✨﷽✨
🔰 پند پدرانه برای دانشآموزان و دانشجویان عزیز
✍ عزیزانم! نشانيافتن و نشانداشتن از خدا، همان دارا بودن اخلاق كريمه الهی است كه مهمترين و سرآمد آنها علم و قدرت است. اين دو صفت با هم ملازمت و مصاحبت ضروريه وتنگاتنگ دارند و افتراق و جدايی آنها از يكديگر ممكن نيست.
در روايات آمده است كه «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللهِ»؛[۱] يعني به اخلاق خدا، خود را آراسته نماييد و خود را به صفات خداوند بياراييد. در بين صفات خداوند متعال، صفت علم، اشرف صفات و اسم «العالم» اعظم اسمای صفاتيه است. بيشتر اسما و صفات جماليه و جلاليه، به اين اسم و اسم «القادر» و صفت قدرت بر میگردد. بنابراين تزيّن به زينت و زيور علم، از اخلاق ديگر، بالاتر و ارزندهتر است.
هر كجا دانايی باشد، توانايی هست و هر كجا توانایی باشد، دانایی هست. پس در ميان آنچه بشر میخواهد و میجويد و مطالب و خواستههايی كه دارد، خواسته و مطلوبی از علم بالاتر نيست كه هر چه طالب آن، به مطلوب میرسد، باز طلبش بيشتر و آن را بيشتر و بهتر میخواهد.
بايد فرصت علمآموزی را غنيمت شمرد، درس خواند تا آگاهی و معرفت پيدا كرد. درس خواند تا خود و جامعه و اسلام را عزيز و سربلند نمود. درس خواند تا خود و ديگران را از ظلمت جهالت نجات داد.
درس بخوانید تا دانشمند شوید؛ بايد به همه بفهمانید كه شما دانشآموزان و دانشجويان عزیز ما از ديگران در استعداد و نيل به مدارج عاليه كمال و معارج ساميه ابتكار و اختراع كمتر نيستید، بلكه قویتر و رشيدترید.
📚 منبع: کتاب «۱۱۰ پند دلنشین (از توصیهها و اندرزهای مرجع عالیقدر آیت الله العظمی صافی گلپایگانی قدس سره»)/محسن اکبری شاهرودی
پینوشتها:
۱. علامه مجلسي؛ بحار الأنوار، ج ۶۱، ص ۱۲۹.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبکه اسرائیلی کان با قطع برنامه های روزانه خود،خبر پرتاب موفقیت آمیز موشکماهواره بر توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را،دستیابی ایران به تکنولوژی موشک های قاره پیما عنوان کرد
شبکه عبری زبان کان:
ایران به تکنولوژی موشکهای قاره پیما با قابلیت حمل کلاهک هستهای دست یافته است
تصویرش واقعا تماشاییه👌🍃🌹
#ماهواره_قائم_۱۰۰
پیرمردی بود که وردی میخواند و باران باریدن میگرفت. در قبال این کار دو سکه میگرفت. پیرمرد شاگردی داشت که به او کمک میکرد.
پسرک در طول سالهایی که شاگردی پیرمرد را کرده بود، ورد باران را یاد گرفته بود. یک روز با خود فکر کرد که دیگر میتواند کسب و کار خود را داشته باشد. پس کنار کلبه پیرمرد بارانساز، دکهای ساخت و بر سردرش نوشت باران سازی با یک سکه.
از قضا خشکسالی آن سال بیشتر از سال قبل بود. چند روزی مشتریان زیادی آمدند و جوان هم از رونق دکه بسیار شادمان بود. آنان را راه انداخت و روستاییان هم دعاگویان و شادمان به سمت مزارع تکیده رفتند و چشم به راه باران شدند.دو روزی گذشت. دکه جوان پرمشتری بود.
بارانساز پیر هم مانند همه آن روزها عصایش را زیر چانه خود نهاده بود و جلوی در کلبه خود، روی چارپایهای نشسته بود و در انتظار مشتری بود. ناگهان روستاییان با نگرانی و فریاد آمدند به سمت دکه بارانساز جوان که به فریادمان برس، زندگیمان رفت.
معلوم شد به ورد جوان باران باریده بود ولی سر ایستادن نداشت و سیلی خانمان سوز به راه افتاده بود. بارانساز جوان نمیدانست چه کار باید بکند. او نمیدانست که بارانساز پیر دو ورد داشت؛ با یکی باران میساخت و با دومی باران را میگفت تا بایستد و جوان این دومی را نیاموخته بود.
پی نوشت : آیا شما ورد دوم را میدانید؟ آیا همه وردهای کسب و کارتان را بلدید؟
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹#داستان_آموزنده
زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام) آمد و گفت: "اى پیامبر خدا! پروردگار تو ظالم است یا عادل؟"
داوود فرمود: "خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود: مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟"
.
زن گفت: "من پیرزنی هستم که سه دختر دارم، با دستم ریسندگى مى کنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مىبردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم. ناگهان پرندهاى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم."
.
هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه حضرت داوود را زدند. حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد. ناگهان ده نفر تاجر به حضور حضرت داوود آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: "این پول ها را به مستحقش بدهید." حضرت داوود از آن ها پرسید: "علت این که شما دست جمعى این مبلغ را به این جا آورده اید چیست؟"
گفتند: "ما سوار کشتى بودیم که طوفانى برخاست؛ کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم.
ناگهان پرنده اى را دیدیم که پارچه سرخ بسته ای سوى ما انداخت. آن را گشودیم و در آن شال بافته ای دیدیم. به وسیله آن، محل آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم.
ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم، و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آوردهایم تا هر که را بخواهى صدقه بدهى.
.
حضرت داوود رو به سمت زن کرد و فرمود: پروردگار تو در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد، و فرمود: این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
داستان پيامبر اكرم و مرد يهودى
شخصى (يهودى) آمد خدمت رسول اكرم (ص) و مدعى شد كه من از شما طلبكار هستم و الان در همين كوچه هم بايستى طلب مرا بدهيد
.
پيامبر فرمودند: اولا كه شما از من طلبكار نيستيد، ثانيا اجازه بدهيد كه من بروم منزل و پول براى شما بياورم. پول همراه من در حال حاضر نيست.
مرد يهودى گفت: يك قدم نمى گذارم از اينجا برداريد. هر چه پيامبر (ص) با او نرمش نشان دادند، او بيشتر خشونت نشان مى داد تا آنجا كه عبا و رداى پيامبر را گرفت و دور گردن پيچيد و كشيد، كه اثر قرمزى آن، در گردن مبارك پيامبر بجاى ماند و حضرت مى خواستند به مسجد بروند. مسلمين ديدند يك يهودى جلو رسول الله (ص) را گرفته است. مسلمين خواستند او را كنار بزنند و احيانا او را كتك بزنند. حضرت فرمود: نه من خودم مى دانم با رفيقم چه بكنم. شما كارى نداشته باشيد آنقدر نرمش نشان دادند كه مرد يهودى اسلام آورده و در همان جا شهادتين را به زبان جارى كرد. و گفت: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد انك رسول الله. شما با چنين قدرتى كه داريد، اين همه تحمل مى كنيد. و اين تحمل يك انسان عادى نيست. و شما مسلما از جانب خداوند مبعوث شده ايد.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
پيروى از منطق
حديثى از رسول اكرم (ص) ماءثور است كه ضمنا مشتمل بر داستانى است و عملا در آن داستان فرق بين پيروى از منطق و پيروى از احساسات
ديده مى شود.
مردى از اعراب به خدمت رسول اكرم (ص) آمد و از او نصيحتى خواست، رسول اكرم (ص) در جواب او يك جمله كوتاه فرمود و آن اين كه: (لا تغضب) يعنى: خشم نگير.
آن مرد هم به همين مقدار قناعت كرد و به قبله خود برگشت. تصادفا وقتى رسيد كه حادثه اى بين قبيله او و يك قبيله ديگر رخ داده بود. هر دو طرف صف آرايى كرده و آماده حمله به يكديگر بودند آن مرد از روى خوى و عادت قديم و تعصب قومى شد و براى حمايت از قوم خود سلاح بست و در صف قوم خود ايستاد. در همين حال گفتار پيامبر اكرم (ص) به يادش آمد كه نبايد خشم و غضب را در خود راه بدهد. خشم خود را فرو خورد، به انديشه فرو رفت، تكانى خورد، منطقش بيدار شد، با خود فكر كرد چرا بى جهت بايد دو دسته از افراد بشر به روى يكديگر شمشير بكشند.
