#داستانک
مسمَع بن عبدالملک گوید:
🔹حضرت امام صادق علیه السلام به من فرمودند: «ای مِسمع! تو از اهل عراق هستی؛ به زیارت امام حسین علیه السلام نمیروی؟»
🔹عرض کردم: «نه؛ من نزد اهل بصره مرد شناخته شده ای هستم؛ گروهی از آنها هواداران خلیفه هستند و در میان قبائل دشمنان زیادی داریم که برخی ناصبی هستند؛ می ترسم که نزد فرزندان سلیمان (بن عبدالملک) جاسوسی مرا کنند، و از من انتقام بگیرند.»
🔹فرمودند: «آیا به یاد مصائب سیدالشهداء علیه السلام می افتی؟» عرض کردم: «آری» فرمودند: «آیا گریه و زاری هم می کنی؟»
🔹عرض کردم: «بله قسم به خدا و اشک می ریزم طوری که خانواده اثر آن را بر من مشاهده می کنند؛ و نمی توانم غذا بخورم و این حال در صورتم نمایان می شود.»
🔹فرمودند: «رحمت خدا بر اشک تو! تو از اهل جزع بر مصائب ما هستی و از کسانی که به شادی ما شادمان و به غصّۀ ما غمگین می شوند. نگرانی ما باعث نگرانی آنها و امنیّت ما موجب احساس امنیّت برای آنهاست.
🔹«مطمئن باش که زمان مرگت خواهی دید که پدران من نزد تو حاضر می شوند و به فرشتۀ مرگ سفارش تو را می کنند و بشارتهایی که برایت می آورند بالاتر است.
🔹و ملک الموت نسبت به تو از مادر دلسوز نسبت به فرزندش، دل نازکتر و مهربان تر خواهد بود.» در این حال حضرت به گریه افتادند و من هم با ایشان گریستم.
📚 «کامل الزیارات» ص ۱۰۱
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
+ چادرم خیلی کهنه شده، تو این گرونی هم دیگه نمی تونم بخرم😞
_ آره خیلی گرون شده، انگار عمدیه که خانوما چادر رو کنار بزارن😡
+ بله که عمدیه، وگرنه اینقدر گرون نبود😭
_ غصه نخور عزیزم یه فروشگاه چادرمشکی میشناسم که چون تولیدیه انواع قیمتها و طرح و جنسهای چادر رو داره، میتونی اونجا چادر خوبی پیدا کنی، تازه تخفیف و هدیه هم داره😍
+چه عالیییییییی لطفا آدرس بده
_ آدرسش تو کانالشه👇 فروش حضوری و غیر حضوری دارن👌👏اینم لینکش👇
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
🇮🇷تولید ملــ💪ـــے 🇮🇷
⚙ خریـد مستقیـــــــــم از تولیــــدے⚙
هدایت شده از سخنان بزرگان
♨️ #فوری
🔥 اغتشاشگران دفتر امام جمعه را به آتش کشیدند
فیلم و تصاویر در اخبار طلاب👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3966500898Cf4d4c1db51
👆👆
🎞 فیلم مادری که دخترش رو برده پیش تتلو کثیف تا بغلش کنه.
حقارت تا کجا؟؟؟
✨﷽✨
#داستانڪ
✍مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمره ای از شاگردان صاحب جواهر، مجتهدی معروف بود و در نجف اشرف، حوزه درس معتبری داشت. هر روز طبق معمول در ساعت معین برای تدریس در مسجد حاضر می شد. یک روز از جایی بر میگشت که نیم ساعت زودتر به محل تدریس آمد، بطوری که هنوز از شاگردانش کسی نیامده بود، در این هنگام دید شیخ ژولیدهای که آثار فقر در او نمایان است در گوشه مسجد مشغول تدریس میباشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند. مرحوم سید حسین خود را به او نزدیک کرده و سخنانش را گوش کرد، با کمال تعجب حس کرد که این شیخ ژولیده، بسیار محققانه درس میگوید.
روز بعد زودتر آمد و به سخنان شیخ گوش داد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده شد . این عمل چند روز تکرار گردید و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نیز در درس شیخ شرکت کنند بیشتر بهره میبرند، اینجا بود که خود را در میان دو راهی کبر و تواضع دید و سر انجام بر کبر پیروز شد.
