eitaa logo
کانال ماه تابان
1.3هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
11 فایل
انتشار رمان بدون اجازه از نویسنده حق الناس هست ایدی ادمین کانال. پیشنهاد و نظرات خود را بفرستید @Fatemeh6249
مشاهده در ایتا
دانلود
بدين منظور لشكر عظيمى تشكيل داد و هر كس كه مى توانست را با خود همراه كرد و چند عدد (يك يا هشت يا ده عدد) فيل نيز همراه خود آورد تا به وسيله آنها ساكنان مكّه و حجاز كه فيل نديده بودند را به وحشت بيندازند و به اصطلاح امروزى‌ها جنگ روانى ايجاد كند. آنها به سمت مكّه حركت كردند تا به نزديكى مكّه رسيدند. در نزديكى مكّه گله شترى را مشاهده كردند كه بالغ بر ۲۰۰ شتر بود آنها را براى تغذيه لشگريان مصادره كردند. سپس ابرهه شخصى را به شهر مكّه فرستاد تا بزرگ شهر و رئيس مردم مكّه را با خود بياورد. او به همراه عبدالمطلّب [۱] بازگشت. عبدالمطلّب مردى درشت اندام، نورانى، باابهت، شجاع و سخنور بود. هنگامى كه ابرهه او را ديد تحت تأثير جذبه و ابهت وى قرار گرفت و از تخت فرود آمد و بر زمين نشست و عبدالمطلّب را در كنار خود نشاند و خطاب به وى گفت: آيا تو بزرگ مكّه اى؟ فرمود: چنين مى گويند. گفت: قصد ما ويران كردن كعبه است امّا كارى با مردم مكّه نداريم و نمى خواهيم خون آنها را بريزيم. به مردم بگو از شهر خارج شوند تا آسيبى نبينند. سپس اضافه كرد: آيا حاجت و درخواستى ندارى؟ فرمود: لشكريانت شتران مرا مصادره كرده اند، دستور بده آنها را به من بازگردانند. ابرهه از اين درخواست متعجّب شد و گفت: در ابتداى ملاقات تو را انسان بزرگوار و باشخصيّتى يافتم، امّا با اين درخواست در نظر من كوچك شدى. زيرا تصوّر كردم از من خواهى خواست كه از تخريب كعبه خوددارى كنم! عبدالمطلّب در پاسخ سخنان ابرهه سخنى گفت كه او را تكان داد. فرمود: « أَنَا رَبُّ الابِلِ وَلِهَذَا البَيْتِ رَبٌّ يَمْنَعُهُ ؛ من صاحب شترانم، و كعبه صاحبى دارد كه آن را حفظ مى كند». [۱] سپس شترانش را تحويل گرفت و به مكّه بازگشت و به مردم گفت: ما توان مقابله با لشكريان انبوه ابرهه را نداريم؛ آنها انسان هايى خشن و درصدد انتقام هستند. همه به كوه هاى اطراف پناه ببريد. سپس خود به كنار كعبه رفت و دست به دعا برداشت. آرى در مشكلات بايد دعا كرد، كه دعا كليد حلّ مشكلات است. مخصوصاً در زمان‌ها و مكان هايى كه مظان اجابت دعاست مانند ماه مبارك رمضان، و در جوار خانه خدا، و در شب هاى قدر و مانند آن، بايد براى مشكلات فردى و اجتماعى و داخلى و خارجى جهان اسلام از قدرت لايزال الهى استمداد جست. عبدالمطلب نيز به همين منظور در كنار خانه خدا دست به دعا برداشت و اشعار معروفش را خواند: «لا هُمَّ إِنَّ الْمَرْءَ يَمْنَعُ رَحْلَهُ فَامْنَعْ رِحالَكَ لا يَغْلِبَنَّ صَلِيبُهُمْ وَ مِحالُهُمْ أَبَداً مِحَالَك! جَرُّوا جَمِيْعَ بِلادِهِمْ وَ الْفِيْلَ كَىْ يَسْبُوا عِيالَكَ لا هُمَّ إِنَّ الْمَرْءَ يَمْنَعُ رَحْلَهُ فَامْنَعْ عِيْالَكَ وَانْصُرْ عَلى آلِ الصَّلِيبِ وَعابِدِيهِ الْيَوْمَ آلَكَ» [۲] «خداوندا! هر كس از خانه خود دفاع مى كند، تو (هم) خانه ات را حفظ كن! هرگز نيايد روزى كه صليب آنها و قدرتشان بر نيروهاى تو غلبه كنند. آنها تمام نيروهاى بلاد خويش و فيل را با خود آورده اند تا ساكنان حرم تو را اسير كنند. خداوندا! هر كس از خانه خود دفاع مى كند، تو (هم) خانه ات را حفظ كن. و امروز ساكنان اين حرم را بر آل صليب و عبادت كنندگانش يارى فرما». سپس عبدالمطلّب يكى از پسرانش را فرا خواند و به او فرمود: «ما به همراه مردم در شكاف كوه‌ها پنهان مى شويم. تو بر فراز كوه ابوقبيس برو و از اقدامات لشگريان ابرهه به ما گزارش بده» او طبق فرمان پدر به محلّ مأموريت رفت تا گزارش دهد. به ناگاه ابر سياهى را مشاهده كرد كه از سمت درياى احمر به سوى مكّه در حركت بود. اين مطلب را به پدر گزارش داد. عبدالمطلّب از شنيدن اين خبر خوشحال شد و تبسّمى كرد و گفت: «نشانه هاى امداد الهى و پيروزى نمايان شد». آرى آن سياهى، ابر سياه نبود بلكه انبوهى از پرندگان بودند كه از سوى پروردگار براى نابودى سپاه ابرهه مأموريّت داشتند. ---------- [۱]: عبدالمطلّب ابن هاشم ابن عبد مناف بزرگ خاندان قريش در زمان جاهليّت و از بزرگان عرب بود. وى مردى عظيم الشأن و رفيع المنزله و داراى صفات حميده و مشهور به اعمال پسنديده بود. او جدّ پدرى حضرت رسول صلى الله عليه و آله و على بن ابيطالب عليه السلام بود. در روضة الصفا آمده كه به هنگام تولد موهايى سفيد بر سر داشت بدين جهت او را شيبه خواندند. پسرانش حارث، ابوطالب، زبير، حمزه، ابولهب، غيداق، مقوم، ضرار، عباس، قشم، عبدالكعبة، حجل، عبداللَّه، ودخترانش صفيه، عاتكه، بيضاء، بره، ميمه و اروى نام داشتند (لغتنامه دهخدا، ج ۳۲، ص ۸۲). [۱]: تفسير البرهان، ج ۵، ص ۷۶۰. [۲]: تفسير نمونه، ج ۲۷، ص ۳۳۳. •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍ چه اهمیتی دارد که بدنمان کجا خاک شود 🔹عارفی را گفتند: بدن ما به چه مانَد؟ 🔸گفت: باید بدن ما شبیه به یک بیل باشد که تا ۴۰سالگی دنیای خود و فرزندان خود می‌سازد و بعد از آن، دنیای خود در سرای دیگر را (با کار نیک) می‌سازد. 🔹گفتند: آیا از مرگ نمی‌هراسی؟ 🔸گفت: اگر بنای خود را در سرای دیگر ساخته باشم، دیگر بیل (بدنم) مرا چه کاری آید؟! چون هیچ‌کس بعد از ساختن خانه‌اش بیل را داخل ‌اتاق نمی‌گذارد و نیازی به بیل ندارد. 🔹اگر خانۀ خود در سرای دیگر با بیل وجودم در دنیا ساخته باشم از این‌که این بیل (تن) را کجا بیندازند (خاک سپارند) مرا ملالی نیست. •✾📚 @Dastan 📚✾•
۳. اهميّت كعبه در سخنان دشمنان گلادستون سياستمدار كهنه كار انگليسى خطاب به نمايندگان مجلس عوام انگليس گفت: تا سه چيز در ميان مسلمانان است ما در خطريم: ۱. مادام القرآن يقرأ؛ تا زمانى كه قرآن قرائت و تلاوت و حفظ و تفسير مى شود. ۲. و مادام الكعبة تطاف، و تا زمانى كه مسلمانان به حج رفته، و مناسك حج را بجا آورده، و بر گرد خانه كعبه چرخيده و با فلسفه و اسرار حج آشنا مى شوند. ۳. و مادام محمّد صلى الله عليه و آله