#انشا با موضوع: 🌼 دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو 🌼
از دریچه چشم یک آهو، دیدن یک شکارچی یعنی احساس ترسی بزرگ و عمیق. چشمی که همیشه مراقب اطراف است و هر لحظه آماده فرار، وقتی ناگهان سایه شکارچی را میبیند، قلبش تندتر میزند و نفسش بند میآید. آن لحظه برای آهو یعنی آغاز یک نبرد نابرابر بین زندگی و مرگ.
آهو از دیدن شکارچی، تصویری از خطری که باید از آن دوری کند به دست میآورد. این نگاه، آینه نگرانیهای طبیعی است که هر موجود زنده در برابر تهدیدات دارد. آهو نمیتواند با قدرت زیاد مقابله کند، اما سعی میکند با تیزهوشی و سرعت از دست شکارچی بگریزد.
از نگاه ساده یک آهو، شکارچی نمادی است از خطر و سرنوشت سخت زندگی در طبیعت. اما همین ترس و اضطراب باعث شده که آهوی کوچک و بیدفاع، هر روز تلاش کند و زندگی کند. این نشان میدهد که زندگی جدی گرفته میشود حتی برای موجودات کوچک.
شاید بتوان گفت که این ترس و تلاش آهو در برابر شکارچی، مثل جنگی است که هر کسی با مشکلاتش دارد؛ ترسهایی که انسان نیز گاهی باید با آنها روبرو شود. زندگی یعنی ایستادگی در برابر سختیها و همانطور که میگویند: «هر که طاووس خواهد جور هندوستان کشد.» یعنی برای رسیدن به چیز خوب باید سختیها را تحمل کرد.
دیدن شکارچی از دریچه چشم آهو، به ما یادآوری میکند که زندگی همیشه آسان نیست و هر کدام از ما در راه خود با چالشهایی روبرو هستیم. اما نکته مهم این است که باید مثل آهو، شجاع باشیم و ادامه دهیم. همین تلاش است که زندگی را ارزشمند میکند.
در نهایت این نگاه، نشان میدهد که طبیعت قانون خاص خودش را دارد؛ قانون بقا و تلاش که هر موجودی باید آن را قبول کند. ما که انسانیم باید مراقب این قوانین باشیم و با مهربانی با همه موجودات رفتار کنیم، چرا که آنها هم حق زندگی دارند.
دیدن شکارچی از نگاه یک آهو یعنی فهمیدن دنیایی پر از ترس، اما پر از امید برای زندگی بهتر و آزادی بیشتر. این چشمها به ما میآموزند که باید مراقب هم باشیم و همیشه قدر زندگی را بدانیم.
#انشا با موضوع: 🌼 امتحان 🌼
امتحان لحظهای است که همه تلاشها و زحمات یک مدت طولانی در آن سنجیده میشود. وقتی وارد سالن امتحان میشوم، قلبم تندتر میزند و نفسهایم آرامتر میشود. آن سکوت سنگین و صدای نوشتن مداد روی کاغذ، حس مسئولیتی بزرگ را به من یادآوری میکند. هر سوال مثل یک پل است که باید با دقت روی آن قدم بگذارم و به آرامی از آن عبور کنم.
امتحان برای من فقط سنجش دانایی نیست، بلکه محک محکوت میزند که چقدر میتوانم بر اضطراب غلبه کنم و تمرکز کنم. در آن لحظات، صدای تپش قلبم واضحتر از هر صدای دیگری است و هر جملهای که روی برگه مینویسم، نتیجه ساعتها تلاش و شبهای مطالعه است.
گاهی سوالاتی پیش میآید که ناگهان ذهنم را مشغول میکند و همانجا احساس ناامیدی به سراغم میآید، اما یادم میافتد که نباید تسلیم شوم. باید با آرامش فکر کنم و قدم به قدم به دنبال جواب بگردم. امتحان هم مثل زندگی است؛ شاید همیشه همه چیز طبق خواسته ما پیش نرود، اما نبايد ناامید شد.
در لحظات آخر امتحان، زمان مثل برق و باد میگذرد، و من سعی میکنم همه چیز را مرور کنم تا اشتباهی نکنم. وقتی برگه را تحویل میدهم، حس سبکی و آرامش عجیبی دارم؛ انگار کوهی از دوشتم پایین آمده است.
امتحان یک فرصت است؛ فرصتی برای یادگیری و بهتر شدن. همانطور که حضرت علی (ع) فرمودهاند: «طلب العلم فريضة على كل مسلم»، یعنی یادگیری وظیفه هر مسلمان است. پس باید تلاش کنیم و هر امتحان را گامی به سوی آیندهای روشنتر بدانیم.
هر بار که امتحان میدهیم، نه تنها دانش خود را محک میزنیم، بلکه تواناییهای دیگرمان مثل صبر، اراده و مدیریت زمان را نیز میآزماییم. این درسها، بزرگترین دستاورد یک امتحان واقعی هستند. بنابراین، امتحان را نه یک پایان، بلکه شروعی برای بهتر شدن ببینیم.
#انشا با موضوع: 🌼 امید 🌼
امید آن نوری است که در تاریکی دلهای ما میدرخشد و ما را به ادامه مسیر زندگی ترغیب میکند. امید باعث میشود هیچ شکستی پایانی نهایی نداشته باشد و هر سختی و مشکلی فرصتی تازه برای بهتر شدن باشد. وقتی در سختیها و مشکلات گیر میکنیم، امید انگار دستی است که به ما کمک میکند دوباره بلند شویم و به جلو برویم.
امید نه فقط یک حس ساده، بلکه نیرویی بزرگ است که زندگی را معنا میبخشد. این نیروی درونی به ما میگوید که فردا همیشه فرصتی تازه است و میتوانیم بهتر باشیم و دنیا را زیباتر ببینیم. حتی وقتی که همه چیز به نظر تاریک میآید، امید به ما میآموزد که نورهایی در دوردست وجود دارد که باید به سمتشان حرکت کنیم.
امید مثل جوانهای است که در دل سختترین زمستانها رشد میکند و بهار را نوید میدهد. با وجود همه دشواریها، نگه داشتن امید یعنی باور به این که زندگی میتواند تغییر کند و ما قدرت آن را داریم که این تغییر را به سوی بهتر شدن هدایت کنیم.
امید از سادهترین چیزها سرچشمه میگیرد؛ از لبخند یک دوست، از یک جمله دلگرمکننده یا حتی از یک لحظه آرامش در طبیعت. این نیروست که باعث میشود دلهای ما در روزهای سخت سوخت نکند و به تپش خود ادامه دهد.
مولانا میگوید:
«هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش»
این شعر به خوبی نشان میدهد که امید، ما را به اصل و هدف زندگی بازمیگرداند و مسیر وصل به خوشبختی را هموار میکند.
با داشتن امید، زندگی را میتوان به سفری تبدیل کرد که هر چالش و هر قدم در آن معنایی دارد. بیامیدی مثل یک سد بزرگ است که مانع از حرکت میشود ولی با امید میتوان این سد را شکست و راه را باز کرد.
در نهایت، امید هدیهای است که باید با دل بخریم و هرگز از دست ندهیم؛ چون زندگی بدون امید مثل آسمانی بدون ستاره است، تاریک و ناامیدکننده. پس باید همیشه امید را در دل زنده نگه داریم تا در هر شب تاریک، نوری برای راهنمایی ما باشد.
#انشا با موضوع: 🌼 پدر و مادر، چراغهای زندگی 🌼
پدر و مادر مثل دو ستاره در زندگی هر انسانی هستند که همیشه نور خود را برای ما میتابانند، حتی وقتی ما غافل میشویم. آنها اولین کسانیاند که ما را به دنیا میآورند و با دستان پر مهرشان، ما را شکل میدهند و به سوی خوبیها هدایت میکنند. محبت پدر و مادر بیدریغ و بیانتهاست؛ عشقی که هیچگاه زایل نمیشود و همیشه در دل ما باقی میماند.
