eitaa logo
حیات معقول
221 دنبال‌کننده
144 عکس
216 ویدیو
2 فایل
🔻 کانال اصغر آقائی ✍ درباره مسائلی که به‌گمانم مهم است، می‌نویسم؛ شاید برای خودم و تو مفید باشد: ✔ گاه متنی ادبی؛ ✔ گاه تبیین؛ ✔ و گاه نقد 🔺️ اینها دل‌مشغولی‌های یک طلبه هستند. 🔻ارتباط با من: 🆔️ @aq_110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 معنای لعن (پاسخ اجمالی) ✍ اصغر آقائی _______________ ◀️ با توجه به نزدیکی ایام عزاداری محرم و با توجه به سوءاستفاده‌ آگاهانه یا از روی جهل برخی از آموزه لعن (مانند آنچه برخی فوتبالیست‌ها در همین اواخر ابراز کردند)، فهم این آموزه بسیار مهم است؛ لذا عرض می‌شود: 🔻 از استعمالات فراوان قرآنی و روایی برمی‌آید مبنای اساسی ، و انکار و جحد آگاهانه است. 🔻 و انکار گاه در بالاترین مصادیق آن چون انکار اهل بیت علیهم السلام بروز می‌یابد و گاه به تعبیر روایات در کمترین مرتبه الحاد که و غرور است بروز می‌یابد. 🔻و از میان این دو، کفر و عناد با و ولایت الهی، مصداق لعن الهی است؛ لذا تنها هر آنچه که مستقیم انکار آگاهانه ربوبیت الهی باشد؛ و یا آنکه غیر مستقیم به آن برسد مانند انکار آگاهانه ولایت پیامبر ص، مستحق لعن است. ✅ بنابراین هیچ فردی استحقاق لعن را ندارد مگر آنکه آگاهانه و در شرایط عادی، مسئله‌ای بنیادین را انکار کند. 💢 برای پاسخ تفصیلی رجوع کنید به: https://eitaa.com/hayatemaqul/329 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰 معنای لعن (پاسخ تفصیلی) ✍ اصغر آقائی _________________ ◀️ با توجه به نزدیکی ایام عزاداری محرم و با توجه به سوءاستفاده‌ آگاهانه یا از روی جهل برخی از آموزه لعن (مانند آنچه برخی فوتبالیست‌ها در همین اواخر ابراز کردند)، فهم این آموزه بسیار مهم است؛ لذا عرض می‌شود: 🔻 موارد مختلفی که در قرآن را بیان کرده است، اوصاف و مسائلی را بیان کرده است که: ✔️ یا تصریح به است در برخی آیات: أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ (ق/24)؛ ✔️ و یا اوصاف و صفاتی را بیان می‌کند که نتیجه عناد است؛ مانند صدّ عن السبیل: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّه 🔻 در احادیث نیز درباره کفر از مختلفی چون عوامل، ارکان و تعریف کفر و مانند آن سخن گفته شده است. که به تعبیر امام باقر علیه السلام معیار اصلی آن «انکار و جحد» است. 💠 امام باقر علیه السلام فرمود: كلُّ شَيءٍ يَجُرُّهُ الإنكارُ و الجُحودُ فهُو الكُفرُ: هر آنچه که انکار و جحود عامل آن می‌باشد، کفر است. 💠 در روایتی نیز امام صادق علیه السلام وجوه کفر در قرآن را در پنج مورد بیان می‌کنند: 🔸 - کفر جحود که خود دو قسم است: ✔️ ۱. جحد و انکار ربوبیت الهی: مانند: «إنَّ الذينَ كَفَرُوا سَواءٌ علَيهِم ءَ أنْذَرْتَهُم أمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ» يَعني بِتَوحيدِ اللّه ِ تعالى ✔️ ۲. جحد و انکار معرفتی و آن این است که آنچه می‌داند حق است را انکار کند؛ مانند: «و كانُوا مِن قَبلُ يَستَفْتِحُونَ علَى الّذينَ كَفَرُوا فلَمّا جاءَهُم ما عَرَفُوا كَفَرُوا بهِ فَلَعنَةُ اللّه ِ علَى الكافِرِينَ» 🔸 - کفر به دلیل ترک اوامر الهی: فَتُؤمِنُونَ بِبَعْضِ الكِتابِ و تَكْفُرُونَ (که در این تکفیر از ایمان طبق روایت خارج نشده‌اند؛ هرچند این ایمان مقبول نیست) 🔸 - کفر برائت از کافران و عقائدشان؛ مانند: «إنّي كَفَرْتُ بما أشْرَكْتُمونِ مِن قَبْلُ» 🔸 - کفر نعمت‌ها: مانند: «لِئنْ شَكَرْتُم لَأزِيدَنَّكُم و لَئنْ كَفَرْتُم إنَّ عَذابِي لَشديدٌ» که در این پنج قسم ۳ مورد آن محل بحث است که در هر سه مورد جحد و عناد است؛ و علم و آگاهی نسبت به متعلق انکار، امری مسلّم در جحد و عنادی است که مستحق لعن است. 