eitaa logo
🩵|هــــوایــــ ظــــهــــور|🩵
30 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
147 ویدیو
25 فایل
می‌رسد روزی به پایان نوبت هجران او⭐ می‌شود آخر نمایان طلعت رخشان او💫 اللهم عجل لولیک الفرج🤲 کپی با ذکر صلوات برای ظهور مولا📿 تاریخ تاسیس: ۱۴۰۱/۱۰/۵ کانال تلگرام👇 https://t.me/havaye_zohoor ارتباط باما https://harfeto.timefriend.net/17358464207495
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش باشد عیدی مبعث همین کربلا،پای برهنه،اربعین
🔴‌ تنها کسی که میتونه شعار«زن، زندگی، آزادی» سر بده «محمدِامین»ــه که با بعثتش دیگر دختری زنده به گور نشد! اثرجدید حسن روح الامین بانام نجات دختران ❃| @havaye_zohoor |❃
آهنگ محمد (ص)-حامد زمانی - Paziz.ir @paziz.mp3
7.33M
|🎤|•|حامد زمانی|• |🎼|•|محمد|• خودش‌خاتم‌خدا‌ختم‌کلامش؛ تمام‌مهربانی‌در‌سلامش😍♥️
سرود: شب شب یاره، شب دلداره، شب پیغمبری احمد مختاره، - .mp3
4.95M
شب شب یاره، شب پیغمبری احمد مختاره ❤️ عید بزرگ مبعث مبارک سید رضا نریمانی🎤 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌
🔵 شبهه: میگن آیا پیامبر هم تو اذان و نماز میفرمود اشهد انّ محمداََ عبده و رَسوله؟ یعنی شهادت میدم خودم رسول خدا هستم؟ یا مثلا به خودش صلوات و درود میفرسته؟ خنده‌دار نیست؟ 🔻پاسخ: پیامبر(ص) یه شخصیت حقیقی مثل همه مردم داره و یه شخصیت و مقام الهی که از طرف خدا به ایشان اعطا شده. حضرت وقتی از شخصیت حقیقی که مثل همه مردم هست صحبت میکنن، میفرمایند "اَنا بَشَرٌ مثلُکُم" من هم بشری مانند شما هستم. از خودشون تعریفی نمیکنن، هیچ برتری برای خودشون نسبت به مردم قائل نمیشن در خلقت جسمانی خودشون ولی در ادامه فرقی که با مردم معمولی دارن رو اینطور بیان میکنن "یوحی الیّ"، به من وحی می‌شود. شهادت دادن به مقام نبوت و رسالتی که خدا به ایشان داده یکی از شرایط مسلمانی هستش، یعنی اگه پیامبر به رسالت خودش که خدا بهش داده اقرار نمیکرد و به زبان نمی‌آورد نعوذ بالله مسلمونیش زیر سوال میرفت. خدا امر فرموده باید همه من‌جمله خود پیامبر(ص) هر روز این عبارت رو بیان و تکرار کنن. پیامبر هم مطیع دستور خداست. 🔻درباره صلوات هم همینطور اولا که خود خدا در آیات قرآن میفرماید منِ خدا به پیامبرم صلوات میفرستم، بعد دستور میدهد که همه مؤمنان هم این کارو بکنن در این آیه که همه بارها شنیدیم: إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا یکی از مؤمنین هم خود پیامبراکرم هستش که باید امر خدارو اجابت کنه و بر خودش سلام و صلوات بفرسته. درضمن ما خودمون تو نمازامون روزی ۵ بار به خودمون سلام میفرستیم. آخر نماز که میگیم السلام علینا.... ، سلام برما... دیگر انبیا هم به خودشون سلام میفرستادن، مثلا حضرت عیسی تو سوره مریم به خودش سلام میده و میفرماید، وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا. این‌ها منیّت و تعریف از خود نیست. این سلام و صلوات فرستادن‌ها بخاطر ارج نهادن به اون مقام نبوت و رسالتی هست که خدا به ایشان اعطا کرده. حتی اگه تعریف از خود باشه هم مشکلی نداره، خود خداهم از خودش تعریف میکنه، اونجا که بعد از خلقت انسان میفرماید "فتبارَکَ اللّه اَحسنُ الخالقین" آفرین بر خدای که بهترین آفرینندگان است. ✍ حسین‌دارابی
هدایت شده از مهـــدیــار
یتیم مکه آقای جهان شد محمد سید پیغمبران شد🥳 🔰 @mahdyar_59
بسم الله الرحمن الرحیم شروع رمان زیبای هرچی تو بخوای😍
📚: 🌈 ✨ -سلام مامان خوب و مهربونم😍✋ -علیک سلام دختر خوب و مهربونم.بیا بشین باهم چایی بخوریم.😊☕️☕️ -چشم،☺️بابا خونه نیست؟😕 -نه،هنوز نیومده. برای خودم چایی ریختم و روی صندلی آشپزخونه رو به روی مامان نشستم... مامان نصف چاییشو خورده بود و به من نگاه میکرد. گفتم: _مامان!از اون نگاهها میکنی،بازم خبریه؟😅 مامان لبخند زد و گفت: _خوشم میاد زود میفهمی.😁 -مامان،جان زهرا بیخیال شین.🙈 -بذار بیان،اگه نخواستی بگو نه.😐 -مامان،نمیشه یه کاریش کنین،من نمیخوام فعلا ازدواج کنم.میخوام درس بخونم.😌🙈 -بهونه نیار.😁 -حالا کی هست؟🙈 -پسرآقای صادقی،دوست بابات.😊 -آقای صادقی مگه پسر داره؟!!!😳🙊 مامان سؤالی نگاهم کرد. -مگه نمیدونستی؟😟 بعد خندید و گفت: _پس برای همین باهاشون گرم میگرفتی؟!!😁 -مگه دستم به سیما و سارا نرسه.داداش داشتن و به من نگفتن.😕 مامان لبخند زد و گفت: _حالا چی میگی؟بیان یا نه؟😊 بالبخند و سؤالی نگاهش کردم و گفتم: _مگه نظر من برای شما مهمه؟ مامان لبخند زد و گفت: _معلومه که مهمه.میان،اگه نخواستی میگی نه. خندیدم و گفتم: _ممنونم که اینقدر نظر من براتون مهمه.😄 مامان خندید.گفتم: _تا حالا کجا بوده این ستاره ی سهیل؟😅 مامان باتعجب نگاهم کرد.با اشاره سر گفتم _چیشده؟😟 -مطمئنی نمیدونستی پسر دارن؟!!😁 -وا!!مامان یعنی میگی من دروغ میگم؟!🙈 مرموز نگاهم کرد و گفت: _پس از کجا میدونی اسمش سهیله؟😁😉 جا خوردم....😬🙈 یه کم به مامانم نگاه کردم،داشت بالبخند به من نگاه میکرد. سرمو انداختم پایین.وسایلمو برداشتم برم توی اتاقم،مامان گفت: _پس بیان؟😁 گفتم: _اگه از من میپرسین میگم نه.😌 -چرا؟😐 بالبخند گفتم: _چون نمیخوام سارا و سیما خواهرشوهرام باشن.😄 سریع رفتم توی اتاقم... منتظر عکس العمل مامان نشدم.حتما میخواست بهم بگه دختره ی پررو،خجالت بکش.😆 وسایلمو روی میزتحریرم گذاشتم و روی تخت نشستم. دوست نداشتم برام خاستگار بیاد.🙁 درسته که خوشگلم ولی بیشتر حجاب میگیرم که کمتر خوشگل دیده بشم،اما نمیدونم حکمتش چیه که هرچی بیشتر حجاب میگیرم تو دل برو تر میشم. با همه رسمی برخورد میکنم.😕 تا وقتی هم که مطمئن نشم خانمی که باهاش صحبت میکنم پسر یا برادر مجرد نداره باهاش ،فقط لبخند الکی میزنم. با آقایون هم برخورد میکنم.تا مجبور نشم با مردهای جوان .با استادهای کلاس نمیگیرم که مبادا مجرد باشه،با استادهای پیر هم کلاس نمیگیرم که مبادا پسرمجرد داشته باشه.خلاصه همچین آدمی هستم من.😕 مامان برای شام صدام کرد.... بابا هم بود.خجالت میکشیدم برم توی آشپزخونه. 🙈حتما بابا درمورد خواستگاری صحبت میکرد،ولی چاره ای هم نبود. -سلام بابا،خسته نباشید.☺️ -سلام دخترم.ممنون.😊 مامان دیس برنج رو به من داد و گفت: _بذار روی میز. گذاشتم و نشستم.سرم پایین بود.مامان بشقاب خورشت رو روی میز گذاشت و نشست.باباگفت: _زهرا بدون اینکه سرمو بالا بیارم گفتم: _جانم -مامانت درمورد خانواده ی آقای صادقی بهت گفته؟ به مامان نگاه کردم و گفتم: _یه چیزایی گفتن. -نظرت چیه؟بیان؟😊 سرم پایین بود و با غذام بازی میکردم. آقای صادقی و خانواده ش آدمهای خوبی بودن ولی.... ادامه دارد... ❃| @havaye_zohoor |❃