『 حضرتعشق 』🇵🇸
رهبرمن،آقاےمن...
بهار۸۱سالگیتانمبارڪ
۲۴تیرماهتاریخشناسنامهاے
تولد #امامخامنهایحفظه الله است
وتاریخدقیقتولدایشان۲۹فروردین ۱۳۱۸ است ...
بهبهانهسالروزتولد #حضرتآقا :
هرچندهمهدوستدارند
شمارا"آقا"صداکنندولے ...
بهجمع #دانشجویان که میرسی قامت #استاد برازنده شماست . درمیان #نظامیانڪهمی آیے ،هیبت #فرماندهیتاندل #دوستان را شادودل
#دشمنانتان را می لرزاند .روز #پدر کهمیآیدمیشوید
مهربانترین #بابای دنیا وروز #جانباز کهمیشود
همهدست #جانباز شمارا بههم نشانمیدهند ...
#۹دی کهمیرسد قصه"علی"می شویددرجمل
راستیاصلامهمنیستتاریختولدتان ۲۹فروردیناستیا۲۴تیر
همهاینهابهانهاستآقاجان!! بهانهایستڪهمایادماننرودخدا نعمتیچونشمارادادهاست
خدارابرایایننعمتشکرمیگوییم...
#اللهماحفظقائدناالامامخامنهای 🤲🏻✨
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#خطبه_غدیر •💚•
بخش دوم: فرمان الهی برای مطالبی مهم
و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم.✋🏼
و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد.
معبودی جز او نیست - چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است.
بیست.و.پنج.روز.تا.عید.غدیـر.خم 😍
______________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #سی_نه
✨سلام خدا بر صراط مستقیم
نفس و زبانش بند آمده بود ...
یا باید روی منبر ....👉😌
❌به #حقانیت امام علی و فرزندانش شهادت می داد
❌یا تایید می کرد که عایشه بر خلیفه #شورش و #خیانت کرده بود ...
قبل از اینکه به خودش بیاد،
دوباره با صدای بلند فریاد زدم: 😡👈
_بگیرید و این کافر نجس رو از خانه خدا بیرون کنید ...
و به سمت منبر حمله کردم ...🏃
یقه اش رو گرفتم و اون رو از بالای منبر به پایین کشیدم و محکم توی گوشش زدم ... .😡👋
جمع هم که هنوز گیج و مبهوت 😳😐😟😰😕😨😟بودند با این حرکت من، .... ملتهب شدند
و به سمت اون #وهابی حمله کردند ...
و الله اکبر گویان از مسجد بیرونش کردند ... .😏✌️
جماعت هنوز از التهاب و هیجانی که بهشون وارد کرده بودم؛
آرام نشده بودند ...
رفتم سمت منبر ...
چند لحظه چشم هام رو بستم ...😌👌
#دوباره بسم الله گفتم و #توسل کردم
و برای #اولین_بار از پله های منبر بالا رفتم ... .
🎙بسم الله الرحمن الرحیم ...😊✋
سلام و درود خدا بر جویندگان و پیروان حقیقت ...☝️
سلام و درود خدا بر مجاهدان و سربازان راه حق ...🌷
سلام و درود خدا بر پیامبری که تا آخرین لحظات عمر مبارکش، هرگز از فرمان الهی کوتاهی
نکرد ...🌸
سلام و درود خدا بر صراط مستقیم و تک تک پیروان و ادامه دهندگان ...💚
و اما بعد ... .
سالن تقریبا ساکت و آرام شده بود....
اما هنوز قلب من، میان شقیقه هایم می تپید ...💓😥
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #چهل
✨صدور حکم مرگ
برگشتم خونه ...
هنوز پام رو تو نگذاشته بودم که پدرم محکم زد توی گوشم و با عصبانیت سرم داد زد: 😡🗣👋
_شیر مادرت، #حلال بود. منم به تو لقمه #حلال دادم، حالا پسرمن که درس دین می خونه، توی گوش عالم دین خدا می زنه؟ ...
بعد هم رو به آسمان بلند گفت:
_خدایا! منو #ببخش ... فکر می کردم توی تربیت بچه هام کوتاهی نکردم ... این نتیجه غرور منه .. .
در حالی که صورتش از خشم سرخ شده بود، رفت داخل و روی مبل نشست ...
💎بدون اینکه چیزی بگم، سرم رو پایین انداختم و رفتم داخل ...🚶💎
چند لحظه صبر کردم ...
رفتم سمت پدرم و کنار مبل، #پایین_پاش نشستم ... .
خم شدم و دستی که باهاش توی صورتم زده بود رو #بوسیدم ...
هنوز نگاهش مملو از خشم و ناراحتی بود ...
همون طور که سرم پایین بود گفتم:
_دستی که #به_خاطرخدا بلند میشه رو باید بوسید ... نمی دونم چی به شما گفتن ولی #منم_به_خاطرخدا توی گوشش زدم ... اون عالم نبود ... آدم #فاسقی بود که داشت جوان ها رو #گمراه می کرد ... .
_مگه تو چقدر درس خوندی که ادعا می کنی از یه عالم بیشتر می فهمی؟ ...😒
با ناراحتی اینو گفت و رفت توی اتاق ... .
هنوز با ناراحتی و دلخوری پدرم کنار نیومده بودم ... که برادرم سراسیمه اومد و بهم خبر داد که
_ #علمای_وهابی تصمیم گرفتن یه #جلسه_عقاید بزارن و تا اعلام نتیجه هم حق #خروج از کشور رو ندارم ... .✈️✋
با خنده گفتم:😁
_خوب بزارن. هر سوالی کردن #توکل بر خدا ...
اینو که گفتم با عصبانیت گفت:😠
_می فهمی چی میگی؟ بزرگ ترین علمای کشور جلوت می ایستن ... فکر کردی از پسشون برمیای؟ ... یه اشتباه کوچیک ازت سر بزنه یا سر سوزنی بهت شک کنن، #حکم_مرگت رو صادر می کنن ... .
ولو شدم روی تخت ...
می دونستم علمم در حدی نیست که از پس افرادی که برادرم اسم شون رو برده بود؛ بر بیام ... .😨
چشم هام رو بستم و گفتم:
_خدایا! شرمنده ام. عمر دوباره به من بخشیدی اما من هنوز قدمی برنداشتم ... راضیم به رضای تو ... .😔🙏
خوشحال بودم که این بار توی بستر بیماری نمی مردم☺️👌
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#پیام_معنوی
💌مکائد شیطان
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
بَلَىٰ وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ
ݐَـروَردِڳـارَت 🤲
داݩـاے ✨
غـيب🍃
اسـٺ.....😌
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
حضرت مهدی (عج) میفرمایند:
امَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَهُ فَارْجِعُوا فیها إلی رُواهِ حَدیثِنا (احادیثِنا)، فَإنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْکُمْ وَ انَا حُجَّهُ اللهِ عَلَیْکُمْ.
🍃جهت حلّ مشکلات در حوادث، امور سیاسی، عبادی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و...
به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آن ها در زمان غیبت خلیفه و حجّت من بر شما هستند
و من حجّت خداوند بر آن ها می باشم.🍃
🌻(بحارالانوار: ح ۲، ص ۹۰، ح ۱۳، و۵۳، ص ۱۸۱، س ۳، وج ۷۵، ص ۳۸۰، ح ۱.)🌻
#به_وقت_امام_زمان 💌
______________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
•💌🌺•
🌺 امیرالمومنین (ع) میفرمایند:
🌺رعایت حق کسی که حق خویش را محترم نمیشمارد
🌺نوعی بردگی است. ❗️
[نهج البلاغه_حکمت ۱۶۴]
#کلام_مولا #حدیث
______________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#خطبه_غدیر •💚•
بخش دوم: فرمان الهی برای مطالبی مهم
پس آنگاه خداوند چنین وحی ام فرستاد: «به نام خداوند همه مهرِ مهرورز. ای فرستادی ما! آن چه از سوی پروردگارت درباری {علـی} و خلافت او بر تو فرود آمده بر مردم ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوندی را به انجام نرسانده ای؛ و او تو را از آسیب مردمان نگاه می دارد.
بیست.و.چهاز.روز.تا.عید.غدیـر.خم 😍
______________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
『 حضرتعشق 』🇵🇸
#مکتب_روح_الله 📚✨
باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود. از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانی ها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادی های مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالفت با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول میباشند.
[صحیفه انقلاب]
______________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #چهل_ویک
✨غسل شهادت
زمان⏰ و مکان🏤 جلسه رو اعلام کردن ...
جلسه توی یه شهر دیگه بود ...
و هیچ کسی از خانواده و آشنایان حق همراهی من رو نداشت ...
راهی جز شرکت کردن توی جلسه نمونده بود ... .😕
از برادرم خواستم چیزی به کسی نگه ...
💦✨غسل شهادت کردم ...
🌸لباس سفید پوشیدم ...
😘😘دست پدر و مادرم رو بوسیدم و راهی شدم ... .
ساعت 9 صبح🕘☀️ به شهری که گفتن رسیدم ...
دنبال آدرس راه افتادم ...
از هر کسی که سوال می کردم یه راهی رو نشونم می داد ...😐
گم شده بودم ...
نماز ظهر رو هم کنار خیابون خوندم ... این سرگردانی تا نزدیک غروب آفتاب🌆 ادامه پیدا کرد ... .
خسته و کوفته، دیگه حس نداشتم روی پام بایستم ...
