#انشا با موضوع: 🌼 شب یلدا 🌼
شب یلدا، بلندترین شب سال، لحظهای است که همه دور هم جمع میشوند تا با گرمای محبت، سرمای زمستان را از دلها دور کنند. این شب پر از خاطرهها و لبخندهایی است که نسلها را به هم پیوند میدهد و نشان میدهد که هرچقدر هم شب تاریک و بلند باشد، با کنار هم بودن، میتوان آن را روشن کرد. در شب یلدا، سفرهها پر از رنگها و طعمهاست؛ هندوانهی خوشرنگ، انار قرمز و شیرینیهای سنتی مثل نمادی از زندگی و امید.
این شب به ما یادآوری میکند که زندگی همیشه هم تاریک نیست، بلکه روشنایی در کنار هم بودن معنا پیدا میکند. وقتی بزرگترها قصههای قدیمی تعریف میکنند و بچهها با هیجان گوش میدهند، عشق و صمیمیت در هوا موج میزند. در این شب همه ناراحتیها و نگرانیها به کنار میرود و شادی جای آنها را میگیرد. یلدا به ما یاد میدهد که خانواده مهمترین سرمایه زندگی است و هیچ چیز مهمتر از لحظههایی که با عزیزان میگذاریم نیست.
ممکن است هوا سرد باشد اما قلبها گرم است و صدای خندهها مثل آتش گرمابخش این شبهای سرد زمستانی است. شاید شب بلند باشد اما وقتی دلها به هم نزدیک است، زمان سریع میگذرد و نور امید در دلها میتابد. شب یلدا پیاماش این است که حتی در سختترین زمانها هم میتوانیم با دوستی و مهربانی پیروزی را به دست آوریم.
وقتی زیباییهای ساده شب یلدا را میبینم، یاد ضربالمثل معروف میافتم که میگوید: «هر که با ماست، درشب یلدا با ماست.» این حرف یعنی در زندگی، همراهی و وفاداری بهترین گرماست. شب یلدا فرصتی است برای یادآوری حضور عزیزان و قدر دانی از آنها. این شب به ما میآموزد که امید را حتی در تاریکترین لحظهها نگه داریم و باور کنیم که همیشه خورشید بعد از شب طلوع میکند.
#انشا با موضوع: 🌼 شب یلدا 🌼
شب یلدا بلندترین شب سال است که ما ایرانیها با شور و شوق خاصی آن را جشن میگیریم. این شب برای من همیشه یادآور دورهمیهای گرم خانوادگی است که در سرمای زمستان، دلها را به هم نزدیک میکند. کنار هم نشستن پای سفرهای رنگارنگ با میوههای خوشمزه مثل هندوانه و انار، حس خاصی به این شب میدهد که هیچ وقت فراموش نمیشود.
صدای خندهها، صحبتهای گرم و قصههای بزرگترها، همه با هم ترکیبی میشوند که شب را روشن و پر از شادی میکند. با اینکه هوا سرد است، اما در دلهایمان گرمای عشق و محبت جاری است. شب یلدا به من یاد میدهد که هرچقدر دنیا تاریک و بلند باشد، با حضور و محبت عزیزان میتوان دلها را گرم و روشن کرد.
همچنین در این شب به یاد آیهای از قرآن میافتم که میفرماید: «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً» (سوره فرقان، آیه ۶۲)؛ یعنی خداوند شب و روز را نشانههایی برای ما قرار داده است، شب را تاریک و روز را روشن تا یاد بگیریم که بعد از هر سختی، نوری هست. شب یلدا با طولانی بودنش به ما میآموزد که هرگز نباید ناامید باشیم، چون بعد از شب تاریک، حتما روز روشن میآید.
برای من شب یلدا یعنی فرصت بودن با خانواده، لبخند زدن به هم و ساختن خاطراتی که تا سالها در دل میماند. در این شب میفهمم که زندگی ارزشمندترین چیزی است که داریم و باید قدر لحظههای ساده و پر از عشق را بدانیم. امیدوارم همیشه فرصت باشد که کنار هم باشیم، چون هیچ گرمایی مثل گرمای دل خانواده نیست.
#انشا با موضوع: 🌼 شب یلدا 🌼
امشب، شب یلدا بود و همه خانواده ما دور هم جمع شده بودند. از صبح که باران آرام شروع به باریدن کرده بود، مادربزرگ داشت آش نذری میپخت و خانه را پر از بوی خوش کرده بود. من و خواهرم با هیجان منتظر بودیم تا شب برسد و کنار سفره رنگارنگ یلدا بنشینیم.
وقتی شب شد، پنجرهها را بستند و چراغهای کمنور را روشن کردند. سفرهای پر از هندوانههای قرمز و انارهای پر دانه، آجیل و شیرینی جلوی همه پهن شده بود. پدر دست مرا گرفت و گفت: «حالا وقت قصهگویی است.» مادربزرگ شروع کرد به تعریف کردن خاطرات دوران جوانیاش؛ خاطراتی که پر از مهربانی و تلاش بود.
محیط گرم خانه با صدای خنده و شادی پر شده بود، طوری که سرمای بیرون اصلاً حس نمیشد. فکر میکردم چقدر این جمع، خوشبخت است که با هم این لحظات را دارد. یاد آیهای از قرآن افتادم که مادرم همیشه میخواند: «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ...» یعنی خداوند شب و روز را برای ما نشانه گذاشته، و همانطور که بعد از شب طولانی روز روشن میآید، در زندگیمان هم بعد از سختیها روزهای خوش میآید.
در آن لحظات فهمیدم مثل همان شب تاریک یلدا، زندگی گاهی سختی دارد، اما با بودن خانواده و محبت، همه چیز روشن میشود. لبخند و دلگرمی در کنار هم بودن، بزرگترین نعمت است. شب یلدا برای من فقط یک جشن نیست، بلکه فرصتی است تا بفهمم عشق و مهربانی چطور میتواند سردیها را از دلها بیرون کند.
وقتی به ساعت نگاه کردم، دیدم ساعتها سپری شده، ولی دلهایمان هنوز گرم و روشن بود. آن شب مثل یک داستان واقعی از محبت و امید بود که همیشه در یادم میماند. شب یلدا به من یاد داد در تاریکترین لحظهها هم میتوان به روشنایی ایمان داشت، فقط باید کنار کسانی باشی که دوستشان داری.
#انشا با موضوع: شب یلدا
---
شب یلدا:
بلندترین شب سال در تقویم خورشیدی، معمولاً ۳۰ یا ۳۱ آذر، که در ایران و برخی کشورهای دیگر جشن گرفته میشود.
یلدا:
واژهای به معنی «زایش» یا «تولد» که اشاره به تولد دوباره خورشید و بلند شدن روزها پس از این شب دارد.
سفره یلدا:
میز یا زمین پهنشده که روی آن خوراکیهای مخصوص شب یلدا مثل هندوانه، انار، خشکبار و شیرینی چیده میشود.
هندوانه:
میوهای شیرین و پرآب که نماد سلامتی و تندرستی در شب یلدا است.
انار:
میوهای پر از دانههای قرمز رنگ که نماد برکت، شادی و زندگی است و در سفره یلدا جایگاه ویژهای دارد.
آجیل:
مخلوطی از مغزها و خشکبار که معمولاً در شب یلدا مصرف میشود.
قصهگویی:
فعالیتی که در شب یلدا معمول است و بزرگترها داستانها، خاطرات یا اشعار قدیمی را برای بچهها تعریف میکنند.
بزم:
جمع و دورهمی که به منظور شادی و جشن برقرار میشود.
سور (جشن):
مراسم شاد و جشنگونه که در شب یلدا برگزار میشود.
سرما:
متقابل گرما که در شب یلدا به دلیل فصل زمستان وجود دارد و با گرمای دورهمیها مقابله میشود.
مهربانی:
حس و رفتاری که در شب یلدا بین اعضای خانواده و دوستان دیده میشود و گرمای خاصی به فضا میبخشد.
---
#انشا با موضوع: 🌼 علت به وجود آمدن یلدا 🌼
شب یلدا، شبی که نشاندهنده بلندترین شب سال است، یکی از قدیمیترین جشنهای ما ایرانیها به حساب میآید و علت به وجود آمدنش پیوندی عمیق با طبیعت و تغییرات فصلی دارد. در زمانهای گذشته، مردم به خوبی متوجه شده بودند که زمین در مسیر حرکتش به دور خورشید، روزها و شبها طولهای مختلفی دارند. شب یلدا زمانی است که تاریکی بر زمین چیره میشود و شبها بلندتر از روزها میشوند.
این طولانی شدن شب باعث شد که انسانها به اهمیت نور خورشید پی ببرند؛ نوری که گرما و زندگی را به زمین بازمیگرداند. به همین دلیل، از هزاران سال پیش، مردم شب یلدا را به عنوان جشنی برای تقدیر از خورشید و تولد دوبارهی آن برگزار کردند. آنها باور داشتند که پس از این شب، روزها روبه بلند شدن و روشنایی افزوده شدن میرود و زندگی دوباره جان میگیرد.
