فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# جریان سید صادق شیرازی
# آیین عزاداری
انحرافات موجود در آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# جریان خطرناک سید صادق شیرازی
اینجا انگلستان است کشوری که حتی اجازه ندارید سر یک مرغ را در ملاعام ببرید !!!!
ولی به شیعیان اجازه داده شده در خیابان اینگونه قمه زنی کنند راستی چراااااا ؟؟؟
دست های خبیث پشت سر این جریان است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🎥 از اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی میکنه…
🔺من در خانهام اینستاگرام را حرام اعلام کردهام…
🎙استاد عزیزی
#صیانت_از_زندگی
#سواد_رسانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮#شهیدمهردادخلیفه
تاریخ تولد:۱۳۴۰/۵/۲۶
تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۰/۲
🔮دانشجوی عمران ،هنرمند #شهیدمهردادخلیفه
📚✍مهرداددردفتریادداشت خود نوشته بود :خویشتن خویش را در یابید وبه گوهر وجودی خویش رجوع کنید وبه اصل ومبدا خویش بیندیشید و مروارید وجودتان را در قعر دریای اسلام جستجو کنید .
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#شهید
#زنجان
#شهدای_گمنام_گاوازنگ
✅ مجموعه فرهنگی مردمی شهدای گمنام گاوازنگ زنجان
👇👇👇👇
@khademin_aseman_hashtom
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐
🎙آیتالله میرباقری:
نُخبگیْ فقط نخبگیِ ذهنی و نخبگیِ فکری نیست؛
کسی که تعلقی دارد که آمادهٔ شهادت است، نُخبه است.
نُخبگیْ به میزان فداکاری برای دین است.
در تعریف نُخبگی، ظرفیتِ روحیْ کمتر از ظرفیتِ ذهنی نیست.
نُخبگی، نُخبگیِ در تعلُّق است.
نُخبه کسی است که علائقش علائقِ ممتاز است و تعلقُّ بالای روحی به اسلام دارد.
✅دعای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای عزاداران حسینی
🔹آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی(قدس سره)[صاحب کتاب شریف مکیال المکارم]میفرماید:
🔻یکی از دوستان صالحم برایم نقل کرد که مولایمان حضرت حجت (علیه السلام) را در خواب دیدار کرده بود
🔸و حضرتش سخنی فرموده بود که مضمونش این است:
🔻«انی لادعوا لمؤمن یذکر مصیبة جدی الشهید، ثم یدعو لی بتعجیل الفرج و التایید;
🔻همانا من برای هر شیعه ای که مصیبت جد شهیدم را یاد کند و سپس برای تعجیل فرج و تأیید [امر من] دعا کند، من [نیز] برای او دعا خواهم کرد»
📚مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم(عج)،ج2،ص46
👆در تایید صحبت های دکتر عزیزی باید بگویم، مدتی قبل با یکی از تجربه گران نزدیک به مرگ مصاحبه داشتیم.
بیشترین موضوع صحبت بر سر حضور شیطان در زندگی بود.
ایشان می گفت: من چندین روز در بیمارستان بی هوش بودم و روحم به منزل سر می زد و کنار خانواده بود.
باور کنید شاهد بودم همین که یکی از اعضای خانواده سراغ گوشی و فضای مجازی، بخصوص اینستاگرام می رفت، لشگری از شیاطین او را احاطه می کردند!!! من با وحشت فرزندانم را در محاصره شیاطین می دیدم.
من دیدم که این فضای آلوده مجازی جولانگاه شیاطین شده بود. لذا از زمانی که بازگشته ام، شرایط را برای فرزندانم بسیار محدود کرده ام. خدا می داند که چه سرمایه هایی پای گوشی و این پیام رسان های خارجی مثل اینستا نابود می شود و هیچ کسی دقت ندارد!!
✅یادم هست سال گذشته یک برنامه ای در تلویزیون پخش شد برای اینستاگرام.
شخصی روحانی که کارشناس برنامه بود صفحه اصلی اینستا را باز کرد و روی مانیتور این صفحه را بزرگ کرد.
بعد پیکسل های بزرگ شده را نشان داد و گفت: حتی در صفحه اصلی اینستا، طوری که دیده نشود، از طلسم های جن گیرها استفاده شده! با این کار مخاطبین گویی مسخ شده و نمی توانند جدا شوند...
البته خیلی دنبال این فیلم گشتم و نتوانستم پیدا کنم.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانی گرامی مهندس عبدالرسول کشمیری مهندس برق هستند و بعدها راهی حوزه شدند، همراه استاد بابایی راجع به سحر توسط امواج، مطالب بسیار جالبی بیان میکنند!
