ماندند مدافع حرم...{❤}
تا داعشےها...{😈}
ناموسِ تو را...‼️
خطابِ حورے نکنند...{😣}
#قابلتوجهبعضیا
#تلنگر
#مدافعین_حرم✨🌿
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#مکتب_روح_الله 📚🖇
حضرت صادق، سلام الله علیه فرمود:
کسی که دیدار کند مسلمانان را، به دور و دو زبان بیاید روز قیامت و حال اینکه از برای اوست دو زبان آتشی.
شرح معنی «دورویی» بین مسلمانان آن است که انسان ظاهر حال و صورت ظاهرش را به آنها طوری نشان دهد که باطن قلب و سریرهاش به خلاف اوست. مثلاً در ظاهر نمایش دهد که من اهل مودت و محبت شما هستم و با شما صمیمیت و خلوص دارم، و در باطن به خلاف آن باشد، و در نزد آنها معامله دوستی و محبت کند، و در غیاب آنها غیر آن باشد. و معنی «دو زبانی» آن است که با هر کس ملاقات کند از او تعریف کنند و مدح نماید یا اظهار دوستی و چاپلوسی کند و در غیاب او به تکذیب او و غیبتش قیام کند. بنابراین تفسیر صفت اول نفاق عملی است، و صفت دوم نفاق قولی است.
[امام خمینی(ره)- چهل حدیث، نشر فرهنگی رجا، ۱۳۶۸ ، ص۱۳۳]
__________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
🌸🌾
[صـنما به چشـم شـوخـتـ
کـه به چشـم اشـارتے کنـ
نـفـسے خـراب خـود را
بـه نـظر عمـارتـے کـنـ✨ ]
🌸🌾
#دلتنگی
#حاجیمونه
#حاج_قاسم❤️🙃🌿
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#خطبه_غدیر •💚•
بخش سوم: *اعلان رسمی ولایت و امامت دوازده امام علیهم السلام*
هان مردمان! او را برتر بدانید. 😇
چرا که هیچ دانشی نیست مگر اینکه خداوند آن را در جان من نبشته و من نیز آن را در جان پیشوای پرهیزکاران، عـلـی، ضبط کرده ام. او (علی) پیشوای روشنگر است که خداوند او را در سوری یاسین یاد کرده که: «و دانش هر چیز را در امام روشنگر برشمرده ایم...» 😍🌸💜
چهارده.روز.تا.عید.غدیـر.خم😍
__________________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#لبخند_بزن_رزمنده
#طنز_جبه
گاهی حسودیمان میشد از اینکه بعضی اینقدر خوشخواب بودند😴
سرشان را نگذاشته روی زمین انگار هفتاد سال بود که خوابیدهاند😳 و تا دلت بخواهد خواب سنگین بودند، توپ بغل گوششون شلیک میکردی، پلک نمیزدن😴😴😴
ما هم اذیتشون میکردیم😜
دست خودمون نبود. کافی بود مثلاً لنگه دمپایی یا پوتینهامون سرجاش نباشه، دیگه معطل نمیکردیم😉 صاف میرفتیم بالا سر این جوانان خوش خواب: 📣📣📣 «برادر برادر!»
دیگه خودشون از حفظ بودند، هنوز نپرسیدیم: «پوتین ما را ندیدی؟» با عصبانیت میگفتند:😡 «به پسر پیغمبر ندیدم.» و دوباره خُر و پُفشان بلند میشد😴
اما این همه ماجرا نبود. چند دقیقه بعد دوباره: «برادر برادر!»😄
بلند میشد این دفعه مینشست: «برادر و زهرمار دیگه چی شده؟»🤭😡
جواب میشنید: «هیچی بخواب خواستم بگم پوتینم پیدا شد!»😅😅
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریه_تامنـــا🕊
💞 قسمت #پانزده
با صدای آرام صالح و بیدار شدم. لحظه ای موقعیتم را فراموش کردم.
ــ سلاااام خانوم گل... صبحت بخیر
لبخندی زدم و کش و قوصی به بدنم دادم. هنوز از پدر صالح خجالت می کشیدم که راحت باشم.🙈 صالح روسری را از سرم برداشت و گفت:
ــ بابا ناراحت میشه. اون الان مثل پدر خودته پس راحت باش.😒
با هم بیرون رفتیم و با سلما سر سفره ی صبحانه نشستیم.
صدای زنگ پیچید
حسی به من می گفت زهرا بانو پشت در منتظر است.😍 حدسم درست بود با چادر رنگی و سینی بزرگ صبحانه وارد شد. گل از گلم شکفت و او را در آغوش گرفتم صالح هم خم شد و دستش را بوسید.😊
کنار هم نشستیم. زهرابانو برایم لقمه می گرفت و حسابی نازم را می خرید. صالح گفت:
ــ مامان زهرا دارم نگران میشم. مگه خانومم چندسالشه؟😅
و با سلما ریسه رفتند.😂😂 زهرا بانو بغض کرد و گفت:
ــ بخدا دیشب تا صبح پلک رو هم نذاشتم. خونه خیلی سوت و کور بود.
