✔️ جشنواره #جمعه_سیاه آغاز شد 😍🛍 💥💥💥💥 هرچی بخوای ، اینجا نصف قیمته با گارانتی تعویض و پرداخت درب منزل !!!! 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2129723665Ceb8af65634

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 3⃣9⃣ پیرزن با ناله و زاري تأکیـدمیکرد که «من خودم او را دیروز پیش شما فرستادم.شما نزدیکتر هستیدبه قریه ي ما. اونمیتواندراه دور برود. همین جا آمده.»تنهاجواب ما به پیرزن این بودکه «شوهرت به اینجا نیامده است.» پیرزن چنددقیقه معطل ماند. معلوم بود نمیتواندباورکند.ازطرفی بسـیار وحشت زده و انـدوهگین بود.کمی که صبرکردگفت «پس اجازه بدهیدباچندنفر از اهل قریه که به اطراف فرارکرده اندبه دزفول برویم.» به او قول دادیم کاري به آنها نداریم و او همراه چندنفر از اهل قریه میتواننداز منطقه خارج شوند. پیرزن رفت. نزدیک ظهر وانتی روي جاده ي اسـفالت به سـرعت به طرف نیروهاي ایرانی میرفت.چندزن و پسـر بچه داخل وانت نشسـته بودند. ناگهان متوجه شدم گلوله اي از یکی از تانکهاي ماشلیک شد. هنوز وانت را می پاییدم. در یک لحظه وانت به هوا پرتاب شدوتمـام آن چنـدنفر هم در هوا معلق زدنـد. به طرف وانت رفتم.سه پسـر بچه ي کوچک، یک پیرزن و یک پیرمردکشـته شـده بودنـدیک مرد میانسال و پسـر بچه اي هم زخمی شـده بودند. زخمیها را به پشت جبهه منتقل کردند.کشـته ها را به نظرم آن پیرزن هم در میان آنها بود به قبرستان امامزاده عباس بردند. دفن کردند همه چیز تمام شد.یک سـروان ضد اطلاعات با لندرور به موضع سـر می کشـید. او رابط ارتش عراق وسازمان خلق عرب بود. پول و مهمات در اختیـار آنهـا می گـذاشت و در مقابـل اطلاعـات می گرفت. نـامش ثروت و اهل موصل بود. همیشه لنـدرور او پر از مهمات و اسلحه بود.سروان ثروت همیشه با لباس شخصی می آمد.خیلی به او احترام میگذاشتند. او الآن درشهر اماره است.شب حملهي فتـح المـبین به اتفـاق چنـدنفر دیگر ازسـربازان و درجه داران درسـنگر مانـدیم. ته دلمـان خوشـحال بودیم که نیروهاي اسلام حمله راشروع کرده اند. تاصبح تقریبا بیدار ماندیم وصبح مثل همیشه صبحانه اي درست کردیم خوردیم. صبـح بـاخبر شـدیم فرمانـده،سـرهنگ دوریت، بـا تانـک فرارکرده امـا در منطقه ي سـایت نیروهاي شـما تانک او را هـدف موشک آرپی جی قرار داده اندواوکشته شده است. سرهنـگ علی حمزه، از فرمانـدهان تیپ 27 ،نیز در مقر فرمانـدهی خودکشـته شـده بود. ما ازسـنگر بیرون آمـدیم و به طرف سایت راه افتادیم. با افراد دیگري که باقیمانـده بودندجمعا یکصدنفري می شدیم. درحوالی سایت به پنج نفر از رزمندگان شما برخوردیم و تسلیم شدیم. از هرطرف دسته دسته اسیرها به طرف سایت می آمدند. همان طورکه شما هم شنیدیدحدود هجده هزار نیروهاي ما در منطقه شوش به اسارت رزمندگان شما در آمدند. این یک معجزه ي بزرگ بود. ماسلاحهاي مدرن و مهمات بی حدو فرماندهان کارآزموده داشتیم، اما نتوانستیم در مقابل نیروهاي شما بیش از چندساعتی مقاومت کنیم. بسیاري از فرماندهان ما درکشورهاي خارج دوره دیده بودند. عده اي از آنها افسران قدیمی بودندکه مجددا به خدمت احضارشده بودندباشـنیدن صـداي الله اکبر همه حواس خود را از دست میدهنـدو دیگرکاري از ایشان ساخته نیست. اینها معجزه است.چون در مقابل نیروي حق قرارگرفته بودیم وضعمان به اینصورت در آمد. باقیمانده ي ارتش عراق نیز هر روزضعیف تر میشود. ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═

🔵تست عجیب اضطراب وافسردگی🤯 ⛔️تصویر بالا برای شما متحرک است یا ثابت⁉️ 1⃣متحرک〰〰〰〰〰〰〰〰 2⃣ثابت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💯حتما جواب رو ببینید عالیه 😳😱😲👇 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/1370423431C4844273284 https://eitaa.com/joinchat/1370423431C4844273284 جوابش عالیه

🔴استخدام جدید دولت پزشکیان آموزش و پرورش از جذب ۲۰ هزار معلم جدید در بهمن ماه خبر داد ✅جزئیات آزمون استخدامی رو فقط در کانال زیر میتونید ببینید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b ❌ استخدامی آموزش و پرورش 👆

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 4⃣9⃣ وقتی اسـیرشدم رفتار بسـیارخوبی از نیروهاي اسـلام دیدم. در واقع در لحظه ي اسارت میفهمیم که رزمندگان اسـلام چقدررأفت و مهربانی دارندو از همان لحظه ي اسارت پی میبریم که صدام وحزب بعث چقدرجنایتکارندکه ما را در مقابلاین جانهاي مؤمن و رئوف شـما قرار میدهد. رفتار ما با اسـراي شـما اصـلا انسانی نیست ولی رزمندگان اسـلام بسیار انسانی با مارفتار میکنند. این عمل خیلی در روحیه ي ما اثرگذاشت.آن روز درسایت از غـذاهاي خودشان به ما دادنـد. اسـراي ایرانی به هیچ وجه از اینگونه رفتارهاي انسانی برخوردار نیسـتند. پسـرخاله ي من سـرباز وظیفه بود. او در یکی از عملیات اسـیرشد. من در بغداد بودم. مادرش به مناسبت اسارت او ولیمه داد. اقوام مان همه آمده بودندو بسیار ابراز خوشحالی میکردند.هر وقت از مرخصی به خانه میرفتم دوستان و اقوام می آمدندبه دیدنم. اغلب می پرسـیدند«پس نیروهاي اسلامی چه وقت به عراق خواهندآمد؟» و من به آنها اطمینان میدادم که انشاء االله هرچه زودتر خودشان را به ما خواهند رساند.امیدوارم رزمندگان اسـلام هرچه زودتر ریشه ي کثیف حزب بعث وصدام را ازسـرزمین مقدس ‌عراق بکنندو مردم ستمدیده ي عراق چشمشان به دیدار سربازان امام زمان روشن شود. 5⃣4⃣ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی نیروهاي ما درسـرپل ذهاب، منطقه‌ي کولینا، مسـتقر بودند. نیروهاي شـماحمله ي نسـبتا بزرگ و موفقی داشـتندکه پیشـروي کرده و در مواضع جدید مستقرشده بودند.مـا قبـل ازحمله ي نیروهاي شـما پشت جبهه بودیم. بعـداز این حمله بلافاصـله ما راسازمانـدهی کردنـدو براي ضـدحمله به منطقه ي عملیـاتی آوردنـد.حمله ي مـا آغـاز شـد ولی نتوانستیم کـاري از پیش ببریم. نیروهـاي شـما همچنـان در موضع تـازه تصـرف شـده ماندنـد.شایـدبـاور نکنیـد اگر بگویم که همه ي نیروي شـما درحمله و دفاع فقط بیست نفر بودنـدوما بیشتر از پانصدنفر تازه نفس وکار آزموده بودیم. فرماندهي لشـکر،سـرتیپ نزارخالدنقش بندي، وقتی فهمیدکه دیگر نمیتواندمواضع از دست رفته را از دست نیروي بیسـت نفري شما بیرون بیاورد و از او به عنوان یک ‌امیرشکست خورده نام خواهندبرد، دیوانه شد. براي تلافی و توجیه شکست خودبیست و هشت تن از فرماندهان دسـته ها وگروهانها وحتی گردانها را مقصـر دانست و آنها را متهم کردکه به عمدعقب نشینی کرده اندو دستور داد همه ي آنها را احضارکردند.فرماندهان آمدند.سـرتیپ آنها را مجرم شـناخت وحکم تیربارانشان راصادرکرد.چندتن از افسـران محکوم اعتراض کردندچرا ایشان را دادگاهی نکرده اندتا دلایل شـکست را بگویندو ازخود دفاع کنند. ولی سرتیپ فرمان خودش راصادرکرده بود و روي این فرمان اصرار داشت. در بین افسران سرگردي بودکه خیلی تلاش میکرد از اعدام در آن منطقه ي کوهستانی و دور از دادگاه و محاکمه نجات یابدو به همین آسانی و به دسـتور یک سـرتیپ اعدام نشود. بنابراین ازکوچکترین اقدامی براي دفاع ازخود سرباز نمیزد. ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝

💞💞 فال حافظ 💞💞 💞 ای حافظ شیرازی! تو محرم هر رازی! تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم می‌دهم که هر چه صلاح و مصلحت می‌بینی برایم آشکار و آرزوی مرا براورده سازی 💞 💞لطفا نیت کنید یکی از قلب‌های زیر را لمس کنید💞 💗💗 💗💗 💗💗💗 💗💗💗 💗💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗💗💗 💗💗💗💗 💗💗 💗 خدایا به مـن در زندگے آرامـش عطا فرما💕💕

✿خدایا ❤ شب را در سڪوت و تاریڪے آفریدی تا همه از هیاهو و شلوغے روز به آرامش برسند🙏🌸 پس آرامش حقیقی، خیالے آسوده وخوابے آرام را نصیب دوستانم ڪن الهی آمین 🙏🌸🍂 🌸🍂شبتون آرام دوستان جان 🌙⭐🌸

💠۷سوال که در پل صراط از شما پرسیده میشود چیست؟ 💠اولین انسان حضرت ادم چگونه خلق شد و چگونه فرزندان او ازدواج کردند؟ 💠در اولین شب قبر چه اتفاقی می افتد ایا عذاب قبر وجود دارد و سوالی پرسیده میشود؟ 💠اصحاب سبت چه کسانی بودند و چگونه به میمون تبدیل شدند؟ 💠چرا در مراسم عزا گلاب استفاده میکنند اما در عروسی ها نه؟ 💠از ۵۵علامت قیامت ۴۵,علامت به وقوع پیوسته اند!این علامت ها چه هستند؟ 💠اصرار مرموزی که خداوند به کلاغ ها داده است چیست؟ ✅تمااام جواب سوالات وصدها سوال دیگراینجا👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2222784535Cef7b39b27d

🔴🔴 خبــر فــوری ✅ استـخـدام ۲۰ هزار معـلـم جدید به دستور دولت پزشکیان در #بهمـن ⚠️جـزئیـات آزمـون استخـدامـی و ادامه خبر رو در کانال زیر ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b برای استخدام حتما عضو بشید👆