پدر، کسی است که با تلاش و ایثار، سایه امن و آرامشبخش بر سر خانواده میگسترد. او با سختکوشی و صبر، راه زندگی را برای ما هموار میکند و گاهی در سکوت بزرگترین فداکاریها را انجام میدهد. مادر، به مانند باغبانی مهربان است که با نوازشهای نرم و همیشگیاش، قلب و روح ما را پرورش میدهد و حتی در سختترین روزها، امید زندگی را به ما میبخشد.
محبت آنها مثل نسیمی است که همیشه در زندگی به ما میرسد و ما را زنده نگه میدارد. هیچ کلمهای نمیتواند حجم عشق و فداکاری پدر و مادر را به خوبی توصیف کند چون این عشق فراتر از بیان است. همانطور که ضربالمثلی میگوید: «پشت هر مرد موفق، یک زن فداکار است»، در پس هر موفقیتی، مهر و تلاش بیدریغ پدر و مادر نهفته است.
پدر و مادر، آموزگاران صبر و فداکاریاند. آنها به ما میآموزند که چگونه در سختیها مقاومت کنیم و همیشه با دل باز به جهان نگاه کنیم. یادشان همیشه نوری است که در تاریکیهای زندگی راه را به ما نشان میدهد و به ما امید میبخشد.
هر روز که میگذرد، قدر این گنجینههای بیمثال را بیشتر میدانم و امیدوارم بتوانم جبران کوچکی برای همه خوبیهایشان باشم. زندگی بدون پدر و مادر مانند آسمان بدون خورشید است؛ سرد و بیروح. پس باید همیشه با عشق و احترام، محبتشان را حفظ کنیم و هر لحظه سپاسگزار باشیم که چنین هدیههای بزرگی در کنارمان داریم.
✅دوستان عزیز از مقدمه زیر می تونید توی بیشتر انشا ها استفاده کنید و نمره کامل بخش آغازین یا مقدمه را بگیرید
کافیه فقط چند بار بخوانید و حفظ کنید تو انشا نوبت اول استفاده کنید .✅
هر آغاز راه، مانند نغمهای است که دل را به سوی نور و آرامش میکشاند. همانطور که خداوند در قرآن میفرماید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ» یعنی «بخوان به نام پروردگارت که آفریننده است.» این آیه یادآور قدرت کلمه و دانش است و ما را به حرکت در مسیر دانایی و روشنایی دعوت میکند. با این نگاه، هر موضوعی که برگزیدهایم، فرصتی است برای بازکردن دریچهای نو به سوی زندگی و اندیشه.
#انشا با موضوع: 🌼 پیام آیه «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا» و نقش ما در عمل به آن 🌼
آیه شریفه «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» که از سوره اعراف گرفته شده، یکی از پیامهای مهم دین اسلام درباره سبک زندگی و مصرف بهینه است. این آیه به ما میآموزد که زندگی روزمره باید متعادل و به دور از زیادهروی باشد. پیام اصلی این آیه، دعوت به بهرهمندی از نعمات الهی و در عین حال، پرهیز از اسراف و تبذیر است.
اسراف یعنی مصرف بیش از حد نیاز که نتیجهای جز هدررفت منابع طبیعی و مالی ندارد. در جهان امروز که جمعیت رو به افزایش است و منابع کره زمین محدود، پرهیز از اسراف یک ضرورت جهانی به شمار میآید. وقتی قرآن به ما میگوید «کُلُوا وَاشْرَبُوا»، یعنی ما میتوانیم از نعمات خداوند بهرهمند شویم و زندگی را با شادی و آرامش بگذرانیم، اما آیه به سرعت ادامه میدهد «وَلَا تُسْرِفُوا»، یعنی نباید این استفاده به گونهای باشد که باعث ضرر و زیان شود.
