به بهانه اشتباه در شمارش آرای هیئت رئیسه مجلس
🔴 سالی که نکوست از بهارش پیداست!
✍️ قدرت الله متین
در اولین روز مجلس دوازدهم، نزاعی در گرفت که نشان داد، این مجلس در بطن خود، حامل یک آنتی تز بالقوه است و احتمال دارد، چهار سال آینده مجلس بلکه دولت را، تحت شعاع خود قرار دهد!
به عبارت دیگر:
سالی که نکوست از بهارش پیداست!
موضوع نزاع روی شمارش آرایی بود که انتخاب رئیس و هیئت رئیسه مجلس را تعیین می کرد!
گروهی به امانت داری متصدیان انتخابات، شک و نسبت بدان اعتراض کردند!
اتفاقا اعتراض بهجا بود، چون معلوم گردید، آرایی به نفع برخی از نامزدها جابهجا شده است!
ابتدا اعلام گردید که این جابجایی، نتیجه را تغیر نداده، ولی بعدا معلوم شد که اینطور نبوده و...
حال مردم می پرسند:
چرا بعد از سوگند، چنین قصدی که از مصادیق خیانت در امانت می باشد صورت گرفته است؟
این جابجایی به نفع کدام طیف بوده است؟
افرادی که مسبب این اتفاق نامبارک بوده اند به کدام طیف نزدیک هستند؟
🔻 ادامه
این سه پرسش، نه تنها عامل یاس و نومیدی از مجلس آنهم یک هفته پس از شهادت ریاست محترم جمهور و همراهان شهیدش میشود، بلکه این شک را در اذهان متبادر می کند که یک برنامه مهندسی شده، در کار بوده است!
لذا چنانچه مشایخ مجلس و در راس آنها جناب قالیباف تدبیری حکیمانه نیدیشند، باید پیشاپیش، فرض کنیم که بذر تفرقه از همین ابتدای کار مجلس کاشته شد و چه بسا دامنه این تفرقه نامبارک به انتخابات ریاست جمهوری نیز کشانده شود!
آنوقت خواهیم دید، دود این تفرقه چشم مردم شریف ایران را پر خواهد کرد!
حال احتمال دارد، جناب قالیباف که اینک ریاست مجلس را به عهده دارد، دو راه متفاوت را برگزیند:
نخست آنکه، موضوع را خاتمه یافته تلقی کند و اعلام کند که این مسئله در روزی رخ داده است که آقای بروجردی بعنوان رئیس سنی، مدیریت مجلس را به عهده داشته و ایشان همانند سایرین، تماشاچی بوده و پیگیری این مسئله به او مربوط نمی باشد!
و دوم آنکه، پیگیری موضوع را از وظایف شرعی و قانونی خود دانسته و تا کشف حقیقت آنرا دنبال کند!
البته هر دو روش، نوعی تدبیر محسوب میشود، اما مولای متقیان و امیر مومنان علی(ع) می فرماید:
سوء التدبیر سبب التدمیر!
-سوء تدبیر، سبب فروپاشی است!-
به زعم این قلم، روش اول از جنس سوء تدبیر است و روش دوم از جنس تدبیر!
بی تردید در روش دوم اعتماد ملیونها انسان باز میگردد و در انتخابات ریاست جمهوری به نحو احسن جبران می کنند و همچنین جناب قالیباف، رو سفید میشود و از مظان اتهام نجات پیدا می کند و از باروری بذر تفرقه جلوگیری می کند، در حالیکه روش اول، تبعاتی ناخوشایند درپی خواهد داشت و این ناخوشی در ذهن مردم باقی خواهد ماند!
سخن آخر آنکه!
خدا کند تعمدی در کار نباشد و اگر باشد، مهندسی شده نباشد!
اما اگر بود، تصویب اعتبار نامه افراد خاطی، ظلمی آشکار به شهدا، خانوادههای مکرم آنان و میلیونها انسان شریفی است که علیرغم انبوه مشکلات، خود را موظف و مکلف به رای دادن میدانند!
والعاقبه للمتقین!
https://eitaa.com/hayatemaaghol
افسوس از غفلت و بی خبری!
افسوس از سستی و سهل انگاری!
خانه هایی که ماوای اعاظم بودند!
اعاظمی چون: خاتم الفقها والمجتهدین حضرت شیخ اعظم، حاج شیخ مرتضی انصاری دزفولی (ره)!
و شیخ المکارم حضرت آیت الله میرزا محمد علی معزی(ره)!
حال و روز این خانه ها با تَلی از خاک فاصله چندانی ندارد!
هیچ کس نیست تا دستی بر سر و روی این خانهها بکشد!
خانه هایی که مهبط فرشتگان زمینی و آسمانی بوده است!
خانههایی که واقعا نماد تدین، تمدن، فرهنگ و اصالت دزفول و دزفولیها بودند!
خانههایی که نفوس محترمی در آنها پرورش یافتهاند که جهان تشیع به آنها مدیون است و این شهر از جود آنها مفتخر و سربلند است!
نمیدانم چه نهادها یا چه کسانی باید پاسخگو باشند؟
از که باید مطالبه کرد و به که باید اعتراض نمود؟!
شهرداری؟ ارشاد اسلامی؟ میراث فرهنگی؟ سازمان تبلیغات اسلامی؟ حوزههای علمیه؟ نهاد امام جمعه یا وارثان؟!
باید کسی توضیح دهد!
یک دنیا قدردانی از شخص یا مسئولی که یک کلمه جواب دهد...!
جبهه فکری، فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی دزفول
https://eitaa.com/hayatemaaghol
هدایت شده از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دزفول
🔸بانویی از تبار ام البنین
بزرگداشت عروج ملکوتی ام الشهدا، حاجیه خانم گوهر کاروانی
مادر شهیدان بزرگوار عبدالمجید، عبدالحمید و بهروز صالح نژاد
حضرت امام خامنه ای:
آبروی جمهوری اسلامی از فداکاری جوانان شهید شماست.
این مادر صبور و پرهیزگار، سه فرزند برومندش؛ معلم شهید «عبدالمجید صالح نژاد»، جاویدالأثر شهید «بهروز صالح نژاد» و فرمانده گردان حمزه شهید«عبدالحمید صالح نژاد» را در دفاع از کیان میهن اسلامی تقدیم انقلاب نمود و با شکیبایی، فراق عزیزانش را مانند اسوه و الگوی خود، حضرت ام البنین(س)، بردبارانه تاب آورد و برگی درخشان در دفتر زرین فرهنگ ایثار و شهادت به یادگار گذاشت.
قرارگاه فرهنگی اجتماعی صاحب الامر (عج)
@jebhe_farhangi_dez
🔴 از دامن زن مرد به معراج می رود!
✍🏼 قدرت اله متین
چند روز پیش آلبومی از زنان دهه ۶۰ را ورق می زدم. همان زنانی که عاشقانه، دوشادوش همسران و فرزندانشان، جبهه های حق علیه باطل را به انحاء مختلف، تدارک می کردند!
دیروز هم خبر رحلت مادرِ شهیدان عظیم الاشان، صالحی نژاد را شنیدم! همان مادری که سه فرزند دلبند خود را تقدیم انقلاب و اسلام نمود! درود خدا بر او باد!
🔻 ادامه
نمیدانم چه شد که ناخودآگاه به یاد،آن حرکت کذایی زن؛ زندگی؛ آزادی، افتادم!
حرکتی که هیچ نسبتی با زنان ایران نداشت!
از تاریخ دانان بپرسید! از هر تاریخ دانی! ایرانی یا غیر ایرانی!
بپرسید: در کدام برهه از تاریخِ ایران، از تاریخ باستان گرفته تا تاریخ معاصر؛ زنان ایرانی، برای پایمال کردن حجاب و عفاف خود، کمترین درخواستی عنوان کرده اند؟
از آنها بپرسید: یک نشانه، یک تصویر یا یک سنگ برجسته به شما نشان دهند که زن ایرانی، بدون مراتب حجاب ترسیم شده باشد؟
آری! وقتی اسلام با تعالیم حجاب و عفاف پا به ایران گذاشت؛ برای ایرانیان موضوعی جدید و ناشناخته نبود؛ بلکه امثال همین تعالیم، باعث شد تا ایرانیان به سرعت گرایش به اسلام پیدا کنند، گویا انتظار آن را داشتند و یا در مقایسه با آیین های خود، آنرا در یک راستا می دیدند!
حال مقایسه کنید، حرکت عزتمندانه زنان دهه ۶۰ را با حرکت بی شرمانه ۱۴۰۱ را!
کدامیک را زن ایرانی می نامید؟
زندگی کدامیک را قابل احترام می شمرید؟
و کدامیک را آزاده و آزاد از بند شیطان میدانید!
کدامیک را برای تشکیل خانوداه که اساس اجتماع است، شایسته میدانید؟
کدامیک را برای تربیت فرزندان ایران زمین می پسندید؟
کدامیک قادر خواهد بود تا ضامن سعادت و رستگاری جامعه شوند؟
چه راست و درست گفت؛ که مرد از دامن زن به معراج می رود! (۱)
بی تردید، زنان پاک سرشت ایرانی در اقصی نقاط این سرزمین مقدس، فراوانند و از ابتذال بیزارند و با حقارت، چنین حرکاتی را نظاره می کنند!
آنان هرگز فریب شعارهای کذایی که دستاورد تمدن خدا گریز غربی است را نخواهند خورد و دیری نخواهد پایید که، فرهنگ مبتذل غرب در مقابل فرهنگ شکوهمند زنان ایرانی، زانو خواهد زد.
همان فرهنگی که الگویش، بانوی دو عالم، یعنی فاطمه زهرا (س) است. انشاالله.
والعاقبه للمتقین
↩️ ۱ - از سخنان حضرت امام خمینی(ره)
https://eitaa.com/hayatemaaghol
طرحی برای کارآمد نمودن و اصلاح امور!
🔴 دولت سایه!
✍🏼 قدرت الله متین
این برای اولین بار است که در ایران از دولتی پردهبرداری شد که بدان دولت سایه گفته میشود!
ابتکار دولت سایه، توسط سعید جلیلی از سال ۱۳۹۲ کلید خورد.
در ادبیات سیاسی، دولت سایه به سازمانی گفته میشود که عملکرد دولت حاکم را تحت نظر کارشناسی خود دارد.
در این سازماندهی، کار گروه هایی موظف میگردند تا نهادهای دولتی را بطور مستمر، دقیق و تخصصی نظاره نمایند.
برای مثال، کارگروهی از کارشناسان علوم سیاسی و روابط بین الملل، عملکرد وزارت خارجه را پیگری می کنند و کارگروهی دیگر، عملکرد یک وزراتخانه دیگر را !