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 5⃣9⃣ من واقعا نمیدانم که آنها گناهکار بودندیا نه، یا موافق جمهوري اسلامی بودندیا نبودند؛ ولی اعدام بیست و هشت افسـر و درجه دار در منطقه ي جنگی، آن هم به دسـتور یـک سـرتیپ که یقینـا دلایـل کافی براي اعـدام ایشان نداشـت قدرتی بودکه حزب بعث به فرماندهان رده ي بالاداده بود، در واقع آن فرماندهان به دست حزب بعث اعدام شدندوسرتیپ نقش بندي اجراکننده ي بیشعوري بیش نبود. آن بیست و هشت افسـر را به محلی مسـطح آوردنـدو به همه نیروهاي مسـتقر در منطقه دسـتور دادنـدبراي تماشا به اصـطلاح خائنان جمع‌شونـدتا اعدام آنها براي بقیه درس عبرتی باشد.سـرتیپ نقش بندي به جوخه دسـتورآتش داد.سـرگرد مذکور تا آخرین لحظه فریاد میزد «من بی گناهم.» همه اعدام شدندوجنازه هاشان به عنوان جبان (ترسو) وخائن به بغداد فرستاده شد تا به خانواده هاشان تحویل شوند.در ارتش عراق خانواده ي هرکس راکه عنوان جبان به او داده باشـندحق ندارد سوگواري کندو مراسم بگیرد.حتی خانواده ازحقوق و مزایاي شغلی شخص جبان محروم می شود.ناگفته نگذارم که شخص سرتیپ نزارخالدنقش بندي نیز بالاخره به دستور حزب بعث اعدام شد.خبر آن را از رادیوو تلویزیون شماشنیدم و بسیار خوشحال شدم. منطـق حزب بعـث زور است و اعـدام وکشـتار و ترور.حزب بعث به احـدي رحم نمیکنـد. ارتش عراق علاوه بر آنکه در جبهه ي کفر است خود اسـیر حزب بعث است همانطورکه دوسـتانم برایتان گفته اندفرماندهان بعثی به قدري از امام خمینی حفظه الله و نیروهاي شـما کینه دارنـدکه از توهین به ایشان لـذت میبرند. اینها اینطور تربیت شده اند. ذره اي حق پرستی و انسانیت در وجودشان نیست.از میان افسرهاي اعدامی دو نفر را میشناختم:ستوان یکم محمدعزیز اهل موصل، وستوان یکمداحتیاط عبدالستار محمداهل بغداد. البته یک سرباز هم در میان آنها بودکه نامش را نمیدانم. او از افراد واحدما نبود.فرمانـدهی داشتیم به نام سـتوان یکم حبیب احمـدکه حالااسـیر و در اردوگاه پرنـدك است. تعداد زیادي از افراد واحدتحت فرمانـدهی این افسـر فرارکرده بودنـدو سایر فرمانـدهان او را به علت نداشـتن لیاقت و قـدرت فرماندهی سـرزنش میکردند.ستوان حبیب احمد براي اینکه قدرتی ازخود نشان دهدو بفهماندفرمانده با لیاقت است دستور اعدام سربازي راصادرکرد. نام این سـرباز کاظم عبیس بود.سـتوان حبیب احمـد باسـروان هشام عبـداالله سـعید الـدباغ تماس گرفت و از اوخواست حکم اعدام را تأییدکندولی او قبول نکرد.چندروز بعد سـربازکاظم عبیس ازجبهه گریخت،سروان هشام از منطقه ي ما منتقل شدوستوان حبیب احمداسیرگشت. وقتی صدام حسین دستور داد قصرشیرین را ویران کنند، من در آنجا بودم. افراد نظامی ما هرچه توانستنداز قصر شیرین تاراج بردند. آنهاحتی تیرهاي برق را براي سقف سنگر و مصارف دیگر بردند.گردان تخریب لشـکر هفت قصـرشـیرین را ویران کرد. فرماندهي این لشـکر هم ان سـرتیپ نزار خالدنقش بندي بودکه برایتان گفتم. در قصـرشیرین مسجدالمهدي را الصدام خواندندو یک بیمارستان را نیز به نام صدام کردند. ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝

🔴استخدام جدید دولت پزشکیان آموزش و پرورش از جذب ۲۰ هزار معلم جدید در بهمن ماه خبر داد ✅جزئیات آزمون استخدامی رو فقط در کانال زیر میتونید ببینید 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3512729888Ce81dc4ed0b ❌ استخدامی آموزش و پرورش 👆🏻

