🔴 زمین لرزه ۴.۴ ریشتری سیستان و بلوچستان لرزاند
🔸دقایقی قبل زمین لرزهای به بزرگی ۴.۴ ریشتر حوالی نصرت آباد، سیستان و بلوچستان را در عمق ۷ کلیومتری زمین، در ساعت ۹:۲۷ به لرزه درآورد./دانشجو
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
«حوادث»
🔴 زمین لرزه ۴.۴ ریشتری سیستان و بلوچستان لرزاند 🔸دقایقی قبل زمین لرزهای به بزرگی ۴.۴ ریشتر حوالی ن
🔴#تکمیلی| زمین لرزه نصرت اباد زاهدان هیچ گونه خسارتی نداشته است
مدیرکل ستاد مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان:
🔸تا کنون هیچ گونه خسارتی از زمین لرزه حوالی نصرت اباد شهرستان زاهدان با بزرگی ۴.۴ ریشتر به این مدیریت گزارش نشده است/دانشجو
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
♦️هانی کرده و ۳ نوچه دستگیری شدند
سرهنگ بابک نمک شناس، رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ در گفتوگو با جامجم :
🔹در پی انتشار فیلم حمله یکی از اراذل و اوباش سطح تهران به هواداران تیم استقلال در حاشیه تمرین این تیم، رسیدگی به موقع در دستور کار ماموران پلیس اطلاعات تهران قرار گرفت.
🔹متهم اصلی به نام هانی معروف به هانی کُرده و سه نوچهاش که در این درگیری شرکت کرده بودند دستگیر شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد./جامجم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
🔸رشد ۱۹درصدی کودک آزاری در یک سال اخیر
اریا حجازی، رئیس پزشکی قانونی استان خراسان رضوی در نشست خبری :
🔹آمار خودکشی منجر به مرگ ۳/۳درصد در سال ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ روند کاهشی در پیش داشتیم.
🔹در سال ۱۴۰۱ کودک آزاری ۱۹درصد رشد و همسر آزاری ۰/۴ درصد کاهش داشت.
🔹فوتیهای ناشی از غرق شدگی در سال ۱۴۰۰، ۶۴مورد و در سال ۱۴۰۱، ۸۰ مورد که با افزایش ۲۵درصدی رو به رو بودیم./اخبارمشهد
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
افزایش مرگهای ناشی از مصرف الکل در تهران
رئیس سازمان پزشکی قانونی استان تهران:
🔺در دوماه ابتدایی امسال ۷۲۱۳ نفر در تصادفهای رانندگی رخ داده در تهران مصدوم شدند که این آمار در مقایسه با گذشته افزایش ١٨.٧ درصدی را نشان میدهد.
🔺در دو ماه نخست سال ١۴٠١ در مجموع ١٩ نفر بهدلیل مسمومیت ناشی از مصرف الکل جان خود را از دست دادند. در دو ماه نخست امسال این آمار با افزایش ٣۶.٨ درصدی در تهران مواجه بود و ٢۶ مورد فوتی ناشی از مصرف الکل به ثبت رسید.
شاهین شادنیا، رئیس بخش مسمومیت بیمارستان لقمان نیز گفت:
🔺مشروبات الکلی تقلبی از روی ظاهر و بو قابل تشخیص نیست. از افراد میخواهیم فریب شایعات در مورد اینکه برای تشخیص تقلبی بودن آن، آتش بزنید یا بو کنید را نخورند زیرا اینها ملاک تشخیص نیست و محلول الکل فقط با دستگاه آنالیز قابل شناسایی است.
🔺مراجعه روزانه مسمومیت ناشی از مصرف الکل تقلبی با عوارض چشمی به مراکز درمانی رو به افزایش است و مبتلایان در گروه سنی ۲۰ تا ۴۰ سال قرار دارند. /مشرق
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦ادامه آتش سوزیهای مهیب جنگلی در کانادا
🔹دود ناشی از آتشسوزیها به سوی جنوب حرکت کرده و بسیاری از مناطق غرب میانه و شرق آمریکا ازجمله نیویورک، شیکاگو و واشنگتن را در بر گرفته است .
