نفرين حضرت نوح عليه السلام
همان گونه كه گذشت عليرغم تلاش هاى پيگير و شبانه روزى حضرت
نوح عليه السلام اكثريّت مردم ايمان نياوردند. خداوند خيال نوح را راحت كرد و دستور جديدى به وى داد. توجّه فرماييد:
« «وَأُوحِىَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ يُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِكَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ»؛ به نوح وحى شد كه: جز آنها كه (تا كنون) ايمان آورده اند، ديگر هيچ كس از قوم تو ايمان نخواهد آورد. پس، از كارهايى كه مى كردند؛ غمگين مباش». [۱]
اين آيه در حقيقت پايان مرحله ارشاد و هدايت قوم، و آيه بعد آغاز مرحله ديگرى از مأموريّت حضرت نوح است. توجّه فرماييد:
« «وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِى فِى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُّغْرَقُونَ»؛ و (اكنون) در محضر ما و طبق وحى ما، كشتى بساز. و درباره آنها كه ستم كردند با من سخن مگو (و شفاعت مكن، ) كه (همه) آنها غرق شدنى هستند! ». [۲]
----------
[۱]: سوره هود، آيه ۳۶.
[۲]: سوره هود، آيه ۳۷.
كلمه «اعيننا» (در برابر ديدگان ما) اشاره به اين است كه تمام تلاشها و كوشش هاى تو در اين زمينه در حضور ماست. بنابراين، با فكر راحت به كار خويش ادامه بده. طبيعى است اين احساس كه خداوند حاضر و ناظر است و محافظ و مراقب مى باشد، هم به انسان توان و نيرو مى بخشد و هم احساس مسئوليّت بيشتر.
در ضمن از كلمه «وحينا» استفاده مى شود تمام صنايع ساخت بشر، اوّلين بار به وسيله وحى و با كمك پيامبران الهى ساخته شده است. سپس بشر آن را تكميل كرده و توسعه مى بخشد. لذا كشتى نوح كه مى بايست ظرفيّت ۸۰ نفر انسان و موادّ غذايى لازم براى آنها را داشته باشد، و از هر حيوان يك جفت را در خود جاى دهد همراه با غذاى كافى براى حيوانات مختلف با كمك وحى الهى ساخته شد.
سومين مطلب قابل توجّه در اين آيه شريفه اين كه شفاعت حساب و كتاب دارد. كسانى مشمول شفاعت مى شوند كه حداقّل ارتباط خود را با خداوند حفظ كرده باشند؛ بدين جهت خداوند به پيامبرش يادآور مى شود كه درباره ظالمان و كافران كه دعوتت را نپذيرفتند، شفاعت مكن و آنها بايد همگى نابود شوند.
به هر حال حضرت نوح عليه السلام به امر پروردگار در وسط خشكى و در شهر كوفه يا منطقه ديگرى كه از دريا دور بود شروع به ساخت كشتى كرد. قوم لجوج و عنود نوح با مشاهده اين صحنه بسيار تعجّب كرده و عكس العمل هاى متفاوتى نشان دادند. توجّه فرماييد:
« «وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ»؛ او مشغول ساختن كشتى بود؛ و هر زمان گروهى از اشراف قومش بر او مى گذشتند او را مسخره مى كردند؛ (ولى نوح) گفت اگر ما را مسخره مى كنيد، ما نيز شما را همين گونه مسخره خواهيم كرد! ». [۱]
مى گويند: هر دسته از گروه هاى اشراف، نوعى استهزا كه مايه خنده و تفريح بود براى خود انتخاب كردند. يكى مى گفت: اى نوح! مثل اين كه ادّعاى پيامبرى نگرفت، آخر سر نجّار شدى! ديگرى مى گفت: كشتى مى سازى بسيار خوب، دريايش را هم بساز! آيا هيچ آدم عاقلى ديده اى در وسط خشكى، كشتى بسازد؟! بعضى ديگر شايد مى گفتند: اوه، كشتى به اين بزرگى براى چه مى خواهى؟ لااقل كوچك تر بساز، كه اگر بخواهى به سوى دريا بكشى، براى تو ممكن باشد!
كار آدم هاى نادانِ مغرور، مسخره كردن است و بى شك اين كار نشانه نادانى است. تو چه مى دانى؟ شايد كسى را كه مسخره مى كنى مقامش از تو بالاتر و برتر باشد و در نزد پروردگار اجر و قرب بيشترى داشته باشد.
امّا حضرت نوح عليه السلام به استهزاى آنها توجّهى نكرد و ضمن ادامه كار با جدّيت تمام، آنها را تهديد به مقابله به مثل كرد، كه اگر شما بى جهت ما را مسخره مى كنيد، ما در آينده به حق شما را مسخره خواهيم كرد. و به زودى خواهيد دانست كه عذاب خواركننده به سراغ چه كسى خواهد آمد، و مجازات جاودان از آن چه كسانى خواهد بود.
بالاخره حضرت نوح عليه السلام آن مردمِ مشركِ كافرِ ناسپاس را نفرين كرد و فرمود:
----------
[۱]: سوره هود، آيه ۳۸.
👇👇👇
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
دنبال تغییر دست خطتی ولی نتونستی به کسی اعتماد کنی؟! 🤔
ریسک نکن!!🚫✋
تو این کانال میتونی با آموزش های رایگان و فوق ساده ش خودتو محک بزنی! 😍
با ۱۰۳ هزار فالور در اینستا و کلی هنرجو که فعالیتشو فقط سه روزه به ایتا منتقل کرده ...! 👋
میخواد فقط و فقط به هزار نفر اولی که تو کانالش عضو میشن ۵۵ درصد تخفیف ویژه دوره شو اختصاص بده!!!😱
دیگه لینکشو نمیذارم ❌
یه هدیه بی نظیر واست گذاشته برو تو کانالش پیام پین شده شو ببین !👌🎁
👇😍😳👇
https://eitaa.com/joinchat/2997223626C8b901ce054
هدایت شده از سخنان بزرگان
بر خلاف باور عمومی تغییر دستخط کار سختی نیست منتها مدل آموزش مهمه ..👌🌱
تو کانال زیر میتونی به صورت رایگان با جدیدترین شیوه های آموزش خوشنویسی آشنا بشی که قول میدم جای دیگه گیر نمیاری🤝
https://eitaa.com/joinchat/2997223626C8b901ce054
👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
غیر از این که به هزار نفر اولی که عضو کانالش بشن ۵۵ درصد تخفیف میده😱
یه مینی دوره رایگان گذاشته تو پیام پین شده ش که خودتو محک بزنی🎁
« «رَّبِّ لَاتَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ الْكَافِرِينَ دَيَّاراً* إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً كَفَّاراً»؛ پروردگارا! هيچ كس از كافران را بر روى زمين باقى مگذار! چرا كه اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى كنند و جز نسلى فاجر و كافر به دنيا نمى آورند! ». [۱]
سؤال: آيا نفرين نوح پيامبر عليه السلام از روى عصبانيّت و انتقام بود، يا بر اساس حكمت و در راستاى هدايت و ارشاد مردم صورت گرفت؟
جواب: از آيه دوم استفاده مى شود كه نفرين آن حضرت از روى خشم و غضب و كينه و انتقام نبود، بلكه از سر رحمت و حكمت بود، چرا كه آنها هم خودشان فاسق بودند و هم نسلشان انسان هاى فاسقى مى شدند و خداوند حكيم جمعيّتى را زنده نگه مى دارد كه فايده اى داشته باشند و آنها هيچ فايده اى حتّى براى خودشان هم نداشتند و لذا حضرت نوح آنها را نفرين كرد، و با اين نفرين در حقيقت حكمت خدا را بيان نمود. ضمناً نفرين آن حضرت اختصاص به قومش ندارد، بلكه شامل هر جمعيّت و قومى كه گمراه و فاسد شوند و سعى در گمراه ساختن بندگان خدا داشته باشند مى شود. زيرا در كار خداوند تبعيض نيست، بلكه بر اساس حكمت است.
به هر حال خداوند نفرين پيامبرش را اجابت كرد و فرمان عذاب صادر شد، امّا نه به لشكر زمين و آسمان، بلكه اين مأموريّت به آب كه مايه حيات است داده شد. توجّه فرماييد:
« «فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُّنْهَمِرٍ* وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ»؛ در اين هنگام درهاى آسمان را با آبى فراوان و بى وقفه گشوديم؛ و زمين را شكافتيم و چشمه هاى زيادى بيرون فرستاديم؛ و اين دو آب براى هدفى كه مقدّر شده بود درآميختند! ».
هنگامى كه نشانه هاى عذاب آشكار گشت نوح عليه السلام نگاه كرد ديد از تنور هم چشمه اى ظاهر شده و آب فوران مى كند. نزول باران هاى پى در پى آسمان از يك سو و جوشش تمام چشمهها و آب هاى زيرزمينى از سوى ديگر، درياى عظيم و وحشتناكى را ايجاد كرد كه براى نجات از آن چاره اى جز سوار شدن بر كشتى نبود. لذا خداوند متعال حضرت نوح عليه السلام و مؤمنان به وى را، از هر حيوانى يك جفت را سوار بر كشتى كرد و نجات داد و بقيّه همگى گرفتار طوفان شده، و در آب غرق شدند.
----------
[۱]: سوره نوح، آيه ۲۶ و ۲۷.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🚨فوری 🚨فوری
⭕️زمان واریز سود 2 میلیونی سهام عدالت مشخص شد 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3329032255Cc95d61d57c
https://eitaa.com/joinchat/3329032255Cc95d61d57c
سریع بزن رو لینک بالا 👆
هدایت شده از سخنان بزرگان
⭕️مهم
خبر مهم خاندوزی؛ این گروه منتظر افزایش حقوق باشند 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3329032255Cc95d61d57c
✍آیتالله بهجت:
چه بهشتی میشد دنیا برای ما انسانها، اگر حرفشنو بودیم و به ندای قوه عاقله گوش میکردیم.
.
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص٣٠٨
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
شب قدر بود من و همسر و دخترم تصمیم گرفتیم برای انجام مراسم احیا بریم مصلی .همسرم مارو جلوی در ورودی خانمها پیاده کرد و گفت بعد از مراسم بیایید سر اون کوچه روبرویی.و خودشم رفت قسمت آقایون.بعد از مراسم که ساعت۲ تموم شد من و دخترم اومدیم سر قرار ونیم ساعتی منتظر ایستادیم. یواش یواش همه مردم رفتن و فقط یه ماشین پلیس موند که توی خلوتی اون خیابان دلگرمی من به حضور همونا بود.چندتا مرد جوان هم سر کوچه روبروی ما نشسته بودن که به شدت باعث ترس و دلهره من بودن.یک ساعت دیگه هم گذشت .پلیسها هم رفتن و همسر من نیومد.نمیدونستم چی شده بود که مارو نصف شب غریب و تنها رها کرده بود و نیومده دنبالمون .گریه م گرفته بود و تمام تنم میلرزید .توی این فکرا بودم که دیدم اون چند تا جوون سیگارشونو انداختن زمین و دارن میان سمتم...👇❌😓
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
هدایت شده از سخنان بزرگان
وارد حیاط که شدم دیدم یک گوسفند سفید را برای قربانی فردا آوردند و به نرده بسته ند. شب شد.ناله ی این گوسفند تمام مجتمع رو برداشت .. آمدم پایین ببینم چه خبره چرا این حیوان ناله میکنه .چند نفر دیگر هم بودند ، هرچه آب گذاشتیم ، کاهو ریختیم ، بی توجه ناله میکرد ، بازدید بدنی هم کردیم چیزی نفهمیدیم ، تا صبح ناله کرد ، ناله کرد ، آفتاب نزده صاحبش رفت دنبال قصاب تا اهالی ساختمان کمتر ناراحتی بکشند ، قصاب رسید اول سعی کرد آبی به حیوان بده ،نخورد ،بیشتر ناله کرد ناچار گوسفند را زمین زد..ولی تا آمد کارد را روی گلوی گوسفند بگذاره ناگهان چاقو را روی زمین انداخت .با خشم الله و اکبر گفت و سرش رو به دیوار تکیه داد👇🏻😔❌
https://eitaa.com/joinchat/3078488073C9f200627db
خدا لعنتشون کنه👆🏻😭
✨﷽✨
🔰 پند پدرانه برای دانشآموزان و دانشجویان عزیز
✍ عزیزانم! نشانيافتن و نشانداشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق كريمه الهی است كه مهمترين و سرآمد آنها علم و قدرت است. اين دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروريه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدايی آنها از يكديگر ممكن نيست.
در روايات آمده است كه «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللهِ»؛[۱] يعني به اخلاق خدا، خود را آراسته نماييد و خود را به صفات خداوند بياراييد. در بين صفات خداوند متعال، صفت علم، اشرف صفات و اسم «العالم» اعظم اسمای صفاتيه است. بيشتر اسما و صفات جماليه و جلاليه، به اين اسم و اسم «القادر» و صفت قدرت بر میگردد. بنابراين تزيّن به زينت و زيور علم، از اخلاق ديگر، بالاتر و ارزندهتر است.
هر كجا دانايی باشد، توانايی هست و هر كجا توانایی باشد، دانایی هست. پس در ميان آنچه بشر میخواهد و میجويد و مطالب و خواستههايی كه دارد، خواسته و مطلوبی از علم بالاتر نيست كه هر چه طالب آن، به مطلوب میرسد، باز طلبش بيشتر و آن را بيشتر و بهتر میخواهد.
بايد فرصت علمآموزی را غنيمت شمرد، درس خواند تا آگاهی و معرفت پيدا كرد. درس خواند تا خود و جامعه و اسلام را عزيز و سربلند نمود. درس خواند تا خود و ديگران را از ظلمت جهالت نجات داد.
درس بخوانید تا دانشمند شوید؛ بايد به همه بفهمانید كه شما دانشآموزان و دانشجويان عزیز ما از ديگران در استعداد و نيل به مدارج عاليه كمال و معارج ساميه ابتكار و اختراع كمتر نيستید، بلكه قویتر و رشيدترید.
📚 منبع: کتاب «۱۱۰ پند دلنشین (از توصیهها و اندرزهای مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره»)/محسن اکبری شاهرودی
پینوشتها:
۱. علامه مجلسي؛ بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۱۲۹.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبکه اسرائیلی کان با قطع برنامه های روزانه خود،خبر پرتاب موفقیت آمیز موشکماهواره بر توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را،دستیابی ایران به تکنولوژی موشک های قاره پیما عنوان کرد
شبکه عبری زبان کان:
ایران به تکنولوژی موشکهای قاره پیما با قابلیت حمل کلاهک هستهای دست یافته است
تصویرش واقعا تماشاییه👌🍃🌹
#ماهواره_قائم_۱۰۰
پیرمردی بود که وردی میخواند و باران باریدن میگرفت. در قبال این کار دو سکه میگرفت. پیرمرد شاگردی داشت که به او کمک میکرد.
پسرک در طول سالهایی که شاگردی پیرمرد را کرده بود، ورد باران را یاد گرفته بود. یک روز با خود فکر کرد که دیگر میتواند کسب و کار خود را داشته باشد. پس کنار کلبه پیرمرد بارانساز، دکهای ساخت و بر سردرش نوشت باران سازی با یک سکه.
از قضا خشکسالی آن سال بیشتر از سال قبل بود. چند روزی مشتریان زیادی آمدند و جوان هم از رونق دکه بسیار شادمان بود. آنان را راه انداخت و روستاییان هم دعاگویان و شادمان به سمت مزارع تکیده رفتند و چشم به راه باران شدند.دو روزی گذشت. دکه جوان پرمشتری بود.
بارانساز پیر هم مانند همه آن روزها عصایش را زیر چانه خود نهاده بود و جلوی در کلبه خود، روی چارپایهای نشسته بود و در انتظار مشتری بود. ناگهان روستاییان با نگرانی و فریاد آمدند به سمت دکه بارانساز جوان که به فریادمان برس، زندگیمان رفت.
معلوم شد به ورد جوان باران باریده بود ولی سر ایستادن نداشت و سیلی خانمان سوز به راه افتاده بود. بارانساز جوان نمیدانست چه کار باید بکند. او نمیدانست که بارانساز پیر دو ورد داشت؛ با یکی باران میساخت و با دومی باران را میگفت تا بایستد و جوان این دومی را نیاموخته بود.
پی نوشت : آیا شما ورد دوم را میدانید؟ آیا همه وردهای کسب و کارتان را بلدید؟
•✾📚 @Dastan 📚✾•