#انشا با موضوع: 🌼 دیدن مورچهای که باری را میکشد 🌼
دیدن مورچهای که باری بزرگتر از خودش را به سختی میکشد، همواره برای من نمادی بیانتها از تلاش، صبر و ارادهی آهنین بوده است. این موجود کوچک و ضعیف ظاهراً، با پشتکاری ستودنی و عزمی راسخ، به مسیر خود ادامه میدهد و به ما نشان میدهد که اندازه جسم مهم نیست بلکه بزرگی دل و روح است که انسان را به پیش میبرد.
زندگی ما انسانها نیز پراز چالشها و سختیهایی است که گاهی مانند بار سنگین مورچه به نظر میرسد. اما اگر ما هم مانند آن مورچه، با شکیبایی و تلاش خستگیناپذیر به مسیرمان ادامه دهیم، خواهیم توانست بر همه مشکلات فائق آییم و موفق شویم.
این موجود ریزنقش به من درس بزرگی میدهد؛ اینکه هیچگاه نباید در برابر مشکلات تسلیم شد و همواره باید به تواناییهای خود ایمان داشت. همانطور که امام علی (ع) میفرمایند: «همت بلند، نشانهی قدرت انسان است.» مورچه نیز با قلبی بزرگ، بارهایی را حمل میکند که از توانش فراتر است ولی هیچگاه دست از حرکت برنمیدارد.
در قرآن کریم آمده است: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا» (با هر سختی آسانی است)؛ این آیه به ما امید میدهد که سختیها پایدار نیستند و با تلاش، روزنهی نور همیشه وجود دارد.
هر بار که حرکت مورچه را نظاره میکنم، یاد میگیرم که حتی در کوچکترین موجودات هم میتوان عظمت و قدرت را دید. زندگی یعنی تلاش بیوقفه، حتی وقتی راه سخت و بارها سنگین باشد. مهم این است که امید از دست ندهیم و در مسیر هدف قدم برداریم.
بنابراین، مورچه برای من تنها یک موجود کوچک نیست بلکه نمادی از استقامت، امید و تحقق رویاهاست. اگر ما هم با چنین ارادهای پیش برویم، هیچ چیزی توان متوقف کردن ما را ندارد. پس بیاییم از مورچه بیاموزیم که بزرگ بودن به اندازه جسم نیست، بلکه به عظمت دل و اراده آدمی است.
#انشا با موضوع: 🌼صدای لالایی مادر🌼
صدای لالایی مادر، همانند نسیمی نرم و دلنشین است که در شبهای تار، دل خسته کودک را آرام میکند و آرامشی وصفناپذیر به جان مینشاند. این صدا همچون پرندهای کوچک در میان شاخههای درختان خیال، بال میگشاید و هر ترانهاش گلهای عشق را در باغ وجود کودک میرویاند. لالایی مادر، نقاشی دلربایی است که با هر نت آن، رنگهای مهربانی و محبت بر پردههای شب کشیده میشود.
این صدای گرم و مهربان، جان را در آغوشی از امید و آرامش میفشارد؛ گویی زمان در آن لحظه متوقف میشود و تمام جهان دست از همهمه برمیدارد تا فقط گوش جان به آن زمزمههای پر از شور و صفا بسپارد. مادر، با لالاییاش، گویی دارد پرندههای خیال کودک را به سوی سرزمین رویاها پرواز میدهد؛ جایی که هیچ اندوهی راه ندارد و نور مهربانی تمام ظلمتها را میزداید.
لالایی مادر، همچون نغمهای الهی بر گوش جان مینشیند و مانند چشمهای زلال، اشتیاق به زندگی و آرامش را در دل کودک جاری میسازد. این صدا مانند بوسهای است که مادر بر پیشانی فرزند میزند؛ بوسهای از جنس مهربانی و عشق بیپایان، که هیچ زمان نمیتواند جایگزین آن شود.
صدای لالایی، تصویر گرمای وجود مادر است، چون آفتاب نرم صبحگاهی که برگهای جوان را نوازش میدهد و به هر چیز زندگی میبخشد. این نغمهها، قصههای شیرینی از مهربانی را بازگو میکنند، قصههایی که کودک را به دنیایی از رویاها و خیال میبرند، جایی که خیالهای شیرین و لطیف در آغوش هم آرام میگیرند.