🔹این موضوع مخاطرات سلامتی را افزایش داده و سیستم حمل و نقل را مختل کرده است./صداوسیما
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
هانی کرده و ۳ نوچه دستگیری شدند
سرهنگ بابک نمک شناس، رئیس مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ در گفتوگو با جامجم :
🔹در پی انتشار فیلم حمله یکی از اراذل و اوباش سطح تهران به هواداران تیم استقلال در حاشیه تمرین این تیم، رسیدگی به موقع در دستور کار ماموران پلیس اطلاعات تهران قرار گرفت.
🔹متهم اصلی به نام هانی معروف به هانی کُرده و سه نوچهاش که در این درگیری شرکت کرده بودند دستگیر شدند و تحقیقات از آنها ادامه دارد./جامجم
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
شلیک مرگ به 2 برادر میوه فروش در کرمانشاه + جزئیات
درگیری بر سر فروش میوه در حاشیه جاده کافی بود تا 3 برادر شرور به همراه دوستشان 2 برادر بیگناه را به رگبار بسته و به قتل برسانند.نام این شهرستان صحنه است؛ جایی در نزدیکی کرمانشاه. جایی که به داشتن باغهای میوه فراوان و سرزمینی پرآب و حاصلخیز معروف است. لابد نامش را هم برای همین صحنه گذاشتهاند که صحنه زیبایی و چشمنوازی است.اما اوایل تیر ماه امسال در کنار یکی از همین باغهای حاصلخیز میوه درگیری خونین شهرستان صحنه را تبدیل به چیزی شبیه صحنه جنگ کرد.آن روز مردان مسلح بیرحمانه شلیک مرگبار خود را سمت 2 برادر روانه میکردند و صدای تیراندازی و فریاد در هم پیچیده بود. شاهدان عینی شوکه شده و ناباورانه این صحنه خونین را تماشا میکردند. صدای رگبارهای پی در پی از گوش آنها بیرون نمیرود. اما همه ماجرا به همین جا ختم نمیشود و در این شهرستان هر کس ماجرای این تیراندازی مرگبار را میشنود یا تصویر اعلامیه ترحیم 2 برادر به قتل رسیده را روی در و دیوار شهر میبیند، از وقوع این جنایت شوکه و غمگین است.«عدهای نامرد 2 برادر من را کشتند. آنها سالها بود که در کنار باغهای میوه کنار جاده کار میکردند و یک لقمه نان حلال در میآوردند. پدر و مادرم دلشان به این 2 برادر مجردم خوش بود که نانآور و کمک خرج خانواده بودند. من و بقیه خواهر و برادرهایم ازدواج کردهایم اما این 2 برادرم مونس پدر و مادرم بودند.»
برادر شهاب و شهریار اینها را با بغض و صدای گرفته میگوید. او شاهد به قتل رسیدن برادرهایش بود و مشاهده صحنه هولناک این جنایت خونین روحیه او را متلاشی کرده است. او میخواست به برادرانش کمک کند تا از حمله مسلحانه مردان شرور در امان بمانند اما برادران جوان او هدف شلیک گلوله قرار گرفتند و تا ابد صدای آخرین نفسهای شهاب و شهریار در گوش برادر بزرگتر زنگ خواهد زد.برادر مقتولان در گفتوگو با خبرنگار ما ماجرای این جنایت را اینطور روایت میکند:«برادرانم شهاب و شهریار حدود 8 سالی میشد که میوههای باغداران اطراف شهر را میخریدند و آن را در کنار جاده پشت وانت خودشان میفروختند. شهریار 37 سال و شهاب 39 سال داشت. آنها همیشه برای کسب نان حلال تلاش میکردند. تا اینکه مدتی قبل 3 برادر در نزدیکی خودروی آنها اقدام به فروش میوه کردند اما به برادران من گفته بودند که نباید در آن محل ماشین خود را برای فروش میوه متوقف کنند و حتی در مورد قیمت فروش میوههای برادرانم هم اظهارنظر میکردند. شهاب و شهریار به آنها میگفتند که ما سالهاست اینجا کاسبی میکنیم و شما نمیتوانید ما را جای دیگر بفرستید. اما آن 3 برادر دست از قلدری برنمیداشتند.»
درگیری بین شهاب و شهریار با آن 3 برادر روز قبل از حادثه شدت گرفت اما کسی فکرش را هم نمیکرد که آنها چه نقشه شومی در سر داشته باشند.برادر مقتولان در ادامه میگوید:«روز حادثه برادرم با من تماس گرفت و گفت که این 3 برادر به همراه یکی از دوستانشان دوباره برای درگیری آمدهاند. من به سرعت خودم را رساندم تا ماجرا را پیش از آنکه کار به جای باریک بکشد، فیصله دهم. اما به محض اینکه به آنجا رسیدم، آنها با یک خودرو پژو از راه رسیدند. یکی از آنها وینچستر در دست داشت که او دوست آن 3 برادر بود. یکی از برادران هم کلت کمری در دست داشت و 2 نفر دیگر هم شمشیر همراه داشتند. در چشم برهم زدنی شروع به تیراندازی کردند.ابتدا تیر هوایی زدند اما سپس برادرهای من را هدف گلوله قرار دادند و به رگبار بستند. من که شاهد این تیراندازی بودم به سرعت سمت خودروی خودم رفتم تا برادرانم را سوار کرده و از آنجا دور شویم. بعداً شاهدان عینی دیگر که در آنجا حضورداشتند به من گفتند فردی که وینچستر به دست داشت به سمت من هم اسلحه را نشانه رفته بود اما تیر سلاح تمام شده و نتوانسته بود من را هم به قتل برساند.»بلافاصله بعد از وقوع جنایت رسیدگی به این موضوع در دستور کار قضایی و انتظامی قرار گرفت. بازپرس ویژه قتل دستور ردیابی و شناسایی مردان مسلح را که عاملان جنایت بودند، صادر کرد و با تلاش مأموران پلیس آگاهی استان کرمانشاه بالاخره 3 برادر شناسایی و دستگیر شدند اما دوست آنها که وینچستر به دست داشت هنوز متواری است.
رسیدگی به این پرونده برای شناسایی و دستگیری چهارمین مرد مسلح در دستور کار مأموران پلیس قرار دارد و این در حالی است که پدر و مادر شهاب و شهریار بهعنوان اولیای دم تقاضای قصاص قاتل فرزندشان را دارند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
5 کشته و زخمی در واژگونی پراید در اتوبان کاشان _ قم
رییس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت:واژگونی یک دستگاه خودرو پراید در اتوبان کاشان _ قم روز شنبه(۱۰ تیر) یک کشته و چهار مصدوم برجا گذاشت.دکتر حسن ریاحی افزود:این حادثه ساعت ۵:۳۴ دقیقه امروز به وقوع پیوست و ماموران امدادی ۱۱۵ به محض اطلاع از وقوع تصادف برای انجام اقدامات درمانی اولیه و انتقال مصدومان به محل حادثه اعزام شدند.وی اظهار کرد:در اثر واژگونی این خودرو یک سرنشین خانم ۲۷ ساله در اثر شدت جراحت در بیمارستان جان خود را از دست داد و چهار نفر مصدوم شامل ۲ مرد جوان ۳۳ و ۴۲ ساله ،یک خانم باردار ۲۳ ساله و یک کودک هفت ساله پس از اقدامات درمانی اولیه توسط آمبولانس های مرکز اورژانس کاشان به بیمارستان شهید بهشتی منتقل شدند.
رییس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان گفت: علت این حادثه از سوی عوامل راهنمایی و رانندگی در حال بررسی است.