ــ ای بابا... دور که نیستیم. فکر نکنم هیچکی مثل مهدیه به خونه باباش نزدیک باشه.😜 از در بندازینش بیرون از پنجره میاد. از رو دیوار خودشو پرت می کنه تو حیاط. تازه... پشت بوم رو یادم رفت.😂
و دوباره خندید. زهرا بانو هم خندید و گفت:
ــ هر وقت اومدین قدمتون رو تخم چشممون.😁
و رو به من گفت:
ــ دخترم ساک لباست رو آوردم. پشت در گذاشتمش. کی راه میفتین؟
ــ صالح گفته بعد از ناهار.☺️
صالح لقمه را فرو داد و گفت:
ــ آره مامان زهرا. الان خانومم یه ناهار خوشمزه درست می کنه شما و باباهم بیاین دور هم باشیم. بعد از ناهار میریم ان شاء الله...😅😉
ــ نه دیگه ما زحمت نمیدیم.😊
ــ چه زحمتی؟ تعارف نکنید #خونه_دخترتونه.☺️
زهرابانو علاوه بر صبحانه یک مرغ درسته را سوخاری کرده بود و آورده بود. من هم کمی پلو درست کردم و باهم ناهار خوردیم.
صالح می خندید و می گفت:
ــ احسنت... 👏 چه دستپخت خوشمزه ای... خودمونیم ها... مامان زهرا کارتو راحت کرد. به به... عجب پلویی😁
و همه به خنده افتادیم.
ادامه دارد...
✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀
✍به قلمـ؛ بانو طاهره ترابی
✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریه_تامنـــا🕊
💞 قسمت #شانزده
صالح خسته بود و خوابش می آمد. چشمانش را ماساژ می داد و سرش را می خاراند.
می دانستم چشمش خواب آلود شده. من هم تا به حال خارج از شهر و بخصوص توی شب رانندگی نکرده بودم.😥
به شهر بعدی که رسیدیم نگذاشتم ادامه دهد. به هتل رفتیم و خوابیدیم.
فردا سر حال به سفرمان ادامه دادیم.
نزدیک غروب بود که وارد شهر مشهد😍🕌 شدیم.
هوا تاریک روشن شده بود و گلدسته ها از دور معلوم بودند. بغض کردم و سلامی دادم. توی هتل که مستقر شدیم غسل زیارت گرفتیم و راهی حرم شدیم.
خیلی بی تاب بودم.
حس خوبی داشتم و دلم سبک بود. شانه به شانه ی صالح و دست در دست هم به باب الجواد رسیدیم.
دولا شدیم و دست به سینه سلام دادیم.✋ فضای حرم و حیاط های تو در توی آن همیشه مرا سر ذوق می آورد.
اذن دخول خواندیم😍😭
و از رواق امام رد شدیم. از هم جدا شدیم و به زیارت رفتیم. چشمم که به ضریح افتاد گفتم:
ــ السلام علیک یا امام الرحمه😭✋
اشک از چشمم جاری شد و خودم را به سیل زوار سپردم و صلوات فرستادم. دستم که ضریح را لمس کرد خودم را به بیرون کشیدم و روبه روی ضریح ایستادم.
ــ یا امام رضا... الهی من به قربون این صفا و کرمت برم. آقا دخیل... زندگیمو با خودم آوردم و می خوام هستیمو گره بزنم به ضریحت. #خودت مواظب زندگیم باش. شوهرم... هم نفسم #مدافع عمه ی ساداته...😭 خودت #حفظش کن. اصلا پارتی بازی کن پیش خدا و سفارشی بگو شوهرمو از گزند حوادث سوریه و ماموریتاش حفظ کنه. تو را به #مادرت زهرا قسم...😭🙏
بغضم فرو کش نمی کرد
و مدام اشک می ریختم. بیرون رفتم و صالح را دیدم.
با هم به کناری رفتیم و کتاب زیارتنامه را گرفتیم و باهم خواندیم.
صدای صالح بر زمزمه ی من غلبه کرد و اشکم را درآورد.
اصلا تحمل دوری و تنهایی را نداشتم. "خدایا خودت کمکم کن"😭 💔
ــ گریه نکن مهدیه جان... دلمو می لرزونی.😢
لبخندی زدم و اشکم را پاک کردم.
دستش را گرفتم و به گنبد خیره شدم.
#راضی بودم از داشتنش.
#خدایاشکرت...😍🙏
ادامه دارد...
✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀
✍به قلمـ؛ بانو طاهره ترابی
✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀✿❀
_______________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#پیام_معنوی
💌بهترین احساس رضایت
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#حسینجانم✋🏻
رنگ رخسار نشان است و گواه
کہ منم بنده ے عاصے ز گناه
توبہ کردݥ دلم آرام گرفٺ
با سلامۍ بہ اباعبدالله
.
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
#صباحکمحسینی♥️.•
#سلام_اربابم
_______
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh
#یک_آیه
وَربَّڪ فَڪبِّر
و پروردگارت ✨
را
بزرگ دار...🍃
المدثر آیه ۳
___________
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
👇🍃🌸
@hazraate_eshgh