بدون شک، صدای لالایی مادر همچون نسیمی است که روح کودک را نوازش میدهد و او را از دنیای خستگی و تنهایی دور میسازد. این لالاییها پر از رازهای ناگفتهای هستند که تنها قلب مادر میداند و به زبان عشق بیان میکند.
در لحظاتی که کودک در آغوش مادر با این نغمهها آرام میگیرد، گویی جهان به یک گوشه پناه برده و سکوتی آرامشبخش را جشن میگیرد. صدای لالایی مادر، پل ارتباطی است میان دل کوچک کودک و عشق بیکران مادر؛ پلی که هیچ فاصلهای نمیتواند آن را شکسته و هیچ زمانی نمیتواند آن را محو کند.
پس هر بار که صدای لالایی مادر به گوش میرسد، به یاد آوریم که این نغمه، صدا و زبان مهربانی ست که از عمیقترین و پاکترین لایههای وجود برخاسته است؛ صدایی که هرگز فراموش نمیشود و تا همیشه در قلب ما زنده میماند.
"مهربانی مادر همانند سایهای است که تا همیشه همراه ماست، حتی در دورترین مسیرها."
#انشا با موضوع: 🌼مادر🌼
مادر، آن فرشتهی زمینی است که عشق را بیمنت به قلب ما میریزد و به زندگیمان معنا میبخشد. او همچون چراغی روشن در تاریکیهای سختی و فشار، راه را به ما نشان میدهد و دلهای خستهمان را با گرمای مهربانیاش آرام میکند. صدای او برای ما نغمهای است که هیچگاه پژواکش در گوش جانمان فراموش نمیشود؛ چون قصیدهای عاشقانه که همیشه در ذهن و قلبمان طنینانداز است.
مادر، سرچشمهی آرامش و امید است. دستانش، پر از محبت و از جنس بخشش، همیشه به سوی ما دراز میشود تا هر زخمی را التیام بخشد و هر غمی را به شادی تبدیل کند. وجود مادر، همانند نسیم بهاری است که شکوفههای زندگیمان را نوازش میدهد و دنیایمان را پر از رنگ و زیبایی میسازد.
هر لحظه کنار مادر بودن، احساس امنیتی عمیق در دل ایجاد میکند؛ امنیتی که هیچگاه با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. محبت مادر نه فقط در کلام، بلکه در نگاه، لبخند و هر عمل او نهفته است. او معلم نخستین زندگی ماست که صداقت، صبر و عشق را به ما میآموزد.
امام علی (ع) فرمودهاند: «الجنة تحت أقدام الأمهات» یعنی بهشت زیر پای مادران است. این جمله عظیم نشان میدهد که احترام و محبت به مادر، کلید ورود به بهترین جایگاهها در زندگی و آخرت است. در واقع، مادر پلی است که ما را به آرامش و خوشبختی واقعی متصل میکند.
مادر، آن کسی است که در سختترین لحظات، کنارمان میایستد و هرگز رهایمان نمیکند. او از خود گذشتگی میکند تا لبخند بر لبان ما بنشاند و دنیایمان را روشن سازد. وجودش مثل گلی است که در دل باغ زندگی شکفته و همیشه بوی محبت و مهربانی از آن به مشام میرسد.
بیهیچ تردیدی، مادر بهترین هدیهی خداوند است؛ گوهر ارزشمندی که باید همیشه به آن نگاه داشت و مراقبش بود. هرگاه به یاد محبتهای بیپایان مادر میافتیم، درمییابیم که عشق او مانند خورشید است؛ همیشگی، پاک و بینهایت روشن.
در پایان باید گفت که محبت مادر هیچگاه با هیچ واژهای به طور کامل قابل بیان نیست، اما هرگاه از ته دل دوستش داشته باشیم، خود به یک شعر ناب و روحبخش تبدیل میشود که تا ابد در قلبمان خواهد ماند. مادر، بهترین معجزهی زندگی است و همیشه باید قدرش را دانست.
#انشا با موضوع: 🌼تسبیح🌼
تسبیح، آن رشتهی کوچک و ساده اما پرمعنا که دستهای انسان را به آسمان وصل میکند و دل را به آرامشی عمیق میرساند. هر دانهی تسبیح نه فقط یک سنگ یا مهره است، بلکه نشانی از بندگی و یاد خداست که همچون پلکی آرام، دل را از دغدغههای دنیوی پاک میسازد. وقتی انگشتان بر دانههای تسبیح میلغزند، گویی هر خیال و نگرانی، یکی پس از دیگری از دل بیرون میرود و جای خود را به آرامش و صفا میدهد.
تسبیح، ابزاری است برای تمرکز ذهن و روح، برای ورود به دنیایی از ایمان و ایثار. با هر ذکر و تکرار نام خداوند، نه تنها نزدیکیمان به خالق بیشتر میشود، بلکه قلبمان چون ظرفی پاک میشود و روحمان به نور ایمان روشن میگردد. این رشتهی مهرهها، نمادی است از پیوستگی میان انسان و پروردگار، پیوندی ناگسستنی که هرگز زوال نمییابد.
به راستی که تسبیح، معجونی است از صبر، امید و عشق الهی؛ همچون نوری که در دل تاریکیها میدرخشد و راه را نشان میدهد. نگاه به آن و نوای ذکرهای پی در پی، همچون جاری شدن آرامبخش چشمهای است که جان را تازه میکند و فرد را به تفکر و ارتباط معنوی دعوت مینماید.
امام صادق(ع) فرمود: «ذکر، قلب را نورانی میکند و زبان را شاداب.» تسبیح، وسیلهای برای این ذکر و یاد خداست؛ وسیلهای که ما را به درگاه رحمت و مهربانی الهی نزدیکتر میسازد. این ابزار ساده، اما ارزشمند، نشان میدهد که با یاد خداوند، میتوان هر سختی را آسان کرد و هر غم را به شادی تبدیل نمود.
تسبیح، نمادی از بندگی خالصانه و مداومت در یاد حق است. هر دانهاش که در دست میچرخد، تداعیگر لحظات آرامی است که با یاد خداوند و ذکر توأم شده است. این لحظات، ارزشمندترین زمانها هستند که به انسان آرامش و اطمینان هدیه میدهند و باعث میشوند تا انسان از هیاهوی زندگی فاصله گیرد و به سرچشمهی اصلی آرامش بازگردد.
در پایان، باید گفت که تسبیح تنها یک وسیله نیست؛ بلکه نمادی است از پیوندی که بین زمین و آسمان برقرار میشود. پیوندی که آدمی را در برابر مشکلات بیمه میکند و به او قدرتی میبخشد که با ایمان و آرامش زندگی کند. تسبیح، یادآور عشق بیپایان خداوند به بندگانش است و معجزهای است کوچک در دستان هر مؤمن که دل را به جایی آرام و امن میبرد.
#انشا با موضوع: 🌼کشور، استان، شهر🌼
کشور، سرزمینی است که مردم آن با یک زبان، فرهنگ و تاریخ مشترک، در کنار هم زندگی میکنند و برای رسیدن به آرامش، پیشرفت و رفاه تلاش مینمایند. هر کشور، همچون خانوادهای بزرگ است که استانها و شهرهای مختلف، اعضای آن را تشکیل میدهند و هر یک نقش مهمی در ساخته شدن پیکرهی کلی این خانواده ایفا میکنند. استانها، بخشهایی از کشور هستند که هر کدام با ویژگیها و فرهنگ خاص خود، تنوع و زیبایی آن سرزمین را بیشتر میکنند. شهرها نیز قلب تپندهی استانها هستند؛ مکانهایی که در آن زندگی، کار و فرهنگ جریان دارد و مردم در آنها به سوی آیندهای بهتر گام برمیدارند.
کشور ما، مانند باغی بزرگ است که هر استان در آن مانند شاخهای پرشکوفه به چشم میآید. هر شهر، گل این باغ است که با رنگها و عطرهای متفاوت، زیباییهای فراوانی را به نمایش میگذارد. فرهنگ و سنتهای هر استان، همانند گنجینههایی است که هویت کشور را شکل میدهد و ما را به گذشته و ریشههایمان متصل میکند. در این تنوع، وحدت است که کشور را استوار نگه داشته و باعث محبت میان مردم میشود.