در زندگی فردی، عملی شدن این آیه به معنای توجه به الگوی مصرف است. برای مثال، در مصرف مواد غذایی باید اندازه وعدهها را کنترل کنیم و از هدررفتن غذا جلوگیری کنیم. همانطور که پژوهشگران تغذیه میگویند، بخش عظیمی از مواد غذایی تولید شده در جهان به خاطر اسراف به دست مصرفکننده، دور ریخته میشود. ما باید با برنامهریزی درست و استفاده از باقیماندهها، جلوی این هدررفت را بگیریم. در مصرف آب نیز باید دقت کنیم که هر قطره را ارزشمند بدانیم و بدون نیاز آن را هدر ندهیم. همچنین در استفاده از برق و انرژی نقش مهمی داریم؛ خاموش کردن لامپهای بیدلیل و استفاده از وسایل کممصرف نمونههایی از پرهیز از اسراف است.
در سطح اجتماعی، اهمیت رعایت این آیه بیشتر نمایان میشود. جامعهای که مردمش به اسراف نه بگویند و فرهنگ صرفهجویی را در پیش بگیرند، میتواند منابعش را بهتر حفظ کند و رفاه بیشتری ایجاد نماید. آموزشهای عمومی، سیاستهای دولتی در زمینه جلوگیری از اسراف، پشتیبانی از تولیدات با کیفیت و قابل بازیافت، همه نقش مهمی در کاهش اسراف دارند. اگر همگی دست به دست هم دهیم، میتوانیم مصرف انرژی، آب و مواد غذایی را بهینه کنیم و به سمت پایداری بیشتر حرکت کنیم.
از سوی دیگر، اسراف تنها به مسائل مالی و مادی محدود نمیشود، بلکه در رفتار و وقت ما نیز میتواند نمود پیدا کند. بیهودهگذراندن زمان با نگرشی اسرافی، میتواند پیامدهای منفی برای رشد شخصی و اجتماعی ما داشته باشد. پس رعایت این آیه به ما میگوید که باید در همه زمینهها تعادل را رعایت کنیم و از هدر دادن عمر، ثروت و انرژی خود بپرهیزیم.
از منظر اخلاقی و معنوی، پرهیز از اسراف نشانهی احترام به نعمتهای خداوند است. وقتی ما منابع را بیرویه مصرف میکنیم، در واقع قدر این نعمات را نمیدانیم و بدین ترتیب خود را از برکات آن محروم میسازیم. پیام آیه در نهایت این است که زندگی متعادل و استفاده درست از داشتهها، راهی به سوی رضایت و خوشبختی حقیقی است.
به این ترتیب، وظیفه هر فرد است که با خودآگاهی و مسئولیتپذیری، جلوی اسراف را بگیرد و این آموزه قرآنی را در همه ابعاد زندگی خود به کار گیرد. با این کار نه تنها به خودمان و خانوادهمان سود میرسانیم، بلکه جامعه و نسلهای آینده را نیز حفظ میکنیم.
در نتیجه، آیه شریفه «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا» نه تنها یک توصیه فردی، بلکه یک راهنمای جامع برای زندگی متعادل و پایدار است که رعایت آن به شکل عملی میتواند زندگی ما را بهتر، سالمتر و منطبق با خواست خداوند سازد. رعایت این فرمان الهی باعث میشود که ما نه تنها از نظر مادی، بلکه از نظر معنوی نیز رشد کنیم و در مسیر درست زندگی حرکت کنیم.
#انشا با موضوع: 🌼 اتحاد و همتیمی 🌼
اتحاد و همکاری یکی از ارزشمندترین نعمتهایی است که هر گروه یا تیم را به موفقیت میرساند. وقتی آدمها با هم همدلی و همکاری داشته باشند، میتوانند کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند. در واقع، اتحاد مثل یک پل است که همه را به هم وصل میکند و باعث میشود هیچکس تنها نباشد.