خود را به صف دشمن نزديك كرد، حاضر شد آنچه آنها به عنوان ديه و غرامت مى خواهند از مال خود بدهد، آنها نيز كه چنين فتوت و مردانگى از او ديدند از ادعاى خود چشم پوشيدند. غائله ختم شد، و آتشى كه از غليان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💠کاش الان نمیرم💠
🙏 یکی از آرزوهایی که در نهاد اکثر ما هست اینه که ای کاش میشد که نمیریم!
ولی تا حالا به این فکر کردیم که چرا این آرزو در ما هست؟
👈 یک علت آن در این روایت روشن شده است:
🔳 امام حسن ع دوستی داشتند كه اهل شوخی و مزاح بود. روزی به محضر آن حضرت مشرّف شد.
حضرت فرمودند: حالت چطور است؟
💢 عرض كرد: يابن رسول الله! روزگار خود را میگذرانم به خلاف آنچه خودم میخواهم و آنچه خدا میخواهد و آنچه شيطان میخواهد!
حضرت امام حسن ع خنديدند و فرمودند: چگونه است؟
عرض كرد: به جهت آن كه خداوند دوست دارد كه اطاعتش بنمايم و ابداً معصيت نکنم و من اينطور نيستم.
و شيطان دوست دارد كه معصيت کنم و ابداً اطاعت خدا نكنم و من اينطور نيستم.
و من خودم دوست دارم كه هرگز نميرم و اينطور نيستم.
◀️ در اين حال مردی برخاست و عرض كرد:
يابن رسول الله! مَا بَالُنَا نَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ لَا نُحِبُّهُ؟
⁉️چرا مرگ برای ما ناخوشايند است و ما آن را دوست نداريم؟
◀️حضرت امام حسن عليه السّلام فرمودند:
لاِنَّكُمْ أَخْرَبْتُمْ ءَاخِرَتَكُمْ وَ عَمَّرْتُمْ دُنْيَاكُمْ، وَ أَنْتُمْ تَكْرَهُونَ النَّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرَانِ إلَی الْخَرَابِ.
💢به علّت آنكه شما آخرت خود را خراب و دنيای خود را آباد كرديد، بنابراين دوست ندارید كه از عمران و آبادی به خرابی منتقل شويد.
📕معانی الاخبار ص 389 روایت 29
📚 @HadithNegar
♥️ #امام_باقر عليه السلام فرمودند:
🍀 لَم يَخُنْكَ الأمينُ، و لكنِ ائْتَمَنتَ الخائنَ
🍃 انسان امين به تو خيانت نكرده بلكه تو به خائن امانت سپرده اى
📖 ميزان الحكمه، ج1، ص477
📚 @HadithNegar
♥️ #امام_حسن مجتبی علیهالسلام فرمودند:
🍃 قلب زنگار می گیرد و با صلوات این زنگار کنار می رود و دل صیقلی می شود ..
📖 وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۲۱۶
📚 @HadithNegar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه شب آروم✨
یه دل صاف❣
یه خلوت عاشقونه با خدا ❤
یه چای داغ دلچسب☕
یه شعر خاطر انگیز🤗
برای همه تون آرزومندم🙏
#شبتون_سرشاراز_آرامش💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊امروزتـون زیبـاتر از گـل
🌸و لحظه هاتون به زیبایی
🕊تـابلـوی طبیعت
🌸آرزومـندم دلی آرام
🕊هـمراه با مـهربانی
🌸قدمی استوار و محکم وروزی
🕊پـراز مـوفـقیـت داشتـه باشیـد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌸صبح دوشنبه تون زیبـا
🕊🌸امروزتون پـراز موفقیت
🕊🌸لحظاتتون سرشاراز آرامش
🕊🌸 دلاتون پراز عشق و محبت
🕊🌸تنتون سـالم و روزتـون قشنگ
🕊🌸دوشنبه تون آبان ماهتـون عـالی