زندگی در یک شهر گرمای خاصی دارد. خیابانهای پر از صدا و رنگ، بازارهای شلوغ و وسعت دیدگاهها، همه نشان از پویایی و تلاش مردم برای ساختن آیندهای روشنتر دارد. هر شهر، داستانهای بسیاری در دل دارد؛ قصههایی از مردمانی که با امید و تلاش برای بهتر شدن زندگی خود و دیگران کوشش میکنند.
قرآن کریم میفرماید: «وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ»؛ یعنی همه چیز زنده از آب است. درست مانند این آیه، کشور، استانها و شهرها نیز از بهترین امکانات و تلاش مردم ساخته شدهاند تا زندگی را برای همه جاری کنند و به شادابیرسانند.
در نهایت، باید بدانیم که ما اعضای این خانواده بزرگ به نام کشور هستیم و هر کدام، مسئول حفظ و تقویت استان و شهر خود هستیم. با حفظ فرهنگ، احترام به همدیگر و تلاش برای پیشرفت، میتوانیم آیندهی روشنی برای این سرزمین عزیز بسازیم که هر شهر و استانی در آن افتخار آفرین باشد و کشورمان در جهان بدرخشد.
#انشا با موضوع: 🌼سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه، ثانیه🌼
سال، ماه، روز، ساعت، دقیقه و ثانیه، واحدهای گرانبهایی هستند که زندگی ما را میسازند و هر یک به نوبه خود نقش مهمی در جریان زمان دارند. سال، دوری کامل زمین به گرد خورشید است؛ سفری که با آغاز و پایانش فصلها را به ارمغان میآورد و زندگی را در چرخهای پرجنب و جوش قرار میدهد. ماهها، بخشهای کوچکتر این سفر بزرگاند که هر کدام زیباترین جلوههای طبیعت را به نمایش میگذارند و به ما یادآوری میکنند که همه چیز در حال تغییر و گذر است.
روز، زمانی است که خورشید بر فراز آسمان میدرخشد و روشنایی را به جهان میبخشد. با هر روز جدید، فرصتی تازه برای تجربه، یادگیری و پیشرفت به ما داده میشود. ساعت، دقیقه و ثانیه نیز نقشهای ریزتر و دقیقتری در اندازهگیری زمان دارند؛ آنها همان قدمهای کوچکاند که ما را به سوی اهداف بزرگ میبرند.
زندگی ما از همین ثانیهها ساخته شده است؛ هر لحظهای که میگذرد، فرصتی است برای انتخاب بهتر، کارهای مفید و لحظات شیرین. به راستی هیچ ثروتی با ارزشتر از زمان نیست، چون زمان قابل برگشت نیست و هر آنچه در آن میسازیم، بازتابی از استفادهٔ درست یا نادرست ما از این نعمت عظیم است.
پیامبری بزرگ اسلام فرمودهاند: «نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ: الصِّحَّةُ وَالْفَرَاغُ»، یعنی دو نعمت هست که بسیاری از مردم در بهرهبرداری از آنها دچار ضرر میشوند: سلامت و فرصت فراغت. زمان نیز جزئی از این نعمتهاست که اگر درست استفاده نشود، حیف و میل میگردد.
هر ثانیهای که میگذرد، ما را به فردای زندگیمان نزدیکتر میکند؛ فردایی که میتواند روشن باشد اگر از امروز و همین لحظه درست بهره ببریم. پس باید قدر زمان را بدانیم و با برنامهریزی و تلاش مستمر، هر لحظه را ارزشمند کنیم.
در کل، سالها و ماهها و روزها و ساعتها، همه نشانههای گذر زماناند، اما انسان خردمند کسی است که بداند چگونه از این گذر بهرهبرداری کند تا زندگیاش پربار، معنادار و شیرین گردد. زمان رفیق بهترینها و معلم بزرگ همه آدمیان است.