وقتی در یک تیم همه برای هدفی مشترک تلاش میکنند، نه تنها بار کار سبکتر میشود، بلکه انگیزهی افراد هم بیشتر میشود. هر عضو تیم با تلاش خودش به موفقیت کل گروه کمک میکند و این همکاری باعث میشود که همه احساس ارزشمندی کنند. همانطور که یک مثل میگوید: «اتحاد ناودان را میشکند»، یعنی وقتی همه دست به دست هم بدهند، هیچ مشکلی نمیتواند مسیر موفقیت را ببندد.
در زندگی روزمره هم اتحاد اهمیت بسیاری دارد، چه در خانواده، مدرسه یا جامعه. وقتی همه با هم همکاری کنیم، مشکلات کوچکتر و آسانتر حل میشوند. با هم بودن حس قدرت، آرامش و امید را در دلها زنده نگه میدارد.
اتحاد فقط به حرف نیست، بلکه عملی است که باید از کنار هم بودن و احترام گذاشتن به همه شروع شود. همتیمی بودن یعنی پذیرفتن نگاهها و فکرهای مختلف و با هم کار کردن برای رسیدن به یک هدف. احترام گذاشتن به تفاوتها باعث میشود تیم قویتر و موفقتر باشد.
اتحاد ما را از شکست نجات میدهد و راه به سوی موفقیت را هموار میکند. وقتی همه در کنار هم باشند، هیچ لحظهای احساس ضعف نمیکنیم و میدانیم که پشت همدیگر هستیم. به همین دلیل است که در سختترین شرایط، اتحاد مانند یک چراغ روشنایی در تاریکی است.
در نهایت، اتحاد نه تنها به ما یاد میدهد چطور با دیگران همکاری کنیم، بلکه نشان میدهد که با یک قلب و یک هدف میتوانیم بزرگترین موفقیتها را به دست بیاوریم. زندگی بدون اتحاد مثل خانهای است که سقف ندارد؛ پر از مشکلات و ناپایداری. پس بیایید همیشه یاد بگیریم که با هم باشیم، همتیمی باشیم و با اتحاد، مسیر زندگی را بهتر و شیرینتر کنیم.
#انشا با موضوع: 🌼 دیدن یک شکارچی از دریچه چشم یک آهو 🌼
از دور دستها صدای خشخش برگها به گوش میرسید. من، آهویی که کنار درختی کوچک ایستاده بودم، ناگهان حس کردم نگاه سنگینی به سمت من دوخته شده است. چشمانم را که باز کردم، یک شکارچی را دیدم که آرام و بیصدا به طرفم نزدیک میشد. قلب کوچکم تندتر زد و بدنم شروع به لرزیدن کرد. ترس و نگرانی تمام وجودم را پر کرد.
من آهو هستم، موجودی ظریف و آرام که در دل جنگل زندگی میکنم. زندگی من پر از زیباییهای طبیعت و آزادی بود، اما این لحظه، بدون شک، یکی از ترسناکترین لحظات عمرم بود. شکارچی با چشمانی خسته اما مصمم، قدمهایش را آهسته بر زمین میگذاشت تا صدای پاهایش مرا نترساند. از نگاهش فهمیدم که هدفش فقط شکار کردن است، بیآنکه به زندگی من یا احساساتم فکر کند.
دریچه نگاه من، چشمان پر از وحشت و اندوهی است که در لحظهای کوتاه، درک میکند چه آیندهای در انتظارش است. حس کردم که هیچ راه فراری ندارم، تنها امیدم به سرعت و دقت خودم بود. اما در اعماق وجودم، آرزو میکردم که انسانها بفهمند زندگی هر موجودی چقدر ارزشمند است و از طبیعت بهتر محافظت کنند.
