eitaa logo
حضرت زهرا و شهدا ( کانال رسمی سردار شهید یدالله حسن پور)
1.9هزار دنبال‌کننده
610 عکس
1.4هزار ویدیو
5 فایل
این کانال زیر نظر خانواده شهید ( سردار شهید یدالله حسن پور ) اداره می‌شود. کانال رسمی #شهید_یداله_حسن_پور (شهیدی که اهالی محل برای حل مشکلشون بهشون متوسل میشوند ) ارتباط با خادم کانال👈 @Yajavada1m
مشاهده در ایتا
دانلود
{📿🍁} هیچ‌‌‌وقت‌فکر‌‌نڪن ڪہ‌امام‌زمان"عجل‌الله"ڪنارت‌نیست همه‌حرفا‌و‌شِکایت‌ها‌رو بہ‌امام‌زمان‌بگو... و‌‌این‌رو‌بِدون‌ڪہ‌تا‌حرکت‌نڪنی برڪتی‌نِمیاد‌سَمتت...✨ ✨⃟💛¦⇢ السلام‌علیک‌یااباصالح‌المهدی اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
آرمان که مریض شده بود، بردمش پیش دکتر؛ تا فهمید دکتر خانم هست و میخواد آرمان رو معاینه بکنه، گفت من نمیام، گفتم: پسرم این خانم دکتر هستند، میخوان فقط معاینه‌ات بکنند، گفت: نه پدرجان! طبق فتوای حضرت‌آقا تا وقتی که میشه به پزشک محرم مراجعه کرد نباید پیش پزشک نامحرم رفت. شهید 🕊🌹 راوی: پدر شهید 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
خواهر‌گلم🌱🧕 ‌ :مخفف چادر میدونی چیه؟ چهــــره آسمانـــــی دختـــــر رسول الله (ص) خواهرم...‌🗣️⁩ آره با توام!👉 جنگ هنوز ادامه داره . . .‌⛓️⁩‌ فقط اینبار تویی ک خط‌مقدم‌جبهه ای‌🖇️⁩ یه وقت شرمنده‌ی‌حاج‌قاسم‌وداداش‌محسن‌و همت‌هاوباکری‌ها‌و‌ابراهیم‌هادی‌هانشی :) نمیخواد خون بدی! نمیخواد جون بدی!‌♥️ چادرت رو سفت بچسب!!✊ همین! 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
29.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ماجرای واقعی خانم دکتری که بدحجاب بود.! مرگ موقت رو تجربه میکنه و به اذن خدا برمیگرده مشاهداتش رو تعریف میکنه و... 📚برگرفته از انتهای کتاب سه دقیقه در قیامت 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
4_6021821595289390054.mp3
16.97M
🔻بازم دستمو بگیر با لطف همیشگی...😢 سید رضا نریمانی
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فرمانده دوست داشتنی جبهه مقاومت، شهید مدافع حرم حاج جواد الله کرم 🕊 در حلب سوریه به کاروان عاشورا پیوست و پیکرش تا اردیبهشت سال ۱۳۹۹ مفقود بود که پس از تفحص از طریق آزمایش دی ان ای شناسایی شد. 🥀 مدتی قبل از تفحص پیکر مطهرش، یکی از دوستانش خواب او را می‌بیند که می‌گوید: «من را به بالای یک بلندی بردند و سرم را بریدند و پیکرم را همانند حضرت مسلم بن عقیل (علیه‌السلام) به پایین پرت کردند.» 💔 زمانی که پیکر مطهرش تفحص شد، رزمندگان سوریِ مطلع از موضوع، محل شهادت وی را نشان داده و گفتند که داعشی‌ها جواد را بالای این تپه بردند و سرش را بریدند و سپس پیکر بی‌جانش را بی‌رحمانه به پایین پرت کردند! ✨ تپه محل شهادت او به همراه فیلمی دلربا از این شهید دوست‌داشتنی را ببینیم. (شهادت ۱۹ اردیبهشت) 📕کتاب «گنجینه آسمانی» 🌹شادی روح این شهید عزیز محله ی مهرآبادجنوبی و همه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
حضرت زهرا و شهدا ( کانال رسمی سردار شهید یدالله حسن پور)
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرََّحیمِ استغفار هفتاد بندی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام :🌸💫 به نیا
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرََّحیمِ استغفار هفتاد بندی حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام :🌸💫 به نیابت از شهدا. ❤️ 36- اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ إِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فِيهِ وَ نَقَضْتُ الْعَهْدَ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ جُرْأَةً مِنِّي عَلَيْكَ لِمَعْرِفَتِي بِكَرَمِكَ وَ عَفْوِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.   بند 36: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که از آن به سویت توبه کردم و مجدّداً به سوی آن برگشتم، و عهدی را که بین من و تو بود با گستاخی و جرأت نقض کردم؛ زیرا با کَرََم و عفو تو آشنا بودم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!🌸💫
9.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 فوق‌العاده مهم و زیبای «ته‌تغاری اهل بیت» 🎤 سخنان بسیار زیبای دکتر بهنود صدر در جمع خصوصی فعالان مهدوی 💢 حتما ببینید و منتشر نمایید...👌 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
*💐ستــارالعیــوب🔹* *🔹عباسقلی خان در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارالایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر* . *🔹به او خبر داده بودند در حوزه علمیه‌ای که با پول او ساخته شده، طلبه‌ای شراب می‌خورد!!!* *🔹ناگهان همهمه‌ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می‌زدند حاج عباسقلی است. در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است* . 🔹عباسقلی خان یکسره به حجره‌ی من آمد و بقیه دنبالش. داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من کرد و گفت: لطفاً بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی. 💜دلم در سینه بدجوری می‌زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می‌لرزید. اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب‌های دیگر دراز کرد… ببخشید، نام این کتاب چیست؟ – بحارالانوار. عجب…! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب…! این یکی چیست؟ حلیه المتقین و این یکی؟! … 🔹لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت: 🔹این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود. 🔹برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم‌هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم… خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی‌دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟ 🔹بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟ – چرا آقا; الآن میگم. داشتم آب می‌شدم. خدایا! دستم به دامنت. در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه بر زبان راندم: یا ستارالعیوب، و گفتم: نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا! فاصله سؤال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس‌آمیز من چند لحظه بیشتر نبود. 🔹شاید اصلاً انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشد 🔹شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم‌هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابه‌لای پلک‌هایش چکید. ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستارالعیوب (!) را سر جایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آن‌ها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و هیچ‌گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است... 🔹اما محصل آن مدرسه، همان‌دم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت. سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی‌اش را برای شاگردانش تعریف کرد. «زندگی من معجزه ستارالعیوب است» 🔹ستارالعیوب یکی از نام‌های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت‌یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستــم که باعث تغییر و تحول سازنده‌ام شد.! 📒📒📒📒📒📒📒 *🔹 مسیـــر، خیلی مهمتر از سرعتـه؛* *خیلی از مـا با سرعت داریـم به ناکجا میریـم و نـدانستــه بـه مسیــرمـون تــوجــه نمــی کنیــم!!!* *🌹باسلام و عرض ادب🙏* *🌷روزتون شمـا بخیر و خـوشـی🌸* *💐فــرجــامتـان نیــک؛عاقبت همگـی مـان ختم بخیر، ان شا الله🤲* *🌸ای مهربانترین مهربانان،ای ستـار العـیــوب...؛ یارمـان بـاش و یـاریمـان کـن وعـیــب هــایمــان را بلطــف و کــرمـت بپــوشــان🤲* *🙏آمیـــن یــارب العــالمیـــن🤲🤲🤲* 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
23.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازبابارضا به بچها:سلام عزیزای دلم خوش اومدین 🎬 بمناسبت دهه کرامت و ولادت امام رضا علیه السلام نماهنگ بابارضا2 منتشر شد اما اینبار بابارضاست که با بچها حرف میزنه👉 ⭕️والبته یه حرف تازه داریم از کودکای خداسرپرست 🎙باصدای:روح الله رحیمیان 👥و گروه سرود احسان و گروه سرود فطرس قم 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135
4_5891201469335473915.mp3
15.68M
🔻الهی نوبتم باشه شهادت قسمتم باشه اللهم‌ارزقناتوفیق‌شهادت♥️ سیدرضا نریمانی 🔴 کانال حضرت زهرا و شهدا 👇 @hazraet_zahra_135