#انشا با موضوع: 🌼شنبه🌼
شنبه، آغاز یک هفته نو است؛ روزی که پر از امید و انرژی برای شروع دوباره کارها و اهداف تازه میباشد. این روز زیبا، مانند برگ سفیدی است که آماده میشود تا داستانی متفاوت و موفقیتآمیز در آن نوشته شود. شنبه فرصتی است برای جبران گذشته و تمرکز بر آینده، روزی که میتوان با ارادهای تازه قدم در راه پیشرفت گذاشت و زندگی را به سوی بهتر شدن سوق داد.
صبح شنبه با طراوت و نسیمی تازه همراه است که روح را نوازش میدهد و انگیزه را در دلها زنده میکند. مردم در این روز با شور و تلاش بیشتری به سر کار، مدرسه یا فعالیتهای روزانه میروند، زیرا شنبه را فرصتی میدانند برای ساختن فردایی روشنتر. این روز نشانهای است از نظم طبیعی زندگی؛ پس از آرامش و استراحت، زمان تجدید نیرو و آغاز حرکت است.
شنبه، برای بسیاری یادآور شروعی دوباره است. شروعی که ممکن است در آن شکستها را پشت سر بگذاریم و از تجربیات گذشته درس بگیریم. این روز، به ما یادآوری میکند که هیچگاه دیر نیست برای تلاش، و هر روز فرصتی نو است برای بهتر شدن. شنبه نمادی است از امید، انگیزه و حرکت رو به جلو.
شاعر بزرگ فارسی میگوید:
«هر روز را چو شنبه کن به عشق و امید،
که هر آغاز نو است، ز نو جلوه دری.»
این سخن زیبا به ما میآموزد که هر روز، خصوصاً شنبه، فرصتی برای زندگی تازه و بهتر شدن است.
در نهایت، شنبه تنها یک روز هفته نیست، بلکه نمادی است از شروعهای تازه، تلاش برای پیشرفت و باور به خود. روزی که میتواند زندگی ما را تغییر دهد اگر با اراده و هدفمند به آن نگاه کنیم. شنبه، روزی است که زندگی به ما یاد میدهد همیشه میتوان از نو آغاز کرد و به سوی موفقیت گام برداشت.
#انشا با موضوع: 🌼یکشنبه🌼
یکشنبه، روزی است که در دل هفته جایی ویژه دارد؛ روزی میان آغاز و ادامه، که نویدی است بر استمرار تلاش و پیشرفت. این روز، یادآور اهمیت پشتکار و استمرار در رسیدن به اهداف است. همانند روزی است که با آغوشی باز، دعوت میکند تا از انرژی هر چه بیشتر استفاده کنیم و مسیر موفقیت را محکمتر طی نماییم.
یکشنبه، فرصتی تازه برای انسان است تا پس از شنبهِ آغازگر، به ساختن و ادامهی راه بپردازد. اگر شنبه مانند دانهای است که کاشته میشود، یکشنبه چون قطره آبی است که آن دانه را سیراب میکند تا جوانه زند و رشد کند. هر گامی که در یکشنبه برداشته میشود، پایهای است برای رسیدن به روزهای بهتر و دستیابی به آرزوهای بلند.
این روز، یادآوری میکند که زندگی، جریانی پیوسته دارد و باید در آن با ثبات و امید گام برداشت. یکشنبه به ما آموزه میدهد که هر موفقیتی نیازمند استمرار و کار بیوقفه است؛ نه فقط شروعهای پرشور. در این میان، لحظات کوچک و گامهای مداوم، همانقدر ارزشمندند که قدمهای بزرگ.
سخنی از بزرگان هست که میگوید: «موفقیت، نتیجه شکسته نشدن و ادامه دادن است»، و یکشنبه نماد همین ادامه و پیگیری است. گاه شاید خستگی و ناامیدی سراغ ما بیاید، اما یکشنبه به ما یادآوری میکند که ایستادن و ماندن در مسیر، خود بخشی از فتح قلههاست.
