eitaa logo
به هوای سیل
82 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 خلاصه جلسه دوم بخش اول 🔻 طرح دو سوال اساسی در 🔸 چه زمانی باید حرف زد و چه زمانی باید سکوت کرد؟ چه کسی باید حرف بزند و چه کسی باید سکوت کند؟ این دو سوال بسیار مهم است. بعضی با سکوتشان کمک می کنند و بعضی با سخن گفتن. 🔹 خیلی وقت ها حمله دشمن برای اینست که افراد را در جایی که نباید جمع شوند، جمع کند. آن بمب صوتی وقتی منفجر شد، کسی نباید اعتنا کند. 🔻علت سکوت حضرت علی و سخن گفتن فاطمه زهرا 🔸نقشه ی دشمن این بود که کاری کنند تا حضرت علی حرف بزند اما فاطمه ساکت باشد. اگر حضرت علی حرف می زدند، دشمن راحت می توانست دوقطبی ایجاد کند. زیرا کینه و کدورت از علی زیاد است. انگیزه زیاد است. 🔻جنگ نرم در دوران امام رضا علیه السلام 🔹اوضاع دوران امام رضا هم اینگونه بود. در دوران امام رضا شرایط به شکلی بود که مردم، حتی نفهمیدند امامشان شهید شده. اوضاع برعکس موسی بن جعفر بود. ببینید! دو امام و دو واکنش کاملا متفاوت هستند. سیره ی اهل بیت نکات عجیب و غریبِ زیادی دارد. شیعیان آمدند تا امام موسی بن جعفر را ببرند و تشییع کنند. جسد امام به حرف آمد و فرمودند: من را کشتند. من به مرگ طبیعی از دنیا نرفتم. امام رضا  را با آن همه طرفدار، می کشند اما حضرت جریان را به گونه ای اداره می کنند که کسی نفهمد. 🔻موضع رهبری در برجام 🔸در ماجرای برجام یادتان هست؟ مدام پیام تبریک می فرستادند. دو حالت داشت: یا می فرمودند کار خوبی است. دمتان گرم. در آنصورت وقتی گندش بلند می شد، ایشان هم شریک بودند و یا اینکه می فرمودند کار خوبی نیست. اشتباه کردید. در اینصورت مردم را مقابل آقا قرار می دادند. تحریک افکار عمومی و قرار دادن یک موضوع در معرض افکار عمومی، یک شگرد است. رهبری فرمودند: چرا برای من نامه ی تبریک می فرستید؟ یعنی چه؟ مگر الان چه شده؟ ✅ @Aminikhaah
💠 خلاصه جلسه دوم بخش دوم 🔻چگونه بصیرت پیدا کنیم؟ 🔸فرمول دارد: اینجا حرف زدن خاصیت دارد یا نه؟ کدام شایعه را باید جواب داد و کدام شایعه را نباید جواب داد؟ فرمول دارد. دشمن دوست دارد تو به بعضی از شایعه ها جواب بدهی تا آن شایعه پخش شود 🔻فاطمه زهرا و تخریب نقشه دشمن 🔹اما فاطمه می فرماید بیا سر فدک بحث کنیم. جواب بدهید که با چه استدلالی فدک را گرفتید؟ آن ها می گویند: اصلا دعوای ما سر این نیست. دعوای ما سر این است که علی جوان است. دشمن دو قطبی را بین علیِ جوان و بی تجربه و فلانیِ سالخورده و با تجربه قرار می دهد. ولی فاطمه ی زهرا دوقطبی را عوض می کنند. 🔸این سخن را از کجا گفتی؟ پدر من به تو گفته ما انبیا ارث نمی گذاریم؟ پدر من چیزی به تو گفته در حالی که به من (که دخترش بودم) نگفته؟ بعد حضرت زهرا می فرمایند: تو که سواد قرآنی نداری می خواهی خلیفه ی پیامبر شوی؟ اصلا دوقطبی برمی گردد در مورد این مطلب که تو اصلاً صلاحیت داری خلیفه ی پیامبر شوی؟ 🔻این عمار 🔹معاویه دوست داشت علی ع یکسری حرف ها را بزند اما امیرالمومنین این حرف ها را نمی زد. بلکه به عمار می سپردند تا بگوید. 🔻گوش دادن صدای هوای نفس مانند گوش دادن صدای دشمن 🔹قالَ أَبُو جَعْفَرٍ الْجَوَادُ ع‏: مَنْ أَطَاعَ هَوَاهُ أَعْطَى عَدُوَّهُ مُنَاه‏ :کسی که حرف هوای نفس را گوش کند، دشمن را به هدف رسانده است. دشمن بیرونی هم از جنس هوای نفس است. هر دو با حق مشکل دارند. هر زمان حرف دشمن درونی را گوش کردی دشمن بیرونی موفق می شود. 