فردا که شاگردانش اجتماع کردند، خطاب به آنها گفت: دوستان! امروز میخواهم مطلب تازهای به شما بگویم. این شیخ که در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته، برای تدریس از من شایستهتر است و خود من هم از او استفاده میکنم ، از این پس همه با هم پای درس او حاضر میشویم. از آن روز، همه در جلسه درس آن شیخ ژولیده، که کسی جز مرحوم شیخ مرتضی انصاری (قدس سره) نبود، شرکت نمودند و از آن پس، افتخار شاگردی آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصیبشان شد.
📚 عدل الهي شهيد مطهری، ص 330.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده "شما'
توجه‼️ توجه‼️
بزرگترین #پارچهسرای_ایران وارد ایتا شد😍
❌فروش #متری به قیمت #عمده ❌
اگه خیاطی یا دنبال پارچه باکیفیتو ارزون میگردی فقط اینجا میتونی پیدا کنی😍🖐️
#سبد_خرید #تضمین_قیمت #عودت_کالا
#ارسال_همان_روز #حراج_ته_طاقه و..
کلی پارچه های پاییزه و مجلسی به روز #زیر_قیمت_کل_ایران 🤩🍁
بدو تا از حراج جا نموندی😍👇
https://eitaa.com/joinchat/962330651C90fc88c6cf
هدایت شده از سخنان بزرگان
توجه‼️ توجه‼️
**باتوجه به فیلتر شدن اینستاگرام
بزرگترین و ارزانترین پارچهسرای ایران
وارد ایتا شد😍
کلی پارچه های پاییزه و مجلسی به روز زیر قیمت کل بازار ایران با تضمین قیمت👇👇
https://eitaa.com/joinchat/962330651C90fc88c6cf
@parchesaratargol_qom
✨﷽✨
#پندانه
🌼کار نیکی که با ریا انجام شود، تبدیل به شر میشود
✍دو مرد هندو گازر (لباسشوی) بودند که در رود سند لباسهای مردم را میشستند. آنان از منزل مردم لباسهایشان را میگرفتند، در رود سند میشستند و هنگام غروب بعد از خشکشدن تحویلشان میدادند. «پادرا» مرد خداترسی بود و هر از گاهی از جیب لباسها سکه یا اسکناسی مییافت. آن را کنار میگذاشت تا شب به صاحب آن تحویل دهد. اما «سونیل» مردی بود که اگر سکهای مییافت که صاحب آن ثروتمند بود، آن را برگشت نمیداد و فقط به فقرا برگشت میداد.
روزی پادرا در جیب شلواری سکهای یافت که لباس متعلق به مرد ثروتمندی بود. شب سکه را همراه لباس که برگشت داد، صاحب لباس پادرا را انعام بزرگی بخشید که پادرا با آن در بمبئی خانهای 20متری خرید و از خیابان و گذرخوابی رها شد. سونیل از این اتفاق که برای پادرا افتاد، تصمیم گرفت کاری کند. روزی ثروتمندی در بمبئی لباسی به او داد و سونیل موقع برگشت از جیب خودش سکهای در جیب شلوار گذاشت و به صاحب شلوار گفت:این سکه را یادتان رفته بود. تا او نیز بتواند انعامی بگیرد. ولی داستان برعکس شد.
وقتی سکه را تحویل داد، مرد ثروتمند مچ دست او را گرفت و گفت:من 10 سکه گم کردهام که تو یکی را دادی و مطمئن شدم بقیه هم در شلوارم مانده بود. باید بقیه را هم بدهی. و از سونیل شکایت کرده و بهجای دادن انعام، به جرم سرقت او را روانۀ زندان کرد.
🔺پادار به سونیل زمان بدرقهاش به زندان گفت:هرگز ریاکارانه و متظاهر به کار نیک مباش. بدان کار نیکی را که برای خدا نکنی، کار شری برای تو شده و دامان تو را خواهد گرفت.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
وقتی #مهران_مدیری صداوسیما را تحریم میکند
#ارتش_سلبریتی ها علیه نظام
از #کشف_حجاب پیر زنان بازیگر
تا #تحریم صدا و سیما
در این کشور محبوب و مشهور شدن لگدشم همین نظام مظلوم میخوره
بببینید همه افاضات مهران مدیری رو😡😡😡👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
هدایت شده از تست هوش و ترفند
**واکنش های عجیب و پر سرو صدای بازیگران مشهور برای ماجرای اخیر** 🙄
همه واکنش های اهالی سینما در این کانال
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
#داستانک
استاد شهریار در خاطراتش میگوید :
تابستان سال ۱۳۵۰ فردی از قم به منزل ما زنگ زد که وگفت : سیدمحمد حسین بهجت تبریزی معروف به استاد شهریار شماهستید؟
گفتم : بله .