یکشنبه، روزی برای تمرکز دوباره، سازماندهی و برنامهریزی است. روزی که میتوان خاطرات روزهای گذشته را مرور کرد و از آنها درس گرفت، تا به بهبود مسیر زندگی کمک کرد. این روز، فرصتی است تا با امید و انگیزه، به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنیم و هر آنچه را که بر دوش داریم با قدرت و شوق ادامه دهیم.
در نهایت، یکشنبه نه تنها یک روز معمولی در هفته است، بلکه فرصتی است برای رشد و شکوفایی. روزی است که به ما یادآور میشود زندگی با تلاش مستمر معنا مییابد و موفقیت، پاداش کسانی است که در مسیر باقی میمانند. پس باید به یکشنبه به چشم دریچهای به سوی باورهای نو و اهداف تازه نگاه کنیم و از آن برای ساختن فردایی بهتر بهره ببریم.
#انشا با موضوع: 🌼امام مهدی عج🌼
امام مهدی، آن منجی موعود، امید دلهای همگان است. در میان تاریکیها و ظلمتهای زمان، وجود او همچون چراغی تابان در دلهای مشتاق راهنمایی میکند. او نماد عدالت، مهر و بخشش است و وعدهدهنده روزی است که زمین پر از عدل و داد خواهد شد، آن روزی که ظلم و ستم ریشهکن میشود و انسانها در سایه عدالت و محبت زندگی میکنند.
ظهور امام مهدی، نه تنها یک حادثه تاریخی، بلکه تحقق آرزویی است که در دل هر مؤمن جای دارد. او به دنیا خواهد آمد تا پرده ظلم را کنار بزند و عدالت را در سراسر جهان برقرار کند. در زمانی که مردم از ستمگران خسته شدهاند و دلهایشان پر از ناامیدی است، ظهور او نویدبخش روزهای روشن و پر از آرامش خواهد بود.
امام مهدی، ضمن رهبری مردم به سوی حق، دلسوز و مهربان است، شخصیتی که هرگز از مبارزه با بیعدالتی و ظلم چشمپوشی نمیکند. او دین را با نگاهی تازه معنا میبخشد و در دلهای خسته، انرژی و امید تازه میدمد. مردم منتظر ظهور او هستند تا بار دیگر ارزشهای انسانی و الهی در زندگیشان جاری شود.
هر انسانی در دل خود میتواند جایگاهی برای یاری امام مهدی داشته باشد. با عمل به نیکی، دوری از گناه و یاری رساندن به نیازمندان، میتوانیم به ظهور نزدیکتر شویم و از یاران واقعی آن حضرت باشیم. امام مهدی به ما یاد میدهد که عدالت تنها شعار نیست، بلکه راهی است که باید با تمام وجود پیمود.
در حدیثی زیبا آمده است: «المنتظر الفرج كالمتشرب للظمأ في الصحراء» یعنی منتظر ظهور، مانند کسی است که در بیابانی خشک به دنبال آب میگردد. این تشنهای به حقیقت و عدالت است که با آمدن امامش آرام میگیرد.
در پایان، امام مهدی برای ما نماد امید و روشنی است. او به همه میآموزد که هیچ ظلمی ماندگار نیست و هر ظلم و ستمی سرانجام به پایان میرسد. روزی خواهد رسید که عدالت و مهربانی بر جهان حاکم میشود و انسانها در سایه آن زندگی میکنند. پس بیایید با دلهای پاک و اعمال نیک، خود را برای آن روز آماده کنیم و پیرو راه آن امام بزرگوار باشیم.
#انشا با موضوع: 🌼اِنَ مَعَ العُسر یُسرا🌼
زندگی انسان پر از فراز و نشیب است؛ روزهای سخت و دشواری که گاه فشارشان تحمل را سخت میکند و به نظر میرسد راهی برای رهایی وجود ندارد. اما آیهی زیبا و دلگرمکننده «اِنَ مَعَ العُسر یُسرا» به ما میآموزد که همراه سختیها، آسانیها نیز هست و هیچ دشواری همیشگی نیست. این آیه چون نوری در دل تاریکیهاست که امید و آرامش را به دلهای پریشان باز میگرداند.
