eitaa logo
انشا ، نگارش
686 دنبال‌کننده
149 عکس
0 ویدیو
1 فایل
📚 کانال شگفت‌انگیز انشاها📚 🎉 بهترین منبع انشا برای همه پایه‌ها! 🎉 📝 ۱۰۰۰ انشا، همه دستنویس و اختصاصی! 📝 ✨ **به ما بپیوندید و الهام بگیرید . مدیر : @Mmoohhaammad_13_31 جهت در خواست انشا:https://eitaa.com/joinchat/3922068913C1b85235930
مشاهده در ایتا
دانلود
با موضوع: 🌼 علت به وجود آمدن یلدا 🌼 شب یلدا، شبی که نشان‌دهنده بلندترین شب سال است، یکی از قدیمی‌ترین جشن‌های ما ایرانی‌ها به حساب می‌آید و علت به وجود آمدنش پیوندی عمیق با طبیعت و تغییرات فصلی دارد. در زمان‌های گذشته، مردم به خوبی متوجه شده بودند که زمین در مسیر حرکتش به دور خورشید، روزها و شب‌ها طول‌های مختلفی دارند. شب یلدا زمانی است که تاریکی بر زمین چیره می‌شود و شب‌ها بلندتر از روزها می‌شوند. این طولانی شدن شب باعث شد که انسان‌ها به اهمیت نور خورشید پی ببرند؛ نوری که گرما و زندگی را به زمین بازمی‌گرداند. به همین دلیل، از هزاران سال پیش، مردم شب یلدا را به عنوان جشنی برای تقدیر از خورشید و تولد دوباره‌ی آن برگزار کردند. آن‌ها باور داشتند که پس از این شب، روزها روبه بلند شدن و روشنایی افزوده شدن می‌رود و زندگی دوباره جان می‌گیرد. همچنین، شب یلدا فرصتی بود تا خانواده‌ها دور هم جمع شوند، از دل سرد زمستان گرمای دوستی و محبت بسازند. این شب سرشار از شادی، خوراکی‌های رنگارنگ و قصه‌گویی بود. همه این‌ها باعث تقویت روحیه آدم‌ها برای مقابله با سختی‌های فصل سرد می‌شد. در این میان، آیه‌ای از قرآن به یادم می‌آید که می‌گوید: «وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ...»؛ خداوند شب و روز را دو نشانه قرار داده است که یکی تاریک و دیگری روشن است تا ما بفهمیم همیشه تعادل و امید در زندگی وجود دارد. این تعبیر زیبا به ما می‌آموزد که شب یلدا هم در نهایت نوید بخش شروعی جدید و روشنایی است. بنابراین علت به وجود آمدن یلدا، نه فقط یک پدیده نجومی، بلکه فرصتی است برای یادآوری اهمیت چرخه زندگی و گرمای پیوندهای انسانی. این مراسم به ما می‌آموزد که حتی در تاریک‌ترین لحظات نیز نور امید وجود دارد و با هم بودن، بهترین پرتو روشنایی در دل‌های ماست.
با موضوع: 🌼 روز معلم 🌼 روز معلم یکی از روزهای خاص و باارزش است که هر ساله آن را جشن می‌گیریم تا قدردان زحمت‌ها و تلاش‌های معلمان عزیزمان باشیم. معلم کسی است که فقط درس نمی‌دهد، بلکه دل‌ها را روشن می‌کند و راه زندگی را به ما نشان می‌دهد. بدون معلم، یادگیری و پیشرفت ممکن نیست و نمی‌توانیم به آرزوهایمان برسیم. معلمان مثل چراغی هستند که در تاریکی دانش را روشن می‌کنند. آن‌ها صبورانه با ما کار می‌کنند، اشتباه‌هایمان را اصلاح می‌کنند و همیشه برایمان وقت می‌گذارند. من همیشه به یاد دارم وقتی یه سوال سخت داشتم، معلمم با مهربانی و دلسوزی آن را برایم توضیح می‌داد تا قشنگ یاد بگیرم. روز معلم به ما یادآوری می‌کند که باید احترام و محبت ویژه‌ای به کسانی داشته باشیم که برای آینده ما زحمت می‌کشند. معلم‌ها بدون توقع، با عشق و دلسوزی کار می‌کنند و این نشان می‌دهد که شغل معلمی چقدر ارزشمند است. گاهی فکر می‌کنم معلم‌ها فرشته‌هایی هستند که با آموزه‌هایشان دنیا را جای بهتری می‌کنند. امیدوارم همیشه بتوانم قدردان تلاش‌های معلمانم باشم و یاد بگیرم چگونه مثل آن‌ها مهربان و صبور باشم. روز معلم فقط یک روز نیست، بلکه فرصت به یاد آوردن اهمیت کسانی است که با دلسوزی و عشق به ما کمک می‌کنند تا فردای بهتری بسازیم. برای همه معلمان عزیز، بهترین‌ها را آرزو دارم و از دور برایشان دعا می‌کنم.
📪 پیام جدید سلام عزیزم ممنون از کانالت من هر موضو عی میخام شما برایم میفرستید واقعا متن های قشنگی میزارید🥰💖
📪 پیام جدید سلام وقت بخیر ببخشید انشا درمورد چهار فصل باهم میخواستم که به صورت داستانی باشه ممنون میشم اگه داخل کانال بفرستید با تشکر
سلام به همه اعضای عزیز کانال انشا و نگارش! 🌟 لینک زیر مکانی هست برای سوالات و نظرات شما 🌸 https://daigo.ir/secret/51492745652
با موضوع: 🌼 داستان چهار فصل 🌼 روزی روزگاری، در سرزمینی زیبا و پر از رنگ و بو، چهار فصل زندگی می‌کردند که هر کدام قصه‌ای مخصوص خود داشتند. آن‌ها دوست‌های خوبی بودند و هرکدام با ویژگی‌های خاص خود، دنیایی متفاوت می‌آفریدند. اول از همه، بهار پا به ماجرا گذاشت. او با لباسی سبز و پر از گل، می‌آمد و زمین خوابیده را بیدار می‌کرد. پرندگان با آواز زیبا می‌خواندند و درخت‌ها شکوفه می‌زدند. بهار گفت: «من شروع زندگی و تازگی‌ام، وقتی همه چیز دوباره زنده می‌شود.» من همیشه دوست داشتم وقتی بهار می‌رسد، جستجوگر باشم و به امید روزهای گرم‌تر بنگرم. بعد از بهار، تابستان با گرمای شیرینش آمد. تابستان مثل برادر بزرگ‌تر بود که همه را به بازی و خوشحالی دعوت می‌کرد. خورشید تابان می‌تابید و صدای خنده بچه‌ها در کوچه‌ها پیچیده بود. تابستان گفت: «من روزهای طولانی دارم و زمان تفریح بی‌پایان!» من یاد گرفتم در تابستان قدر لحظه‌ها را بیشتر بدانم و با دوستانم خاطرات خوب بسازم. پاییز، با لباس رنگارنگ و برگ‌های زرد و نارنجی وارد شد. پاییز خیلی لطیف و آرام بود و با خود پیام تغییر و آمادگی برای فصل سرد را آورد. او گفت: «من فصل فکر کردن و جمع‌آوری هستم. برگ‌ها می‌ریزند تا زمین را برای خواب زمستانی آماده کنند.» پاییز به من یاد داد که همه چیز در زندگی دائمی نیست و باید در تغییر‌ها زیبایی را دید. در نهایت زمستان با برف‌های سفید و هوای سرد آمد. گاهی سرد و سخت بود، اما در دل آن گرما و مهربانی نیز وجود داشت. زمستان گفت: «من زمان استراحت و آرامش هستم. بعد از من، دوباره بهار می‌آید و زندگی شروع می‌شود.» من فهمیدم که بعد از سختی‌ها همیشه فرصتی دوباره هست و باید صبور بود. چهار فصل به هم کمک می‌کنند تا زندگی زمین زیبا و کامل باشد. هر فصل داستان خودش را دارد، اما همه می‌دانند که کنار هم می‌توانند بهترین نتیجه را بسازند. من دوست دارم همیشه به این داستان فکر کنم و از هر فصل درس‌های خاصش را یاد بگیرم.
