این تصویر را شاید بسیاری از شما دیده باشید؛ ۳۱ سال پیش در ماجرای قیام شیعیان عراق به دستور صدام معدوم، داماد حسین کامل مامور میشود تا قیام مردم شهر کربلا را سرکوب کرده و هرکسی در بارگاه سید شهدا (ع) حضور دارد را قتل عام کنند.
شاهدان قضیه نقل میکنند:
حسین کامل رو به حرم میگه ای حسین تو حسینی و منم حسین ومن توپ ۱۰۶ دارم و تو نداری و یک شلیک به حرم مطهر می کنه.
بعدها حسین کامل با صدام به مشکل می خوره و به اردن فرار می کنه ، صدام فریبش میدهد و میگه برگرد کارت ندارم ، بعد از مدتی که حسین کامل به عراق بر می گردد ، صدام بهانه می کند و حکم بازداشت او رو می دهد و حسین کامل تو ویلایی که داشته محاصره میشه و با محافظان با تیم مامور بازداشت در گیر میشه ، گویا بعثی ها رسم داشتند که وقتی یکی از مخالفان رو دستگیر می کردند خانه اش رو خراب می کردند ، در اون موقع فرمانده تیم بازداشت حسین کامل دستور میدهد که یک ۱۰۶ بیارید تا خانه رو روی سرشان خراب کنیم ، و با ۱۰۶ اونقدر به ویلا شلیک می کنند تا کاملا خراب میشه ، بعداً متوجه می شوند که این ۱۰۶ دقیقا همونی هست که کامل باهاش به حرم امام حسین علیه السلام شلیک کرده است. (سرنوشت خود صدام هم که بر همگان روشن است)
ــــــــــــــ
http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات آخر شهادت مصطفی صدرزاده
😭😭😭😭😭
#شهید_تاسوعا
#مصطفی_صدزاده
#مدافعان_حرم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#محرم
روز تاسوعا مگه میشه یادی از عملدار نکرد
😭😭😭😭😭😭
#حاج_قاسم #سردار_دلها #حاج_قاسم_سلیمانی #مرد_میدان
#عملدار_انقلاب
⚫️ شرکت امام زمان در مجالس عزای سالار شهیدان
▪️پرسید: دیشب کجا بودی؟
عرض کرد:
کسی خبر آورد از رویت هلال محرم،
یکی از دوستان شما مجلس عزا گرفته بود،
مهمان مجلس او شدم،
برای گریه بر جدّ غریبتان حسین علیه السلام.
امام دعایش کرد و فرمود:
وقت بیرون آمدن، مقابل درب خانه کسی را ندیدی؟
گفت:
دیدم، ولی نشناختمش.
شب بود و هوا تاریک!
امام صادق علیه السلام فرمود:
من بودم آنکه دیدی و نشناختی!
عرض کرد:
پس چرا نیامدید، تا صدرنشین مجلس عزا باشید؟!
فرمود:
▪️ خواستم وارد شوم، ولی دیدم که
رسول خدا، امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهم السلام در صدر مجلس حاضرند و اشک میریزند.
📚 برگرفته از احرام محرم، ص ۵۰ (به نقل از ثمرات الاعواد، ج۱، ص۱۱۶)
#امام_زمان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
آوازه دلاورمردی هاى حضرت عباس (ع) چنان در گوش عرب آن روزگار طنین افکنده بود که دشمن را بر آن داشت تا با اقدامى جسورانه، وى را از صف لشکریان امام جدا سازد.
به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن کلابی که از قبیلهام البنین سلام الله علیها بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس (ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد.
شمر گفت: بدانید تا ساعاتی دیگر شعلههای جنگ برافروخته میگردد و از یاران حسین بن علی (ع) کسی زنده نمیماند. من برای شما امان نامهای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر اینکه از یاری برادرتان حسین (ع) دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.
حضرت عباس (ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری بود، بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو.
ای دشمن خدا! ما را فرمان میدهی که از یاری برادر و مولایمان حسین (ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان میدهی ولی برای فرزند رسول خدا (ص) امانی نیست؟
شمر از پاسخ دندان شکن فرزندانام البنین (س)، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمهگاه خویش برگشت.
عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهايي و بي كسي امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام(ع) رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشاني خواست و عرضه داشت : برادر جان! اجازه ميدان مي دهي؟ امام حسين(ع) گريه شديدي كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار مني.