وقتی در مشکلات و آزمایشهای زندگی فرو میرویم، ممکن است احساس کنیم که تنها و بییاوریم، اما این آیه به ما یادآوری میکند که پس از هر سختی، گشایشی است و هیچ ترسی نباید وجود داشته باشد. سختیها امتحانهایی هستند تا صبر و ایمان ما را بسنجند و پس از آن، پاداش امید و آرامش فرا میرسد.
زندگی مثل رودخانهای است که از میان کوهها و درهها میگذرد؛ گاهی پرخروش و طوفانی، گاهی آرام و شیربها. اما سرانجام به دریا میرسد و این نشانه آن است که بعد از هر حادثه، آرامش در انتظار است. این حکمت الهی است که همیشه با سختی، آسانی نیز آمده است و ما باید به آن ایمان داشته باشیم.
انسانهای بزرگی که در تاریخ زندگی کردهاند، از این حقیقت بهره بردهاند و هرگز ناامید نشدهاند. مثلاً مولانا میگوید:
«هر کجا هستم، باشم، باشم نجواگر عشق توام»
این شعر بیانگر آن است که وقتی دل به عشق خدا بسپاریم، حتی دردها و سختیها را آسان و تحملپذیر میبینیم.
آیهی «اِنَ مَعَ العُسر یُسرا» به ما میآموزد که در برابر هر سختی، پیشرفت و روشنایی نهفته است؛ پس نباید از مشکلات ترسید یا تسلیم شد. بلکه باید با امید و تلاش ادامه داد، زیرا خداوند همواره با ماست و آسایش پس از سختی فرا میرسد.
به همین دلیل، باید صبر، شجاعت و اعتماد به خداوند را سرلوحهی زندگی خود قرار دهیم. این تنها راهی است که ما را از موانع عبور میدهد و به شادی و موفقیت میرساند.
پس هرگاه دلتان غمگین شد و مسیر زندگی دشوار به نظر آمد، آیهی «اِنَ مَعَ العُسر یُسرا» را به یاد بیاورید و بدانید که آرامش و موفقیت در راه است؛ فقط کافی است امیدوار باشیم و دست از تلاش نکشیم. زندگی زیباست و پشت هر ابر سیاه، خورشید مهربانی خداوند میدرخشد.
#انشا با موضوع: 🌼کتاب🌼
کتاب، دریچهای بیانتها به دنیای دانش و اندیشه است. هر صفحه از کتاب، پلی است میان گذشته و حال، بین خیال و واقعیت، جایی که میتوانیم در آن سفر کنیم، بیاموزیم و رشد کنیم. کتاب مانند دوستی وفادار است که همیشه همراه ماست؛ وقتی دنیا پر از سر و صداست و دل خسته است، کتاب با کلماتش آرامش میبخشد و روح را جلا میدهد.
کتابها نهتنها حامل دانشاند، بلکه پیامآور فرهنگها و تمدنها هستند. هر نوشته، حاصل تفکر و تجربه انسانی است که میخواهد آن را با ما به اشتراک بگذارد. توماس جفرسون، رئیسجمهور ایالات متحده، گفته است: «کتابها ابزار عجیبی هستند که ذهن ما را گسترش میدهند و چشمانداز ما را به دنیایی وسیعتر میبرند.»
مطالعه کتاب، مانند کاشتن بذر در زمین دل است؛ هر صفحهای که ورق میزنیم، دانهای نو از حکمت، عشق و آگاهی در وجودمان جوانه میزند. کتاب دوست دارد که ما کنجکاو باشیم، سوال بپرسیم و در جستجوی پاسخها باشیم. وقتی کتابی را به دست میگیریم، انگار پنجرهای به سوی جهانی متفاوت باز میکنیم؛ جهانی پر از داستانهای چالشبرانگیز، اندیشههای عمیق و درسهای بزرگ.
کتابها ما را به قهرمانان افسانهای میبرند، به اعماق زمان سفر میدهند و زندگی مردم از سراسر جهان را به ما نشان میدهند. احساس شیرین آن وقتی است که در یک عصر پاییزی با یک فنجان چای کنار پنجره نشسته و در دنیای کتاب غرق میشویم؛ هر لحظه با هر صفحه، چیزی نو میآموزیم و زندهتر میشویم.