📪 پیام جدید سلام وقت بخیر انشا درمورد حیاط مدرسه میخواستم با مقدمه ، بخش میانی و بخش پایانی انشا هم بیشتر درمورد توصیف مدرسه باشه مثلا مدرسه ما کلاس دارد درخت دارد به این شکل با تشکر فراوان 🌹🌹❤️🥰🥰
با موضوع: 🌼 حیاط مدرسه 🌼 حیاط مدرسه جایی است که هر روز صبح با شور و هیجان وارد آن می‌شوم. این فضا مثل قلب مدرسه است که همه دانش‌آموزان را به هم وصل می‌کند و محیطی گرم و صمیمی برای بازی، یادگیری و دوستی‌ها فراهم می‌آورد. حیاط مدرسه ما بسیار زیبا و دل‌انگیز است. در مرکز آن چند درخت بلند کاج وجود دارد که سایه خنکی ایجاد می‌کنند و در فصل بهار و تابستان، پرندگان زیادی در شاخه‌هایشان آواز می‌خوانند. اطراف حیاط، گل‌های رنگارنگ کاشته شده که فضای مدرسه را شاد و پر نشاط کرده‌اند. زمین حیاط ما وسیع است و بچه‌ها در زمان استراحت فوتبال و بازی‌های گروهی انجام می‌دهند. این جا پر از صدای خنده و شادی است. همچنین چند نیمکت چوبی در کنار درختان گذاشته‌اند که معلمان و دانش‌آموزان بتوانند در آن بنشینند و با هم صحبت کنند. در کنار حیاط، کلاس‌های مدرسه با دیوارهای روشن و پنجره‌های بزرگ قرار دارند. هر کلاس پر از نور و انرژی است و معلمان مهربان و دلسوز در آن آموزش می‌دهند. وقتی از پنجره‌ها نگاه می‌کنم، حس آرامش و راحتی را در فضای مدرسه می‌بینم که برای ما یادگیری را لذت‌بخش می‌کند. حیاط مدرسه برای من فقط یک فضای باز نیست، بلکه جایی است که دوستی‌ها شکل می‌گیرند و خاطرات خوش ساخته می‌شود. این مکان یادآور لحظات پر از شادی، بازی و درس خواندن است. من همیشه دوست دارم زمان بیشتری را در حیاط مدرسه سپری کنم و از هوای تازه و طبیعت زیبای آن لذت ببرم. در پایان، می‌توان گفت که حیاط مدرسه، قلب مدرسه است که با درختان سبز، گل‌های رنگارنگ و صدای بچه‌ها زندگی می‌کند و نقشی مهم در ساخته شدن روزهای خوب دانش‌آموزان دارد. من به داشتن چنین حیاطی در مدرسه‌ام افتخار می‌کنم و امیدوارم همه‌ی مدارس چنین محیطی زیبا و دوست‌داشتنی داشته باشند.
📪 پیام جدید سلام وقت بخیر انشا درمورد فصل بهار میخواستم که بیشتر جان بخشی به اشیاء داشته باشد با تشکر 🌹🌹☺️
با موضوع: 🌼 فصل بهار 🌼 بهار، فصلی است که زندگی دوباره به همه چیز می‌بخشد و همه‌ی اشیاء پیرامونمان را جانی تازه می‌دهد. وقتی بهار می‌رسد، انگار زمین از خواب طولانیش بیدار می‌شود و با لباسی سبز و پرگل، خود را به نمایش می‌گذارد. در بهار، درختان بلند قد نیمه‌خوابیده، با نسیم ملایم شروع به جوانه زدن می‌کنند و شاخه‌هایشان را به آسمان می‌کشند. برگ‌ها یکی یکی از خواب زمستانی بیدار می‌شوند و با رقصی نرم و آرام، خود را نشان می‌دهند. گل‌های کوچک و بزرگ که همگی با طراوت و رنگ‌های متنوع در کنار هم جمع شده‌اند، سرشار از جلوه و زندگی‌اند. گویی هر گل، زبانی از مهربانی و شادی سخن می‌گوید. در این فصل جادویی، آب رودخانه‌ها به آرامی می‌خروشد و با شور و شادی به مسیر خود ادامه می‌دهد. قطرات باران به آرامی از آسمان می‌ریزند و زمین را نوازش می‌کنند، انگار که می‌خواهند به گیاهان بگویند: «زندگی زیباست، به من نگاه کن و شاد باش!» باد بهاری، نرم و ملایم، مثل یک نوازنده ماهر برگ‌ها را توی دست می‌گیرد و با آن‌ها می‌رقصد. او پیام‌آور تازگی و طراوت است و هر گوشه‌ای را با بوی خوش خود پر می‌کند. حتی سنگ‌ها و خاکی که زیر پا داریم، انگار با بوسه‌های بهار زنده‌تر و گرم‌تر شده‌اند. بهار فقط یک فصل نیست؛ بهار یک معجزه است. معجزه‌ای که به همه چیز جان و حرکت می‌دهد و دل آدمی را پر از امید می‌کند. من عاشق بهارم، چون هر بار که بهار می‌آید، زندگی دوباره نو می‌شود و زمین با همه‌ی زیبایی‌اش ما را به خود دعوت می‌کند تا بیشتر و بهتر زندگی کنیم.
📪 پیام جدید خیلی ممنونم زحمت کشیدید 🥰🥰
با موضوع: 🌼 چگونه انشا یاد بگیریم؟ 🌼 یادگیری نوشتن انشا یکی از مهارت‌های مهم در آموزش زبان و تفکر است که به مرور زمان و با تمرین به دست می‌آید. برای اینکه بتوانیم انشایی زیبا، منسجم و مفهوم‌دار بنویسیم، باید مراحل مشخصی را رعایت کنیم و نکات مهمی را یاد بگیریم. در این انشا به طور کامل توضیح می‌دهم که چگونه می‌توان این مهارت را بهتر یاد گرفت. اولین قدم در نوشتن انشا، فهم دقیق موضوع است. نباید عجولانه به نوشتن پرداخت؛ بلکه باید ابتدا درباره موضوع فکر کنیم و جوانب مختلف آن را بررسی کنیم. مثلاً اگر موضوع درباره فصل بهار است، باید به زیبایی‌ها، تغییرات طبیعت، احساسات آدم‌ها در این فصل و ویژگی‌های بارز بهار فکر کنیم. نوشتن نکات کلیدی و نمایش ایده‌ها روی کاغذ به شکل یک فهرست کوتاه نیز بسیار کمک‌کننده است. مرحله دوم، برنامه‌ریزی و نظم دادن به مطالب است. یک انشای خوب معمولاً سه بخش دارد: مقدمه، بدنه و نتیجه‌گیری. مقدمه باید با جملاتی جذاب و کوتاه شروع شود تا توجه خواننده را جلب کند و موضوع را به خوبی معرفی نماید. بدنه شامل چند پاراگراف می‌شود که هر کدام یک جنبه از موضوع را توضیح می‌دهند. این قسمت باید منطقی و مرتب نوشته شود و بهتر است از مثال‌های ساده، توصیف‌های واضح و گفتن تجربه‌های شخصی استفاده کنیم. در آخر، نتیجه‌گیری باعث می‌شود خواننده احساس کند مطالب کامل شده و پیام اصلی به خوبی منتقل شده است. یکی از نکات مهم، استفاده از زبان ساده و روان است. جملات کوتاه و قابل فهم و واژگان ساده باعث می‌شود نوشته ما برای همه خوانندگان قابل درک باشد و جلوه طبیعی‌تری داشته باشد. البته می‌توان در مواقع مناسب، جملات زیبا و کلمات متنوع افزود؛ ولی هرگز نباید انشا را بیش از حد رسمی یا پر از کلمات سنگین کنیم. تمرین مداوم یکی از کلیدهای موفقیت است. با خواندن نمونه انشاهای خوب، می‌توانیم بفهمیم یک متن خوب چگونه نوشته می‌شود و از سبک‌ها و ایده‌های مختلف بهره ببریم. همچنین نوشتن مرتب انشاها باعث می‌شود مهارت نوشتاری ما تقویت شود و بتوانیم بهتر و سریع‌تر فکر کنیم و بنویسیم. پس از نوشتن، مرحله مهم دیگر بازخوانی و ویرایش است. متن خود را چند بار بخوان و به دنبال اشتباهات املایی، نگارشی، و جملات نامفهوم بگرد. اصلاح این خطاها کیفیت کار را به شدت بالا می‌برد و نشان دهنده دقت و توجه تو به کار خودت است. فراموش نکنیم که انشا فقط بیان ساده یک موضوع نیست؛ بلکه یعنی انتقال احساس، تفکر و دیدگاه خودمان. از این رو وارد کردن احساسات واقعی، توصیف فضا و تجربه‌های شخصی، انشا را بهتر و جذاب‌تر می‌کند. اغلب اوقات، وقتی ما با دل و جان می‌نویسیم، خواننده را بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد. در نهایت باید بگویم که نوشتن انشا یک مهارت است که با صبر و تلاش مستمر به دست می‌آید. هیچ‌کس یک روزه نویسنده‌ای ماهر نمی‌شود؛ اما با تمرین روزانه، مطالعه و تمرکز روی نکات گفته شده، می‌توانیم نویسنده بهتری شویم. همانطور که ضرب‌المثل می‌گوید: «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود.» پس کوچک‌ترین تلاش‌های ما برای نوشتن، به مرور به موفقیت بزرگ تبدیل می‌شود. اگر قصد داری انشا را خوب یاد بگیری، بهتر است همیشه به این مراحل و نکات توجه کنی، از نوشتن نترسی و برای هر موضوعی با دقت و اشتیاق بنویسی. با این روش، آرام‌آرام مهارت نوشتن تو رشد می‌کند و می‌توانی انشایی بنویسی که هم زیبا باشد، هم پرمعنا و هم خواننده را جذب کند. موفق باشی!