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 6⃣9⃣ کلیسا را ویران کردندکه البته قبل از ویرانی به بوفه وفروشگاه افراد نظامی تبدیل شده بود و در آن میوه وسایر مواد فروخته میشد.مورد دیگري که من شاهـدآن بودم درجبهه سـرپل ذهـاب بود.کمی دورتر از موضع ما قریه اي بودکه تنها یک زن وشوهرپیر در آن مانده بودند.سن این زن و مردشصت تا هفتادسال بود.خیلی پیر بودند.آنها هر روز به موضع می آمدندو از ما غذا میخواسـتندو ما به آنها غذا و میوه می دادیم. مدتها این کار ادامه داشت.گاهی هم بـا آنهـاحرف میزدیم. البته چیزي نمیگفتنـدجز اظهـار ناراحتی از اینکه صـدام هیـچ کس را در قریه زنـده نگذاشـته است. میگفتنـد«بسـیاري ازجوانهاکشـته شدنـدو هرکس توانست گریخت. ما هم که هیچ کس را نداشتیم ماندیم و این حـال و روز ماست.» ماکاري به آنها نـداشتیم. هرچه دلشان میخواست میگفتنـد. یک روز من و یکی ازسـربازها به قصـرشیرین می آمدیم. بین راه جنازه ي آن زن وشوهر پیر را درکنارجاده دیدم. به همراه سرباز به طرف جنازه ها رفتم و دیدم ازقسمت سر به شدت مجروح شده اندو اثري از تیردر بدن آنها نیست.خوب دقت کردم. معلوم بودسـرهاي هر دو را بین دوسنگ بزرگ کوفته بودند؛ به طوري که چیزي ازسر و صورت آنهاسالم نمانده بود.من و آن سـربازگودال نسـبتا بزرگی حفر و اجساد را دفن کردیم. مـدتهاکوشـش میکردم تا بفهمم کدامیک از افراد ما این زن وشوهر پیر را با آن وضع فجیع کشته اند.نفهمیدم. 6⃣4⃣ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی در عملیـات فتـح المـبین فشـارحمله ازطرف نیروهـاي شـماخیلی زیـاد بود. از هرطرف گلوله می آمـد-حـتی ازسـمتی که تصورش را نمیکردیم وخودمـان در آنجـا نیرو داشتیم. نیروهاي ماسـر درگم و وحشت زده بودنـدو نمیدانسـتندبه کـدام سمت فرارکنند. بیشتر آنها مایل بودند اسـیرشوندزیرا هیچ تمایلی به جنگ نداشـتند. مدتها بودکه میدانستیم شـماحمله ي وسـیعی در پیش داریـدو تـدارك دفاع دیـده بودیم؛ ولی همه چیز از هم پاشـید. از واحـدما فقط سـی نفر ماندنـد. پس عقب نشـینی کردیم و به طرف امامزاده عباس آمـدیم. در همین منطقه سـرگردان و هراسان بودیم که یک کامیون ایفاي خودمان از پشت یعنی ازطرف مواضـعی که دست نیروهایمـان بود از روي جاده ي آسـفالتی که به دزفول میرود آمـدوکنارجاده نگه داشت. راننده ما راصدا زد وگفت «من به اماره میروم. هرکس میخواهدفرارکندبا من بیاید.» افسري به نام حسین گفت «همه ي افرادسوارشوند.»سـتوان حسـین خودش رفت جلو نشست و بقیه رفتندبالاي ایفا تنها من به جا ماندم.کامیون حرکت کرد -ولی به طرف دزفول- باسرعت خیلی زیاد. بعدفهمیـدیم که کامیون غنیمتی و راننـده ي آن یکی از پاسداران خوزسـتانی بوده است. او با این حیله توانست سـی و یک نفر ازافراد مـا را به اسـارت بـبرد. بعـداز رفتن کـامیون من تنهـاشـدم و به عقب برگشـتم و به یکی از مواضع خودمـان رفتم. در این موضع حـدودچهل نفر از افراد فراري جمع شـده بودنـدیکی از فرمانـدهان تیپ 14 ،سـرهنگ ساکت احمدشهاب، هم آنجابود. او ما راجمع کرد وگفت: ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝

**افتادگی پلک‌تو درمان کن♥️😍 بدون جراحی و هزینه های،سنگین😍 با چه حسرتی همیشه زُل میزدم تو صورت خانماییکه صورتشون گرده!😓 اینجا بدونِ عمل و توخونه😌👇** اول صورتت رو #تُپل☺️ آخرم صورت جوش جوشی و چال چالیتو آیینه میکنه و #تضمین اثر گذاری میده😉 **قبل از سفارش هم مشاورمون با دلسوزی میگه که روتون اثر میذاره یا نه!😁 ❌چاقی صورت بدون قرص و پودر ❌** 🌸صورتتو پر و گونه هاتو برجسته کن 🌸 همین الان پیجشو فالو کن😍 https://eitaa.com/joinchat/3720937500Cce62abdffa

