eitaa logo
حسینیه اعظم زنجان
4.5هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
79 فایل
وب سایت رسمی: www.haz.ir اینستاگرام http://instagram.com/haz.ir ارتباط با روابط عمومی @mehdidinmohammadi پاسخگویی به سوالات شرعی @haz_ahkam شماره تماس 02433323030 https://zil.ink/haz.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حسینیه اعظم زنجان
📷 گزارش تصویری | مراسم عزاداری شب دوازدهم محرم ۱۴۴۶ 🗓 چهارشنبه ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🕌 حسینیه اعظم زنجان @haz_ir
📣 محل توزیع گوشت تبرک حسینیه اعظم زنجان در سال 1403 : با توجه به تقسیم بندی شهر و نواحی پوشش داده شده در سال های قبل ، گوشت تبرک امسال در مناطق زیر توزیع خواهد شد : 1️⃣ منطقه اول : ضلع جنوبی حدفاصل چهارراه مقدم تا میدان بسیج 2️⃣ منطقه دوم : ضلع غربی حدفاصل سه راه جهاد تا سه راه امجدیه 3️⃣ منطقه سوم : حدفاصل سعدی جنوبی تا اصغریه 4️⃣ منطقه چهارم : تعدادی از روستاهای استان 5️⃣ لیست خانوار ارائه شده توسط کمیته امداد ، بهزیستی و مؤسسات خیریه @haz_ir
📚ده ایستگاه شناخت شناسی امام حسین علیه السلام 🔹ایستگاه ششم: آغاز حکومت یزید و آغاز قیام امام حسین(ع) در مدینه رسیدن خبر مرگ معاویه به مدینه و حرکت امام به مکه و رسیدن نامه ها و ارسال پیک شروع دوران یزید یزید بلافاصله بعد از مرگ معاویه – برخی ده روز بعد نوشته اند – به ولید بن عتبه بن ابی سفیان حاکم مدینه نوشت: معاویه یکی از بندگان خدا بود که خدایش حرمت داد و خلیفگی و قدرت بخشید. مدّت مقّدر زندگی کرد و هنگام مقرر درگذشت. خدایش رحمت کند به نیکی زندگی کرد و تقوا پیشه بود. سپس در صفحه ای کوچک جداگانه – به اندازه ی گوش موش- نوشت: از حسین و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر سخت و بی امان بیعت بگیر. نامه‌ی یزید به ولید، شبانگاه به دست وی رسید. ولید نیمه های شب نوجوانی به نام عبدالله بن عمرو بن عثمان بن عفّان را فرستاد تا امام را به دارالاماره دعوت کند. اباعبدالله الحسین(ع) در این هنگام در مسجد بود. عبدالله بن زبیر نیز همزمان در مسجد بود. پیک ولید- عبدالله بن عمرو بن عثمان – امام و عبدالله بن زبیر را به دارالاماره دعوت کرد هر دو به نوجوان گفتند:” تو برو ما در پی می آییم .” عبدالله بن زبیر از امام پرسید:” به نظر شما چرا ما را در این موقعیت فرا خوانده است؟” امام فرمود:” به گمانم معاویه مرده است و ما را برای بیعت دعوت کرده است.” عبدالله بن زبیر گفت: ” من نیز چنین گمانی دارم و هر دو به منزل باز گشتند. حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، گروهی از نزدیکان خویش را دعوت کرد و فرمود: سلاح های خویش را بردارید. تعداد گروه مسلّح را ۳۰ تن نوشته‌اند. امام به آنان توصیه کرد که من آسوده خاطر نیستم. نگرانم که ولید مرا به کاری مجبور کند که نتوانم آن را بپذیرم و چون مصونیتی نیست، مرا همراهی کنید و بر در دارالاماره بنشینید اگر صدای من بلند شد به درون بیایید و از من دفاع کنید. 🔹امام همراه با یاران و خویشاوندان مسلّح به سمت دارالاماره حرکت کرد. لباس سپید زعفرانی بر تن داشت. هنگامی که وارد شد مروان بن حکم آن جا نشسته بود. ولید خبر مرگ معاویه را داد (برخی نوشته اند نامه ی یزید را خواند)و درخواست بیعت با یزید کرد: امام فرمود: بیعت پنهانی بی‌فایده است فردا که مردم را برای بیعت دعوت می کنی ما را نیز دعوت کن (برخی نوشته اند امام گفت: تا صبح اندیشه می کنیم و پاسخ می دهیم) ولید پذیرفت امّا مروان بن حکم گفت: ای ولید، اگر برود و بیعت نکند دیگر به او دست نخواهی یافت. او را زندانی کن تا بیعت کند یا گردنش را بزن وگرنه حادثه و کشتاری سخت در راه خواهد بود. امام برخاست و فرمود: ای پسر زن کبود چشم! تو مرا می کشی یا او؟ به خدا ناروا گفتی و خطا رفتی.( در برخی منابع آمده، صندلی آهنی را به سمت مروان پرتاب کرد و مروان گریخت و صندلی به دیوار خورد.)، همراهان مسلّح امام به درون آمدند و امام در محاصره ی آنان بازگشت. ولید به یزید نامه نوشت و ماجرای بیعت نکردن حسین بن علی و عبدالله بن زبیر را گزارش داد. یزید از خشم، چشمانش برگشت (معمولاً هر وقت خشمگین می شد چشمانش حالت لوچ می گرفت ) و در جواب نوشت: همه ی آنان را که بیعت کرده یا نکرده اند معرّفی کن و همراه نامه سر حسین بن علی(ع) را بفرست. که با این کار پاداش و بهره‌ی فراوان خواهی داشت. ولید با دریافت نامه گفت:”هرگز چنین نخواهم کرد هر چند همه ی دنیا را به من ببخشند.” 🔹پس از خودداری اباعبدالله الحسین(ع) از بیعت در شب، صبحگاه، مروان بن حکم، امام را در یکی از کوچه های مدینه ملاقات کرد و گفت: یا اباعبدالله، من خیر خواه تواَم، از من بپذیر تا رهایی یابی. امام فرمود: خیر خواهی تو چیست؟ بگو تا نظر بدهم. مروان گفت: با یزید بیعت کن که به صلاح دین و دنیاست. امام فرمود: انّالله و انّااِلیه راجعون. اسلام را وداع باید گفت اگر رهبر اُمّت اسلام کسی همچون یزید باشد که من از رسول خدا شنیدم خلافت بر آل ابی سفیان حرام است؛ هر گاه معاویه را بر منبرم یافتید شکمش را پاره کنید و مردم مدینه دیدند و کاری نکردند و به یزید تبهکار دچار شدند. مروان خشمگین او را رها کرد. 📚ادامه دارد @haz_ir
📸 حضور مسئولین محترم جمعیت خدمتگزاران زائران پیاده حضرت رضا (ع) در حسینیه اعظم زنجان 🗓 سه شنبه ۱۴۰۳/۴/۲۶ 🕌 حسینیه اعظم زنجان @haz_ir
📸 گزارش تصویری | حضور بانوان فاطمی در شب یازدهم محرم الحرام حسینه اعظم زنجان 🗓 سه شنبه ۱۴۰۳/۴/۲۶ 🕌 حسینیه اعظم زنجان @haz_ir
📸 گزارش تصویری | مهد فرشته های حسینی و اجرای نمایش میهمان آوار (کودکان عزه) 🗓 سه شنبه ۱۴۰۳/۴/۲۶ 🕌 حسینیه اعظم زنجان @haz_ir
📸 گزارش تصویری | قرائت زیارت عاشورا توسط خادمین مهد فرشته های حسینی 🗓 چهارشنبه ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🕌 حسینیه اعظم زنجان @haz_ir