از مزایای این نظارهگری، جمع آوری اطلاعات کارشناسی شده از نقاط قوت و ضعف نهادهای دولتی است.
از دیگر مزایای این نظاره گری، مستند نمودن اطلاعات و تفکیک یا پالایش این اطلاعات از شایعات بی اساس و سپس تحلیل داده هاست.
به عبارت دیگر، دولت سایه نمی تواند، نتایج کار خود را بر اساس اخبار کذب یا آمارهای ساختگی قرار دهد!
همچنین شان و اعتبار دولت سایه بر خلاف جناحهای سیاسی که بر پایه اطلاعات اغراق آمیز و ایجاد هیجان های کاذب استوار است، مبتنی بر اطلاعات و تحلیلهای دقیق و پیشبینیهای واقع نگرانه بوده و نباید از فلسفه وجودی خود دور شود!
البته در کشورهایی که از احزاب فراگیر و قدرتمند برخوردارند، معمولا حزب رقیب، کار دولت سایه را انجام میدهد، اما این احزاب، به دلیل ماهیت سیاسی خود، از نقاط ضعف به عنوان چماقی بر سر رقیب بهره برداری می کنند و سعی آنها تخریب چهره رقیب است، نه اصلاح امور کشور!
🔻 ادامه
اما جای امیدواری است که، هدف دولت سایه، اصلاح امور و ارائه پیشنهادات سازنده به دولت مستقر اعلام شده و ادعا میشود که طی ده سال گذشته، چه در دولت روحانی و چه در دولت رئیسی، بر همین عهد، متعهد بوده است و چه بهتر که در چهار سال آینده نیز بر این سیاست باقی بماند و اجازه ندهد که منافع سیاسی بر منافع ملی، چیره گردند!
اما دوستداران مسعود پزشکیان، بالاخص شخص رئیس جمهور ، اگر از سلامت و صحت کار خود اطمینان دارند، باید از وجود دولت سایه، استقبال کنند، زیرا یک تاییدیه از دولت سایه، بهتر از هزار بار تعریف کردن از خود است.
آقای رئیس جمهور، نباید به وسوسه های اطرافیان خود، نسبت به دولت سایه، وقعی نهد، چون اگر دولت روحانی نتوانسته است، خللی بدان وارد کند، پس او هم نخواهد توانست!
ضمن آنکه ایده دولت سایه، ریشه در شعور و معرفت مردم دارد و البته هر خردمندی از چنین طرحی استقبال می کند.
یکی دیگر از مزایای دولت سایه، تربیت نیروی انسانی در سطوح مختلف و تخصصی است که در ۴۰ سال گذشته، جمهوری اسلامی به دلیل فقدان یک حزب فراگیر، مانند حزب جمهوری اسلامی، از وجود کادر مدیریتیِ کارآمد و هماهنگ، رنج برده است.
به عبارتی رساتر، مدیران در یک دولت، باید مانند چرخ دندههای یک سیستم، نه تنها خوردگی نداشته باشند، بلکه با هم هماهنگ بوده تا انتقال نیرو به نحو احسن صورت گیرد!
بی شک این مهم، یعنی کادر سازی مدیران آینده، میتواند محقق گردد، زیرا اساس کار، همانطور که گفته شد مبتنی بر نظارت کارشناسانه و تخصصی است و همین امر سبب میگردد تا بدون هیچگونه آزمون و خطایی، استعدادها شناسایی شوند و در شرایط مناسب به کار گرفته شوند، تا هزینه آزمون و خطای آنها از جان و مال و ناموس مردم، پرداخت نگردد!
و سخن آخر آنکه، اگر دولت سایه بتواند، برای نخبگان جامعه، اعم از هر گرایشی، مرجعی معتبر و مقبول گردد، دیری نخواهد پایید که بساطِ کاسبانِ شایعاتِ کذب، جمع خواهد شد!
در یک کلام! چنین ایدهای، می تواند طرحی باشد، برای کارآمد نمودن، اصلاح امور و شفافیت نظام!
والعاقبه للمتقین!
https://eitaa.com/hayatemaaghol
🔴 تنش های نامبارک اما ضرورت تاریخی!
✍🏼 قدرت اله متین
جامعه شناسان، بر این باورند که جامعه انسانی، شبیه به سرزمینی است که در آن پر است از فراز و نشیب، گسلها و فعل و انفعالاتی مانند آتشفشان!
فراز و نشیب ها حاکی از وجود موفقیت ها و شکستها در ابعاد مختلف اجتماعی است.
گسلها، گویای اختلافات قومی، سیاسی و یا فرهنگی است.
و آتشفشانها، زمانی است که اختلافات، به دلایل مختلف مانند، تضاد منافع افراد یا گروههای خاص، سوء تدبیر مشایخ و مدیران و بالاخره لبریز شدن آستانه تحمل جامعه، منجر به بروز شورش، جنگ داخلی و یا انقلاب میگردد!
خدای را باید سپاس گفت که آستانه تحمل مردم شریف ایران، علیرغم، مشکلات و معضلات کمر شکن، اعم از مسائل معیشتی، مصائبِ باقی مانده از جنگ، تحریم های ناجوانمردانه، اختلاس های ددمنشانه، اشرافگرایی تازه به دوران رسیدهها، لمپنیزم جناحهای سیاسی، تفرعن سلبریتیها، وهن شعائر دینی توسط غرب زدگان بی اصل و نسب، همچنان همانند اقیانوس آرام، آرام است!
که خود نشانه ای است بر متمدن بودن تمام اقشار و اقوام ایرانی!
به همین دلیل، استکبار جهانی، از پیدایش تمدنی جدید، بنام تمدن ایرانی اسلامی، هراس دارد!
مستندات تاریخی نشان میدهد که با قاطعیت میتوان ادعا نمود، اگر دو کشور، در جهان استعداد ذاتی برای تمدن سازی داشته باشند، قطعا یکی از ایندو، ایران است!
زیرا اولین عنصر تمدن سازی، بالا بودن آستانه صبر و تحمل است که ایرانیان در سابقه تاریخی خود، آنرا بخوبی اثبات کرده اند!
البته این بدان معنا نیست که افراد یا شخصیتهای عجول، شلوغ، کم ظرفیت و تنش زا، در جامعه ایرانی وجود ندارد!
🔻 ادامه
یا این شخصیتها، برای به هم ریختن یک کشور عاجز و ناتوانند!
به عبارت رساتر اگر این شخصیتها در کشور دیگری، مانند آمریکا جمع شده بودند، امروز به ایالات متحده می گفتیم: ایالات متفرقه!
به شرایط امروز آمریکا نگاه کنید، فقط یک شخصیت تنش زا مانند ترامپ توانسته است، آمریکا را دچار زوال زود رس کند، در حالیکه ایران، دهها بلکه بیشتر، امثال ترامپ را تجربه کرده است، اما همانند کوه ایستاده است، زیرا مردمی متفاوت دارد!
اجازه بدهید به اصل ماجرا بپردازم.
هنوز یک ماه نگذشته است که پزشکیان، توانسته است کرسی ریاست جمهوری را به نفع اصلاح طلبان و هم پیمانِ آنها یعنی طیف رفسنجانی به چنگ آورد!
اما در همین مدت، جنگ میان این دو طایفه برای کسب غنیمتِ بیشتر، آغاز شده است که به ما مربوط نمی شود و در این باره فعلا خیلی زود است تا نتیجه گیری نماییم و نسبت این غنیمت خواهی ها را با منافع ملی برآورد و پیش بینی کنیم!
لذا امیدواریم ماحصل این غنیمت خواهی، به نفع مردم شریف ایران منجر گردد، اگر خدا خواهد!
اما آنچه آزار دهنده و مشمئزکننده، ولی ضرورت تاریخی است، اظهارات سخیف اما مشکوکِ برخی از شخصیت های نزدیک به پزشکیان است که فعلا، هیچ نسبتی با گفتمان متداول پزشکیان نداشته، بلکه ۱۸۰ درجه مغایرت دارند!
منظورم همان شخصیتهایی که عجول، شلوغ، کم ظرفیت، ناهنجار و تنش زا هستند!
مانند ظریف که از امتیاز نداشتن مذهب شیعه در مقایسه با سایر مذاهب یا ادیان، چیزی می گوید، همانندصوت!
(فلاسفه به سخن بی ارزش، صوت می گویند.)
یا روزنامه ای در تیتر اول خود، از پزشکیان به عنوان گورباچف ایران یاد می کند! که این ادعا هم در نوع خود، یک صوت است!
اصوات دیگر هم فراوانند، که در این یاداشت، فرصتی برای طرح آنها نیست و تنها به نمونه ای از آنها اشاره شد تا به اصل مطلب پرداخته شود!
اصل مطلب این است که این اصوات تنش زای نامبارک، اگر چه ناخوشایندند اما ضرورت دارند!
لطفا به این پرسشها توجه فرمایید!
فرض کنید این شخصیتهای عجول، شلوغ و... نباشند همان شخصیت هایی که با سوء تدبیر و تضاد منافع می خواهند آتشفشان به پا کنند!
حال از کجا بفهمیم که قرار است آتشفشانی به پا شود؟
چگونه بفهمیم که زیر پوست، جریانات سیاسی، چه می گذرد؟
چگونه بفهمیم که ارتباط این جریان به کجاها، ختم میشود؟
چگونه از تفاوتها و اختلافات درون گروهی سر در آوریم تا درست قضاوت کنیم؟
چگونه به روان شناسی درست یا کج و معوج این شخصیتها پی ببریم؟
چگونه تاریخ را بنویسیم تا خدمت یا خیانت ها را ثبت کنیم!
چگونه صبر و تحمل مردم شریف ایران را در قبال رفتارهای تنش زا و نامبارک، ارزیابی کنیم!
و بالاخره چگونه میتوان اساس یک تمدن را پایه ریزی نمود وقتی آمار و اطلاعات درستی از موانع داخلی در دسترس نباشد!
لذا به همین دلیل است که باید این تنش های نامبارک را یک ضرورت تاریخی، دانست، تا در مسیر پر پیچ و خمی که با آن روبرو هستیم، تمهیدات لازم را پیش بینی نمود!
حال اگر بپرسید، چه باید کرد؟
پاسخ دو کلمه است: تبعیت و تبین!
تبعیت از راهبرد های رهبری و تبین به معنای شفاف سازی حقایق از شبهات!
اگر چه ایرانیان در ذات خود از سعه صدر برخوردارند، اما این سعه صدر با تبعیت از رهنمودهای ناخدای جامعه و همچنین تبین حقایق، از گرد و غبارهای شبهات، امکان رسیدن به ساحل امن را فراهم می کند!
اما تبین، زمانی موثر و کارا است، که در آرامش، برگزار گردد نه در تنش و هیاهو!