بزرگراه قم - کاشان - نطنز - اصفهان ۳۲۰ کیلومتر طول دارد و از راه های پرتردد و مواصلاتی کریدور شمال به جنوب کشور است.۲۸ پایگاه امداد و نجات شامل ۱۱ پایگاه شهری و ۱۷پایگاه جادهای در منطقه کاشان با ۴۵ دستگاه آمبولانس، یک دستگاه اتوبوس آمبولانس و نزدیک به ۱۹۰ نفر نیروی عملیاتی و ستادی در اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی کاشان به مردم منطقه خدمات ارایه میدهند.
شهرستان کاشان با جمعیت افزون بر ۳۶۴ هزار نفر در فاصله ۲۰۰ کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
9 زخمی در تصادف تیبا با پراید در بروجرد
رئیس اورژانس پیش بیمارستانی لرستان گفت: تصادف بین ۲ دستگاه خودروی پراید و تیبا در محور قدیم بروجرد - زاغه ۹ مصدوم برجا گذاشت.محسن آدینهوند در خرمآباد، اظهار داشت: تصادف بین 2 دستگاه خودروی پراید و تیبا در محور بروجرد-زاغه 9 مصدوم برجا گذاشت. وی افزود: این تصادف در ساعت 20:12 دقیقه شامگاه جمعه از طریق تماسی مردمی به اورژانس اعلام شد که بلافاصله 2 کد آمبولانس به محل حادثه اعزام شد.
آدینهوند با اشاره به اینکه خوشبختانه این تصادف فوتی نداشت، بیان کرد: مصدومان این حادثه به بیمارستان شهدای عشایر انتقال یافتند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
فرهاد دختر دبیرستانی را به خلوتگاه شیطانی اش برد / سارا نمی دانست زنش خانه نیست
دختر نوجوان با وعده داشتن مطب پزشکی و رؤیای پزشک شدن، اسیر هوسهای شیطانی مرد مکانیک شد. این دختر در یک چشم برهم زدن متوجه شد همه این وعدهها سرابی بیش نبوده است و به دنبال فشار خانوادهاش دست به خودکشی زد.دختر نوجوان می گفت: از کودکی خودم را در لباس پزشک تصور میکردم. وقتی بزرگتر شدم، بیشتر و بیشتر درس خواندم. پدرم معتاد بود و هیچ وقت کار درست و حسابی نداشت. تنها دارایی ما خودروی فرسوده پرایدی بود که زیر پای پدرم بود. مادرم فقط ۴۱ سال سن داشت و صورتش بیشتر از سنش نشان میداد. او تمام وقتش را برای تمیز کردن خانههای مردم میگذاشت، برای همین هیچ وقت ندیدم دل سیر استراحت کند. کرایه خانه و تمامی خرج و مخارج من، خواهر و برادرم برعهده مادرم بود.خودم قول داده بودم آنقدر خوب درس بخوانم تا بتوانم پزشک شوم و زحمات پدرو مادرم را جبران کنم. هر سال که کارنامه میگرفتم شاگرد اول مدرسه بودم و لبخند مادرم بزرگترین هدیه برای من بود.
شیطان در راه مدرسه
سارا حالا ۱۷ساله شده است. یک روز مرد جوانی که در مکانیکی نزدیک مدرسه بود مقابلش سبز میشود. فرهاد ۳۲ ساله بود و آنقدر به سارا اصرار کرد تا توانست پیشنهاد دوستیاش با او را به کرسی بنشاند.
در مسیر رفتوبرگشت مدرسه، فرهاد با دادن وعدههایی که سارا برای تحقق آن لحظهشماری میکرد، خام حرفهای فرهاد شده بود. فرهاد به سارا گفته بود تو فقط درس بخوان، من برایت مطب میخرم و برای اینکه به سارا اطمینان دهد که برای پیشرفت همیشه همراهش است، کتابهای آموزشی گرانقیمتی برای سارا خرید. حتی یکبار هم پول کلانی به حساب مادر سارا واریز کرد. چون سارا شمارهحسابی نداشت، شماره کارت مادرش را به فرهاد داده بود.
