eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حق‌پذیری و مراتب ایمان ✍ اصغر آقائی ____________________ 🔸 امام صادق عليه السلام فرمود: 💠 إذا خرجَ القائمُ عليه السلام خَرجَ مِن هذا الأمرِ مَن كانَ يرى أنّهُ مِن أهلِهِ ، ودخلَ فيهِ شِبْهُ عَبَدَةِ الشَّمسِ والقمرِ 🌀 زمانى كه قائم عليه السلام قيام كند كسانى كه گمان مى‌شود اهل این امر (ولایت) هستند، از صف آن حضرت خارج مى‌شوند و افرادى مانند خورشيد و ماه‌پرستان در آن داخل می‌شوند. 🔻 شاید واژگانی چون ولایت، شیعه، ایمان، کفر و ... آنقدر به گوشمان خورده است که گویی معانی روشن و بدیهی شفافی دارند 🔻 اما گاه شفاف‌ترین واژگان، نیاز به بازنگری دوباره دارند تا عمق و گستره آنها بهتر درک شوند. 🔻 هیچ شبهه‌ای نیست که و محبان اهل بیت علیهم السلام در جلگه ایمان وارد شده‌اند، زيرا و واژگانی هم‌طراز هستند. 🔻 اما آیا ایمان در شیعه محدود می‌شود؟ و آیا هر در ظاهر محبی، مؤمن است؟ و غیر شیعه‌ای غیر مؤمن؟ 🔻 پاسخ را از عقل و نقل که جویا می‌شوی، نکاتی مهم را می‌یابی: ✔️ ۱. در یک کلمه یعنی در برابر حق، لذا هر گاه هر کسی در برابر حقی، به حکم عقل و فطرت، سر تعظیم فرود آورد مؤمن است؛ ✔️ ۲. چون به دلیل وجودی‌بودن، امری مشکّک، یعنی دارای مختلف، هستند، بنابراین ایمان نیز مراتب مختلفی دارد؛ ✔️ ۳. ایمان با چنین صفتی از تواضع و خضوع در برابر یک قطعی عقلی به عنوان از حق مانند پذیرش قبح ظلم و عمل به آن شروع می‌شود؛ و تا صفت الله تعالی یعنی ، به عنوان ، پیش می‌رود که این می‌شود ؛ زیرا خضوع مطلق در برابر حق مطلق دارد. این ایمان مختص است. ✔️ ۴. پس ایمان دو مرتبه پیوسته به هم دارد: و ، که اگر دومین مرتبه آن از اولی سرچشمه نگرفته باشد، پشیزی نمی‌ارزد. ✔️ ۵. بنابراین هرکسی هر میزان از حق را حقیقتاً درک کرده باشد، به همان میزان مؤمن است؛ خواه در ظاهر بی‌دین باشد یا دیندار. ✔️ ۶. سخن ۵ به این معنا است که صرفا رسیدن حق به حواس ظاهری فرد، مثلا رسیدنِ سخنِ حق به گوش او، معیار نیست؛ بلکه ایمان، تنها و تنها دو چیز است: یک. فهمیدن حق؛ و دو. خضوع در برابر آن و پذیرش. ✔️ ۷. بنابرین فردی ممکن است به عنوان حق مطلق، به گوش او نرسیده است، اما او فردی است که در برابر مصادیق دیگر حق در همان اجتماع زیسته خود، خضوع داشته است. مثلا فردی ، همیشه به دیگر هم‌کیشان خود می‌گذارد؛ این فرد هرچند در ظاهر است، اما شرک او برآمده از جوّ اجتماع و عادت است نه از روی حکم عقل، لذا چون اهل ظلم نیست، به همان میزان متواضع در برابر حق است و مؤمن هرچند هنوز در مراتب برتر ایمانی قرار نگرفته است ( کنید: این مثال بنا بر این فرض که بطلان خورشیدپرستی، برایش به هر دلیل منطقی، آشکار نشده است) ✔️ ۸. در کنار این فرد ، شیعه‌ای را فرض کنید که در ظاهر ولایت را پذیرفته است اما به دلیل آنکه هر جایی که باید را در عمل بروز دهد، بروز نمی‌دهد، و در واقع خضوع در برابر حق یعنی ایمان باطنی ندارد و به تعبیر دیگر که هویت‌بخش و اصل این فرع یعنی ایمان ظاهری است را ندارد. ✔️ ۹. در دو مثال پیشین، آن خورشیدپرست، ولایت باطنی دارد، اما این دومی تنها ولایت ظاهری دارد ✔️ ۱۰. از آنجا که اولی ایمان را دارد، هنگام قیام حق مطلق و بروز وی، این فرد به دلیل تواضع باطنی در برابر حق، در ظاهر نیز تابع او می‌شود، اما آن فرد به‌ظاهر تابع، چون حق مطلق را برابر با دست‌برداشتن از شخصی می‌داند و در حقیقت آن ایمان ظاهری، خودپرستی و مانند آن بود نه تواضع در برابر حق، لذا در اینجا که باید یکی از این دو را بپذیرد یعنی یا خودپرستی یا حق‌پرستی را، اولی را می‌پذیرد چون حقیقت ایمان یعنی تواضع در برابر حق را نداشته است. ✔️ ۱۱. این نگاهِ برآمده از دین و عقل: ✅ این نگاه به ایمان ۱) سبب می‌شود اهل غرور و تکبر نشویم، ۲) همیشه با دیگران باتواضع برخورد کنیم، ۳) اگر فردی آنچه به‌عنوان حق به او پیشنهاد می‌دهیم را نپذیرفت، در برابرش خودخواهی نکنیم، ۴) امر به معروف و نهی از منکرهایمان، صبورانه و مؤمنانه‌تر شود، ۵) همیشه خیرخواه دیگران باشیم، ۶) در دام تبلیغات و سوءاستفاده‌های دشمنان حق قرار نگیریم که اینها تنها و تنها خود را قبول دارند، ۷) سخنان دیگران را دقیق و کامل گوش دهیم تا مبادا حقی نادیده گرفته شود، ۸) ساده‌اندیش نباشیم، ۹) عمل خیر دیگران را تخطئه نکنیم، و ۱۰) دعوت و تبلیغ‌مان مؤثرتر باشد. 