😮‍💨همیشه تو عروسیا و جشنا حسرت موی بلنددیگران خوردم 🐙 دختر خالم ده متـــــر مو داره اونوقت من کچل بین حرفاش از این کانال اسم برد کنجکاو شدم بیام ی سری بزنم https://eitaa.com/joinchat/3720937500Cce62abdffa فکرشم نمیکردم به این سادگی منم موهام خوجل شن😋👆😍💃 چاقی صورت بدون بوتاکس و کاملا طبیعی 😱 از وقتی تو این کانال عضو شدم اعتماد به نفسم 100 شده😊 موهای پر پشت و بلند صورت صاف و صیقلی ☺️ اندام باربی 👯‍♀ 😍👆❌ تخفیفات ویژه بلک فرایدی 😍👆❌

🌹در زنـدگی ♥️هیچ چیز قیمتی تـر 🌹و مهم تـر از این نیست ♥️که قلباً در آرامش باشیم 🌹الهـی همیشه ♥️قلبتـون پر از آرامش باشه 🌹امـیدوارم اون اتـفاق ♥️قـشنگ که منتظرشید 🌹بـراتون بیفته ♥️یـه خبـر خــوش 🌹یـه دلخـوشی بزرگ ♥️شبتون پرازعطرخدا ❤️ #تست_هوش ❤️ ╭───┅🍃🌸🍃┅────╮ 🛅 @tarfand_test_hoosh ╰───┅🍃🌸🍃┅────╯

. 🔴 فرصت ۳ماهه تا معلم شدن 👨‍🏫 ✅ جذب ۲۰ هزارمعلم جدید تا اسفند ✅ مقاطع ابتــدایی ، دبیری و پرورشی اگر#لیـسانس داری و میـخوای تو آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت‌کنی برای دیدن شرایط ثبت‌نام و مدارک‌لازم کافیه روی لینک بزنید 👇 https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826 .

🔴آقای کاظمی وزیر آموزش و پرورش: آزمون جــدید برای جذب معلم#بهمن و #دی_ماه امسـال ثبت نام میگردد ✅ جزئیــات تکــمیلی خـبر و شــرایط آزمــون رو در لینک زیر ببینید👇 https://eitaa.com/joinchat/585826589Cd0a274a826 برنامه جدید مطالعاتی + منابع قبولی به همراه کتاب ۱۰۰۱ تست 👆⚠️