يذكر اسمه على المآذن، و تا زمانى كه صبح و شام نام محمّد بر فراز مأذنه‌ها برده مى شود، و مردم فوج فوج براى اقامه نماز به سوى مسجدها هجوم مى برند، و متحد و يك پارچه به سمت قبله واحد نماز مى خوانند. او پس از بيان مشكل، به راه درمان نيز اشاره مى كند. توجّه فرماييد: « عليكم بالقرآن فاحرقوه وعليكم بالكعبة فانهدموه ؛ وبايد قرآن را آتش زد و كعبه را ويران ساخت و نام محمّد را از ذهن‌ها پاك كرد». [۲] منظور از آتش زدن قرآن، به فراموشى سپردن معارف و مضامين بلند آن و قناعت كردن به قرائت و روخوانى و ترتيل و مانند آن است. و منظور از خراب كردن كعبه، سوق دادن اعمال حج به سوى يك سفر سياحتى و تجارتى است، تا فلسفه و اسرار حج محقق نشود. و منظور از به فراموشى سپردن نام پيامبر، جايگزين كردن نام هاى ديگر به جاى نام آن حضرت است كه كم و بيش بعضى از مسلمانان ناخواسته مجرى دستور اين سياستمدار كهنه كار انگلستان شده و نام هاى ديگر را بر نام پيامبر ترجيح مى دهند. «هر چند هنوز هم نام محمّد براى پسرها، و فاطمه براى دختران، بالاترين آمار را به خود اختصاص داده است. ---------- [۲]: تفسير نمونه، ج ۴، ص ۵۵۰، ذيل آيه ۵۷ سوره مائده؛ مجلّه رسالة التقريب، شماره ۱، اسفند ۱۳۷۱. •✾📚 @Dastan 📚✾•
امتحانات الهى امتحانات الهى از بندگان براى كشف مجهولات نيست؛ بنابراين، اگر كسى تصوّر كند كه خداوند از باطن افراد آگاه نيست و به قصد اطّلاع و آگاهى از باطن انسان‌ها آنها را آزمايش مى كند اين تفكّر اشتباه است و خداوند عالم بر همه چيز است. در نماز غفيله مى خوانيم: هر برگى از هر درختى در هر نقطه اى از نقاط دنيا بيفتد خداوند از آن آگاه است. «وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» [۱] علاوه بر اين، در زير اين زمين‌ها در صحراها و بيابان‌ها دانه هاى فراوانى است كه در شرايط مناسب آب و هوايى گياهان و درختان مختلفى از آن مى رويد، خداوند متعال نسبت به آن نيز آگاه است «وَلَا حَبَّةٍ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» [۲] خداوندى كه چنين علم وسيع و گسترده اى دارد چيزى از او پنهان نيست، كه با آزمايش و امتحان به آن پى ببرد. پس هدف از آزمايشات و امتحانات الهى چيست؟ امتحانات پروردگار براى پرورش انسان هاست. معروف است كه فولاد را زير فشار آتش با دماى بالا قرار مى دهند تا آبديده شود و تكامل پيدا كند. انسان‌ها نيز در كوره هاى آزمايشات الهى آبديده مى شوند و تكامل پيدا مى كنند. حضرت على عليه السلام در كلام معروفش مى فرمايد: «درخت بيابانى چوبش محكم تر و شعله اش فروزان تر است (ان الشجرة البريه اصلب عوداً وابطاء خموداً) ولى درختانى كه در لب جوى آب پرورش يافته اند و هيچ زحمتى متحمّل نمى شوند و احساس تشنگى نمى كنند، چوب هاى سستى دارند و هيزم آن آتش قابل ملاحظه اى ندارد. آرى، امتحانات الهى انسان را همچون فولاد آبديده، و همانند درختان بيابان مقاوم، صبور و پرمنفعت مى كند. ولى همان طور كه قبلًا اشاره شد امتحانات پروردگار سه تفاوت عمده با