#داستان_دنباله_دار
#جانم_می_رود_68
از خانوادش و خانواده مهدوی دو روز فرصت خواسته بود. و فردا باید جواب می داد. خیلی آشفته بود. اصلا برایش قابل هضم نبود؛ شهاب از آن طرف با او بداخلاقی می کرد؛ و از این طرف خانواده اش را برای خواستگاری می فرسته. فکری که او را خیلی آزار می داد؛ این بود، نکند مریم و شهین خانم او را مجبور به این کار کرده باشند .
_ بفرمایید. شهاب استکان چایی را برداشت.
_ممنون مریم جان!
محمد آقا کتاب را بست. عینکش را از روی چشمانش برداشت، و روی کتاب گذاشت.
_خب حاج خانم؛ این عروس خانم کی قراره جواب رو به ما بده؟! شهین خانم، زیر لب قربون صدقه مهیا رفت.
_ان شاء الله فردا دیگه... شهاب استکان را روی میز گذاشت، و با صدای تحلیل رفته ای گفت:
_ فردا؟! همه شروع به خندیدن کردند.
_ پسرم نه به قبلا، که قبول نمی کردی اسم زنو بیاریم؛ نه به الان که اینقدر عجله داری!! شهاب با اعتراض گفت:
_بابا! دوباره صدای خنده در خانه پیچید.
شهاب به اطراف نگاه کرد. کافی شاپ نازنین، دوباره آدرس رو نگاه کرد، درست بود. وارد شد، روی یکی از میز ها نشست. دیشب برایش پیامی از مهیا آمد؛ که از او خواسته بود، جایی قرار بگذارند، تا قبل از خواستگاری حرف هایشان را بزنند.
شهاب اول تعجب کرد. اما قبول کرد. به اطراف نگاه کرد. خبری از مهیا نبود. نگاهی به ساعتش انداخت. احساس کرد که کسی کنارش نشست. از بوی این عطر متنفر بود. سرش را بلند کرد، با دیدن کسی که رو به رویش نشسته بود اخم کرد با عصبانیت غرید.
_ بازهم تو... تکیه اش را به صندلی داد.
_ انتظار مهیا رو داشتی؟!
_ اسمشو به زبون کثیفت نیار!
_ آروم باش! من فقط اومدم کمکت کنم. شهاب از جایش بلند شد.
_بنشین! کار مهمی باهات دارم. مربوط به مهیاست..
شهاب سرجایش نشست. با نگرانی گفت:
_چی شده؟! برای مهیا خانم، اتفاقی افتاده؟! تکیه اش را به صندلی داد.
_نه، ولی اگه به حرف های من گوش ندی؛ اتفاقی برای تو میفته! شهاب گنگ نگاهی به او انداخت.
_ چی می خوای بگی؟!
_ بیخیال مهیا شو! اون ارزش تو و خانوادت رو نداره... شهاب خندید.
_ می خواستی اینارو بگی؟! من هیچوقت حرفای تو رو باور نمیکنم. اونقدر به مهیا خانم، اعتماد دارم که نشینم به حرف های دروغ جنابعالی گوش بدم . شهاب، از جایش بلند شد و از کافی شاپ خارج شد...
در اتاق زده شد. احمد آقا وارد اتاق شد.
کنار مهیا نشست.
_ مهیا جان، خودت خوب میدونی برای چی اومدم. پس لازم به مقدمه چینی نیست. مهیا سرش را به علامت تایید، تکان داد. احمد آقا، دست سرد دخترش را، گرفت.
_ ما فقط تو رو داریم، خیلی هم عزیزی؛ پس هیچوقت دوست نداشتم، از ما جدا بشی...حتی برای مدت کم! من همیشه از ازدواج تو و جدایی تو از ما وحشت داشتم، اما خوشبختیه تو مهمتر از دلتنگی من و ماد رته... احمد آقا، با دستش اشکایی که در چشمانش جمع شده بودند را، پاک کرد. با لحن شوخی گفت:
_ بحث احساساتی شد... مهیا خنده ی آرامی کرد.
_ دخترم! من همیشه وقتی مادرت اسم خواستگار می آورد؛ اخم و تخم می کردم. اما این دو گزینه خیلی خوب بودند، که من اجازه دادم بشینی، و جدی بهشون فکر کنی...هم اسماعیل پسر قدرت خان؛ هم شهاب پسر آقای مهدوی! این دیگه انتخاب تو هستش میدونم. سخته اما هر دختری باید این مسیر سخت رو تنهایی بره...
_ بابا به نظرتون، من با کدوم میتونم با آرامش زندگی کنم و یک زندگی موفق داشته باشم.
_ دخترم! اینجا نظر من یا مادرت مهم نیست، اینجا حرف این مهمه... و به قلب مهیا اشاره کرد. احمد اقا، از جایش بلند شد. بوسه ای بر سر دخترش زد.
_ درست فکرات رو بکن! شب باید جواب رو به محمد آقا بدم. مهیا سری تکان داد. احمد آقا از اتاق خارج شد.
ادامه دارد
~~~🔹💞💚💞🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
💞
💕
💞💕
💕💚💕
💞💕💞💕💞💕💞💕💞
خانوم عزیز
هرچه نیاز دارید،از شوهرتان بخواهید!
مردها دوست دارند مورد نیازهمسرشان باشند و از این که نیاز های همسرشان را برطرف کنند ،احساس غرور و قدرت میکنند...
~~~🔹💞💚💞🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
💙
💕
💚💕
💝💚💕
💙💝💚💕💚💝💚💝💙
نماز روز پنج شنبه🍀🌺
📢نمازی برای برآورده شدن حاجات به توصیه آیتالله بهجت رحمهالله
🔷آیتالله بهجت رحمهالله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه میکرد و میفرمود: «آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را میخواند، هدیهای برای او میرسید».
نماز حاجات روز پنجشنبه
📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع سیدبنطاووس
چهار رکعت (دو نماز دورکعتی)
در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید
در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید
در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید
در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید
بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله» بگوید و هرچه میخواهد از خدا درخواست کند.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود میشود؛
نزول باران را بخواهد بهیقین باران نازل میشود؛
همانا هیچچیز مانع میان او و خداوند نیست؛
خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند.
~~~🔸🎾🌸🎾🔸~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
🌸
🎾
🎾🌸
🌸🎾🌸
🎾🌸🎾🌸🎾🌸🎾🌸🎾
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#خواب
🔷 همسر شهید #محسن_حججی نقل
می کند :
علی بعضی وقت ها بی دلیل زمین می خورد و ما نگران شدیم . با خانواده تصمیم گرفتیم علی رو ببریم دکتر ...
تا اینکه یه شب محسن به خواب یکی از آشنایان می آید و می گوید :
علی سالم است و هنگام بازی ، چون می خواهد بیاید بغلِ من ،
ولی نمیشه
زمین می خورد ...
#علی_یک_دانه_آقا_محسن ❤️
#شهیدان_زنده_اند~~🔸🍃🌸🍃🔸~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
🌸
🍃
🌟🍃
🍃🌺🍃
🌸🍃🌟🍃🌟🍃🌟🍃🌸
سید یاسر جبرائیلی :
⚡️تلقی عمومی این است که خاموشیهای برنامهریزی شده این ایام ناشی از کمآبی است. اما صرفا پانزده درصد برق کشور در نیروگاههای آبی تولید میشود و ذخیره آب پشت سدها نسبت به سال گذشته صرفا بیست درصد کاهش داشته است، لذا کم آبی نمیتواند دلیل این خاموشیهای گسترده و سراسری باشد.
واقعیت این است که نرخ رشد ظرفیت نیروگاهی کشور در دولت آقای روحانی نسبت به دولت سابق، چهل و دو درصد کاهش یافته و این کمکاری صرفا ناشی از اهمال یا ضعف مدیریتی نیست.
دولت آقای روحانی در موافقتنامه پاریس تعهد داده است که سوزاندن سوختهای فسیلی را دوازده درصد کاهش دهد. باید توجه داشت که نیروگاههای حرارتی که هشتاد و پنج درصد برق کشور را تامین میکنند، از سوخت فسیلی استفاده میکنند.
طبیعی است که وقتی دولت در توافقنامه اقلیمی پاریس تعهد داده است سوزاندن سوختهای فسیلی را دوازده درصد کاهش دهد، نهتنها باید از افزایش ظرفیت نیروگاهی کشور خودداری کند، بلکه باید طرحهایی را نیز برای کاهش سطح کنونی استفاده از سوختهای فسیلی اجرا کند.
این قلم همچنان که قائل است و در جای دیگر مبسوط به این بحث پرداخته که کارکرد رژیمهای بینالمللی نظیر سازمان تجارت جهانی تثبیت و نهادینه کردن وضع موجود اقتصاد جهانی به نفع کشورهای پیشرفته است، معتقد است موافقتنامه پاریس نیز کارکرد مشابهی دارد. اگر گرم شدن زمین ناشی از سوزاندن سوختهای فسیلی باشد، این کشورهای پیشرفته هستند که از زمان اختراع ماشین بخار در سال هزار و ششصد و نود میلادی تاکنون، اصلیترین و بیشترین مصرفکننده این سوختها بودهاند و قطار پیشرفت خود را به نقطه کنونی رساندهاند اما حال که خود صاحب فناوریهای نوین چون هستهای شدهاند و در کمال وقاحت دیگران را از رسیدن به این فناوریها بازمیدارند، سخن از ضرورت کاهش مصرف سوختهای فسیلی میگویند تا مبادا مسیر پیشرفتی که آنها طی کردهاند، توسط ملتهای دیگر نیز طی شود. اگر بناست مصرف سوخت فسیلی در جهان کنترل شود، باید محاسبه شود که از سال هزار و ششصد و نود تاکنون هر کشور چقدر سوخت فسیلی مصرف کرده و بر اساس آن، سهم هر کشور در کاهش مصرف تعیین شود که اگر اینگونه شد، کشورهای غربی باید حداقل دو قرن هیچ سوخت فسیلی مصرف نکنند.جالب اینکه آمریکا که بیش از نُه برابر ایران گاز گلخانهای تولید میکند، از موافقتنامه پاریس خارج شده است.
♦️مقاله مبسوط و مستندی در این باره نوشتهام که میتوانید در گزارش تیتر نخست روزنامه وطن امروز در شماره امروز مطالعه فرمایید.
www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2482/1/195186/0
~~~🔹🍀🌹🍀🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
🌹
🍀
✨🍀
🍀🌸🍀
🌹🍀✨🍀✨🍀✨🍀🌹
📚 #داستان_آموزنده
👈 #عیب_جویی
روزی پادشاهی به اطرافيانش گفت كه اگر از كسی عيب و ايرادی ببيند، آن شخص بايد يك درهم تاوان بدهد. يكی از شحنه ها (نگهبان ها) مردی را عريان ديد و گفت: بايد به دستور پادشاه يك درهم بپردازی.
مرد گفت: چه....چه...چرا بايد بدهم؟! شحنه گفت دو درهم بايد بدهی چون لكنت هم داری. شحنه گريبان مرد راگرفت؛ او خواست دفاع كند، معلوم شد دستش هم بالا نمی آيد. شحنه گفت حالا بايد سه درهم بدهی!
در اين گير و دار كلاه از سر مرد افتاد و آن مرد كچل بود. شحنه طلب چهار درهم كرد. مرد بينوا خواست بگريزد، كاشف به عمل آمد كه لنگ و چلاق هم هست. شحنه گفت از جايت تكان نخور كه تو گنجی بسيار پر بها هستی.!!!
👌متأسفانه برخی در پيدا كردن عيب و ايراد در ديگران چنان مشتاق و جدی هستند كه انگار گنجی را جست و جو می كنند.
~~~🔹🍃🔵🍃🔹~~~
🌷كانال لاله ای از ملکوت؛به ما بپيونديد👇:
https://eitaa.com/malakut
🔵
🍃
🔵🍃
🍃🔵🍃
☀️🍃🔵🍃🔵🍃🔵🍃🔵