بنابراین، در میدانی که مستعد تنش است، نباید تنش افزایی نماییم. چون خواست دشمن است و باید از ورود به چنین میدانی پرهیز نمود!
سخن آخر آنکه!
جناب پزشکیان، چه در ایام انتخابات و چه پس از انتخابات، با پرچم سفید که نشانه صلح و آرامش است، خود را نشان داده است!
حال باید منتظر ماند و در ادامه دید که آیا قادر خواهد بود، شخصیت های تنش زایی مانند ظریف را ایزوله کند یا نه!
که اگر او یا عقلای جناح نکنند، یا نتوانند، باید همه مردم، چه آنهایی که رای نداده اند و چه آنهایی که به رقیب پزشکیان رای داده اند و چه آن ۱۶ میلیون، منتظر سالهای پر تنشی به نفع عقب افتادگی باشند!
والعاقبه للمتقین
▫️پینوشت: انصاف این است که خاطر نشان کنیم، افراد تنش زا در هر دو جناح وجود دارد، با این تفاوت که تنش یکی، برای عبور از خطوط قرمز است، و دیگری بمنظور رعایت آن خطوط. اما وجه مشترک آنها، افراط و تفریط است!
https://eitaa.com/hayatemaaghol
🔴 سرمایه یک رئیسجمهور!
✍🏼 قدرت الله متین
پشتوانه مردمی، مهمترین سرمایه یک رئیس جمهور است که نه تنها یاری رسان او در بحرانها و سختی هاست، بلکه بسترساز موفقیتها و پیروزی های او خواهد بود.
البته احزاب و خواص ذینفع هم میتوانند پشتوانه محسوب شوند، اما تاریخ نشان داده است که حمایت اینان، مشروط است به ویژه خواری و سهم خواهی سیری ناپذیر و مستمر!
در حالیکه حمایتهای مردمی، نه مشروط به ویژه خواری است و نه نا محدود و مستمر ! بلکه به همان قولها و وعده هایی که در ایام انتخابات داده شده است، راضی، خرسند و دعاگویند!
امروز رئیس جمهور پزشکیان، بر سر یک دو راهی سرنوشت ساز قرار دارد، که از یک سو باعث روسفیدی، خوشنامی و محبوبیت او میگردد و از سوی دیگر، بدنامی و بی اعتباری او را در پی خواهد داشت! سقوطی که ۴۵ سال خوشنامی را هدر خواهد داد!
🔻 ادامه
آقای پزشکیان، پس از معرفی رسمی کابینه خود به مجلس با انبوهی از انتقادات روبرو شد، حتی با انتقاداتی از درون اردوگاه اصلاح طلبان!
و از منتقدان، خواست تا صبر کنند و پس از گذشت زمان و بررسی عملکرد آنها، اعلام نظر نمایند!
این درخواست از شخصیتی مانند پزشکیان که ۴ دوره، نمایندگی مجلس را طی نموده و حتمأ با درایت و دقت به افراد کابینه های پیشین رای داده است، خیلی بعید است، و احتمالا امثال ظریف از او خواسته اند، چنین درخواستی را بخواهد!
از سوی دیگر، رزومه برخی افراد معرفی شده به مجلس، نشان میدهد، که هر کدام سوابق اجرایی، کاری و سیاسی دارند و نیازی نیست تا مثلا، یک سال آزمون و خطا کنند تا عملکرد آنها معلوم گردد!
اگر چه هنوز بسیار زود است تا در باره دولت آقای پزشکیان، قضاوت نمود اما سالی که نکوست از بهارش پیداست!
زیرا آدم های نشان داری که دور رئیس جمهور را احاطه کرده اند و در کارنامه خود، لکه های تیره و تار را به ثبت رسانده اند، حاکی از آن است که پوسته سخت قدرت از هم اکنون، نوعا با همین افراد تشکیل شده است و اگر چه دعا می کنیم که این پوسته سخت با ابتکار آقای پزشکیان شکسته شود، اما همچنان باید نگران ابقا و احیای این افراد در مناصب پشت پرده بود! آنگاه سوختن خرمن ۱۶ میلیون رای، که پشتوانه اصلی رئیس جمهور است، دور از انتظار نخواهد بود!
برای عبور از این تنگنا، کافی است که آقای رئیس جمهور، خود را مدیون ۱۶ میلیون رایی بداند که به وعده های او امید بسته اند! نه به سیاسیون هفت خط و به نرخ روز خور!
وعده هایی مانند، کار کارشناسی و بدور از ملاحظات سیاسیون فرصت طلب!
وعده هایی مانند، تمرکز روی برنامه هفتم و تحقق اهداف آن!
وعده هایی مانند همان توصیه ها و فرمایشات امیرمؤمنان علی ع، که بکرار از آنها در روند انتخابات استفاده می نمود!
یعنی عدالت، مبارزه با فساد، جلوگیری از رانت خواری و ویژه خواری، محروم نوازی و گره گشایی!
آری! عمل به وعده ها!
این است تمام سرمایه یک رئیس جمهور!
پی نوشت:
بی تردید،در اردوگاه اصلاحات، افراد آزاده و وفادار به میهن اسلامی در وجود دارند، اما چیدمان محمد جواد ظریف، بگونه ای مهندسی شد که گویا، این جبهه، دچار قحط الرجال شده است! حال که ظریف مجبور به استعفا گردیده است، فرصتی است تا مشایخ اصلاحات، خود را از اتهامات وارده بازسازی کنند!
والعاقبه للمتقین!
https://eitaa.com/hayatemaaghol
🔴 غیرتهای شُل شده!
