ و زیبایی ویژه‌ای دارد؛ بهار با شکوفه‌های سفید و صورتی‌اش، تابستان با گرمای ملایم و سرسبزی بی‌نظیر، پاییز با برگ‌های طلایی و سرخ که زمین را می‌پوشانند و زمستان با سپیدی و سکوتی عمیق و دلنشین. زندگی در روستا نوعی نزدیکی معنوی با طبیعت و درک عمیق ارزش‌های واقعی است. این نزدیکی ما را به طبیعت و حقایق زندگی پیوند می‌دهد و یاد می‌دهد که قدر نعمت‌های الهی را بدانیم. همانطور که سعدی بزرگ گفته است: «بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند.» ما نیز بخشی از این گوهر متعالی هستیم و باید مسئولانه با طبیعت روبرو شویم و آن را پاس بداریم. زیبایی‌های طبیعی روستا نه تنها چشم را نوازش می‌دهند، بلکه به قلب‌ها آرامش و به ذهن‌ها صلح می‌بخشند. در روستا زندگی ساده و بی‌ریا حکمفرماست و هر روز فرصتی است برای هم‌زیستی با طبیعت و یادگیری از آن. این فضای دلنشین مکتبی است که انسان را به سوی خردمندی، صبر و انسان‌دوستی هدایت می‌کند. هر گوشه‌ای از روستا، داستانی است از خلق زیبایی؛ هر نسیم و هر برگ، پیامی برای زندگی بهتر. در این محیط، انسان مهربان‌تر و زندگی دلنشین‌تر می‌شود. روستا، جایی است که پای جان و زمین به هم می‌رسند و با هم قصه‌ای شیرین می‌سرایند. درس‌آموزی از این طبیعت بکر و زندگی ساده، ثروتی است گران‌بها که هر کسی را به سوی آرامشی پایدار راهنمایی می‌کند. حقیقت این است که زیبایی‌های طبیعت روستا، نه تنها منبع الهام هنرمندان و شاعران است، بلکه گنجینه‌ای ست که همگان باید آن را پاس داریم و برای نسل‌های آینده نگه داریم.