همچنین، شب یلدا فرصتی بود تا خانوادهها دور هم جمع شوند، از دل سرد زمستان گرمای دوستی و محبت بسازند. این شب سرشار از شادی، خوراکیهای رنگارنگ و قصهگویی بود. همه اینها باعث تقویت روحیه آدمها برای مقابله با سختیهای فصل سرد میشد.
در این میان، آیهای از قرآن به یادم میآید که میگوید: «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ...»؛ خداوند شب و روز را دو نشانه قرار داده است که یکی تاریک و دیگری روشن است تا ما بفهمیم همیشه تعادل و امید در زندگی وجود دارد. این تعبیر زیبا به ما میآموزد که شب یلدا هم در نهایت نوید بخش شروعی جدید و روشنایی است.
بنابراین علت به وجود آمدن یلدا، نه فقط یک پدیده نجومی، بلکه فرصتی است برای یادآوری اهمیت چرخه زندگی و گرمای پیوندهای انسانی. این مراسم به ما میآموزد که حتی در تاریکترین لحظات نیز نور امید وجود دارد و با هم بودن، بهترین پرتو روشنایی در دلهای ماست.
#انشا با موضوع: 🌼 روز معلم 🌼
روز معلم یکی از روزهای خاص و باارزش است که هر ساله آن را جشن میگیریم تا قدردان زحمتها و تلاشهای معلمان عزیزمان باشیم. معلم کسی است که فقط درس نمیدهد، بلکه دلها را روشن میکند و راه زندگی را به ما نشان میدهد. بدون معلم، یادگیری و پیشرفت ممکن نیست و نمیتوانیم به آرزوهایمان برسیم.
معلمان مثل چراغی هستند که در تاریکی دانش را روشن میکنند. آنها صبورانه با ما کار میکنند، اشتباههایمان را اصلاح میکنند و همیشه برایمان وقت میگذارند. من همیشه به یاد دارم وقتی یه سوال سخت داشتم، معلمم با مهربانی و دلسوزی آن را برایم توضیح میداد تا قشنگ یاد بگیرم.
روز معلم به ما یادآوری میکند که باید احترام و محبت ویژهای به کسانی داشته باشیم که برای آینده ما زحمت میکشند. معلمها بدون توقع، با عشق و دلسوزی کار میکنند و این نشان میدهد که شغل معلمی چقدر ارزشمند است. گاهی فکر میکنم معلمها فرشتههایی هستند که با آموزههایشان دنیا را جای بهتری میکنند.
امیدوارم همیشه بتوانم قدردان تلاشهای معلمانم باشم و یاد بگیرم چگونه مثل آنها مهربان و صبور باشم. روز معلم فقط یک روز نیست، بلکه فرصت به یاد آوردن اهمیت کسانی است که با دلسوزی و عشق به ما کمک میکنند تا فردای بهتری بسازیم. برای همه معلمان عزیز، بهترینها را آرزو دارم و از دور برایشان دعا میکنم.
📪 پیام جدید
سلام عزیزم ممنون از کانالت من هر موضو عی میخام شما برایم میفرستید واقعا متن های قشنگی میزارید🥰💖
#دایگو
📪 پیام جدید
سلام وقت بخیر
ببخشید انشا درمورد چهار فصل باهم میخواستم
که به صورت داستانی باشه
ممنون میشم اگه داخل کانال بفرستید
با تشکر
#دایگو
سلام به همه اعضای عزیز کانال انشا و نگارش! 🌟
لینک زیر مکانی هست برای سوالات و نظرات شما 🌸
https://daigo.ir/secret/51492745652
#انشا با موضوع: 🌼 داستان چهار فصل 🌼
روزی روزگاری، در سرزمینی زیبا و پر از رنگ و بو، چهار فصل زندگی میکردند که هر کدام قصهای مخصوص خود داشتند. آنها دوستهای خوبی بودند و هرکدام با ویژگیهای خاص خود، دنیایی متفاوت میآفریدند.
اول از همه، بهار پا به ماجرا گذاشت. او با لباسی سبز و پر از گل، میآمد و زمین خوابیده را بیدار میکرد. پرندگان با آواز زیبا میخواندند و درختها شکوفه میزدند. بهار گفت: «من شروع زندگی و تازگیام، وقتی همه چیز دوباره زنده میشود.» من همیشه دوست داشتم وقتی بهار میرسد، جستجوگر باشم و به امید روزهای گرمتر بنگرم.