خلوتگاه شیطانی
اما همه داستان به اینجا ختم نمیشود، چون فرهاد با این وعدهها دل سارا را اسیر خود کرده بود تا اینکه یک روز او را به خانه خودش برد. زمانی که همسر فرهاد در خانه نبود، فرهاد سارا را به خلوتگاه شیطانیاش برد و نیت شوم خود را اجرایی کرد. سارا وقتی اعتراض کرد، فرهاد با دادن وعده ازدواج بازهم او را بیشتر و بیشتر فریب داد.فرهاد بیشتر اوقات سارا را تا نزدیکی خانهاش میرساند. در یکی از این روزها بود که مادر دلشورهای به جانش افتاد چون سارا دیر کرده بود، سر کوچه رفت و منتظر سارا بود که ناگهان دید سارا از خودروی مرد جوانی پیاده شد که با او رابطه صمیمی داشت و همین کافی بود تا راز پنهان سارا نزد مادرش فاش شود.
خودکشی سارا
پدر سارا وقتی ماجرا را فهمید دخترش را به باد کتک گرفت و دیگر اجازه نداد به مدرسه برود و این یعنی سارا دیگر نمیتوانست به رؤیای پزشک شدنش جامهعمل بپوشاند و آرزوی آن برای همیشه در دلش باقی میماند.
فشارهای پدر سارا باعث شد او دیگر عرصه را برای ادامه زندگی تنگ ببیند و ناگزیر در یک بنبست احساسی تصمیم گرفت دست به خودکشی بزند. خانواده سارا خیلی زود او را به بیمارستان منتقل کردند و خوشبختانه سارا با تلاش تیم پزشکی نجات یافت.
شکایت از شیطان
با توجه به شرایط روحی و روانی سارا، او و خانوادهاش را به مرکز مشاوره معرفی کردند. سارا با کلی اضطراب که در چهرهاش موج میزد تمام ماجرا را به مشاور مطرح کرد و در اولین فرصت سارا به پزشکی قانونی منتقل و مشخص شد با فرهاد رابطه نامتعارف داشته و آسیبهای زیادی دیده است.
بدین ترتیب خانواده سارا از فرهاد شکایت کردند و وقتی فرهاد توسط پلیس غرب استان تهران دستگیر شد، مأموران پی بردند که این مرد شیطانصفت همسر و فرزند دارد و با دادن وعدههای پوشالی و فریب دادن دختران دانشآموز نیت شوم خود را به اجرا میگذارد و سارا تازه فهمید دچار چه اشتباه بزرگی شده است.
بازگشت سارا به زندگی
حالا که سارا پی به اشتباهش برده بود خانوادهاش نمیتوانستند با این موضوع کنار بیایند اما خوشبختانه با صحبتها و میانجیگری رؤسای کلانتری توانستند سارا را به خانهاش بفرستند./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154
زیباییهای گمشده مادری در 17 سالگی / ماجرای واقعی یک زن سمنانی
در حالی که در آغوش مادرش، آرام گرفته بود، من نیز زیر برگهاش آرام نوشتم: تقدیم برای سیر مراحل قانونی!فقط 13 سالم بود از مدرسه برگشتم و دیدم تعدادی کفش جلوی در است. خوشحال شدم و حدس زدم عمه جان است. مدتها بود ندیده بودمش، با سرعت پریدم در آغوشش و حسابی از دیدار مجددش خوشحال شدم.رفتم داخل اتاق تا لباسم را عوض کنم که مادرم آمد و گفت: نرگس این چه رفتاری است!؟گفتم: چه رفتاری!؟
گفت: عمه، به خواستگاریات آمده و آن وقت تو مثل بچهها رفتار میکنی!
گفتم: خواستگاری! من 13 سالمه، مگر میشود!؟ قبول نمیکنم!
مقاومتم فایدهای نداشت!
پدرم که به تازگی زن دومش را گرفته بود، حوصله ما را نداشت و میخواست زودتر برویم دنبال زندگیمان و مادرم هم پی جدایی بود و دغدغههای مهمتری داشت تا من و زندگی و آیندهام.
فشارهای خانوادگی، فرهنگی و انتظارات نابجا از یک دختر نوجوان و البته ناتوانی من در مقاومت بیشتر، مرا نشاند پای سفره عقدی که دوست داشتم دخترکان شاد اطرافش باشم تا عروس لرزان پر از دلهره.از همان روزهای نخست زندگی مشخص بود، علی خواسته یا ناخواسته تلاش میکند مرا طوری تربیت کند که میخواهد و اصلاً شخصیت من وآنچه را هستم نمیپسندد.
هر روز که میگذشت، مطمئنتر میشدم که این ازدواج غلط است و روز به روز غلط تر هم میشود. تا به خودم آمدم، فهمیدم باردارم. بچهای در انتظار بچهای دیگر.
اصلاً مادر بودن را نمیفهمیدم. دلم میخواست هنور بچگی کنم و از نوجوانیام لذت ببرم.
دلم میخواست همه اینها خواب باشد و درحالی که در اتاقم زیر پنجره آبی و پرده صورتی رنگش دراز کشیده و دفتر نقاشیام با یک عالمه مداد اطرافم پخش شده، بیدار شوم و دوباره ادامه نقاشیام را بکشم.
ولی اینها خواب نبود! زندگیام بود، تنها زندگیام...
«آرام» وقتی به دنیا آمد که من 15 ساله بودم.فکر میکنم علی هم فهمیده بود که ازدواجش با من اشتباه بوده.چون اخلاقش خیلی تند شده بود، خانه نمیماند و به هر بهانهای شبها نمیآمد و.... مدام سرکوفت میزد که بچهای و هیچ چیزی نمیفهمی! مدام طلاق پدر و مادرم را میکوبید به سرم و....منم همه چیز را رها کرده بودم، یعنی توان نداشتم ادامه دهم.
17سالهام، ولی خیلی خسته، شکسته و درمانده.
نظر کارشناس / شاهچراغ، رئیس مرکز مشاوره آرامش سمنان
طبق معمول تلاش کردم، زیباییهای زندگیاش را کنار هم بچینم و تصویری بهتر از سالهای زندگیاش تقدیمش کنم! او را امیدوار سازم به روزهای بهتر، تغییر در علی و آینده آرامترش با آرام.
ولی این تابلو برای نرگس، سیاهتر از آن بود که بتوانم چشمانش را دوباره به آن بازگردانم.مدام تکرار میکرد، میخواهم جدا شوم. حالا که علی طلاق توافقی را پذیرفته، میخواهم جدا شوم.همین خانم.
در حالی که در آغوش مادرش، آرام گرفته بود، من نیز زیر برگهاش آرام نوشتم:
تقدیم برای سیر مراحل قانونی!
بیتردید ازدواج یکی از زیباترین پدیدهها و اتفاقات زندگی هر انسانی است. وقتی دو انسان کامل با قلبی سرشار از عشق و عقلی لبریز از فهم تصمیم میگیرند، شریک عمر هم شوند. یکی میشود تکیه گاه و دیگری مرهم. یکی میشود عاشق و آن یکی میشود معشوق.و یکی میشود کوه و آن یکی باران... چه لحظه درخشانی است و چه اتفاق خوشایندی.ولی گاهی این پیوند انسانی بینظیر و مبارک را به دست خودمان نامبارک میکنیم.از سرِ جهل و نادانی یا تن دادن به سنتهای تاریخ گذشته.
مشاوره پیش از ازدواج را جدی بگیرید./رکنا
🔻اخبار حوادث را از کانال زیر دنبال کنید
https://eitaa.com/joinchat/2329477544C54159cf154