ساير امتحانات دارد: اوّلًا: از نظر زمانى بسيار گسترده است؛ از لحظه بلوغ تا دم مرگ. ثانياً: مادّه امتحانى خاصّى ندارد و ممكن است خداوند انسان را به هر چيزى امتحان كند. ثالثاً: هيچ استثنايى ندارد، پيامبران و اولياء اللَّه نيز امتحان مى شوند و امتحانات آنها به مراتب سخت تر است. ---------- [۱]: سوره انعام، آيه ۵۹. [۲]: سوره انعام، آيه ۵۹. •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 🌼خوشبخت واقعى 📿 بخشى از خطبه زهرا (س) ✍حضـرت زهـرا(س) در آن سخنزانـى معروفـش در مسجـد فـرمـود:خـداونـد ایمـان را بـراى تطهیـر شمـا از شـرك قـرار داد، و نماز را براى پاك شدن شما از تكبر، و زكـات را بـراى پـاك كـردن جـان و افزونـى رزقتان، و روزه را براى تثبیت اخلاص، و حج را براى قوت بخشیدن دین ، و عدل را براى پیراستن دلها، و اطاعت ما را براى نظم یافتن ملت، و امـامت مـا را بـراى در امـان مـانـدن از تفرقه، و جهاد را براى عزت اسلام، و صبر را براى كمك در استحقاق مزد، و امـر به معروف را بـراى مصلحت و منـافع همگـانـى ، و نیكـى كـردن به پـدر و مـادر را سپـر نگهدارى از خشـم ، و صله ارحام را وسیله ازدیاد نفرات، و قصاص را وسیله حفظ خون ها، و وفـاى به نذر را بـراى در معرض مغفـرت قـرار گـرفتـن ، و به انـدازه دادن تـرازو و پیمـانه را بـراى تغییـر خـوى كـم فـروشـى، و نهى از شـرابخـوارى را بـراى پـاكیزگـى از پلیـدى ، و دورى از تهمت را بـراى محفـوظ مـاندن از لعنت، و تـرك سـرقت را بـراى الزام به پـاكـدامنى ، و شـرك را حـرام كـرد بـراى اخلاص به پـروردگـارى او ، 💯بنابـرایـن ، از خـدا آن گـونه كه شایسته است بتـرسید و نمیرید، مگر آن كه مسلمان باشید، 👌و خـدارا در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنید، زیرا كه ✨ "از بندگانـش ، فقط آگاهان، از خـدا مـى ترسند."✨ 📖سـوره فاطر آیه28 📚احتجاج طبرسى ، صفحه99 •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی امشب صدای همه ی دردمندان آرزوی همه آرزومندان نیاز همه نیازمندان روی بال فرشته ها به عرش خدا برسہ و در این شب های پر نور همه بہ آرزوهاشون برسن... ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷از راه دور 🌸🍃سبد گلی با نام مـهر 🌷میفرستم که عطر و 🌸🍃بوی شـادی 🌷را براتون به ارمغان بیاورد 🌸🍃تـقدیم به همه شما خـوبان صبح آدینه تون گلبارون🌸🍃🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡سلام 🍁جمعه پاییزیتون ☕️پر از خیر و برکت ... 🧡در پناه پروردگار 🍁آدینه تون بخیر و نیکی 🧡حال دلتون خوب 🍁وجودتون سلامت 🧡زندگیتون غرق در خوشبختی 🍁روزتون پر از انرژی مثبت☕️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣نیایش صبحگاهی پروردگارا امروز از شكر تو سرمستم و شايسته است كه از تو آرزوهاي بزرگم را بخواهم و به كوچكها بسنده نكنم چرا كه تو بي حد و حصري خداي خوبم داده و نداده ات را شاكرم چرا كه كه ايمان دارم كه در نداده ات هم خيري بزرگ نهفته است.🍃🍃 صبح بخیر زندگی 🌻 ..