نمی دونستم باید خوشحال باشم یا ناراحت ...
کی باور می کرد، من یه روز تمام، دنبال یه آدرس، کل شهر رو گشته باشم؟ ...
نرفتنم به معنای شکست و پذیرش تهمت ها بود ... اما چاره ای جز برگشتن نبود ... .😐
توی حال و هوای خودم بودم و داشتم با خدا حرف می زدم که یهو یه جوان،
کمی از خودم بزرگ تر به سمتم دوید و دست و شونه ام رو بوسید ...😍😘
حسابی تعجب کردم ... .😳
با اشتیاق فراوانی گفت:
_من از طلبه های مدرسه ... هستم و توی جلسه امروز هم بودم ... تعریف شما رو زیاد شنیده بودم اما #توی_جلسه_امروز نفسم بند اومد ...☺️ جواب هاتون فوق العاده بود ...😍 اصلا فکرش رو هم نمی کردم کسی در سن و سال شما به چنین مرتبه ای از علوم دینی رسیده باشه و ... .😎
مغزم هنگ کرده بود...😳😧
اصلا نمی فهمیدم چی میگه.
کدوم جلسه؟😳😯
من که تمام امروز داشتم توی خیابون ها گیج می خوردم ...😨😳
گفتم:😳
_برادر قطعا بنده رو اشتباه گرفتید ...
و اومدم برم که گفت:
_مگه شما آقای ... نیستید که چند روز پیش توی گوش اون مبلغ زدید؟☺️ ... من، امروز چند قدمی جایگاه شما، نشسته بودم ...😊 اجازه می دید شاگرد شما بشم؟😎
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✨ ﴾﷽﴿ ✨
✨رمان جذاب و مفهومی
⚔ #جنگ_بادشمنان_خدا
✨قسمت #چهل_ودو(آخر)
✨دست خدا، بالای تمام دست هاست
وقتی رسیدم خونه دیدم یه 👥👥👤عده ای دم در اجتماع کرده بودن ...
تا منو دیدن با اشتیاق اومدن 😍😢☺️😍سمتم ...
یه عده خم می شدن دستم😘 رو ببوسن ...
یه عده هم شونه ام رو می بوسیدن ...
هنوز گیج بودم ... 😳😟😧
_خدایا! اینجا چه خبره؟ ... .
به هر زحمتی بود رفتم داخل ...🚶😧😯😟
کل خانواده اومده بودن ...👩🏻👨🏻👱🏻
پدرم هم یه گوشه نشسته بود ...
با چشم های پر اشک، سرش رو پایین انداخته بود ... 😢😓
تا چشم خواهرزاده ام بهم افتاد؛ با ذوق صدا کرد:👦🏻😍
_دایی جون اومد ... دایی جون اومد ... .
حالت همه عجیب بود ...
پدرم از جا بلند شد و در حالی که دونه های اشک یکی پس از دیگری از چشم هاش جاری بود و الحمدلله می گفت؛
_اومد سمتم و پیشونیم رو بوسید ... .😭😘
مادرم و بقیه هم هر کدوم یه طور عجیبی بودن....
تا اینکه برادرم سکوت رو شکست ...
_از بس نگرانت بودم نتونستم نیام ... یواشکی اومدم داخل جلسه و رفتم یه گوشه ... 😊فقط خدا می دونه چه حالی داشتم تا اینکه از دور دیدمت وارد شدی ...😇 وقتی هم که رفتی پشت بلندگو داشتم سکته می کردم ...😥 تا اینکه سوال و جواب ها شروع شد ... اصلا باورم نمی شد چنین عالم بزرگی شده باشی ... .😍☺️
بعد هم رو به بقیه ادامه داد ...
_خدا شاهده چنان جواب اونها رو محکم و قوی می داد که زبان شون بند اومده بود ...
چنان #باقرآن و #حدیث، حرف می زد که ... نتیجه هم این شد که حکم عدم کفایت اون مبلغ رو اعلام کردن ... .😍😄
برادرم پشت سر هم تعریف می کرد ...
و من فقط به زحمت خودم رو کنترل می کردم ...
از جمع عذرخواهی کردم.
خستگی رو بهانه کردم و رفتم توی اتاق ...
هنوز گیج و مبهوت بودم و درک شرایط برام سخت بود ...😧😳😟
اشک مثل سیلابی از چشمم پایین می اومد ...😭😫
و مدام این آیه قرآن در سرم تکرار می شد ...
✨شما #درراه_خدا حرکت کنید، ما از #فضل_خود شما را حمایت می کنیم ... .
🙏اللهم لک الحمد و الحمد لله رب العالمین😭🙏
⚔پایان⚔
✨✨⚔⚔⚔✨✨
✍نویسنده؛ شهید مدافع حرم طاها ایمانی
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh