•||❥ ⃟ ⃟ ||•
خوآستازهردوجھانمـ
شودآسودهخیالـ :)♥️"
پدرمدسـتمراداد
بہدسـتانِ「حُـسیْن」
#سلام_ارباب_خوبم✨🙃
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
🌻{ #یک_آیه
وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ }🌻
براۍفَرداۍخـودټ.....
چےفرسٺادے⁉️
ٺـاحالابہشفڪرـڪردۍ:)))
[ @hazraate_eshgh ]
🕊
#عابدانه °•.💙.•°
*وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ
و بر تـو اعـتماد کنیم در سختی و آسـانی*
[دعای فرج]
#بخواندعایفرجرا،دعااثردارد (:↓
﴾@hazraate_eshgh﴿
#مکتب_روح_الله •🍃•
انسان تنـها در برابر ذات اقـدس حـق باید تسـلیم باشد و از هـیچ انسـانی نباید اطاعـت کند مـگر اینکه اطاعـت او اطاعـت خـدا باشـد؛ و بنابراین هیـچ انسانی هم حَـق ندارد انـسانهای دیگر را به تسـلیم در برابر خود مجبـور کـند.
[صحیفه امام،جلد۵،صفحه۳۸۷]
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#چریکیونآسِدعلی😎✌️🏻
°•پیغام شهیـ||ـدآمدازبالاها
°•خیراست یقیناخبـ|🗣|ـرفرداها
°•آزادشود«قدوس ویمـ|✌️|ـن»
°•بادست محمّدجهان آراهـ|🍃|ـا
#شهیدانه ✨|••
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
🌈 امـام سـجـاد (ع) میفـرمایند:
🌈 خـشنودی بنا دلخواه قضای الهــی
🌈 بلنـدتـرین درجههای یقـیـن است.
[تحفالعقول،ص۲۸۵] #حدیث
🌈☀️•••
دل چَسب تریـــن زمزمہ اینجا صلوات اَست
→ @hazraate_eshgh
در جهل ، سرآمدی ۅ بیمانندی....😠
اَز خشمِ خدا بہ تارِ مویی بندی......😨
توهینِ تۅ شد باعث خشمِ زهرا (س)....😭
با دسٺ خودٺ گورِ خودٺ را کندی....😏
شد عاݪَم ۅ آدم به پیمبر (ص) مدیوݩ...🌎
شد قلب امام عصر (عج) آشفتھ و خوݩ.....💔
اعلام برائت مرا ثبٺ ڪنید......✊🏻
در نشریه فرانسۅیِ ملعوݩ...🤬
با فکر پلید ۅ شوم و خامْ آمدهای......😒
با فتنه و با ڪفرِ تمام آمدهای...❌
ما خاک درِ محمّدیمْ (ص) اما تۅ...✨
از نطفه ناپاڪ و حرام آمده اۍ....😒
دادهست به باد، فتنھ دشمݩ را....😞
یک ضربه زده! دو نیمْ کرده تن را....😖
رمزِ غضبِ علے (؏) جسارت به نبے (ص) ست‼️
آماده ذوالفقار ڪن گردݩ را✌️🏻
شد هر قدمش مسیری از راهِ نجاٺ....😍
نامش بہ خدا خیرِ حیاٺ است و ممات....🙃
تا ڪور شود چشم ابۅسفیان ها....😏
بر خاتم انبیا محمد (ص) صݪۅاتــ✨☺️
↝⇢ #MuhammadForAll
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#لبخندبزنرزمنده😂
پُست نگهبانے رو
زودتر ترڪ ڪرد!
فرمانده گُفت:
۳۰۰تا صلوات جریمته!
چند لحظه فڪر ڪرد.
وگفت: برادرا بلند صلوات!
همہ صلوات فرستادن
گفت: بفرما
از۳۰۰ تا هم بیشتر شد 😎😂📿
شهیدابراهیمهادی🍃
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
حاج میثم مطیعی1_26766994.mp3
زمان:
حجم:
9.67M
ما نوجۅونا رۅشنی صبح فرداییمْــ🌤
ما ۅارثاۍ راهِ زیباۍ شهیداییمْـــ🕊
فهمیده هاۍ عاشق سیدعݪۍ ماییمْــ✨😍
#مداحی 🙃
#حآجمیثممطیعی💛
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.س.
#آفــتــاب_در_حجــــــاب
قسمت #شصت_وسه
سر به #آسمان بلند مى کند و مى گوید:
_خدایا پناه بر تو از شر دشمنان اهل بیت ، گواه باشد که من از #دشمنان آل محمد #بیزارى مى جویم.
سپس صورت اشکبارش را بر پاهاى امام مى گذارد و مى پرسد:
_آیا راهى براى توبه و بازگشت هست ؟
امام مى فرماید:
_✨آرى ، خداوند توبه پذیر است.
پیرمرد که انگار از یک کابوس وحشتناك #بیدار شده است و جان و جوانى اش را دوباره پیدا کرده ،
#عصایش را به زمین مى اندازد و همچون جنون زده ها مى دود و فریاد مى کشد:
_مردم ! ما فریب خوردیم. اینها #دشمنان #خدا نیستند. اینها #اهلبیت پیامبرند، #قاتلین اینها؛ دشمنان خدایند، #یزید دشمن خداست. آن پیامبرى که در اذانها شهادت، به رسالتش مى دهید، پدر اینهاست. توبه کنید! جبران کنید! برگردید!
#مامورى که از لحظاتى پیش ، کمر به قتل پیرمرد بسته و به #تعقیب او پرداخته ، اکنون به پیرمرد مى رسد و با #ضربه شمشیرى میان سر و بدن او فاصله مى اندازد،...
آنچنانکه پیرمرد چند گامى را هم بى سر مى دود و سپس بر زمین مى افتد....
مردم، مردمى که شاهد این صحنه بوده اند، بیش از آنکه #هشیار و متنبه شوند، مرعوب و #وحشتزده مى شوند.
بیش از این ، نگاه داشتن کاروان مصلحت نیست...
کاروان را در زیر بار سنگین #نگاهها به سمت قصر یزید، حرکت مى دهند.
🏴پرتو شانزدهم🏴
#یزید، همه اعیان و #اشراف_شام و بزرگان #یهود و #نصارى و #سران_بنى_امیه و #سفرا را براى شرکت در این جشن بزرگ دعوت کرده است...
#قصر را به انواع زینتها #آراسته و #شرابهاى گوناگون تدارك دیده است . پیداست که یزید به #بزرگترین_پیروزى زندگى خود، دست یافته است....
یزید به هنگام شنیدن خبر ورود کاروان سرها و اسرا، در حین مستى وسرخوشى، ناگهان ناله شوم کلاغها را مى شنود و
با خود آنچنان که دیگران بشنوند، زمزمه مى کند:
_در این هنگام که محمل شتران رسید و آن خورشیدها بر تل جیران درخشید، کلاغ ناله کرد و من گفتم : چه ناله کنى ، چه نکنى ، من طلبم را وصول کردم و به آنچه مى خواستم رسیدم.
هم اکنون نیز، با #غرور و تبختر بر تخت تکیه زده است و ورود کاروان شما را #نظاره مى کند....
او که #همه_تلاش خود را براى #تحقیر این کاروان و #تعظیم دم و دستگاه خود به کار گرفته است،...
اکنون به تماشاى #شکوه و #عزت خود و #خفت و خوارى #کاروان نشسته است.
همه اهل کاروان را از بزرگ و کوچک ، با #طناب به یکدیگر بسته اند.
یک سر طناب را برگردن سجاد افکنده اند و سر دیگر را به بازوى تو بسته اند....
طناب دیگر از بازوى تو به دستهاى سکینه...
و طناب دیگر و دست دیگر و بازوى دیگر...
و #همه اهل کاروان به گونه اى به هم #وصل شده اند....
که اگر کسى #کندتر و یا #تندتر برود، #دیگران را با خود #به_زمین_بیفکند و اسباب #خنده و #مضحکه شود....
#به_محض_ورود به مجلس، #امام رو مى کند و به یزید و با لحنى آمیخته از #شکوه و #اعتراض و #توبیخ مى گوید:
_✨اى یزید! گمان مى کنى که اگر رسول خدا ما را در این حال ببیند، چه مى کند؟!
با همین #اولین_کلام امام ، حال مجلس #دگرگون مى شود....
یزید فرمان مى دهد...
که بند از دست و پاى شما و غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام ، باز کنند....
یزید در دو سوى خود امرا و بزرگان را نشانده است....
براى شما جایى درست مقابل خویش ، تدارك دیده است....
و سرها را در طبقهایى پیش روى خود چیده است....
#دختران و #زنان تا مى توانند #به_هم #پناه مى برند...
و به درون هم مى خزند...
اثری از ✍سیدمهدی شجاعی
______________
اے دݪ اگـڔ عـاشقے دڔ پے دݪداڔ بـاش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh