eitaa logo
به هوای سیل
85 دنبال‌کننده
1هزار عکس
203 ویدیو
41 فایل
سفر به پلدختر و چیزهای دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا یک دریا خریده ام. یک نهنگ اشانتیون داشت. فقط روزی یک میلیارد پلانگتون می خورد. تعهد می دهم که در دریای رحمت تو تا سه سال این نهنگ را با پلانگتونهای قلبم تغذیه کنم.
خدایا ما را طرماح نکن. نکن ...نکن...نکن دیگه. عهه. خدایا غلط برگی کردم.
خدایا از درختان عذرخواهی می کنم که تن شان را در این دنیای گور صفت لرزاندم.
خدایا ما هویج نکن.
خدای شب عیدِ، ما عیدی می خوایم یالا...یالا
خدایا درختان سبزم را به گنبد سبز رسول الله برسان.
خدایا درختانی که انار های سرخ بر شاخه دارند، داغ نبینند. مخصوصا داغِ برگی. داغِ برگ. داغ برگ دیر سرد میشه. داغ برگ سبزِ.
خدایا امشب ستاره ها سو سو می زنند. سو من سه می زنند. و دو جلد دیگرش...
خدایا در این شب عزیز ما را مریض نفرما.
خدایا دلم، ناراحتی قلبی دارد. یعنی وقتی فکر می کنم روزی باید جلو تو بایستم و جواب بدهم به خاطر این تعهدی که بر گردن دارم تمام موهای قلبم تیر می کشد.
خدایا ما را شاهزاده کن، شبگرد نکن. البته دقیقا نمی دونم شاید شبگرد هم خوب باشد.
خدایا به شوخی به ما یک خوشه ماه بده. شوخی شوخی دعاهای ماه را مستجاب بفرما.
خدایا ما که سلمان و ابوذر نشدیم لااقل ما را سرندپیتی نکن.
خدایا درختان را واکی بایاشی کن و ما را سوباسا.
خدایا از شر کاکرو به تو پناه می برم.
خدایا امشب از عرش، یک لیوان عرق نعنا برسان. روح ما بد جور خوبی هایش را مدام دارد از دست می دهد.
خدایا آن زمان که این کویر را به من بخشیدی، پیغمبرت به من فرمود: - و به زودی در این بیابان انارستانی به پا می خیزد که انارهایش را برای مصرف صدیقه طاهره خواهند برد.
خدایا هر کس با ماست به همه جا برسانش. و هرکس نیست ...به روحانی واگذارش کن.
چه دعایی کنمت بهتر از این....برگ باشی.
هدایت شده از هیام
خدایا یک آشیخ غلامرضا سر راهم قرار بده . فقط امیدوارم با سید هاشم تداخل پیدا نکند.
خدایا بین کیک یزدی و کلوچه لاهیجان مانده ایم. این چه قدرت انتخابی بود به ما دادی؟ همان جبر بهتر نبود؟
خدایا تو می دانی که شیطانِ آشیخ، آشیخ شیطان هاست. و من هم می دانم. به نظرم خود آشیخ هم بداند و اونم که می دونه...صبر کن قاطی شد...
خدایا یک دانه آب معدنی به حق چاه های آب مدنی.
خدایا گلویم پیش تو گیر است. ولم نکنی ها که زندان زاویرا هم مرا نگه نخواهد داشت.
خدایا رویای وصال می بینم. منِ او در حال نابودیست و طلوعی در راه است. اوی من. و سکه های سفالی را به حرمله دادند و گره دریایی یعنی عشقی روی آب.