🔻سکوت با برنامه یا از روی ترس؟ 🔸پس فرق وجود دارد. یک وقت آدم سکوت می کند تا اعتبارش را از دست ندهد. فرمول بصیرت را دیدید؟ فرمولش وابسته به هوای نفس است. 🔻علت سکوت حضرت علی علیه السلام 🔹وقتی حضرت علی از مسجد برگشتند، حضرت زهرا  به ایشان فرمودند: چرا مانند جنین که در رحم مادر می نشیند، کنج خانه نشسته ای و زانو بغل گرفتی؟ نقل می کنند صدای اذان می آمد. امیرالمومنین فرمودند: فاطمه جان این صدای اذان را می شنوی؟ جواب دادند: بله. حضرت فرمودند: اگر من بیرون بروم، این صدای اذان باقی نمی ماند. می خواهی بروم درگیر شوم تا جنگ داخلی شروع شود؟ از بیرون مرزها هم آماده اند که هجوم بیاورند و همه را درو کنند. بروم؟ فرمودند: نه علی جان من این را نمی خواهم. بعد امیرالمومنین  فرمودند صبر کن، به خاطر خدا صبر کن. 🔻هدف دشمن از سخن گفتن حضرت علی (ع) 🔸می خواستند بگویند امیرالمومنین به خاطر حکومت خودش عصبانی شده. به خاطر ریاست خودش عصبانی شده. تا حالا هم اگر دیدید این همه رزمندگی و دلاوری داشته، همه بخاطر ریاست بوده. دشمن منتظر بود علی ع حرف بزند تا بگوید آهان دیدی یک عمر دنبال ریاست بوده! ✅ @Aminikhaah
فاطمه و افکار عمومي 02.pdf
456.4K
📒متن کامل #فاطمه_و_افکار_عمومی جلسه دوم ✅ @Aminikhaah
هدایت شده از بهشت
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
*رفیقم میگفت :* ۳۰ سال پیش خواستم برم شیراز ... رفتم ترمینال و سوار اتوبوس شدم . صندلی جلوم زن و شوهری بودند که یه بچه توپول و شیرین ۳یا ۴ ساله داشتند. اتوبوس راه افتاد. ۱۶ ساعت راه بود. طی راه ؛ بچه توپول و شیرین که صندلی جلو بود؛ هی به سمت من نگاه میکرد و میخندید. چند بار باهاش دالی بازی کردم و بچه کلی خندید... دست بچه یه کاکائو بود که نمیخوردش . تو دالی بازی ؛ یهو یه گاز از کاکائو بچه زدم . بچه کمی خندید... کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت: ببین ؛ بالاخره کاکائو را خورد. دیدم پدر و مادرش خوشحالند؛ گفتم بذار بیشتر خوشحال بشن. خلاصه ۳ تا کاکائو را کم‌کم از دست بچه؛ یواشکی گاز زدم و بچه هم میخندید. مدتی بعد خسته شدم. چشمم را بستم و به صندلی تکیه دادم ، که یهويی واییییی.. مُردم از دل پیچه..... دل و روده‌ام اومد تو دهنم... سرگیجه داشتم... داشتم میترکیدم. دویدم رفتم جلو و به راننده وضعیت اورژانسی خودم را گفتم. راننده با غرغر تو یه کافه وایساد. عین سوپرمن پریدم و رفتم دستشویی و رفع حاجت کردم. برگشتم و از راننده تشکر کردم و نشستم روی صندلی. اتوبوس راه افتاد. هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که دل‌درد شروع شد. طوری شده بود که صندلی جلوی خودم را گاز میگرفتم . از درد میخواستم داد بزنم‌. چه دل پیچه وحشتناکی... تموم بدنم را میکشیدند... مُردم خدا.... دویدم پیش راننده و با عجز و التماس وضعیتم را گفتم. . راننده اومد اعتراض کنه؛ با صدای عجیبی که ازم درشد، راننده زد بغل جاده و گفت: بدو داداش.... پریدم بیرون و دقایقی بعد برگشتم به اتوبوس... تشکر کردم... از درد داشتم میمردم. دهنم خشک بود و چشام سیاهی میرفت. رفتم روی صندلی نشستم. گفتم چرا اینجوری شدم. غذای فاسد که نخورده بودم. دیدم دست بچه باز کاکایو هست. از پدر بچه پرسیدم : بچتون کاکائو خیلی میخوره؟ پدرش گفت: نه ؛ کاکائو براش بده. اومدم بپرسم پس چرا کاکائو بهش میدی؟ که مادرش گفت: حقیقت بچمون یبوست داره. روی کاکائو مسهل مالیدم تا شاید افاقه کنه؛ تا حالام دو یا ۳ تا هم خورده ؛ ولی بی فایده بوده. من بدبخت خواستم ادامه بدم که یهو درد مجددا اومد. میخواستم داد بزنم و کف اتوبوس غلط بزنم. رفتم پیش راننده؛ راننده با خشونت گفت : خجالت بکش ؛ وسط بیابونه؛ ماشین که شخصی نیست. برو بشین. مونده بودم بین درد و خجالت.... یه فکری کردم.... برگشتم پیش پدر و مادر بچه و گفتم : منم یُبْسْ هستم . میشه به من هم کاکائو بدید... ۳ تا کاکائو مسهلی گرفتم و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس و خنده گفتم: عزیز چرا داد میزنی ؛ نوکرتم؛ فداتم ؛ دنیا ارزش نداره؛ شما ناراحت نشو؛ جون همه‌ی ما دست شماست. معذرت میخوام. بیا و دهنت را شیرین کن‌... راننده هم که سیبیل کلفت و لوطی بود؛ گفت : ایول ؛ دمت گرم ؛ بامرامی ؛ آخر مردای عالمی خلاصه ؛ ۳ تا کاکائو را کردم تو دهنش و رفتم سر جام نشستم و از درد عین مار به خودم پیچیدم. ۱۰ دقیقه نشده بود که راننده صدام کرد و گفت: داداش ؛ جون بچه‌ت چی به خورد من دادی؟؟ ترکیدم... داستان کاکائو و بچه را براش گفتم. راننده زد بغل جاده و گفت بریم پایین. خلاصه تا شیراز هر نیم‌ساعت میزد کنار و میگفت: بزن بریم رفیق... مسافرها هم اعتراض که میکردند؛ راننده میگفت: پلیس راه گفته که یه گروه تروریست و نامرد؛ تو جاده میخ ریختند؛ تندتند باید لاستیکها را کنترل کنم که نریم ته دره... مردم از همه‌جا بی‌خبر، هم ساکت بودند و دعا به جون راننده میکردند. این را گفتم که بدانید برای انجام هر کاری؛ مسولش باید *همدرد* باشه؛ تا حس کنه طرف چی میکشه!؟ 🤔 مسئولین ما باید مردمی باشند تا درد مردم را بفهمند🤔😊
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌بوی بهار 🌷 چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مبارک @Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
| ۲۲بهمن؛ جشن عقلانیت @Panahian_ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 راه چاره‌ای جز نماز شب نداریم 🔺حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای جلسه درس خارج فقه ۹۸/۱۱/۱۴ به شرح حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) پرداختند که در آن مردمی که از خواب برمی‌خیزند و روز خود را شروع می‌کنند به سه گروه تقسیم می‌شوند. در این حدیث خواندن نماز شب و ذکر خدا معیار گروهی است که خیر و سود دارند و معصیت الهی و گناه معیار گروهی است که شر و زیان دارند. 🔹 پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR متن و فیلم این شرح حدیث را منتشر می‌کند. 🔍 بخوانید: http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=44875
🔴 ارزانی زمان شاه !!! توهّمی که با بمباران تبلیغاتی در 40 سال القا شد. ابتدا همه خندیدند ولی کم کم عده ای کردند.
⚡️تفاوت تفکر انقلابی و تفکر وابسته 🔹 محمد رضا پهلوی: این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان می‌مانند. 🔹رزم آرا نخست وزیر دوران پهلوی: ما در این کشور عرضه ساخت یک لولهنگ(آفتابه) را هم نداریم.
🔴آخرین نماز شب حاج قاسم سلیمانی در پرواز دمشق بغداد که منجر به شهادتش شد 🔺عکس ارسالی از حامد شهبازی برای اولین بار