داستان ابرهه مقارن تولّد پيامبر صلى الله عليه و آله داستان اصحاب الفيل رخ داد. گويا خداوند مى خواهد هشدار دهد كه در آينده نزديك شخصى از سرزمين مكّه ظهور خواهد كرد و اين خانه مقدّس را احيا نموده، و جهان را مملوّ از ايمان و محبّت و دوستى مى كند. داستان اصحاب الفيل به طور فشرده در سوره هاى فيل و قريش آمده، كه خلاصه اين ماجراى عبرت آموز به شرح زير است: همان گونه كه در داستان اصحاب الاخدود اشاره شد ذونواس پادشاه ستمگر يمن كه يهودى شده بود مردم را اجبار به پذيرش آيين يهود مى كرد و به همين منظور به نجران آمد و گودال هايى از آتش آماده ساخت، و هر كس در برابرش مقاومت مى كرد را روانه آتش مى كرد. يك نفر از مسيحيان به روم نزد قيصر رفت و ماجرا را گزارش داد و قيصر به نجاشى پادشاه حبشه دستور سركوبى ذونواس را صادر كرد. نجاشى لشكرى به فرماندهى اريات به نجران اعزام كرد كه ابرهه يكى از فرماندهان رده پايين آن لشكر بود. لشكريان نجاشى بر ذونواس حمله كرده و او را كشته و لشكريانش را شكست داده و بر نجران حاكم شدند و آيين مسيحيّت جايگزين آيين يهوديت شد. ابرهه كه فردى جسور بود و داهيه سلطنت داشت با كمك عدّه اى از لشكريان، اريات را كشت و اعلان حكومت كرد. خبر به نجاشى رسيد. بسيار ناراحت شد و تصميم گرفت لشكرى براى سركوبى ابرهه به نجران بفرستد. ابرهه موهاى خود را تراشيد و آن را به همراه مقدارى از خاك نجران براى نجاشى فرستاد. يعنى من سرسپرده و همچون خاك تسليم تو هستم. نجاشى وقتى ديد ابرهه تسليم اوست او را رها كرد و وى سلطان يمن شد. ابرهه به منظور اين كه خدمت چشم گيرى به آيين مسيحيت كند كليساى بزرگ و مهمّى ساخت و مبلّغين فراوانى به اطراف فرستاد تا مردم را به آيين مسيحيت دعوت كنند و كليساى مذكور را ترويج نمايند. وى كم كم به اين فكر افتاد كه كعبه را تعطيل نموده و همه مردم را به سمت كليساى خود جذب نمايد. عرب هاى حجاز از اين تصميم ابرهه بسيار ناراحت شدند؛ زيرا آبرو و شرف خود را در گروى كعبه مى ديدند، به همين جهت، توسّط عدّه اى كليساى مورد نظر را آتش زدند تا ابرهه از تصميم خود منصرف گردد. امّا پادشاه يمن بسيار عصبانى شد و بر تصميمش استوارتر شد. او با اين كار سه هدف را دنبال مى كرد: ۱. انتقام ۲. انتقال مركزيّت سياست جزيرة العرب از مكّه به يمن ۳. جلب و جذب درآمدهاى سرشار اقتصادى ناشى از سفر زوّار خانه خدا به مكّه مكرّمه. 👇👇👇
امتحانات الهى امتحانات الهى از بندگان براى كشف مجهولات نيست؛ بنابراين، اگر كسى تصوّر كند كه خداوند از باطن افراد آگاه نيست و به قصد اطّلاع و آگاهى از باطن انسان‌ها آنها را آزمايش مى كند اين تفكّر اشتباه است و خداوند عالم بر همه چيز است. در نماز غفيله مى خوانيم: هر برگى از هر درختى در هر نقطه اى از نقاط دنيا بيفتد خداوند از آن آگاه است. «وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» [۱] علاوه بر اين، در زير اين زمين‌ها در صحراها و بيابان‌ها دانه هاى فراوانى است كه در شرايط مناسب آب و هوايى گياهان و درختان مختلفى از آن مى رويد، خداوند متعال نسبت به آن نيز آگاه است «وَلَا حَبَّةٍ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» [۲] خداوندى كه چنين علم وسيع و گسترده اى دارد چيزى از او پنهان نيست، كه با آزمايش و امتحان به آن پى ببرد. پس هدف از آزمايشات و امتحانات الهى چيست؟ امتحانات پروردگار براى پرورش انسان هاست. معروف است كه فولاد را زير فشار آتش با دماى بالا قرار مى دهند تا آبديده شود و تكامل پيدا كند. انسان‌ها نيز در كوره هاى آزمايشات الهى آبديده مى شوند و تكامل پيدا مى كنند. حضرت على عليه السلام در كلام معروفش مى فرمايد: «درخت بيابانى چوبش محكم تر و شعله اش فروزان تر است (ان الشجرة البريه اصلب عوداً وابطاء خموداً) ولى درختانى كه در لب جوى آب پرورش يافته اند و هيچ زحمتى متحمّل نمى شوند و احساس تشنگى نمى كنند، چوب هاى سستى دارند و هيزم آن آتش قابل ملاحظه اى ندارد. آرى، امتحانات الهى انسان را همچون فولاد آبديده، و همانند درختان بيابان مقاوم، صبور و پرمنفعت مى كند. ولى همان طور كه قبلًا اشاره شد امتحانات پروردگار سه تفاوت عمده با ساير امتحانات دارد: اوّلًا: از نظر زمانى بسيار گسترده است؛ از لحظه بلوغ تا دم مرگ. ثانياً: مادّه امتحانى خاصّى ندارد و ممكن است خداوند انسان را به هر چيزى امتحان كند. ثالثاً: هيچ استثنايى ندارد، پيامبران و اولياء اللَّه نيز امتحان مى شوند و امتحانات آنها به مراتب سخت تر است. ---------- [۱]: سوره انعام، آيه ۵۹. [۲]: سوره انعام، آيه ۵۹. •✾📚 @Dastan 📚✾•
له✨﷽✨ 📙داســتــان مـعـنــوی ✍طلبه ای در یک از شهرها زندگی می‌کرد از نظر مادی در فشار بود و از نظر ازدواج نیز مشکلاتی داشت. 🌙یک شب متوسل به امام زمان (علیه‌السلام) شد چند شبی بعد از این توسل امام زمان (علیه‌السلام) را در خواب دید ❤️حضرت فرمودند: فلانی می‌دانی چرا دعایت مستجاب نمی‌شود؟ گفت: چرا؟ فرمودند: طول امل و آرزو داری 🕋گاهی انسان به در خانه خدا می‌رود دعا می‌کند اما با نقشه می‌رود دل به این طرف و آن طرف حرکت می‌کند 🤲گاهی به خدا یاد می‌دهد و می‌گوید: خدایا در دل فلانی بینداز بیاید مشکل مرا حل بکند ❤️فرمودند: شما به خدا یاد ندهید خدا خودش بلد است انسان به ائمه معصومین (علیه السلام) هم نباید یاد بدهد باید بگوید خدایا من این خواست را دارم و به هیچ کس هم نمی‌گویم طول امل نباید داشته باشیم۵ 🔹طلبه گفت: یابن رسول الله من همین طور هستم که می‌فرمائید بهتر از این نمی‌توانم باشم چه کنم؟ می‌خواهم خوب باشم اما تا می‌آیم دعا کنم فلانی و فلانی در ذهنم می‌آیند و این گونه دعا می‌کنم ❤️حضرت فرمودند: حالا که طول امل و موانع اجابت داری نایب بگیر تا حضرت فرمودند نایب بگیر. 🔹طلبه می‌گوید: آقا جان شما نائب می‌شوید؟ ❤️حضرت فرمودند: بله قبول می‌کنم می‌گوید دیدم حضرت نایب شدند و لب های حضرت دارد حرکت می‌کند از خواب بیدار شدم گفتم: اگر حاجتم هم برآورده نشود مهم نیست در عالم رؤیا حجت خدا را یکبار زیارت کردم 📿بلند شدم وضو بگیرم تا نماز شب و نماز شوق به جا بیاورم دیدم در مدرسه را می‌زنند. ❓گفتم: این وقت شب کیست که در مدرسه را می‌زند؟ رفتم در مدرسه را باز کردم دیدم دایی خودم است گفتم: دایی جان چه شده این وقت شب؟ گفت: با تو کاری دارم امشب هر کاری کردم دیدم خوابم نمی‌برد فکر و خیالات مرا برداشته بود یک مرتبه این خیال همه وجودم را فرا گرفت من که پسر ندارم همه اموالم از بین می‌رود یک دختر هم که بیشتر ندارم فکر کردم اگر دخترم را به تو بدهم همه اموالم هم در اختیار توست. 📚مأخذ، کتاب بهترین شاگرد شیخ •✾📚 @Dastan 📚✾•