﷽
#حقیقت_گناه
درک واقعی نسبت به حقیقت گناه خیلی می تواند در ترک گناه موثر باشد!
ما تا زمانی که درک واقعی نسبت به حقیقت گناه نداریم اگر هم گناه را ترک نماییم یک جورایی با رضایت قلبی نیست و یک کراهتی نسبت به این ترک داریم و گاهی در عالم درون نق می زنیم که حالا نمی شد این عمل حرام نباشه وتا من یک خرده خوش باشم.
🔸مثال ما اگر هم گناه را ترک کنیم بدون شناخت حقیقت گناه،مثل کودکی است که میخواهد به بخاری داغ دست بزند ولی مادر جلوی او را می گیرد و می گوید جیز است!اما اندرون احوال این کودک اعتراض است و جیغ می زند تو نمی گذاری من خوش باشم!
درست است خدا ما را منع نموده وما پرهیز می کنیم اما این پرهیز با جیغ و اعتراض درونی همراه است چون حقیقت گناه را نفهمیدیم که جیز است مثل همان کودک!
🔸اینکه امیرالمؤمنین(ع) میفرماید:
«لَوْ لَمْ یَنْهَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ عَنْ مَحَارِمِهِ لَوَجَبَ أَنْ یَجْتَنِبَهَا الْعَاقِل»
(غررالحکم/7595)
اگر خدا از حرام نهی نکرده بود، عاقل باید خودش از حرام اجتناب میکرد
یعنی عاقل به حقیقت گناه پی برده است.ضرر گناه برای جان خود را متوجه است تعفن گناه را استشمام نموده است.این عاقل به معنای کسی که از چشم یا شامّه برزخی برخوردار است نیست به معنای کسی است که فکر می کند اهل تفکر است اهل حساب و کتاب است .
#داستان
🔸شما ببینید گناه در نظر مقدس اردبیلی چگونه بوده است:
طلبه جوانی از مقدس اردبیلی (ره) پرسید: استاد! آیا شما گناه میکنید؟
استاد گفت: فرزندم؛ همه انسانها جایز الخطا هستند.
دوباره پرسید: عموم انسانها را که میدانم، منظورم خود شما هستید، آیا شما گناه میکنید؟
مقدس اردبیلی (ره) با تبسم پاسخ داد: الله اکبر، حالا که اینقدر اصرار میکنی، باید بگویم نه! من گناه نمیکنم.
شاگرد پرسید: آیا فکر گناه هم نمیکنید؟
استاد فرمود: نه عزیزم، فکر گناه هم نمیکنم.
طلبه جوان که خیلی تعجب کرده بود پرسید: مگر امکان دارد استاد؟
مرحوم مقدس اردبیلی فرمود: آری، امکان دارد، اگر قبول ندارید من سؤالی از شما میپرسم، جواب صحیح آن را بدهید:
آیا شما نجاست میخورید؟
طلبه جوان که احساس میکرد مورد اهانت قرار گرفته، رنگ چهرهاش تغییر کرد و گفت: نه استاد، این چه سؤالی است؟
مقدس اردبیلی (ره) دوباره فرمود: آیا فکر خوردن نجاست را هم نمیکنی؟
جواب داد: نه
استاد فرمود: گناه نزد من مثل نجاست است، حتی بدتر از آن است.
┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
✨﷽✨
مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبدیلًا
◾️ شهادت فرمانده مجاهد سپاه قدس ، حاج قاسم سلیمانی و جانشین نیروهای حشدالشعبی ابومهدی مهندس را خدمت اما عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقام معظم رهبری مد ظله العالی و همه مسلمانان تبریک و تسلیت عرض می نماییم. ◾️
┈••✾•🍃 🏴 🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🏴
▪️
🏴 ▪️
▪️ 🏴 ▪️
🏴 ▪️ 🏴 ▪️ 🏴 ▪️ 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈••✾•🏴🖤🏴•✾••┈•
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🏴
🖤
🏴 🖤
🖤🏴 🖤
🏴 🖤 🏴 🖤 🏴 🖤 🏴 🖤 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
عمودی آمدید و افقی ⚰️⚰️⚰️برمی گردانندتان
┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
﷽
انصافا این جمله:
«پایتان را قطع خواهیم کرد»
یک جمله کلیدی بود.
┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
✨﷽✨
🏴واژه های خیس؛ چاره ای برای واژه ها 🏴
▪️مادر! وقتی از تو مینویسم، احساس میکنم کاغذِ زیر دستم خیس میشود.
واژهها وقتی به نام و یاد تو میرسند، اشک میریزند و هرچه قلم در آغوششان میگیرد، آرام نمیگیرند.
▪️واژهها ابرِ بهارند و نالههای تو رعد و مصیبت تو، برقِ این ابرهاست که واژهها چنین به یاد اشکهای تو، پاییزی میبارند. برای همین است که مصیبت تو را نمیتوان نوشت.
▪️وقتی از تو مینویسم، باید دلم را سنگ کنم که تاب بیاورد توصیف مصیبت تو را. به فرض که چارهای برای دلم یافتم، تو بگو واژهها را چه چاره کنم؟
▪️به تازگی راهی را برای نوشتن از تو یاد گرفتهام. من واژهها را میفریبم، مادر! تا ندانند چه میخواهم بنویسم. در آغاز کلام، جملههایی مینویسم که روایت قصۀ تو نباشد. چنان مینویسم که واژهها گمان کنند حرف تو در میان نیست. آن وقت از پیچِ پسکوچههای غفلت، کمین می گشایم و واژهها را غافلگیر میکنم و به تو میرسم. پس، از تو مدد میگیرم و آغاز میکنم:
▪️پدرم برای گرم کردن خانه هیزمها را آتش میزند. من از کودکی فهمیدهام هیزم برای گرم کردن خانه است نه آتش کشیدن آن. همیشه در که به صدا درمیآید، پدرم در را باز میکند، مگر آن که زنی با مادرم کار داشته باشد.
▪️مرد همسایهمان نابیناست اما مادرم در مقابل او هم حجاب میگیرد. درِ خانۀ ما چوبی است، درهای چوبی با کوفتن میخها در چوبها ساخته میشوند. مادر من مسافری در راه دارد. مسافر کوچک خانۀ ما خیلی که دیر از سفر برسد، سه ماه دیگر است. ما برای آمدنش لحظهها را میشماریم.
📚ریحانه خدا ، کتاب چهارم ، ص۱۳
#مصائب_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
محسن عباسی ولدی
•┈••✾•🏴🖤🏴•✾••┈•
💖كانال حیات طیبه ؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/hayat_tayyebe
🏴
🖤
🏴 🖤
🖤🏴 🖤
🏴 🖤 🏴 🖤 🏴 🖤 🏴 🖤 🏴