شده تقدیر کسی باشی و سهمت نشود
سالها منتظرش باشی و قسمت نشود
من چنان ماهی سرخم که درون تنگت
مانده در خلوت تنهایی و رویت نشود
آه از تنگ نگویم که دگر جان کندم
غم دوری تو بیماری و مهنت نشود
نتوان گفت این غربت دریایت را
گرمی تنگ ، جاری و عزت نشود
ما تبعید شده در دل دریای غمم
رستن از موج تو گردابی و فرصت نشود
حاصل عاشقی با تو گران است ولی
دوری از سوی تو خاری و لذت نشود
کاش این قصه نمیداشت پایان اما
دیدن چشم ، دگر باری و جرعت نشود
#عارف
https://eitaa.com/havayesheer
ای داد خواه فاطمه پا در رکاب کن
بازار کفر و ظلم و ستم را خراب کن
چون جد خویش بر کن در از قلعه ستم
دیو سیاه و ظلمت شب را به خواب کن
با ذالفقار حیدری و ذوالجناح باب
کاخ هزار ساله دشمن خراب کن
آتش گرفته قلب شیعه ز دوری رویتان
اکنون بیا و چهره برون از نقاب کن
خالی شده جامِ محبت ز دوریت
این جام را پر ز مهر و صفاهای ناب کن
با بانگ لا حول و لا قوه بیا
یک یا علی بگو و شیاطین عذاب کن
کودک کشان و حرمله ها بیشتر شدند
مولا بیا و حرمله ها را عذاب کن
تاریک گشته این کره ی خاکی ای عزیز
آقا بیا بیا و جهان آفِتاب کن
بگرفته گل سِتان جهان را گیاه هرز
ای باغبان به خاطر گلها شتاب کن
صبر هزار ساله دنیا سر آمده
بشکن سکوت هزار ساله و پا در رکاب کن
کودک جوان وجوان پیر و پیرگشته موت
از بهر انتظار منتظرانت شتاب کن
با خود بیار عدل علی را ز آسمان
ای داد خواه فاطمه پا در رکاب کن
مولا تو یک نظر به دل خسته ام نما
قربانی را یکی ز غلامان خطاب کن
#محمد_قربانی
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
https://eitaa.com/havayesheer
صادق سرمد
قلم که تابع فرمان زور و زر گردید
اگر به زور نویسد، به جز ضرر نبُوَد
قلم، مُرَوّج علم است و پاسدار هنر
به شرط آن که در انگشت بیهنر نبُوَد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
https://eitaa.com/havayesheer
گر خدا را دوست داری مصطفی رادوست دار
ور محب مصطفائی مرتضی را دوست دار
از سر صدق و صفا گر خرقه ای پوشیده ای
نسبت خرقه بدان ، آل عبا را دوست دار
دردمندانه بیا و دُرد درش نوش کن
خوش بود دردی اگر داری دوا را دوست دار
بی فنا دار بقای دوست نتوان یافتن
گر بقای جاودان خواهی فنا را دوست دار
چون شهید کربلا در کربلا آسوده است
همچو یاران موالی کربلا را دوست دار
دوستدار یار خود یاران ما دارند دوست
ما محب دوستدارانیم و ما را دوست دار
نعمت الله رند و سرمست است و با ساقی حریف
این چنین یار خوشی بهر خدا را دوست دار
#منصور_نظری_کنگ_لو
https://eitaa.com/havayesheer
یخ بسته بود پیکرهی اشکهای ماه
در چشمهای سرخ چراغ چهارراه
میرفت در سفیدی چشمان گربهها
با سرفههای یک کامیون دودهی سیاه
شهری خبر نداشت به جز چند مورچه
از مرگ موشهای سرازیر رو به چاه
در دستبند یک علم گاز رفته بود
دستان یک دوچرخهی خاکی به اشتباه
.
میگفت بغض دخترکی کو گل سرم؟
آوای یک کلاغ میآمد که قاه قاه!
یک یاکریم از دهن گرم دودکش
میگفت با گلایه که کو کو پناهگاه
جرمِ جنون و خودکشی بادبادکی
افتاده بود گردن یک سیم بیگناه
دنیا به چشم آدم برفی سیاه بود
پوشانده بود روی دو تا دکمه را کلاه
اما هنوز کاج جوان ایستاده بود
با چشمهای سبز و پر از شوق، روبهراه
لبخند میزدند دو تا ناودان به هم
چون آبزیرکاه نبودند هیچ گاه
با اشتیاق نامهی 《سرباز》پست شد
از بیقرارگاه به امید یک نگاه
#علی_فرزانه_موحد
https://eitaa.com/havayesheer
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابر ها ببارندم
مرا که مستِ تو اَم این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دستِ که میسپارندم
مگر در این شبِ دیرانتظارِ عاشقکُش
به وعده های وصالِ تو زنده دارندم
غم نمیخورد ایّام و جای رنجش نیست
هزار شکر که بیغم نمیگذارندم
سری به سینه فرو بردهام مگر روزی
چو گنجِ گمشده زین کنجِ غم برآرندم
چه باک اگر به دلِ بیغمان نبردم راه
غمِ شکستهدلانم که میگسارندم
من آن ستارهی شبزندهدارِ امّیدم
که عاشقانِ تو تا روز میشمارندم
چه جای خواب که هر شب مُحصّلانِ فراق
خیال روی تو بر دیده میگمارندم
هنوز دست نشسته است غم ز خونِ دلم
چه نقشها که از این دست مینگارندم
کدام مست مِی از خونِ سایه خواهد کرد
که همچو خوشهی انگور میفشارندم؟!
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/havayesheer
نشستهای لب بامی و پَر نمیگیری
سراغی از من آسیمهسر نمیگیری
چقدر روز و شبم بگذرد به بیخبری
چه کردهام که تو از من خبر نمیگیری
پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق
تو دست تشنهلبان را مگر نمیگیری
درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم
چرا به دست جوانت تبر نمیگیری
به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی
جرقهای و از این بیشتر نمیگیری
#پوریا_شیرانی
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
https://eitaa.com/havayesheer
صد آرزو به گرد دلم در طواف بود
از حیرتِ جمال تو بی آرزو شدم
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/havayesheer
خورشید خاموش ، ستاره روشن
آسمان آبی خاموش ، آسمان سیاه روشن
همه چیز اماده ست که توی خواب امشب
تو رو توی رویاهام ببینم
بهانه بیدار شدنم ، شبت به خیر . . .
https://eitaa.com/havayesheer
از سهراب سپهری
زندگی، رسم خوشایندی است
زندگی، بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازهی عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچهی عادت، از یاد من و تو برود
زندگی، جذبهی دستی است که میچیند...
زندگی، حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد
زندگی، سوت قطاری است که در خواب پلی میپیچد
زندگی، دیدن یک باغچه از شیشهی مسدود هواپیماست
خبر رفتن موشک به فضا
لمسِ تنهایی ماه
فکر بوییدن گل در کُرهای دیگر...
https://eitaa.com/havayesheer
هم زخم میزنم به تو هم دوست دارمت
در گیرودار تیرگی و روشناییام
گم کردهام مسیر تو را در غبار شهر
اما اسیر توست دل روستاییام...🍀
#طالبی_زاده
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
https://eitaa.com/havayesheer