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 7⃣9⃣ فرمانده گفت : «بایـدیک حمله اي به طرف ایرانیها بکنیم و آنها را به مقـداري که پیشـروي کرده انـدعقب بزنیم.» او مـا را آرایش داد. به طرف امامزاده عباس حمله کردیم. نیروهاي شـما عقب نشسـتندو ما توانستیم به مواضع خودمان برسـیم. قصدداشتیم در همین منطقه مسـتقر شویم ولی هواپیماهاي شـما ما را بمباران کردندو سرهنگ ساکت احمدشهاب و یک ستوان یک به نام طالب که فرمانده رسته ي خمپاره بودکشته شدند. درکنار سنگرهایی که تازه تصرف کرده بودیم جنازه ي یک شهیدایرانی روي زمین بود. آن شهیـدرا در یک راه فرعی دفن کردیم. پلاکی به گردن او بودکه فقط شـماره داشت. فکر میکنم بسـیجی بود. آن پلاك را یکی ازسربازها به نام قاسم عبدالله از گردن شهیددر آورد وگفت «اگر اسیرشدیم آن را به ایرانیهاخواهیم داد.»حالانمی دانم داده است یا نه، ولی میتوانیداز او بپرسـید، زیرا در یکی ازکمپهاي همین اردوگاه اسیر است.شایداو بتواندمحل دقیق دفن آن شهیدرا هم برایتان بگوید. این بسیجی شهیدلباس شخصی به تن داشت و یک چفیه دور گردنش بود. البته من دو بسـیجی را هم که اسیرشده بودنددر آشپزخانه تیپ 14 دیدم که بعدازچندساعت از مقر تیپ آمدندو آنها را بردند.تقریبا یک روز در این موضع بودیم. رگبارگلوله وخمپاره هاي شـما لحظه اي آراممان نمیگذاشت. بعضـی از تیرها مستقیم به افراد می خورد وخیلی مشـکوك بود. دو نفر ازسـربازان ما در یک لحظه با تیر مسـتقیم کشـته شدنـد. فرمانـده چهار نفر ازسربازان راجلوفرسـتادکه ببیند این تیرهاي مسـتقیم چطور به این آسانی به موضع میرسد. این چهارسـربازجلو رفتندو یک بسـیجی را اسـیرگرفتند. بسـیجی حدود بیست و پنج سال داشت. چشـمانش را بسـته بودند. او را به مقر تیپ بردند. دیگر او راندیدم و نمیدانم با اوچه کردند.چهارسـربازي که براي دستگیري بسیجی رفته بودندتعریف میکردند«وقتیدمتوجه شدیم ازکـدام منطقه تیرانـدازي میشود از پشت رفـتیم و دیـدم او بـاخیـال آسوده نشسـته و هرکـدام ازسـربازان راکه میبینـدبا خونسردي نشانه میرود وشلیک میکند. او را محاصره و دستگیرکردیم.»حملات دیگر شماشروع شدو ما عقب نشینی کردیم. من تاحمله ي رمضاندرجبهه بودم.خیلی سخت گذشت.وقتی حمله ي شـما ازطرف پایگاه زیدشروع شدسربازي به نام سید حسین عبدالحسین با من بود.ساعت ده شب حمله شروع شـد. نیروهاي شـما سـیمهاي تلفن را قطع کرده بودنـدو ما هیچگونه ارتباطی باسایر نیروها نداشتیم. افراد ما همه فرارکردندومن به اتفاق سربازسیدحسین درسنگر ماندیم تاصبح.صبح، یک جیپ توپ ۱۰۶ به طرف پاسـگاه آمـد. دو پاسـدار درجیپ بودند. به آنها علامت دادم. آمدند، ما راسوارجیپ کردندو به عقب آوردند. آن دو پاسـدارخیلی خوب با ما برخوردکردنـد. هرچندزبان همدیگر را نمیدانستیم‌‌ولی من فهمیدم آنها به ما اطمینان میدهندکه اصلانگران نباشیم وخیالمان آسوده باشد، آن دو ما را تحویل دادندوخودشان بلافاصله به طرف پاسگاه زیدبرگشتند. ما به اهواز آمدیم و بعدازچندروز به تهران منتقل شدیم. ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝

از شکم چاق تا شکم تخت در ۷ شب! بزن رو سیب‌ها و محلول غیب کردن چربی‌های اضافه رو یاد بگیر! تا عروسیا خوش اندام شو👇👇👇 🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎 ☝️☝️☝️☝️

