eitaa logo
کانال ماه تابان
1.3هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
11 فایل
انتشار رمان بدون اجازه از نویسنده حق الناس هست ایدی ادمین کانال. پیشنهاد و نظرات خود را بفرستید @Fatemeh6249
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات گسترده شتاب
7.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرم بوتاکس بدون تزریق کشف شد😍 👌 خانومه عجب تغییری کرد👍🏻 📣برای اطلاعات بیشتر و دریافت این جوان کننده ی طبیعی با 20% تخفیف روی لینک زیر بزنید👇🏻 https://landing.getz.ir/N0tWw https://landing.getz.ir/N0tWw
هدایت شده از تست هوش و ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان عجیب کاهش وزن این پسر جوان غوغا کرده 😱 16کیلو توی 2ماه بدون هیچ رژیم و ورزشی اگه توام میخوای راحت لاغربشی بزن روی لینک زیر و این چربی سوز گیاهی را با 50% تخفیف سفارش بدید👇🏻👇🏻 https://landing.getz.ir/g1uVZ https://landing.getz.ir/g1uVZ
🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷 ✍️ 💠 بدن بی‌سر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار دیوار جمع کرده بودند. اما عدنان مرا برای خودش می‌خواست که جسم تقریباً بی‌جانم را تا کنار اتومبیلش کشید و همین که یقه‌ام را رها کرد، روی زمین افتادم. گونه‌ام به خاک گرم کوچه بود و از همان روی زمین به پیکرهای بی‌سر شهر ناامیدانه نگاه می‌کردم که دوباره سرم آتش گرفت. 💠 دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم کرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم که از شدت درد، چشمانم در هم کشیده شد و او بر سرم فریاد زد :«چشماتو وا کن! ببین! بهت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!» پلک‌هایم را به سختی از هم گشودم و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالی که رگ‌های گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود که تمام تنم رعشه گرفت. 💠 عدنان با یک دست موهای مرا می‌کشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجه‌های دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریده‌اش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم می‌لرزید. در لحظاتی که روح از بدنم رفته بود، فقط حیدر می‌توانست قفل قلعه قلبم را باز کند که بلاخره از چشمه خشک چشمم قطره اشکی چکید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا کردم :«گفتی مگه مرده باشی که دست به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، آوای صبح در گوش جانم نشست. 💠 عدنان وحشتزده دنبال صدا می‌گشت و با اینکه خانه ما از مقام (علیه‌السلام) فاصله زیادی داشت، می‌شنیدم بانگ اذان از مأذنه‌های آنجا پخش می‌شود. هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمی‌رسید و حالا حس می‌کردم همه شهر حضرت شده و به‌خدا صدای اذان را نه تنها از آنجا که از در و دیوار شهر می‌شنیدم. 💠 در تاریکی هنگام ، گنبد سفید مقام مثل ماه می‌درخشید که چلچراغ اشکم در هم شکست و همین که موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به حضرت التماس می‌کردم تا نجاتم دهد که صدای مردانه‌ای در گوشم شکست. با دست‌هایش بازوهایم را گرفته و با تمام قدرت تکانم می‌داد تا مرا از کابوس وحشتناکم بیرون بکشد و من همچنان میان هق هق گریه نفس نفس می‌زدم. 💠 چشمانم نیمه باز بود و همین که فضا روشن شد، نور زرد لامپ اتاق چشمم را زد. هنوز فشار انگشتان قدرتمندی را روی بازویم حس می‌کردم که چشمانم را با ترس و تردید باز کردم. عباس بود که بیدارم کرده و حلیه کنار اتاق مضطرّ ایستاده بود و من همین که دیدم سر عباس سالم است، جانم به تنم بازگشت. 💠 حلیه و عباس شاهد دست و پا زدنم در عالم خواب بودند که هر دو با غصه نگاهم می‌کردند و عباس رو به حلیه خواهش کرد :«یه لیوان آب براش میاری؟» و چه آبی می‌توانست حرارت اینهمه را خنک کند که دوباره در بستر افتادم و به خنکای بالشت خیس از اشکم پناه بردم. صدای اذان همچنان از بیرون اتاق به گوشم می‌رسید، دل من برای حیدرم در قفس سینه بال بال می‌زد و مثل همیشه حرف دلم را حتی از راه دور شنید که تماس گرفت. 💠 حلیه آب آورده بود و عباس فهمید می‌خواهم با حیدر خلوت کنم که از کنارم بلند شد و او را هم با خودش برد. صدایم هنوز از ترس می‌تپید و با همین تپش پاسخ دادم :«سلام!» جای پای گریه در صدایم مانده بود که از هم پاشید، برای چند لحظه ساکت شد، سپس نفس بلندی کشید و زمزمه کرد :«پس درست حس کردم!» 