فرمود: من فرزند آیت الله مرعشی نجفی هستم و از قم زنگ می زنم . ایشان می خواهند در رابطه با خوابی که برای شما دیده اند شما را حضورا ببینند.
شهریار می گوید گفتم : موضوع خواب چه بوده؟
گفت : به من نفرمودند.
گفتم : من گرفتارم ولی سعی می کنم بیایم.
فردا تحقیق کردم که مرعشی نجفی کی هست. خیلی از علمای تبریز از درجه علم و تقوای ایشان سخن گفتند. کنجکاو شدم و راهی قم شدم. در دیدار حضوری که آن پیرمرد ابتدا مرا بغل کردند و چند بار پیشانی و سر من را بوسیدند و من باز بیشتر تعجب کردم.
بعد که نشستیم فرمودند : شماقصیده ای در مدح امام علی ابن ابیطالب گفته اید؟
عرض کردم من قصیده در مدح ائمه زیاد دارم . منظورتان کدام قصیده است .
بلافاصله خواندند:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
ودرحالی که ایشان ادامه میداند من مات مبهوت گوش میکردم.
بعد گفتم : ببخشید شما ازکجا میدانید که چنین قصیدهای را من گفتهام ، چون هنوز به هیچ کس حتی همسر و فرزندانم هم نگفتهام و در جایی نیز یادداشت نکردهام.
استاد شهریار میگوید:
آیت الله مرعشی گریه کرد و گفت برای همین از شما درخواست کردم که بیایید تا شما را حضوری ببینم و در حالی که اشک میریختند ، گفتند : این قصیده را چه زمانی گفتهاید؟
گفتم : می گویم به شرط آن که بگوئید این قصیده را چه کسی به شما گفته است ، پذیرفت .
عرض کردم : شب ۱۷ ماه رمضان گذشته.
پرسید : چه ساعتی؟
گفتم : ساعت ۲/۵شب تمام کردم و رفتم خوابیدم.
بعداقا فرمود : من همان شب دقیقا ساعت ۲/۵شب درخواب دیدم که در حرم امام علی ابن ابیطالب هستم و شعرا و ادبای زیادی در حال قرائت متن هستند.
بعد سکوتی برقرار شد و گفتند : آقای محمد حسین بهجت تبریزی بیاید و قصیده اش را بخواند . شما جلوتر از من نشسته بودی برخواستی و با صدای بلند و با لهجه نیمه ترکی این قصیده راخواندی. وقتی تمام شد امام علی ابن ابیطالب عبای خودرا درآوردند و بر روی دوش شما انداختند.
شهریار می گوید : دیگر طاقت نداشتم و گریه امانم نمیداد، من و آقای مرعشی مدتی همدیگر را بغل کردیم و گریه کردیم.
بعد که آرام شدیم فرمودند : قصیده رایکبار دیگر با لهجه و صدای خودت برای من بخوان ،کل قصیده را خواندم .
فرمودند : من قصیده را حفظ کرده ام ولی این خیلی بیشتر است .
عرض کردم : ان شب قصیده را تا همان جایی که شما خواندید گفتم، دوهفته بعد حالی دست داد و تکمیلش کردم.