‍ ‍ ╔═.🌺.═══◌‌✤═══╗ ‍ اسرارجنگ تحمیلی به روایت اسراي عراقی🔰 قسمت 8⃣9⃣ حادثه اي را در عراق شاهدبودم که در روزهاي اول‌پیروزي انقلاب شما در اداره اي که کار میکردم روي‌داد.دو نفر از همکارانم به نامهاي سمیر محمد و جبار سعدونحاتم از افراد مؤمن و نمازخوان اداره بودند.سمیرچندروز پس از اعلام پیروزي انقلاب اسلامی در ایران، دو کیلو شکلات خریدوصبح به اداره آورد و آن را بین کارمنـدان پخش کرد.کارمندان علت شـیرینی دادن او را پرسـیدند. سـمیر گفت «حادثه ي مبارکی اتفاق افتاده است. دلم می خواهـدشـیرینی بـدهم.» هر کـدام ازکارمندان حدسـی میزد. علت را فقط چندنفر میدانسـتند-ازجمله من. دو ماه از این واقعه گـذشت. یک روز یکی از افرادسازمان امنیت به اداره آمـدو به اتاق رئیس رفت وگلایه کردکه «طبق گزارش رسـیده عده اي ازکارمندان شـما نمازخوان و مؤمنند.چرا آنها را به ما معرفی نمی کنید؟»بعدازچندروزجبارسـعدون دسـتگیرشـد چنـدماه بعـدهم سـمیر محمدرا دسـتگیرکردند. وقتی کارمندان سـراغ آنها را میگرفتندگفته میشدآنها به جبهه رفته اند. این دروغی بودکه سازمان امنیت شـایع کرده بـودکه حکـومت صـدام حسـین را مـوجه جلـوه بدهـدو این تصـور پیش بیایـدکه دوکارمنـدمؤمن به جمهوري اسـلامی معتقدنیستندو به جنگ با انقلاب اسلامی رفته اند. درصورتی که این شایعه با بخشنامه اي که به اداره رسیداز قوت افتاد. در آن بخشـنامه لیست اسامی افراد به اصـطلاح خائن درج شده بود وضـمن ‌آن از اداره خواسته بودند ترتیب مصادره ي اموال آنهـا داده شود. مـدتی نگـذشت که تعـداد این قبیـل‌ بخشـنامه ها فزونی گرفت. در یکی از این نوع بخشـنامه ها نام جبار سعدونوسمیر محمدعبداالله به چشم میخورد. به احتمال زیاد این دو نفر را اعدام کرده اند.طبق آمـاري که در ذهنم هست و مربوط به سـال1981 میباشـدتـا آن سـال اموال، زمین وخانه ي حـدود پنجاه هزار نفر در عراق مصـادره شـده است. این افراد تقریبـا همگی معتقـد به جمهـوري اسـلامی هسـتندو بـاحکومت صـدام ضـدیت دارنـدو بیشترشان، کشاورز،کارگر،کارمند، وکاسب هستند. این گوشه اي ازجنایات صـدام حسـین کافر است که بر ملت مظلوم بیچاره ي عراق اعمال‌میشود. در دنیا هیـچ مرجع قانونی نیست که رسـیدگی کنـددر عراق بر مسـلمانان چه میگذرد و این چه جانوري است که به جان ملت بی دفاع عراق افتاده که استخوانهاي مسلمانان را میخورد .صدام با قلدري رئیس جمهورشد و روزگار مردم عراق راسـیاه کرد وحالاشـما در عراق اصلاجوان نمی بینید.جوانان عراق یا درسـربازخانه ها هسـتند، یا درجبهه اند، و یا در زندانهاي فاشیستی صدام سر میکنند. الآن در عراق هیچ چیز وهیچکس مصون نمانده. ایام به کام‌ صدام و بعثی ونکثیف صـدام است و آنها بر روزگار تیره ي مردم میخندند. من از مردم عراق تمنا میکنم حرکت کرده این صدام گرگ صـفت راسـرنگون کننـدتا بیشتر از این آبرو و ناموس مسـلمانان عراق و مسـلمانان جهان مورد تجاوز و تعدي ‌بعثیهاي صهیونیست‌قرار نگیرد.تـا برپایی جمهوري اسـلامی لحظه اي از قیام وحرکت دریغ نکننـدو از بابت اسـراي عراقی هم که درایران هستندخیالشان آسوده باشدو بدانندمیهمان جمهوري اسلامی هستیم. ایرانیها به ما میهمان می گویندنه اسیر. ✅ ادامــــــہ دارد... ╚═◌‌✤═════.🌺.═╝

‌ 🔴 سریال #دیو_و_ماه_پیشونی 🎬 🍿بالاخره تو ایتا منتشر شد 🌟✅ 🉐 یه #سریال جذاب و دیدنی 😍👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/2612134004C6a290170c3 https://eitaa.com/joinchat/2612134004C6a290170c3 📥 همه قسمت هاشو رایگان دانلود کنید ☝️ ‌

🔴اتفاقی عجیب در #سردخانه🔴 در روستایی زنی بیوه زندگی میکرد که یک دختر ۲۰ ساله داشت و به خاطر تنگدستی دخترش را به اجبار و با زور داد و فریاد عروس یک مرد ۵۰ ساله ثروتمند کرد ؛ پس از مدتی دختر با صورت کبود به خانه مادرش آمد و گفت این مرد دست بزن دارد...میخواهم جدا شوم!ولی مادر اعتنا نکرد و با گرفتن پول از مرد #ثروتمند قول داد که اجازه ندهد دخترش طلاقش را بگیرد!بعد از حدود ۳ سال مادر آن دختر فوت شد ؛ روزی که مراسم #خاکسپاری اش بود خبر آوردند که زن در سردخانه...ادامه داستان👇مو به تنم سیخ شد https://eitaa.com/joinchat/1213726825C637fe317dc 🚫ورود بیماران قلبی ممنوع🚫

#شبتان بی غم #فرداتون زیبا