💠 منظورش را نفهمیدم و خودش با لحنی لبریز غم ادامه داد :«از صدای اذان که بیدار شدم حس کردم حالت خوب نیس، برای همین زنگ زدم.» دل حیدر در سینه من می‌تپید و به روشنی احساسم را می‌فهمید و من هم می‌خواستم با همین دست لرزانم باری از دلش بردارم که همه غم‌هایم را پشت یک پنهان کردم :«حالم خوبه، فقط دلم برای تو تنگ شده!» 💠 به گمانم دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمی‌شد که به تلخی خندید و پاسخ داد :«دل من که دیگه سر به کوه و بیابون گذاشته!» اشکی که تا زیر چانه‌ام رسیده بود پاک کردم و با همین چانه‌ای که هنوز از ترس می‌لرزید، پرسیدم :«حیدر کِی میای؟» 💠 آهی کشید که از حرارتش سوختم و کلماتی که آتشم زد :«اگه به من باشه، همین الان! از دیروز که حکم اومده مردم دارن ثبت نام می‌کنن، نمی‌دونم عملیات کِی شروع میشه.» و من می‌ترسیدم تا آغاز عملیات تعبیر شود که صحنه سر بریده حیدر از مقابل چشمانم کنار نمی‌رفت... ✍️نویسنده: 🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
هدایت شده از حتما ببینید👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با این روش ساده و طبیعی چربی های شکم و پهلو را بسوزانید😍 اگه میخوای بدون ورزش و رژیم و خیلی راحت وزنتو کم کنی این ویدیو رو تا آخر ببین👌🏻 برای اطلاعات بیشتر و دریافت این چربی سوز گیاهی با 50% تخفیف روی لینک زیر بزنید👇🏻👇🏻 https://landing.getz.ir/FXNUP https://landing.getz.ir/FXNUP
هدایت شده از تست هوش و ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قوی ترین دستور گیاهی برای مقابله با چروک های صورت رو از زبان بازیگران بشنوید🤯 برای اطلاعات بیشتر و دریافت این جوان کننده ی گیاهی با 20%تخفیف روی لینک زیر بزنید👇👇👇 https://landing.getz.ir/PVyrg https://landing.getz.ir/PVyrg
ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﻦ ... ⭐️شبتون پر ستاره⭐️
🧨بمب نکته‌های مهم امتحانات کلاس اولی ها💥 خیلی‌خوب میخوای تو کارنامه‌ی فرزندت فرزندت تو امتحانات پایان سـال موفق باشـه فرزندت موقع مشق نوشتن غُر نزنه مشکلات‌املایی فرزندت‌کامل برطرف بشـه پس همین الان بیا تو کانالم👇🏻👇🏻 ♦️ توی کانالم صفر تا صد نکات مهمّ و کاربردی برای موفقیت در امتحانات پایان سال در پایه اول رو بهت یاد میدم...✅ 🌟دوره‌ی مشکلات نوشـتن و راهکارهای رفع کندنویسی رو هم‌ فقط‌ تاپایان‌امـشـب مـیتونی رایگان دریافت کـنی...😱 سریع بزنید روی لینک کانال و عضو بشید 👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2832662770Cfed862f5cc
هدایت شده از تست هوش و ترفند
🔴این داستان بر اساس واقعیت است ‼️ دختر همسایمون کلاس اوله و امسال نمرات همه درساش خیلی خوب شده 😱 پسر منم تقریباً همسن اونه اما نمیدونستم چطور باید نمراتش خیلی خوب شه..😢 خجالتو گذاشتم کنار و از همسایه‌مون پرسیدم چطوری دخترتون اینقدر نمراتش خیلی خوب شده!!🤔 گفت کاری نداره فقط کافیه تو کانال خانم خسروی عضـو بشید، تو کانالشون تموم نکـات و سوالات امتحانی رو براتون میزاره😍👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2832662770Cfed862f5cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸💫خــــــدایـــــا ⚪️💫نـفـس کـشـیـدنـم هـمـراه 🌸💫بـا عـطـر حـضـور نـاب تـوسـت ⚪️💫و آغاز روزم توکل با نام زیبای تو 🌸💫خــــدای مــــن ⚪️💫ذکــــر و یـــاد تـــو 🌸💫آرامشی است برای دل بیقرارم 🌸💫بــــرای یـــک شــروع تـــازه ⚪️💫تـــــوام بـــا مـــوفــقـــیـــت 🌸💫بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ ⚪️💫الـــهـــی بــــه امـــیـــد تــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸امروز تمام احساس های 🍃🌸پوچ را مچاله کنیم! 🍃🌸و منتظر شکوفه های 🍃🌸اجابت شویم ! 🍃🌸آرزو دارم هر چه آرزو 🍃🌸بر دلت گذشت دیشب 🍃🌸امروز، مورد استجابت 🍃🌸حق تعالی قرار گرفته باشد 🍃🌸هرچی آرزوی خوبه مال تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁هـر صبح طلوع دوبـاره ی ☕️خوشبختے و امید دیگرے ست 🍁بگشاے دلـت را بـه مـهربانے ☕️و عـشق را در قلبت مهمان ڪن 🍁بے شک شڪوفه هاے خوشبختی ☕️در زندگیت گـل خواهد ڪـرد 🍁شروع هفته تون زیبـا☕️🍁
از قیمتای بالای بازار خسته شدی و نمیتونی نقره بخری؟؟؟💍 شیک ترین و متنوع ترین کانال نقره جات 😍 جواهرات مردانه و زنانه🤩 قیمتهاش باورکردنی نیست😱 مطمئنم عاشقش میشی 💞👌 با حرز شرف الشمس خودت رو بیمه کن🥳👇 https://eitaa.com/joinchat/1152844157C42bc4f4a3b 👈به همراه هدایای ویژه 😱 ☝️