استاد شهر یار می گوید : تا نماز صبح خدمت ایشان بودم بعد از من خواستند تا در قید حیات هستند از این موضوع به کسی چیزی نگویم.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام الهے دنیاتون سرریز🌺🍃
مهر و لبخند باشه🌸🍃
به هرچیزےکه تو🌺🍃
زندگیتون میخواهید برسید🌸🍃
وهمون جایےباشید🌺🍃
که دلتون میخواد🌸🍃
#سلام_صبحتون_بخیر🌺🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁پاییز جان آمدی؟
🍂آمدی با هوای عاشقیت
🍁آمدی با هزار رنگـ قشنگت
🍂آمدی با بوی پر از مهرت
🍁پاییز جان خوش آمدی
فرارسیدن فصل پاییز مبارک😊
هدایت شده از گسترده چمران
#انواع_فال 🔮
اول نیت کن بعد هر کدوم از فال هایی که دوست داری انتخاب کن 👇🏿😳😱
🔮 فال روزانــــــه 🌞
https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653
🔮 فال احـساسـی 💖
https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653
🔮 فال چــــــــــای 🥃
https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653
🔮 فال قــهــــــــوه ☕️
https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653
🔮 فال تــــــاروت 🌆
https://eitaa.com/joinchat/586350645C532be74653
هدایت شده از سخنان بزرگان
#فووووری / #مهههم ‼️
پوشش کامل اخبارفتنه و آشوب در کشور🚨 #بدون_سانسور
🔴 چه کسی به آشوبگران خط میدهد⁉️
#تصاویرهولناک_ضرب_شتم_مامورپلیس
http://eitaa.com/joinchat/3955294221C08b3a28b6f
حقایق را باما دنبال کنید 👆🔴
مرحوم حاج شيخ رمضان على قوچانى
از علماى معروف و ائمه جماعت موصوف
به زهد و ورع و تقواى مسجد گوهرشاد بودند
ايشان بيمار و مشرف به مرگ شدند
و اقوام و ارحام و دوستان آمده بودن
كه او را تشييع كنند ناگهان مشاهده كردند
كه ايشان حركت كرده و بار ديگر چشم به
جهان گشود و با صداى ضعيف همه را
دور خود فراخوانده و گفت:
بيائيد برايتان روضه بخوانم
همه تعجب كردند چون ايشان منبرى و روضه
خوان نبودند!
فرمودند: الآن صحراى محشر را ديدم
و هاتف به صداى بلند اعلام كرد كه حاج
شيخ رمضان على قوچانى اهل بهشت است
به سوى بهشت برود
پس من درى ديدم به سوى بهشت باز است
و جماعتى بسيار در صف طولانى ايستاده
كه به نوبت بروند
گفتند اين صف علما میباشد
من در اواخر صف بودم تا نوبت به من برسد
هلاک میشوم به عقب نگاه كردم و در ديگرى
را ديدم به سوى بهشت باز است
ولى اين در خلوت است
با خود گفتم: من كه اهل بهشتم
از اين در نشد از آن در میروم
پس به سوى آن در آمدم نزدیک شدم
ديدم دربان جلوى من را گرفت و گفت: نمیشود!
اين در مخصوص اهل منبر و روضه خوانهای
حضرت حسين علیهالسلام است
تو كه روضه خوان نيستى
پس متحير بودم ديدم حاج ميرزا عربى
خوان معروف به ناظم سوار اسب از بهشت
بيرون آمد رفتم جلو سلام كردم گفتم:
من را کمک كن و به بهشت ببر
گفت: نمیتوانم چون اين در مخصوص
روضه خوان هاست
اصرار كردم گفت: یک راه دارد من از اسب
پياده میشوم و مینشينم و تو روضه بخوان
و من مستمع میشوم و شايد بتوان به اين
وسيله تو را ببرم
آنگاه پياده شد و نشست و من براى او روضه
خواندم پس براى شما هم روضه میخوانم
سپس بعد از چند كلمه روضه خواندن
از دنيا رفت
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
معدن لوازم آرایش ایتا😱😱
🌼🌼یه کانال پر از لوازم شیک و قیمت مناسب
بدو که از #حراجی آخر فصل و #هدایا جانمونی🎁🎊
https://eitaa.com/joinchat/1694564540Ca55bb3782c
🌈💝خفن ترین #لوازم_آرایشی بهت قول میدم عاشقش میشی😎
❌😱ارسال تا درب منزل مثل جت🚀 😱❌
🛑 #پیشنهاد_ویژه🛑
هدایت شده از سخنان بزرگان
⛔️#کانال_مخصوص_بانوان🥰
💄لوازم آرایشی بهداشتی #اورجینال🥇
✅ فروش بهترین برندهای روز دنیا
✅ 💯در💯 ارزانتر از قیمت بازار
🔮پيشنهاد اصلی به خانمها👇
https://eitaa.com/joinchat/1694564540Ca55bb3782c
🚨سفارش به صورت تک و عمده😍👆👆
مردی از روی کاتالوگ، یک دوچرخه برای پسر خود سفارش داده بود. هنگامی که دوچرخه را تحویل گرفت، متوجه شد که قبل از استفاده از دوچرخه خودش باید چند قطعه آن را سوار کند. با کمک دفترچه راهنما تمام قطعات را دستهبندی کرد و در گاراژ کنار هم چید. با وجود اینکه بارها دفترچه راهنما را به دقت مطالعه کرد ولی موفق نشد که قطعات دوچرخه را به درستی سوار کند.
