هدایت شده از سخنان بزرگان
سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع) مبارک😍
تخفیفای عالی فروشگاه چادر مشکی به این مناسبت رو از دست ندید😱 زودتر بزنید روی نام مبارک حضرت👇👇
💖💖
💚 💖 💖 💖 💖
💖 💖💖💖💖💖💖💖💖💖
💖 💖 💚💚
💖 💖 💚💚💚💚
💖💖 💚
💚 💚 💚
💚 💚 💚
💚 💚 💚
💚💚💚💚 💚
💚💚
📚حضرت علی ع و سلمان فارسی
امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت.
حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟
چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست.
حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود.
من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید.
امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم.
به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند.
رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است.
📜القطره، جلد1، صفحه 282
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده مارال
دوست داری #موهاتو بلند کنی تا روکمرت؟💘💇🏼♀
دوست داری #پوستت و بدون جوش کنی؟🧖🏻♀💕
دوست داری #مژه و ابرو هاتو بلند کنی؟🙆🏻♀🍉
کانالی پر از جذابیت های دخترونه ♥️😍
https://eitaa.com/joinchat/3790930001C9258a51a3d
موهام بلند شد🥴🖖🏻
موژه هام رشدش 2 برابر شده👀🥺
توی خونه ناخون کاشتم برا خودم😻💅🏻
معلم بافت مو شدم 🥰🧝🏻♀
هدایت شده از سخنان بزرگان
هردختری 🙋🏻♀
باید یه همچین کانالی داشته باشه
ک پر از
چیزای دخترونه مثل👇
#مدل_ناخن 💅
#مدل_مو 💇♀
#بستن_شال_روسری🧕
و کلی چیز باحال دیگه😻
https://eitaa.com/joinchat/3790930001C9258a51a3d
فقط دخترای خاص بیان😍💋
#سیاستهای_زنانه
❣️ وقتی مردی از زنش تعریف میکنه 🤔
❣️زن نباید هیچوقت بگه نه اینجوریم نیست که میگی
یا نگه مرسی نظر لطفته
یا امثال این جمله ها
✅باید بگه خب مشخصه وقتی عشق توام بایدم اینجوری باشم
یا بگه عشق توام دیگه یاخانوم شماام دیگه
وقتی اقامون انقد خوبه خب مشخصه یه فرشته نصیبش شده
💠ذهن مردها یجوری تنظیم شده که ازاول خودتو هرجور نشون بدی تا اخر هم همونطوری هستی.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
رابطه ام با شوهرم خیلی سرد شده بود😔😔
گوشی به دست تو فضای مجازی میچرخیدم که یه چیزی دیدم برق از کله ام پرید 😱🤯
یه کانال پر از #لباس_خوابای خوب و #ارزون 😍👙👗
https://eitaa.com/joinchat/3563651118C01cc87343a
با ۳۰ هزار شدم #ملکه شوهرم👰
عاشقانه منو میپرسته 💑
میگه این #فانتزی ها رو از کجا میخری من هیچ جا اصلا ندیدم😃😍
خبر نداره این کانال چه بهشتیه واسه ما خانوما 😜
یه نگاه بندازید 😘
https://eitaa.com/joinchat/3563651118C01cc87343a
هدایت شده از سخنان بزرگان
🔹دلبرۍازهمسر.😁😍
🔹میخواۍهمسرتوابستتشه؟بزنروقلب👇
✨❤️ ❤️ ❤️ ❤️✨
✨❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤ ❤️✨
✨❤️❤️❤️ 🔐❤️❤️❤️✨
✨❤️❤️🔐🔐🔐❤️❤️✨
✨❤️❤️ 🔐 ❤️❤️✨
✨❤️ ❤️ ❤️✨
✨❤️✨
✨
🔹میخواۍهمسرتعاشقتشهبیا👆
🔹فقط متاهلا بزنن رو قلب..سوپرایزه😜👆
اين متن آرامش خاصی به آدم میده!
بخونيد و لذت ببريد👌
خداوندا...
تو ميدانی که من دلواپس
فردای خود هستم
مبادا گم کنم راه قشنگ آرزوها را
مبادا گم کنم اهداف زيبا را
مبادا جا بمانم از قطار موهبتهايت
مرا تنها تو نگذاری
که من تنهاترين تنهام؛ انسانم
⠀
خدا گويد:
تو ای زيباتر از خورشيد زيبايم
تو ای والاترين مهمان دنيايم
تو ای انسان!
بدان همواره آغوش من باز است
شروع کن... يک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#احسن_القصص
❤️«مـوعظه شـیــ🔥ــطان»❤️
✨پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت :
✅در سه جا مراقب حيله من باش!
➊👈هنگامی که خشمگین شدی!
➋👈هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی!
➌👈هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
📚بحارالانوار ج11 ص318
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#احسن_القصص
❤️«مـوعظه شـیــ🔥ــطان»❤️
✨پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت :
✅در سه جا مراقب حيله من باش!
➊👈هنگامی که خشمگین شدی!
➋👈هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی!
➌👈هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
📚بحارالانوار ج11 ص318
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
🌼این داستان مربوط به قبرستان تخت فولاد اصفهان است
✍یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام
از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن
احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود
گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند
📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از سخنان بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #نظر_سنجی_مهم_خبر_فوری 🛑
🔵 آیا موافق حضوری شدن امتحانات خرداد ماه هستید؟💯
1___بله
▆▆▆▆▆▆▆▆▆▆57%👈
2___خیر
▆▆▆▆▆▆▆▆43%👈
رای شما باعث تغییر این روند میشود لطفا همکاری کنید🙏