🔻لذاست که عليه السلام در زیارت فرمود: 💠 فَلَعَنَ اللّٰهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرارِ، وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ، 💠 پس خداوند منکران ولایت تو را پس از اقرار و عهدشکنان تو را پس بستن آن، لعن کند. 💢 نتیجه‌گیری: 🔻 از استعمالات فراوان قرآن و روایی بر می‌آید مبنای اساسی کفر عناد و انکار و جحد است که گاه در بالاترین مصادیق آن چون انکار ولایت اهل بیت علیهم السلام بروز می‌یابد و گاه به تعبیر روایات در کمترین مرتبه الحاد که کبر و غرور است بروز می‌یابد؛ و از میان این دو کفر و عناد با ربوبیت و ولایت الهی، مصداق لعن الهی است. 🔻 چند نکته پایانی: ✔️ - لعن الهی یعنی دورکردن از رحمت خویش، و این مختص کسی است که با عناد خویش، خود را از دایره ، که همان دایره رحمت حق است، دور کرده است؛ و چنین شخصی مستحق این دوری است. ✔️ - پیامبر ص در مواردی که به گناهان تعلق گرفته است، از باب بیان قبح آن گناه است؛ زیرا از طرفی مسلمان مستحق لعن نیست؛ و از طرفی از ما خواسته شده نسبت به گناهکار مؤمن ترحم داشته باشیم و لعن با این ترحم نمی‌سازد؛ ✔️ - آموزه لعن اساسا برای خط ولایت است؛ نه صرفا یک احساس نفرت؛ ✔️ - اگر کسی خطاهای بسیار بزرگی هم کرده است، که حتی اگر نزدیک کفر شده باشد، چون ما نمی‌دانیم مثلاً در ساعات آخر عمر این افراد بر آنها چه گذشته است، لذا به حکم عقل باید احتیاط کرد و از لعن آنان خودداری نمود؛ و تنها وظیفه ما، نقد اعمال و گفتارهای آنان است. ✔️- لعن تمام افراد، چه مسلمان فاسق و چه مخالف مانند مسیحیان، به هیچ عنوان جایز نیست مگر آنکه بدانیم آگاهانه و عامدانه، مسائل بنیادین اسلام را انکار می‌کنند؛ نه از روی جهل و یا غلبه احساساتی مانند خشم و عصبانیت. ✔️- اگر لعن هیچ ثمری نداشت، لااقل از خودداری کنیم. ✅ با توجه به آنچه بیان شد: حکم می‌کند: ۱) همه انسان‌ها را دوست بداریم چون مخلوق خداوند هستند و ۲) به همه آن‌ها محبت بورزیم و ۳) در صورت نیاز به لعن و بودنِ آن، تنها منکر آگاه را در شرایط خاص لعن کنیم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
🔰 گام به گام با انسان کامل (۱۵) ✍ اصغر آقائی ________________ 🌀 گام دوم: با نوح ع (۷): نشانه‌های عذاب 🔻 نوح ع در حالی که بر خویش با خداوند متعال، بر تسلیم خویش در برابر او، وفادار بود، و جز او را نمی‌خواست، دست بر دعاشد «فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ» 🔻 او گفت: خداوندا من را به خاطر این و تکذیب و حق‌ناسپاسی این قوم عنود یاری ده «قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ» 🔻 و دعای همیشه مستجاب است، چه رسد به آنکه مضطر شده، دست بر دعا شود. «فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ» 🔻من که در کناری نظاره‌گر نجوای دلسوزانه عاشقی با معشوق خود، بودم؛ ناگاه در قلبم صدایی را حس کردم. او با من گفت اگر نوح انسان کامل است و دلسوز، چرا نفرین می‌کند؟ چرا از هدایت قوم خسته می‌شود؟ 🔻 من که بارها و بارها این صدای آشنا را شنیده‌ بودم و هر باری که آن را پی گرفته، بدان اهمیت داده بودم، سراغم آمده بود؛ باز گویی سوی آن به حرکت درآمده بودم. 🔻 اما لحظه‌ای به خود آمده، در سویدای قلبم با خود گفتم: وقتی آشکار، حقایق را کامل بیان نمی‌کند چرا به سخنش اهمیت دهم؟ چرا عهد الهی را با خود فراموش می‌کنم که فرمود: ای فرزندان آدم مگر [در فطرت شما] با شما عهدنبستم که شیطان را عبادت نکنید، که او دشمنی آشکار برای شما است. «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» 🔻و من بار دیگر می‌رفتم تا در ظلم و جهل خودساخته‌ام گرفتار شوم که انسان بسیار ظلوم و جهول است «إِنَّ الْإِنْسانَ‌ لَظَلُومٌ‌ كَفَّارٌ». 🔻اما این بار همراه انسان کامل بودم و این همراهی بار دیگر در بزنگاهی خانمان‌سوز دستگیرم شد و دل به خدای خویش سپردم و با عمق قلبم از وسوسه‌ها و دروغ‌پردازی‌های شیطان به خدا پناه بردم که فرمود: هرگاه وسوسه‌ای از سوی شیطان سوی تو آمد، و تو را در راه باطل به جنبش در آورد، به خداوند شنوا و بینا، پناه ببر. «وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» 🔻 و من تا به خدای خویش بردم، گویی گوش و چشم دیگری یافتم و آنچه از خاطرم بردم بود را بار دیگر به یاد آوردم. به‌یاد آوردم زمانی را که خداوند به نوح گفت: دیگر بیش از آن افرادی که به تو ایمان آورده‌اند، کسی دیگر ایمان نخواهد آورد. «وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ». 🔻 و من به‌یقین دانستم که هیچگاه انسان کامل، از روی و مانند آن، تنها به خاطر آنکه از سختی‌ هدایت‌گری، خویش را رها کند، دست بر دعا نمی‌شود و قوم خویش را نفرین نمی‌کند. 🔻و نوح نفرین کرد. 🔻 وقتی یک‌دله، به آنچه در جریان بود بازگشتم، دیدم نوح با خود وحی الهی را زمزمه می‌کند. خداوند فرمود: ای نوح پیش چشمان ما و به وحی ما، کشتی بساز. «فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا» 🔻 و نوح، عبد مطیع خداوند، بدون آنکه سؤالی کند، و به درد سرهای ساخت کشتی، دور از دریا، و بدون آنکه به قوم، بیاندیشد؛ شروع به ساخت کرد، که انسان کامل جز خواست حق چیزی نمی‌خواهد. ... و سفر ادامه دارد. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3777626426Cbced967255
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 برای برخی گویی حیات معقول: 🔸 یعنی رفتن در مسیر پر از اصطلاح و پیچ‌درپیچ عقل حسابگر دوبینِ محدود ... 🔻 اما نه یعنی: ✔️ را لزوماً معنا نکنیم؛ ✔️ به عشق عليه السلام به همه ، محبت بوریزم؛ ✔️ و مانند این بانو، به عشق بن ابی‌طالب عليه السلام، تصمیم به تغییر بگیری: ✔️ یعنی را در سایه‌سایر ببینیم. 🔹 پ.ن: توجه کنید: کسی که آگاهانه حق را شناخته، انکار می‌کند، به حکم اساساً از حوزه خارج شده‌اند و شایسته برآمده از دل نیستند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰سه‌بهشت و سه‌جهنّم: مراتب بهشت و جهنّم ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻 بزرگانی چون معتقدند هر یک از بهشت و جهنّم سه مرتبه دارد: ۱) بهشت و جهنّم افعال، ۲) بهشت و جهنّم صفات، ۳) بهشت و جهنّم ذات. ✔️ بهشت و جهنّم افعال: محلّ بروز و ظهور باطن اعمال افراد در برزخ و قیامت است. ✔️ بهشت و جهنّم صفات: محلّ بروز و ظهور صفات و ملکاتی است که فرد به دلیل استمرار افعال نیک یا شرّ، در خود ایجاد کرده است. ✔️ بهشت و جهنّم ذات: محلّ بروز و ظهور ذواتی است که ذات آنان یا با توحید یا با کفر عجین شده است و غیر آن را بر نمی‌تابند. 