متفکرانه به همسایهاش نگریست که مشغول کوتاه کردن چمنهای حیاط منزل خود بود. تصمیم گرفت از او کمک بخواهد که در مسائل فنی بسیار ماهر بود.
مرد همسایه کمی به قطعات دوچرخه نگاه کرد که در گاراژ چیده شده بود. بعد با مهارت شروع به سوار کردن آن کرد. بدون اینکه حتی یک بار به دفترچه راهنما نگاه کند. پس از مدت کوتاهی تمام قطعات به درستی سوار شدند.
مرد گفت: «واقعاً عجیب است! چطور موفق شدید بدون خواندن دفترچه راهنما این کار را انجام دهید؟»
مرد همسایه با کمی خجالت گفت: «البته این موضوع را افراد معدودی میدانند اما من خواندن و نوشتن بلد نیستم.»بعد با حالتی سرشار از اعتماد به نفس، لبخندی زد و اضافه کرد: «و آدمی که نوشتن بلد نیست باید حداقل بتواند فکر کند.»
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده امید
❤️🧡💚 این دعا را #مخفیانه بخوان و به شخص مورد نظر بدم (حتی از راه دور و مجازی)
💙💜❤️ آن شخص بطور #عجیبی زبانش بسته و رام و عاشقت شود
الان بخون و بدم #رایگان👇
https://eitaa.com/joinchat/2693988531C3a2b7db1b4
https://eitaa.com/joinchat/2693988531C3a2b7db1b4
هدایت شده از سخنان بزرگان
وقتی شوهرت یا مامانت خونه نبود گوشیتو باز کن و خیلی اروم بزن رو انگورا😉
ببین کجا میبرتتت🙈 🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇🍇
سورپرایز داریم♨️
⛔️بچه مچه نیاد⛔️
✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍ هر کسیکه به مقام قرب الهی رسیده است، با یک عمل آن درب بر روی او گشوده شده و معمولا با اتفاقی همراه بوده است.
مانند دوری از یک موقعیت گناه، یا یک بخشش، یا یک صبر و... که به آن تغییر مبدا میل میگویند؛ که امری آسمانی است.
مثال: کسیکه میداند، کبوتر بازی بد است، ولی نمیتواند این کار را رها کند، در لحظهای کار نیکی میکند که مقبول خدا میافتد و خدا مبدا میل او را عوض میکند و در یک روز از کبوتر متنفر میشود و آن را رها میکند. طوری که امروز به کار دیروز خود میخندد.
یکی از اساتید اخلاق حقیر که از اولیاالله بود پرده از راز زندگی خود برداشت. گفت: روزی در ایام جوانی از کوچهای رد میشدم، جوانی را دیدم که با حالتی آشفته به من رسید و یقه مرا گرفت؛ و بر سینهی من کوبید و فحش داد و گریه کرد. فهمیدم دلش از جایی پر است. سکوت کردم تا مشت خوردم و فحش شنیدم. بعد فهمیدم، چند جوان به او توهین کرده و او را زده بودند٬ از دست آنها فرار کرده و چون دلش پر بود، به من حمله کرد و ته دلش را به من خالی کرد. بهخاطر خدا صبر و سکوت کردم تا خالی شد و رفت. از آن روز به مقام صبر عظیمی دست یافتم که هرچه به من توفیق شد٬ از اتفاق آن روز بود.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
🌹تــوجــہ تــوجــہ🌹
📣 #چــــــادر داریم تا چادر 🤗
چادر باید 👇
👈خوش دوخت باشه‼️
👈از بهترین پارچه ها باشه‼️
👈قیمتش هم مناسب باشه‼️
از همه مهم تر اینکه تولید داخل کشور باشه و به پیشرفت کشور کمک بکنه😍
💢فروش ویژه چادر مشکی همراه با هدایای ارزشمند از مشهد مقدس🕌👇
http://eitaa.com/joinchat/1196228609Ce36ce60469
ارسال به سراسر ایران🇮🇷☝️