✍🏻 قدرت الله متین
اگر بخواهیم، علت العللی، برای مشکلات عدیده کشور بیابیم، باید آنرا در غیرتهای شُل شده، جستجو کنیم!
بدون هرگونه مقدمه چینی باید گفت: آغاز این اتفاق نامبارک، پس از پایان دفاع مقدس، توسط یک جریان که خود را تکنو کرات یعنی دولتمردان حرفهای می نامید رخ داد! همان دولتمردانی که زیر چتر مرحوم رفسنجانی تجمع کرده بودند و برای ایران پس از جنگ، نسخه های توسعه می نوشتند! نسخه هایی در باب اشرافیت و نیاز به زندگی تجملاتی!
نسخههایی که کپی برداری شده از دستورالعملهای مکتب شیکاگو بود!
و مکتب شیکاگو، مکتبی اقتصادی است که برای جهان سوم، دستور العمل با نگرش اقتصاد سرمایه داری صادر می کند. مکتبی که اصالت را به سرمایه و سود میدهد! مکتبی که تا کنون هر چه نسخه داده است، به نفع اقلیت سرمایه دار و به ضرر اکثریت بی سرمایه، صادر شده است!
نمونه های آن، در اکثر کشورهای آمریکای لاتین و از همه نزدیکتر، همین ایران خودمان!
🔻 ادامه
این نوع اقتصاد، باعث میشود تا طبقه نو ظهور یا نو کیسه، در کلان اقتصاد کشور بصورت مافیایی تشکیل گردد و تنها مایه این طبقه، رانت و دسترسی به منابع ثروت است!
هسته مرکزی این طبقه معمولا"، در نظام سیاسی قرار دارد، یعنی عناصری در سه قوه!
عناصری که وجه مشترک آنها دلار است، نه اعتقادات مذهبی یا سیاسی! اگر چه ماسک مذهب، انقلابیگری یا جناح سیاسی را به چهره داشته باشند!
یا شعارهای انقلابی، مذهبی و جناحی سر دهند!
حتی ممکن است، سوابق انقلابی یا دفاع مقدس در کارنامه آنها باشد!
بنابراین علیرغم این شعارها یا سوابق، اگر غیرتی داشته باشند، زمانی به جوش می آید که دلار در معرض خطر قرار گیرد! *
لذا نباید از آنها، توقع داشت که غیرت انقلابی یا غیرت ملی داشته باشند، اگر هم داشته باشند، به حدی شل و ول است که نمیتواند منافع ملی را، صیانت نمایند.
اما این رویکرد، در حد عناصر محدودی که نام برده شد، نمی ماند، زیرا بقای آنها، در گرو رشد و زایش تفکر و جهان بینی آنهاست. تفکری که قبله آمالش غرب است.
لذا با تئوریزه کردن مبانی فکری خود، اقدام به یارگیری در سطوح مختلف جامعه می نمایند!
امروز، غیرتهای شل شده را در بسیاری از سطوح سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی میتوان شناسایی نمود!
مانند لیبرالهای ریش دار، آخوندهای سکولار، تجار وطن گریز و مردانی که با شُل شدن غیرتشان، حجاب ناموسشان شُل میشود اما ککشان نمی گزد!
در واقع، هدف اصلی آنها خواسته یا ناخواسته، حذف غیرت ملی و انقلابی و دینی از حکمرانی و جامعه است!
همانطور که گفته شد این ریل گذاری، پس از دفاع مقدس و در عهد دولت سازندگی شروع شد و در دولتهای بعد، ادامه یافت، اما در دولت شهید رئیسی، تا حدود زیادی متوقف شد، ولی صد افسوس، که فرصت نیافت تا ریل ۳۵ ساله را به نفع محرومان تغییر دهد!
قطعنامه ۵۹۸ و برجام یکی از مصادیقی است که از دلِ غیرتهای شل شده بر آمد و اخیرا قانون حجاب و رای اعتماد فله ای مجلس به دولت پزشکیان!
کسانی رای اعتماد گرفتند که با آرمانهای انقلاب، صد در صد در تضادند!
کسانی رای اعتماد گرفتند که حافظ منافع سرمایه داران و همسو با اقتصاد سرمایه داری هستند!
کسانی رای اعتماد گرفتند که میخواهند برای احیای مرده ای، بنام برجام تلاش کنند!
کسانی رای اعتماد گرفتند که صریحا بی حجابی را، حق آزادی شهروندان می نامند!
و کسانی رای اعتماد گرفتند که از کارشناسی فقط مدرک کاغذی آنرا در دست دارند!
و سخن آخر آنکه:
ایکاش، غیرت ملی و انقلابی، بخش جدا ناپذیر شرایط، برای انتخاب یا انتصاب افراد در هر پست و مقامی باشد، آنگاه میدیدیم چگونه پیروزی ها و موفقیتها، حاصل می شد!
اگر هم امروز، دستاوردی بدست می آید، بی تردید از همان باقی مانده غیرتی است که در این اوضاع وانفسا، می جوشد و با چنگ دندان، آرمانها را پاس میدارد!
والعاقبه للمتقین
▫️ پی نوشته ها:
* پیگرد قضایی و دستگیری برخی عناصر در رده های مهم، مانند معاونتهای وزارتی و قضایی، دال بر صحت این ادعاست.