عباس(ع) عرض كرد: «سينه ام تنگي مي كند و از زندگي سـير گشتـه ام.» امام(ع) فرمودند: مقداري آب براي اين طفلان تهيه نما. جناب قمر بني هاشم(ع) مشك به دوش گرفت و روانه ميدان شد. با سپاه حريف، درباره آوردن آب به خيمه ها سخن گفت.
وقتي از آن ها مأيوس شد، نزد امام(ع) بازگشت و طغيان و سركشي دشمن را به عرض رسانيد. در اين حال صداي العطش كودكان فضاي خيمه ها را پر كرده بود.
سقّا نگاهي به چهره معصوم كودكان انداخت و بدون تأمل سوي شريعه فرات برگشت و به نگهبانان شريعه حمله كرد و جمع كثيري را كشت و وارد شريعه شد
دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه.
هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت براي محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش.
از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند
از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب مي كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر مي رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشك را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند: «وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني»،به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمي دارم.
در اين هنگام دست چپ حضرتش را حكيم بن طفيل از مچ قطع كرد. مشك را به دندان هاي مبارك گرفته سعي مي كرد آب را به خيام برساند. لذا خود را به روي مشك انداخت. در اين حال دشمن تيري به چشم و تيري به مشك زد، حكيم بن طفيل با گرزي آهنين فرق مبارك را نشانه گرفت و ضربتي وارد کرد و او را بر زمين انداخت.
توی مجلس امام حسین، شرابخوار میتونه بیاد، اما شراب نه
توی مجلس امام حسین، گناهکار میتونه بیاد، اما گناه نه
مجلس امام حسین، موقعیت شست و شوی روح از کثافات دنیاست، نه کثیف کردن روح اهل روضه
🗣بایپولار
@twtenghelabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اونایی که میگن این حکومت مگه اسلامی نیست...
پس چرا توش فساد اتفاق میفته..؟
🔹این کلیپ رو حتما ببینن..
اگه منطق داشته باشن قبول میکنن..
اگر هم منطق ندارن که در جهل خود بمانند و به لجبازی ادامه بدن..یه روزی متوجه میشن که دیگه خیلی دیر شده..
🎙️استاد عالی.
@asatid_enghelabi
امام حسین علیه السلام:" سرتورا میبرند اما درد ندارد...."❗❗
قبل از شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده میشود.او بیدار میشود و مجدداً به خواب میرود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که میفرماید:
«عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت»
. چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(علیهالسلام)💗 شتافت...
#شهید_ذوالفقار_حسن_عزالدین🌷
ٜ
#محرم
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
📙تاکربلا. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
09 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-05-04) Tehran.MP3
31.56M
🔈 #از_حیوانیت_تا_حیات | جلسه نهم
🔰 فصل اول؛ دو راهی طغیان و اطمینان
▪️شب تاسوعا، ۱۴۰۲
* اطمینان؛ دلدادگی به خدا
* امتحان؛ سنگ محک طغیان و اطمینان
* تلقی غلط از خوب و بد؛ علت اصلی طغیان
* پندار خوب ما از دنیا لزوما درست نیست!
* ابزار باید با هدف و خودِ فرد متناسب باشد
* دنیا؛ ابزارِ آمادگی برای زندگی حقیقی!
* پاسپورت؛ مثال دقیق برای دنیا و آخرت
* چون خوبی نمیبینیم نمیتونیم صبر کنیم!
🔻شعر حکیمانه پروین اعتصامی
* ماجرای جذاب پیرمردِ گدا و دو فرزندش
* گرهگشایی عجیب خداوند از پیرمرد
* ماجرای نماز میرفندرسکی و خراب شدن کلیسای سه هزار ساله
* از وقتی شروع به کار خوب کردم، دائم بد میارم!
* بلا؛ نشانه توجه خداوند
* امام حسین علیهالسلام؛ گرفتاری، فقر و کشتار؛ بر سر شیعیان ما میباره!
* روضه حضرت عباس علیهالسلام
⏰ مدت زمان : ۱:۱۶:۴۸
📅 ۱۴۰۲/۰۵/۰۴
#تهران
#شب_تاسوعا
🔔@Aminikhaah_Media