بعد از بهار، تابستان با گرمای شیرینش آمد. تابستان مثل برادر بزرگتر بود که همه را به بازی و خوشحالی دعوت میکرد. خورشید تابان میتابید و صدای خنده بچهها در کوچهها پیچیده بود. تابستان گفت: «من روزهای طولانی دارم و زمان تفریح بیپایان!» من یاد گرفتم در تابستان قدر لحظهها را بیشتر بدانم و با دوستانم خاطرات خوب بسازم.
پاییز، با لباس رنگارنگ و برگهای زرد و نارنجی وارد شد. پاییز خیلی لطیف و آرام بود و با خود پیام تغییر و آمادگی برای فصل سرد را آورد. او گفت: «من فصل فکر کردن و جمعآوری هستم. برگها میریزند تا زمین را برای خواب زمستانی آماده کنند.» پاییز به من یاد داد که همه چیز در زندگی دائمی نیست و باید در تغییرها زیبایی را دید.
در نهایت زمستان با برفهای سفید و هوای سرد آمد. گاهی سرد و سخت بود، اما در دل آن گرما و مهربانی نیز وجود داشت. زمستان گفت: «من زمان استراحت و آرامش هستم. بعد از من، دوباره بهار میآید و زندگی شروع میشود.» من فهمیدم که بعد از سختیها همیشه فرصتی دوباره هست و باید صبور بود.
چهار فصل به هم کمک میکنند تا زندگی زمین زیبا و کامل باشد. هر فصل داستان خودش را دارد، اما همه میدانند که کنار هم میتوانند بهترین نتیجه را بسازند. من دوست دارم همیشه به این داستان فکر کنم و از هر فصل درسهای خاصش را یاد بگیرم.
📪 پیام جدید
سلام وقت بخیر انشا درمورد حیاط مدرسه میخواستم با مقدمه ، بخش میانی و بخش پایانی
انشا هم بیشتر درمورد توصیف مدرسه باشه مثلا مدرسه ما کلاس دارد درخت دارد به این شکل
با تشکر فراوان 🌹🌹❤️🥰🥰
#دایگو
#انشا با موضوع: 🌼 حیاط مدرسه 🌼
حیاط مدرسه جایی است که هر روز صبح با شور و هیجان وارد آن میشوم. این فضا مثل قلب مدرسه است که همه دانشآموزان را به هم وصل میکند و محیطی گرم و صمیمی برای بازی، یادگیری و دوستیها فراهم میآورد.
حیاط مدرسه ما بسیار زیبا و دلانگیز است. در مرکز آن چند درخت بلند کاج وجود دارد که سایه خنکی ایجاد میکنند و در فصل بهار و تابستان، پرندگان زیادی در شاخههایشان آواز میخوانند. اطراف حیاط، گلهای رنگارنگ کاشته شده که فضای مدرسه را شاد و پر نشاط کردهاند. زمین حیاط ما وسیع است و بچهها در زمان استراحت فوتبال و بازیهای گروهی انجام میدهند. این جا پر از صدای خنده و شادی است. همچنین چند نیمکت چوبی در کنار درختان گذاشتهاند که معلمان و دانشآموزان بتوانند در آن بنشینند و با هم صحبت کنند.
در کنار حیاط، کلاسهای مدرسه با دیوارهای روشن و پنجرههای بزرگ قرار دارند. هر کلاس پر از نور و انرژی است و معلمان مهربان و دلسوز در آن آموزش میدهند. وقتی از پنجرهها نگاه میکنم، حس آرامش و راحتی را در فضای مدرسه میبینم که برای ما یادگیری را لذتبخش میکند.
حیاط مدرسه برای من فقط یک فضای باز نیست، بلکه جایی است که دوستیها شکل میگیرند و خاطرات خوش ساخته میشود. این مکان یادآور لحظات پر از شادی، بازی و درس خواندن است. من همیشه دوست دارم زمان بیشتری را در حیاط مدرسه سپری کنم و از هوای تازه و طبیعت زیبای آن لذت ببرم.
در پایان، میتوان گفت که حیاط مدرسه، قلب مدرسه است که با درختان سبز، گلهای رنگارنگ و صدای بچهها زندگی میکند و نقشی مهم در ساخته شدن روزهای خوب دانشآموزان دارد. من به داشتن چنین حیاطی در مدرسهام افتخار میکنم و امیدوارم همهی مدارس چنین محیطی زیبا و دوستداشتنی داشته باشند.