** شک نکنید اگر مجلس، مجلس اصلاحات بود، حتما برخی از وزرای پیشنهادی، رای اعتماد نمی گرفتند.
https://eitaa.com/hayatemaaghol
هدایت شده از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی دزفول
لبیک یا امام
حضرت امام خامنهای:
سیّدحسن نصرالله جسمش از میان ما رفته ولی شخصیّت حقیقی او، روح او، راه او، و صدای رسای او همچنان در میان ما هست و خواهد بود.
🔸خط: استاد مهدی سهرابی نصر
🔸تنظیم عکس و گرافیک: محمد صانعی پور
https://eitaa.com/jebhe_farhangi_dez
🔴 چوبک های سیل آورده!
✍🏼 قدرت الله متین
یکسال از عملیات حیرت آور و افتخارآفرین طوفانالاقصی گذشت و هنوز رژیم جعلی اسرائیل با آنهمه امکانات و تجهیزات، بعلاوه کمکهای بی چون و چرای آمریکا و دول اروپایی نتوانسته است به اهداف اعلام شده که هزاران بار آنها را اعلام کرده است، برسد! یعنی آزادی اسرای یهودی و نابودی حماس!
طی یکسال گذشته، رژیم هر چه آبرو و اعتبار برای خود در ۷۵ سال گذشته، پس انداز کرده بود ، هدر داد!
مهمترین ادعای صهونیستها برای موجه ساختن اشغال فلسطین، موضوع هلوکاست و قربانی شدن قوم یهود در کورههای آدم پزی هیتلر بود!
موضوعی که راست یا دروغ، نوعی احساس همدردی را برای این قوم آواره و سرگردان در میان ملل جهان به همراه داشت و سرپوشی بود بر نحوه اشغالگری ظالمانه و بی رحمانه سرزمین فلسطین و قدس شریف!
اما امروز جهانیان به هیچ وجه، برای قوم یهود احساس همدردی نمی کنند، زیرا همین یهودِ حاکم در سرزمینهای اشغالی، کوره های آدم پزی را با انواع بمبها و جنگ افزارها برای مردم بی دفاع غزه بکار بردهاند و سازمانهای بین الملل و مدعی حقوق بشر، دست روی دست گذاشته و منفعلانه در مقابل وتوی امریکا، به چند پیام دلسوزانه و یا چند محکومیت لفظی اکتفا می کنند!
ای دو صد لعنت بر این رفتار مزورانه باد!
اما، بدتر از این سازمانها، دول عربی و اسلامی هستند!
۲۵ دولت عربی، ۵۷ دولت اسلامی و قریب به دو میلیارد مسلمان، نشسته اند و فجایع غزه را، مثل یک سریال تلویزیونی تماشا می کنند! (البته با صرف میوه، شیرینی و شکلات...!)
🔻ادامه
فاجعه اینجاست که برخی از دول اسلامی، نه تنها مدافع همکیشان خود نیستند بلکه به انحاء مختلف، هم پیمان رژیم و تامین کننده نیازهای اطلاعاتی، امنیتی و لجستیکی او هستند!
تنها کشوری که به طور علنی و رسمی و تمام قد، رژیم صهیونیستی را جعلی می داند و برای ریشه کنی آن تلاش می کند، جمهوری اسلامی ایران با تفکر و آرمانهای انقلابی است و البته نیروهای مقاومت در منطقه!*
پیامبر عظیم الشان اسلام در یک پیش بینی خارق العاده، وضع امروز مسلمانان را شبیه به چوبک های سیل آورده معرفی نمود، که معنایش بی ریشگی و بی اصالتی است !
رسول الله ﷺ در مجلسی، به حاضران فرمود:
"نزدیک است، زمانی بیاید که همه کفار دنیا برای نابودی شما یکدیگرشان را صدا بزنند....
کسی گفت: یارسول الله آیا ما در آن زمان تعداد مان کم هست؟
رسول الله فرمود: نخیر شما زیاد هستید ولی مثل چوبک های سیل آورده هستید و دو چیز شما را خراب ساخته است: "حُب الدنيا و كراهة الموت" ..
«دوستی دنیا و نا پسند داشتن مرگ..
آری! حب دنیا و کراهت از مرگ، سبب بی ریشگی و بی هویتی میشود!
اینک باید خدا را سپاس گوییم که ما را در عصر انقلاب اسلامی متولد نمود تا چوبک های سیل آورده نباشیم!
چوبک های سیل آورده ای که هیچ ثمری ندارند جز سوختن!
کی میداند؟ شاید آتش جهنم، با این چوبک ها، شعله ور می شود!
والعاقبه للمتقین
* ایران بدون تفکر و آرمانهای انقلاب اسلامی، همان میشد که قبل از انقلاب بود! یعنی هم سو و هم پیمان با صهیونیستها! و ایرانی های شرافتمند مجبور بودند تا مثل امروزی، که مردم بیگناه غزه سلاخی می شوند، فقط تماشاچی باشند! به همین دلیل، باید شکرگذار باشیم که در سمت درست تاریخ ایستاده ایم!
https://eitaa.com/hayatemaaghol
اشاره:
از میان انبوه مقالاتی که این روزها درباره "بشار اسد" منتشر می شود، این مقاله را به دلیل نگاه منصفانه اش ، پسندیدم و حیفم آمد، آنرا به اشتراک نگذارم با اینکه نویسنده اش را نمی شناسم.
لطفا با دقت مطالعه فرمایید.
قدرت الله متین
🔴 بشار اسد؛ نه آنچنان سیاه، نه آنقدرها سفید!
به نظرم بشار اسد آنقدر خوب، و سزاوار آن بود که حتی اگر قرار بود کنار گذاشته شود نیز، با عزت و احترام کنار میرفت؛ او مقاومت را دوست داشت، استقلال را میخواست، عزت را بر ذلت ترجیح میداد، غرور ملی را میپسندید و سر سازگاری با ظلم و خصوصا صهیونیسم هم نداشت، و دم از آرمان هم میزد؛ مثل خیلی از ماها که هر کداممان میتوانیم برای خودمان یک بشار اسد باشیم؛ بشار اسدی که همه این خوبی ها را دارد، اما خوی دیکتاتوری اش را هنوز ترک نکرده، دنیا در نظرش بزرگ است، لاکچری بودن را دوست دارد، ادعای بزرگ بودن میکند، اما وقتی بازی به خطوط پایانی و حساسش میرسد، از یک جایی، دیگر میبُرد و نمیتواند ادامه دهد؛ انسانی با ظرفیت محدود؛ مثل خیلی از ماها، که مناسب جایگاه خودمان و آدم آرمانی که از آن دم میزنیم نیستیم!
🔻 ادامه
بشار اسد و امثال او فقط میتوانند بخشی از مسیر مقاومت را بپیمایند؛ آنجا که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کند، همه آنچه را که ارزش می پندارد کنار میگذارد و به حیات دنیوی چنگ میزند. من آقای اسد را سرزنش نمیکنم؛ او فقط همینقدر میتوانست مقاوم باشد؛ او سطحش در اندازه سطح مورد نیاز مقاومت واقعیِ اسلامی نبود؛ و مقاومت مجبور بود با همین ظرفیت و داشته ها، ممنون او هم باشد که تا اینجا همکاری و همراهی کرده است؛ تحلیلِ همه تحلیلگران، محترم؛ اما من معتقدم ترس از مرگ، بشار را کنار زد؛ جنگ داشت به مراحل حساسی میرسید و سطح مقاومت نیز همسطح با جنگ بالا میگرفت؛ اما وقتی دید دشمن به دیوانگی افتاده، حلقه اول فرماندهی حزب الله را ترور کرده، نصرالله را به شهادت رسانده، و حتی رهبری ایران را تهدید میکند، وقتی خودش نیز با چنین تهدیدی مواجه میشود و رسانه های صهیونیستی هر روز خبری در این خصوص کار میکنند، کم می آورد؛ او همزمان در معرض وسوسه ها و وعده های دروغین برخی حکام عرب هم بوده است.
این معادله را جلوی حاج قاسم اگر بگذارند به پیشوازش میرود: خجالت بکشید من را از چندتا گلوله میترسانید؟ با نصرالله وقتی مطرح میکنند میگوید: خودم میدانم من را میکشند لیکن قطعا سننتصر، و باز مسیر را ادامه میدهد! این معادله را آیت الله سید علی حسینی خامنه ای هم به سخره میگیرد و آنگونه، با صلابت در نماز جمعه نصر حاضر میشود؛ قالیباف هم، عراقچی هم، و حتی پزشکیان نیز با این معادله شوخی میکند و صد البته که قاآنی ها و حاجی زاده ها و خلاصه هر آنکه در میدان جمهوری اسلامی قدم میزند با آن رفتار مشابهی خواهد داشت؛ اما آیا جهانبینی اسد نیز مانند جهانبینی افراد فوق الاشاره است؟
آیا اسد نیز نگاهش به مرگ از دریچه شهادت و رستگاری است؟ آیا دنیا در نگاه اسد نیز به همان اندازه بی ارزش است و او نیز برای مرگِ فی سبیل الله لحظه شماری میکند؟! یقینا خیر! او مقاومت را برای خود تا قبل از ترور تعریف کرده بود! اسد امروز سنگ محکی برای انقلابیونی است که دم از مقاومت میزنند، مقداری از مسیر را هم میروند، اما شاید هنوز به مراحل حساس نرسیده اند که بفهمند چند مَرده حلاج اند؛ انقلابیونی از جنس آنها که خوب بودن را دوست دارند، اما نمیتوانند در زندگی پیاده کنند؛ همانها که احتمالا از زندگی لاکچری بدشان نمی آید، برای خواستگار دخترشان شروط آنچنانی میگذارند، مستاجر را اذیت میکنند، در کار کم فروشی میکنند و حتی ممکن است کاسبی گران فروش باشند؛ بگذریم..!
بشار اسد اما همانگونه که در ابتدا نوشتم، حالا که قرار بود به پایان خط برسد، میتوانست عزتمندانه از دور خارج شود؛ میتوانست آواره نباشد؛ میتوانست این دنیا را بدهد و عقبا را بخرد! او فرصت این را داشت که برای آزادسازی خاک وطنش به جولان حمله کند و [چه پیروز شود و چه شکست بخورد] به یک قهرمان ملی تبدیل شود؛ او میتوانست دموکراسی را بپذیرد و در صورت عدم انتخاب، آبرومندانه گوشه ای از کشورش بنشیند و باز فرصت اثرگذاری داشته باشد؛ میتوانست دست رد به سینه مقاومت نزند و حداقل اجازه دهد مقاومت کارش را پیش ببرد؛ هر کدام از این کارها را کرده بود وضعی بهتر از آنچه اکنون دارد میداشت و عزیز تر و عزتمند تر میبود، حتی اگر از قدرت حذف میشد!
✍🏼 عبدالرحیم انصاری
https://eitaa.com/hayatemaaghol