🔻 هر یک از این ، از قبلی شدیدتر است؛ لذا اکثر انسان‌ها که به دلایل مختلفی اعمال نیک انجام می‌دهند وارد بهشت و جهنّم افعال می‌شوند، و کسانی که آگاهانه در مسیر قرار می‌گیرند، وارد بهشت و جهنّم صفاتی می‌شوند، و برخی نیز که به لقاءالله و رسیده‌اند وارد بهشت شده، و گروه مقابل آنان نیز در جهنّم ذاتی خواهند بود. 🔻افرادی که وارد هر یک از این مراتب می‌شوند، نسبت به مرحله قبلی کمتر است؛ مثلا کسانی که وارد بهشت ذاتی می‌شوند و خطاب "وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" شامل آنان می‌شوند بسیار معدودند. 🔻 بنیادین ورود در بهشت ایمان است که با این‌همانی در مصداق دارد، بنابراین چون ولایت از مراتب تا را در بر می‌گیرد؛ ایمان نیز همین مراتب را دارد. 🔻 ورود در ولایت، و به تبع آن ورود در ایمان، در برابر حقّی است که توسط یکی از دو باطنی -یعنی عقل- یا حجّت ظاهری -یعنی پیامبر و امام- برای فرد اثبات شده است. 🔻 بنابراین تمام انسان‌ها، اگر با حق، ذاتیِ آنان نشده بلکه در برابر حق ذاتیِ آنان باشد، و از طرف دیگر عمل خویش را نیز همراه و موافق این تسلیم، صالح کنند، اینان در نهایت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در کمترین فرض آن، وارد بهشت افعال خواهند شد؛ به شرط آنکه هیچگاه هیچ حق آشکارشده‌ای را انکار نکنند؛ و بر تسلیم و عمل صالح خویش استمرار داشته باشند؛ هرچند ممکن است دچار خطاهای موقّتی نیز بشوند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul
🔰سه‌بهشت و سه‌جهنّم: مراتب بهشت و جهنّم ✍ اصغر آقائی _______________________ 🔻 بزرگانی چون معتقدند هر یک از بهشت و جهنّم سه مرتبه دارد: ۱) بهشت و جهنّم افعال، ۲) بهشت و جهنّم صفات، ۳) بهشت و جهنّم ذات. ✔️ بهشت و جهنّم افعال: محلّ بروز و ظهور باطن اعمال افراد در برزخ و قیامت است. ✔️ بهشت و جهنّم صفات: محلّ بروز و ظهور صفات و ملکاتی است که فرد به دلیل استمرار افعال نیک یا شرّ، در خود ایجاد کرده است. ✔️ بهشت و جهنّم ذات: محلّ بروز و ظهور ذواتی است که ذات آنان یا با توحید یا با کفر عجین شده است و غیر آن را بر نمی‌تابند. 🔻 هر یک از این ، از قبلی شدیدتر است؛ لذا اکثر انسان‌ها که به دلایل مختلفی اعمال نیک انجام می‌دهند وارد بهشت و جهنّم افعال می‌شوند، و کسانی که آگاهانه در مسیر قرار می‌گیرند، وارد بهشت و جهنّم صفاتی می‌شوند، و برخی نیز که به لقاءالله و رسیده‌اند وارد بهشت شده، و گروه مقابل آنان نیز در جهنّم ذاتی خواهند بود. 🔻افرادی که وارد هر یک از این مراتب می‌شوند، نسبت به مرحله قبلی کمتر است؛ مثلا کسانی که وارد بهشت ذاتی می‌شوند و خطاب "وَ ادْخُلِی جَنَّتِی" شامل آنان می‌شوند بسیار معدودند. 🔻 بنیادین ورود در بهشت ایمان است که با این‌همانی در مصداق دارد، بنابراین چون ولایت از مراتب تا را در بر می‌گیرد؛ ایمان نیز همین مراتب را دارد. 🔻 ورود در ولایت، و به تبع آن ورود در ایمان، در برابر حقّی است که توسط یکی از دو باطنی -یعنی عقل- یا حجّت ظاهری -یعنی پیامبر و امام- برای فرد اثبات شده است. 🔻 بنابراین تمام انسان‌ها، اگر با حق، ذاتیِ آنان نشده بلکه در برابر حق ذاتیِ آنان باشد، و از طرف دیگر عمل خویش را نیز همراه و موافق این تسلیم، صالح کنند، اینان در نهایت، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، در کمترین فرض آن، وارد بهشت افعال خواهند شد؛ به شرط آنکه هیچگاه هیچ حق آشکارشده‌ای را انکار نکنند؛ و بر تسلیم و عمل صالح خویش استمرار داشته باشند؛ هرچند ممکن است دچار خطاهای موقّتی نیز بشوند. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🆔 @hayatemaqul