eitaa logo
کانال ماه تابان
1.3هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
11 فایل
انتشار رمان بدون اجازه از نویسنده حق الناس هست ایدی ادمین کانال. پیشنهاد و نظرات خود را بفرستید @Fatemeh6249
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم فریبا:الو سلام بهارجان خوبی خانم ؟ -سلام عزیزم شما خوبین؟ همسرتون خوبه ؟ فریبا:ممنون عزیزم زنگ زدم حالتون رو بپرسم -ممنون عزیزم واقعا مدیون شما هستم فریبا:این چه حرفیه خونه ای بیایم ببینمت -آره عزیزم تشریف بیارید قدمتون رو چشم اونروز فریبا و همسرش (مهدی ) اومدن خونمون بعد از چند روز خنده مهمان لبم شد! فریبالبخندی میزند ،لبخند معصومانه اش به دلم مینشیند من هم در جواب خنده اش لبخندی نثار چهره پاکش میکنم با چشمهای درشتم به فریبا خیره میشوم و میگویم: _امروز با خواهر اقا مهدی اعظم خانم اشنا شدم هردو پاسدار بودند روزها از پی هم میگذشت ومن ناراحت از اینکه چرا باید این اتفاق برای من بیوفتد؟ از دانشگاه تازه رسیده بودم خونه گوشی رو از کیف برداشتم و روی میز گذاشتم صدای استرس اور گوشی رو میشنوم ،پیام رو باز میکنم و به صفحه گوشی خیره میشم در جواب پیام براش مینویسم من اصلا بهت فکر نمیکنم و خودمو سرگرم این دوستی نمیکنم... همون روز بابام برام ی خط جدید خرید و گویا قرار بود یه برگ جدید تو زندگیم شروع بشه .....فردا ظهر❤️💙 نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده @Kaniz_hazrat_abas72 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است https://telegram.me/joinchat/BkbbOUFn-297rFX7UmwYQA 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @zoje_beheshti