🔹 البته تمام فواید پیش‌گفته به این معنا نیست که فریب حیله‌‌گران را بخوریم و هر سخن و فرقه‌ای را حق بدانیم که امری آشکار است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰شرک و فسق ✍ اصغر آقائی ____________________ 🔻شاید کلمه «مشرک» در نگاه اوّلی برابر با «فاسق» باشد. به همین دلیل بسیاری افراد، حتی مسیحیان و اهل کتاب را فاسق معرفی می‌کنند. اما آیا چنین است یا مسئله دقیق‌تر از این نگاه بدوی است؟ 🔻با توجه به تعریف دقیق در معنایِ و انکسار ، چه حقّی که و چه حقّی که ، پیشنهاد می‌دهد، تمام افراد به هر میزان دریافتی که از حق داشته، در برابر آن استکبار نورزیده، تواضع می‌کنند، هستند. 🔻لذا ، یا ، از باب مثال، تا وقتی که حقی چون ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام برای آنان آشکار نشده باشد، و حق‌بودن آن را در مرتبه‌ای از درک و معرفت، دریافت نکرده باشند، امّا به هر حقّی که از طریق عقل و یا شرع به آنها رسیده، اعتراف‌کرده، در برابر آن تواضع می‌کنند، اینان مرتبه‌ای از ایمان را داشته، در دایره وسیع ایمان هستند. 🔸فراموش نکنیم، هرچند مؤمن واژه‌ای است که کاربرد در مثلا پیدا کرده است؛ امّا حقیقت این است، بر اساس تعریفی که از ایمان عرض شد، ایمان امری است که مراتب گوناگونی از تا را در بر می‌گیرد. 🔹 تفاوت مشرکی که در برابر احکام عقلی خویش مانند ، با مشرکی که به احکام عقلی عمل نمی‌کند این است که آن مشرک اوّلی، مؤمن به ایمان باطنی است؛ و این ایمان، روزی چه در این دنیا و چه در که روز آشکارشدن باطن‌هاست، ، آشکار شده نجاتش خواهد داد. ✔️بنابر این مقدمه: هر فرد مشرکی تا آن زمان که شرک را دریافت نکرده باشد، و در نیز بر خویش عمل نکند، او نه به دلیل این شرک، و نه به دلیل عمل خویش، فاسق محسوب نخواهد شد؛ مگر آنکه هم به خویش و هم به خویش تن‌ دهد که سخن دیگری است. به تعبیر دیگر عنوان مشروط به است؛ حال چه علمِ حاصل از عقل و چه علم حاصل از شرع، و یا هر دو. 🔻بر این اساس می‌فرماید: 💠 كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لاَ يَرْقُبُواْ فِيكُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ (توبه/8) 💠 چگونه [مشرکان بر پیمان خود پایبندند؟] و در صورتی که اگر بر شما چیره شوند، نه [پیوندِ] خویشاوندی را در حقّ شما رعایت می کنند، نه پیمانی را!! شما را با زبانشان خشنود می کنند، ولی دل هایشان [از خشنود کردن شما] امتناع دارد و بیشترشان فاسقند. 🔻 در این آیه خداوند را معرفی کرده است؛ آنانی که اوصافی چون دارند؛ لذا شرک و فسق ندارند. ▫️پ.ن: شاید در نگاه فردی که در جامعه ایمانی رشد کرده است، تصور اینکه فردی غیرعقلانی بودن شرک را دریافت نکرده باشد، بعید به نظر برسد؛ اما باید افراد را در محیط‌های خود دید و خود را جای آنان گذاشت. حتی اگر این فرض نیز درست باشد، باز نکته پیش‌گفته در تعامل با مشرکان بسیار مفید خواهد بود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مراتب ایمان ✍ اصغر آقائی _____________________ 🔻این فرد در زمانی بوده و را می‌کرده و از مسلمانان نیز متنفر بوده است. 🔻او پس از خواندن داستان علیه السلام به پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم و خاندان ایشان می‌آورد. 🔻و باز قصه مؤمنان نسبت به امام حسین عليه‌السلام و باز یک . در احادیث می‌خوانیم: 💠 إِنَّ لِقَتْلِ‏ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ✔️ همانا برای قتل حسین عليه‌السلام در قلب مؤمنان داغی است که هيچگاه خنک نخواهد شد. 🔻 حال چه باید بگوییم؟ آن آتئیست را در آن زمان که نسبت به اهل بیت ع نیافته بود، مؤمن (به ) بدانیم یا خیر؟ آیا باز باید بگوییم تنها مؤمن هستند؟ آیا باید را کنار بگذاریم؟ ✅ یقینا او زمانی هم که ظاهراً آتئیست بوده، به دلیل پیروی از احکام آشنای عقل، به ایمان باطنی مؤمن بوده است، که پس از ایمان ظاهری، دو مرتبه ایمان ظاهری و باطنی را همراه گرفته است. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul