حضرت عبـٰاس ؏ . . .
ازدور،رقیهۜ رامیدید..!
دو قدممیرهسمتخیمهبـٰابـٰاش...
دوبارهدوقدممیربرمیگردھ!!!🍂
رقیهۜ از خوشحالی بچه ها را دور خودش جمع میکنھ...بچه ها بیایید عمو میخواد برامون آب بیارھ💔😭حضرت عباسۜ؛آقای ادب به سمت اباعبدالله حرکت میکنھ...اذن رفتن میگیرد ... و به همراه مشک به شت فرات میتازد!-😔
آی گوارا را میبیند...اما لبان خشکیدھ کودکان را به خاطر می آورد!!!
مشک را پر میڪند و میخواهد به وعدھ اش وفا ڪند و کودکان را سیراب کند؛که دشمنان مهلتش نمیدهنـد!😓