وقتی که شکارچی نزدیکتر شد، من با تمام نیرویی که داشتم از جایم جهیدم و به دویدن پرداختم. صدای نفسهای تندش را پشت سرم شنیدم و فهمیدم که زندگیام در دستان خدا و تواناییهایم است. این تجربه به من آموخت که زندگی هر موجودی ارزشمند است و ما باید با مهربانی و احترام با همه موجودات زنده رفتار کنیم.
نتیجهگیری اینکه، دیدن یک شکارچی از نگاه یک آهو، داستان ترس، امید و زندگی است. این نگاه به ما یادآوری میکند که همه موجودات طبیعت دوست دارند آزاد و سالم زندگی کنند. ما انسانها باید بیشتر مراقب طبیعت و حیوانات باشیم و به جای شکار و آسیب، به حفاظت و عشق ورزیدن روی بیاوریم. زندگی همه موجودات به هم متصل است و با همیاری میتوانیم دنیایی زیباتر بسازیم.
#انشا با موضوع: 🌼 هوا بارانی بود، در پنجرهی اتاقم را باز کردم که... 🌼
هوا بارانی بود، صدای آرام بارش بر زمین و برگ درختان فضای اتاقم را پر کرده بود. تصمیم گرفتم پنجرهی اتاقم را باز کنم تا نسیم خنک و بوی دلچسب خاک نمزده را احساس کنم. همین که دستم را به سمت دستگیره بردم و پنجره را باز کردم، نسیمی لطیف وارد شد و همراه با خودش صدای باران را به همراه داشت. قطرههای ریز باران روی شیشهها میرقصیدند و صدای نرم و پیوستهی آنها، آرامشی را به دلم هدیه داد.
به نقاشی زیبا و زندهی طبیعت نگاه کردم؛ گلها که زیر باران به آرامی سر خم کرده بودند، درختان سبز و پر از زندگی، و پرندگان کوچکی که زیر شاخهها پناه گرفته بودند. این صحنههایی ساده اما پر از حس زندگی و تازگی بودند که به من یاد میدادند زندگی همیشه پر از زیبایی است، حتی در روزهای بارانی و ابری.
با هر قطره باران، خاطرات طلایی کودکیام زنده میشد؛ روزهایی که با کفشهای خیس میدویدم و از هر قطره باران لذت میبردم. اما حالا به عمق و معنی باران بیشتر فکر میکنم؛ میدانم باران فقط نم نیست، بلکه پاککننده، تازهکننده و مایهی رشد و زندگی است. باران مانند سختیهای زندگی است؛ شاید گاهی سخت بیاید، اما پس از آن روزهای روشن و زیبا خواهند آمد.
این لحظه کنار پنجره، به من یاد داد که باید ناملایمات را با صبر و امید تحمل کنم و باور داشته باشم که هر سختی، فرصتی برای رشد و بهتر شدن است. تصمیم گرفتم پنجره را باز بگذارم و بگذارم نسیم و باران، روح و جانم را تازه کنند و به زندگیام طراوت ببخشند.
باران همچون قطعهای از زندگی است که به من میآموزد زیبا بودن در سادهترین چیزهاست؛ فقط کافی است بخواهیم ببینیم و حس کنیم. با دل پر از امید، به آسمان ابری نگاه کردم و مطمئن شدم که هر باران پایانی دارد و بعد از آن خورشید دوباره میدرخشد. زندگی هم همین است؛ پس باید در کنار سختیها، به بهار دلهای خودمان چشم بدوزیم.
#انشا با موضوع: 🌼 دوست دارید جای کدام شخصیت ادبی یا تاریخی ایران عزیزمان باشید؟ چرا؟ درباره گردآفرید 🌼
سلام به همه اعضای عزیز کانال انشا و نگارش! 🌟
لینک زیر مکانی هست برای سوالات و نظرات شما 🌸
https://daigo.ir/secret/51492745652