eitaa logo
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
14.9هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
47 فایل
#موسسه_بین_المللی_هاتف با استادای عالی عرب زبان و دکترای عربی کنارتیم🤝 هرچی درباره زبان عربی نیازت میشه🤩 همینجاس👇 مکالمه، ترجمه و.. 🧕ادمین @hatefadmin1 @hatef_int_shop فروشگاه🛒 @hatefstudents رضایت💌 📲تماس 09913348491 http://Hatefint.ir 🔍
مشاهده در ایتا
دانلود
📌هاتفِ سنجاق شده و پیشنهادهای شما📌
ثقتكم بنا هي سر نجاحنا✌️ شكرا لكم
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
خب حالا که خلیاتون مثل مادر جان احساس نیاز شدید می‌کنید به زبان عربی و حسابی مشتاقید به یادگیریش...
مادر من که حسابی خوشحاله😂 امیدوارم این سری دیگه قشنگ بشینن سر درس و مشق عربی و نرن پیش مسافر عراقی بگن أنا نحل (من زنبورم)😭😭😭😂😂 راستی آموزشایی که گفتم رو فقط یک هفته آزمایشی پیش میبرم بستگی به میزان فعالیت و استقبال شما داره😊
دهه هشتاد نودی‌های در کنار حاج ابوذر روحی همخوانی سلام فرمانده✌️
مُمْتَنّون منكم✋🌸ممنونیم از شما خلاصه‌ صحبتا شد این👇👇
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
مادر من که حسابی خوشحاله😂 امیدوارم این سری دیگه قشنگ بشینن سر درس و مشق عربی و نرن پیش مسافر عراقی
بله داشتــم می‌گفتــــم خلاصه و نتیجـه‌ اینکــه از این به بعد هر کدومتون که مشتاقین مثل مادر جان عربی رو یاد بگیرین🤩 چه کانال رو سنجاق کنید چه نکنید، هشتک رو دنبال کنید✌️☺️ اما موارد تفننی با هشتک درج میشه. چطوره هر شب هم یه داستان از داستان های با نمک مادر جان در مواجه با زبان عربی رو بهتون بگم؟ بعضیاش تا حدی هست که ممکنه از خنده غش کنید🤭 ولی خب این سری بیاین نگران نباشید و برام آیه و حدیث نیارید🙈 مادر جان خودشون هم هستن و می‌بینن با هم می‌خندیم از هم نمی‌خندیم😃 باشه؟!🖐 البته بعضی از دوستان واقعا به جا، به دور از تعصب و دلسوزانه گاهی تذکرهایی میدن که استفاده می‌کنم واقعا. و بعضی تذکرا هم از روی تعصبه🙊 ولی بازم ممنون🖐
بر جلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات ولادت با سعادت حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان بر همه شماااا عزیزان هاتفی مباااارک و خجسته باد🥰🎊 ━━━💚━━━ @hatef_int ━━━💚━━━ صباح الخيرات يا شباب هاتف🖐
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
بله داشتــم می‌گفتــــم خلاصه و نتیجـه‌ اینکــه از این به بعد هر کدومتون که مشتاقین مثل مادر جان
ببخشید امروز خیلی کمرنگ شدم دنبال یه فرصت می‌گردم. و اینکه موندم کدومو بگم؟ ۱. اول خاطرات مادرو بگم؟🖐 ۲. یا اینکه قبل از شروع خاطرات، کمی درباره خودم و نقش مادر در مسیر زندگیم؟ و بعد خاطرات؟ سریع بگید ۱ یا ۲ 👇 https://harfeto.timefriend.net/16762601483146
تا الان ✌️ پیش قدمه یک بار دیگه بخونید ۱. مستقیم خاطرات مادر با زبان عربی و بعد آموزش ۲. درباره خودم، بعد خاطرات مادر، بعد آموزش حالا کدومش☺️🖐 https://harfeto.timefriend.net/16762601483146
و از این صوبتا😄🙈 پس با اجازه از ۲ شروع می‌کنم تا بدونید اگر میگم 🌸مادر 🌸 در مورد چه مادری صحبت می‌کنم؟💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الخليج الفارسي ✌️ 😍 اینو ببینید یه کم انرژی بگیرید تا من داستان‌سراییمو آماده کنم🤭 والقادم أجمل بإذن الله✌️🍃 ━━━━━🌺🔷🌺━━━━━┓ 🌐 @hatef_int ┗━━━━━ 🌺🔷🌺 ━━━━┛
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
ببخشید امروز خیلی کمرنگ شدم دنبال یه فرصت می‌گردم. و اینکه موندم کدومو بگم؟ ۱. اول خاطرات مادرو
۱. به نام دوست. همراهان قدیم و جدید سلام👋 مریم اشراق‌پور هستم متولد و بزرگ شده‌ی شهر راز و گل و بلبل☺️ می‌خوام داستان خودم از دوران راهنمایی تا امروزم رو خلاصه‌وار براتون تعریف کنم و بعدشم ماجراهای مادرم در یادگیری زبان عربی☺️🖐 از سوم راهنمایی که چادری شدم شروع تحول من توی زندگیم بود... هم درس خون شدم، هم اخلاقم بهتر شد و هم موفقیتام بیشتر... جالبه که از همون سال بود که به درس عربی علاقه‌مند شدم، علاقه‌مند که نه عاااشق زبان عربی شدم☺️ تا اینکه🔜
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۱. به نام دوست. همراهان قدیم و جدید سلام👋 مریم اشراق‌پور هستم متولد و بزرگ شده‌ی #شیراز شهر راز و گل
۲. وارد دبیرستان شدم‌‌... از سال دوم الحمدلله در یکی از دبیرستان‌های خیلی خوب و سالم مشغول به تحصیل شدم که به لطف خدا و تلاش مادرم یکی از نعمت‌های بزرگ برای من و زندگیم بود.🌱 بر خلاف تصور خیلیا اصلا زندگی راحت و گل و بلبلی نداشتم و تقریبا همیشه با سختی و بالا پایین مواجه بودم و همچنان〰〰 اما🔜
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۲. وارد دبیرستان شدم‌‌... از سال دوم الحمدلله در یکی از دبیرستان‌های خیلی خوب و سالم #شیراز مشغول ب
۳. اما یه مادر خدا روزیم کرده که مثل کوه همیشه حمایتم کردن همه جوره، در تمام مراحل زندگیم پا به پام یا حتی خیلی جاها جلوی من حرکت و راه‌ها رو صاف و امن کردن که من مسیرو ادامه بدم...🚶‍♀🚶‍♀ پیش دانشگاهی (همون دوازدهم امروز) و لحظات حساس آمادگی برای کنکور کارشناسی کم کم فرا می‌رسید. و من از آخر آبان سال ۱۳۸۸ سخت شروع کردم به درس خوندن.... باز هم با تلاش و حمایت مادری که به فامیل اعلام کرد...📣🔜🧐
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۳. اما یه مادر خدا روزیم کرده که مثل کوه همیشه حمایتم کردن همه جوره، در تمام مراحل زندگیم پا به پام
۴. قشنگ اعلام کرد دختر من درس داره رعایت کنید. (یعنی رفت و آمدتون رو کنترل کنید)😁🙈 تا حدی که اگر میومدم توی آشپزخونه آب بخورم می‌گفت چرا اومدی آشپزخونه خودم برات آب میارم. 🤨 من فقط با عشق و تمرکز درس می‌خوندم📖 اونم روزی ۱۴ ساعت بدون اینکه یک ریال برای کلاسی هزینه کنم.😇 ولی به جاش کلی کتاب تست خوب داشتم. 📚📚 از بین اون درسا عشقم زبان عربی بود🤩✋ خلاصه خرداد یا تیر ۱۳۸۹ کنکور دادم. چشم انتظار نتیجه بودم مرداد ۸۹ رفته بودیم مشهد برای زیارت، اونجا بودم که نتیجه کنکور اومد... دل تو دلم نبود تو ماشین بودیم که گوشیم زنگ خورد🔜
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۴. قشنگ اعلام کرد دختر من درس داره رعایت کنید. (یعنی رفت و آمدتون رو کنترل کنید)😁🙈 تا حدی که اگر م
۵. دوستم فاطمه بود رتبمو بهم گفت: رتبه ۱۴۸۴ بدون سهمیه. توقع رتبه خیلی بهتری داشتم اما سر کنکور کلی وقت کم آوردم و خیلیاش موند. ولی خب رتبه بدی هم نبود. اما به جاش بابت یه چیزی خیلی ذوق زده بودم😍🖐 درصدهای درس عربی عمومی و تخصصی. ۸۰٪؟ ۹۰٪؟ ۹۵٪؟ ❗️نه نه ❗️ به لطف خدا هر دوش رو ۱۰۰٪ زده بودم😍 و خیلی خوشحال بودم.😌 یکی از دبیران عربی شهر فهمیده بود می‌گفت این اعجوبه بوده🙈 چون اون موقع حتی رتبه‌های تک رقمی هم عربی عمومی رو ۱۰۰٪ نمی‌زدن. با عشق زبان و ادبیات عربی دانشگاه شیراز رو به عنوان اولویت اول انتخاب کردم. و این انتخاب همانا و وارد شدن من به دانشگاه شیراز و موندگار شدنم همانا 🎓 و اما 🖐😄 🔜
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۵. دوستم فاطمه بود رتبمو بهم گفت: رتبه ۱۴۸۴ بدون سهمیه. توقع رتبه خیلی بهتری داشتم اما سر کنکور کلی
۶. در یک کلمه من اونجا بزرگ شدم👧🧕 از سال ۸۹ تا الان روی صندلی‌های دانشگاه شیراز میخکوب شدم😁 کارشناسی👈۸۹ ارشد👈۹۴ و دکتری👈۹۷ خلاصه و فشرده بگم: ۴ سال کارشناسی تلاش‌های زیادی کردم و حسسابی روی تقویت مکالمه‌م وقت میذاشتم. از ترم سوم شروع به تدریس مکالمه در موسسه زبان کردم. این ۴ سال هم با همه خاطرات شیرینش گذشت و بعدش با خودم گفتم: دیگه وقتشه یه استراحتی به خودم بدم🙋‍♀😌😬 یک سال کنکور ارشد شرکت نکردم، انگار زیادی بهم خوش گذشته بود و سال بعدیشم داشت کنکور می‌رسید و من هیچ اقدامی نکرده بودم🙈 مادر متوجه شد با همون لحن نگران و دلسوزانه: گفت یعنی چی برای خودت می‌چرخی😱 چرا نمیشینی درس بخونی😧 یه کم به خودم اومدم و حدود ۲ هفته قبل از کنکور شروع کردم به خوندن ... چون از قبل پایه قوی داشتم خیلی نگران نبودم تا اینکه الحمدلله با رتبه ۲۴ باز هم ادبیات عربی همون یار قدیمی🤝 رو به عنوان اولویت اول انتخاب کردم و سه سال هم درگیر ارشد بودم. ارشد رو هم الحمد لله با موفقیت با معدل خوب با رتبه الف به پایان رسوندم. اما زمانی که مشغول پایان نامه ارشد بودم تو فکر دکتری نبودم خیلی. میگفتم حالا بعدا😶 که ناگاه دوباره مادر وارد میدان شد. گفت بچه کی می‌خوای درستو ادامه بدی🧐😤 🔜
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۶. در یک کلمه من اونجا بزرگ شدم👧🧕 از سال ۸۹ تا الان روی صندلی‌های دانشگاه شیراز میخکوب شدم😁 کارشنا
خب فعلا تا همینجا شما رو با قصه‌هام تنها میذارم تا فردا😇 نظری داشتید می‌تونید بگید. https://harfeto.timefriend.net/16762601483146 ليلة سعيدة😴😴🖐 بقیش پست بعدی👇👇
زبان عربی با هاتف 🇵🇸
۶. در یک کلمه من اونجا بزرگ شدم👧🧕 از سال ۸۹ تا الان روی صندلی‌های دانشگاه شیراز میخکوب شدم😁 کارشنا
۷. بله داشتم می‌گفتم سال ۹۶ آزمون دکتری رو هم توکل به خدا ثبت‌نام کردم با اینکه به شدت خسته بودم و نیاز به استراحتی اندازه اصحاب کهف داشتم. اما با وجود این مادرِ عاشقِ ادامه تحصیل و موفقیتِ دخترش، مگه میشد استراحت کرد😴 یا از زیرش در رفت! همزمان که مشغول کار کردن روی پیام نامه ارشد بودم، ۴۰ روزی از عمرم رو هم خرج آمادگی برای آزمون دکتری کردم. در آزمون کتبی حائز رتبه ۴۲ شدم. اما چندان مهم نبود چون این رتبه فقط مجوزی بود برای شرکت در مصاحبه. همه‌ی دانشگاه‌های ایران رو می‌تونستم انتخاب کنم برای شرکت در مصاحبه، اما باز هم رفیق شفیقم 🤝 رو انتخاب کردم🤩 و فقط همون جا رفتم برای مصاحبه. خرداد ۹۷ بود آزمون مصاحبه دکتری هم انجام شد و چون رتبه اول ارشد بودم و پژوهش و گواهی هم زیاد داشتم به قبولی خودم تقریبا اطمینان داشتم🙈 اما ناگهان....🔜