کتابها معلمان بیصدایی هستند که با جان و دل به ما درس میدهند، نه تنها در مدرسه، بلکه در تمام سبک زندگی. آنها ما را آگاه میکنند، به ما قدرت تفکر مستقل میبخشند و به ما میآموزند چگونه بهتر و مهربانتر باشیم. کتاب، یک دوست همیشگی است که در هر شرایطی میتوان به آن تکیه کرد.
پس بیایید در روزگار امروز که گوشیها و صفحههای دیجیتال دنیا را پر کردهاند، به کتاب بیشتر توجه کنیم؛ چون کتاب، گوهر گمشدهای است که ذهن و قلب ما را به بهترین شکل روشن میسازد. چنانکه شاعر بزرگ، حافظ شیرازی گفته است:
«هرگز دل من از راز روشنایی تو فارغ نشد
کز تو آموختم که جان را جز نور نیست راهنما»
کتاب همان نور است که به ما راه میدهد، تکیهگاهی برای پرواز به افقهای بلند زندگی. با خواندن کتاب، ما نه تنها دنیای بیرون، بلکه دنیای درون خود را کشف میکنیم و اینگونه است که زندگیمان پرمعنی و سرشار از امید میشود.
#انشا با موضوع: 🌼کلاس🌼
کلاس، جایی است که نه تنها درسهای علمی، بلکه درسهای زندگی را نیز میآموزیم. در محیط کلاس، ما با دوستان و همکلاسیهایمان آشنا میشویم، با معلمان دانا گفتگو میکنیم و مسیر رشد و پیشرفت را میپیماییم. کلاس، مکانی است پر از انرژی، صدا، همفکری و یادگیری که هر گوشهاش، خاطرهای شیرین و آموزنده دارد.
در کلاس، میز و صندلیها تنها اجزای فیزیکی نیستند، بلکه جاییاند که ذهنها به هم نزدیک میشوند، افکار شکل میگیرند و نوآوریها متولد میشوند. معلم با دلسوزی و صبر، چراغ راه ماست که در مسیر دشوار یادگیری، دستمان را میگیرد و به ما قوت قلب میدهد. هر سؤال و هر پاسخ در کلاس، دریچهای است به دنیایی جدید و پر رمز و راز.
دوستیها و همدلیهای دوران کلاس، گنجی ارزشمند در دل خاطرات ماست. در کنار هم، شادیها را تجربه میکنیم، مشکلات را حل میکنیم و با هم یاد میگیریم که زندگی بدون همکاری و همدلی معنا ندارد. یادگیری در کلاس، تنها به حفظ مطالب محدود نمیشود، بلکه یاد میگیریم چگونه با دیگران رفتار کنیم، چگونه مسئولیتپذیر باشیم و چگونه برای رسیدن به هدفهای بزرگ تلاش کنیم.
کلاس جایی است که هر فرد با استعدادها و شخصیت خودش شناخته میشود و فرصت دارد تا رشد کند و بدرخشد. در فضای کلاس، ما میآموزیم که هیچ چیز بدون تلاش و پشتکار به دست نمیآید و هر موفقیتی نتیجه کوشش پیوسته است. همانطور که امام علی (ع) فرمودند:
«علم بهتر از ثروت است؛ زیرا علم تو را حفظ میکند ولی ثروت را تو باید حفظ کنی.»
کلاس، مدرسهای است که در آن نه تنها دانش بلکه حکمت زندگی به ما منتقل میشود. هر روز در کلاس، فرصتی است برای بهتر شدن و نزدیکتر شدن به بهترین نسخه از خودمان. این مکان، نقطه شروع رشد و بالندگی است که تأثیر آن تا سالها در زندگی آدمی باقی میماند.
پس باید قدر کلاس و درس را بدانیم و با عشق و احترام به آن نگاه کنیم. هرچه بیشتر در کلاس یاد بگیریم، برای دنیای بیرون آمادهتر میشویم تا بتوانیم فردی مفید، مسئول و نیکوکار باشیم و برای جامعهمان مفید واقع شویم. در نهایت، کلاس یعنی امید، تلاش و آیندهای روشن که در دستان ما ساخته میشود.