حضرت امام، در یکی از سخنرانیهایشان داستانی نقل میکنند که در همدان یک یهودی آمد پیش عالمی و اسلام آورد.
بعد از مدتی دید این یهودی خیلی قرآن و روایت میخواند.
به او گفت بیا کارت دارم. وقتی یهودی آمد گفت بگو ببینم تو من رو میشناسی؟
گفت بله آقا. شما عالم هستید و فلان و بهمان.
گفت اجداد من رو میشناسی؟
گفت بله آقا شما سید هستید. اجداد شما پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هستند.
گفت خودت رو بگو کی هستی؟
گفت من یهودی بودهام، اسلام آوردم.
عالم پرسید اجدادت؟
گفت آقا همه یهودی بودهاند.
آن عالم گفت بمن بگو بدانم سرّ اینکه تو از من مسلمانتر شدهای چیست.
حالا داستان جامعه و همین طور آدمهاست.
وقتی تلویزیون ملّی به اینها و امثالشان که شکر خدا زیاد هم هستند تریبون داد و در فضای مجازی هم امت حزبالله بعضاً با حرفهای آنان محتوا درست کرد، دقیقاً برایم سوال بود چرا اینها بیش از آیتالله جوادی حدیث و روایت میخوانند.
برادر عزیز، اینها روانشناس عادی و درس خوانده هم نیستند، چه برسد به روانشناس اسلامی که ادعای آن را داشتند.
بابت حرفهایی که در این فیلم زده شده و اینجا به اشتراک گذاشتم، در اندازه خودم معذرت میخواهم.
@hay_hat
ای کاش یک بار برای همیشه بفهمیم ما در برابر کسانی که پروموت میکنیم مسئولیت داریم.
همینطور در برابر کسانی که به ناحق اتهام میزنیم هم مسئولیم.
اینقدر که در این سالها در رسانههای طرفدار انقلاب من اردشیر رستمیها و حسنعباسی و رائفیپور دیدم،
آقای طاهرزاده و رحیم پورازغدی را ندیدم.
به یک آدم مؤثر مثل علی علیزاده انگ مجاهدین خلقی زدند و راس این تهمت هم یک آدم به ظاهر انقلابیِ رسانهایِ بیتقوا بود. از آن طرف آدم بینام و نشان و بیشناسنامهای مثل امید دانا را اول پروموت کردند و ذوق کردند، بعد که دیدند گندش درآمد همهشان منافق شناس شدند و تازه او را با علیزاده همتراز کردند؛
گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری.
نه خودشان دو کلمه از این سربازِ بی مواجب جمهوری اسلامی (علی علیزاده) یاد گرفتند، نه گذاشتند بقیه یاد بگیرند. امیدوارم صاحب انقلاب نظر لطف به او و تلاشهایش داشته باشند و جبرانش کنند.
همه اینها توقعات محال و دور و درازی است، حتی یک دهم آنچه در مورد سخنران های زرد گفتم، مطالعه سخنان حضرت آقا را هم ندیدم.
یاد گرفتهاند مراجعهشان به آقا و امام، فقط در حد تیتر بنر و چریکوار باشد. یک سر بزنند و زود یک جمله را استفاده شخصی کنند و دور بیندازند. این همه سال اصلا نفهمیدند این دو عالم عزیز، منظومه فکری دارند. منطق فکر دارند. سخنران هم اگر هستند از ذخیرهای که خدا به ایشان داده حکمت گفتهاند نه اینکه فن بیان را اجرا کرده باشند.
نفهمیدند و شاید هم نخواستند خودشان و دیگران بفهمند.
الله عالمٌ ...
@hay_hat
اسب جنگی آیت الله جوادی آملی .mp3
535.8K
اسب جنگی |
به امیرالمومنین (علیهالسلام) عرض کردند شما فرمانده کل قوائید؛
تمام دشمنها برای از بینبردن شما صفآرایی کردهاند،
باید یک اسب رزمندهٔ تناورِ تندرو در میدان جنگ داشته باشید.
حضرت فرمود؛
برای من همین مرکب که عادیاست کافی است.
زیرا مرکب رزمی، رزمجو، بدو، برای سوارکاری است که او بخواهد در میدان جنگ بدود.
نه من از میدان جنگ فرار میکنم،
و نه کسی که فرار کرده را تعقیب میکنم.
@hay_hat
از دیشب که مطلع شدم حاجیحیی بعنوان رئیس دفتر سیاسی حماس انتخاب شده، دلم خواست چند خطی در این مورد بنویسم؛
- اول اینکه در ساختار تشکیلاتی حماس همیشه رئیس دفتر سیاسی به عنوان رهبر یا بالاترین شخصیت شناخته میشده است. این از زمان قبل از هنیه عزیز هم رایج بود و امروز هم همینطور است. پس این یعنی یحیی امروز رهبر و فرمانده کل قوای فلسطینی است.
-در گذشته شائبههایی از اختلاف بین دفتر سیاسی و شاخه نظامی وجود داشت. شاید اسرائیل هم به همین تحلیل غلط اتکا کرد و گمان میکردند حالا شخص سیاسیتری جای آقای هنیه را خواهد گرفت. حتی یورونیوز خبری کذب کار کرده بود که خالدمشعل قرار است رهبر بعدی باشد، این بیشتر آروزی آنها بود تا گزارش آنها. اما دولت حماس به همه رکب زد و شخصی از شاخه نظامی را انتخاب کرد.
- حاجیحیی شخصیتی محبوب و عجیب برای مبارزان و دلباختگان انقلاب است. او همیشه فرای حناجبندی های شیعه، سنی، اخوانی، و غیره ظاهر شده و مرد میدان است. مثل چمران، سلیمانی و محمدضیف. این رواداری و فهم او حتی در ادبیات ایشان نیز همیشه مشهود بود که برای نمونه چند تکه فیلم از ایشان را اینجا به اشتراک خواهم گذاشت.
- در حالی که همه عمدتاً از بین چهرههای قطر نشین دنبال جانشین آقای هنیه بودند، رهبر بعدی در دل غزه است. این یک پیام مهم و واضح به دوست و دشمن است؛
دوران آوارگی و اسارت تمام شده، غزه پایتخت کشور فلسطین است و تمام.
هیهات | 🔻
وال استریت ژورنال گزارش مفصلی کار کرده که در اون مدعی شده به پیامها و نامههای یحییسنوار معاون اسماعیل هنیه در نوار غزه دسترسی پیدا کرده؛
اینکه کل گزارش چیست و چه گفته به بحث حالای ما مربوط نیست،
اما گزارش با این جمله از نامه آقایحیی پایان مییابد:
(باید در مسیری که شروع کردهایم پیش برویم، یا بگذار کربلای جدیدی رخ دهد)