دقت کنید مکر شیاطین خیلی گسترده شده،
در علوم غریبه مجموعه ای متشکل از پنچ رشته اصلی داریم که علم سیمیا چهارمین رشته این مجموعه است!
در علم سیمیا شخص توانایی هماهنگ کردن و مخلوط نمودن قوای ارادی خودش با قوای مخصوص مادی ( ترکیبات گیاهان و حیوانات) را برای دستیابی به قدرت تصرفات عجیب و غریب در امور طبیعی با کمک شیاطین و جنیان کافر پیدا میکند و میتواند در خیالات فرد ( مثل سلاح هارپ امروزی) و در چشمان افراد( مارهای ساحران مقابل موسی علیه السلام و امروزه برنامه اینستاگرام و امثالهم ...) ایجاد نمایند!
طیف سحرها بسیار بسیار پیچیده و متاسفانه با دانش یهود آمیخته شده! طوری شده که چشم چپ انسان جرات ندارد به چشم راست اعتماد کند!
تنها راه نجات وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ﻫﻤﮕﻲ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍ [ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ] ﭼﻨﮓ ﺯﻧﻴﺪ ﻭ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻳﺪ.
تا میتوانید خاضعانه و ذلیلانه برای بداء در امر ظهور منجی عالم یعنی حضرت مهدی عج دعا کنید.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
48.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👤تو چرا باید تو این سن وصیت نامه بنویسی؟
🏴 آخه لازم میشه...
🔻🔻🔻
آنکه از بلندای کاخ ابنزیاد سقوط کرد، حضرت مسلم نبود!
🔚 شیعیان کوفه بودند که از چشم خدا افتادند.
#لبیک_یا_زینب
﷽
🔰 رابطه حب و کنش
🔖 چرا نمیتوانید انتخابهای درستی داشته باشید، حق را بشناسید و تابع حق باشید؟
ما چه جواب میدهیم، خدا چه جوابی میدهد؟
میفرماید: چون «لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ» (سوره فجر، آیه۱۷).
🔖 چرا کنش های درستی نداری؟
چون گرایشها و کششهای درستی نداری.
چون نمیتوانی یتیم را اکرام کنی. تشویق به طعام مسکین نمیکنی. ارث را هم میخوری (سوره فجر ، آیه ۱۷ تا ۱۹).
✍🏻 بعد ریشهاش را میگوید:
«وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا» (سوره فجر، آیه۲۰).
اینجا به کلمه حب میرسیم. مبدا اینها حب مال است و کنشها به حب مال نظر دارد.
امام حسین (علیهالسلام) هم فرمودند: «مُلِئَت بُطونُکُم منَ الحَرام» [1]
▫️ همچنین فرمود: «تا جایی که بین دینش با دنیایش تعارض پیدا نمی کند متدین است».
«النّاسُ عَبيدُ الدُّنْيا وَالدِّينُ لَعِقٌ عَلي اَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعايِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ» [2]
🔖 چرا انتخاب غلط میکند؟
چون در تعارض دین و دنیا، از این حب حرام نمیتواند دست بردارد.
در عوام حب مال و در خواص حب جاه.
[1] بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۸.
[2] بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۳۷۲.
📌 برگرفته از جلسات «از حیوانیت تا حیات، انتخاب حیاتی»
#سوره_فجر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅️به احترامش تمام قد می ایستم
رهبرم سید علی❤️
❤️ماشاءالله و لا حول و لا قوه الا بالله
▪️مسافر بودیم مسافر خانهی خدا،
بین راه یکی از منزلها ناامن بود،
شبانه از منزل قبلی راه افتادیم،
یک فرسخ نرفته برف گرفت،
رفقا سرعتشان را زیاد کردند. من جا ماندم!
همه جا تاریک، راه را هم بلد نبودم.
از اسب پیاده شدم، متحیر و مضطرب،
باغی به چشمم آمد؛
باغبان جلو آمد و پرسید: کیستی؟
قصّه را گفتم.
فرمود: نافله بخوان تا راه را پیدا کنی.
نافله شب را خواندم.
دوباره آمد و پرسید: چرا نرفتی؟
گفتم: راه را بلد نیستم. گفت: زیارت جامعه بخوان.
نه آن وقت، نه بعد از آن، جامعه را حفظ نبودم،
ولی خواندم، از حفظ هم خواندم!!!
باز آمد و پرسید: نرفتی؟
اشکم سرازیر شد و گفتم: راه را بلد نیستم.
فرمود: عاشورا بخوان!
آن را هم حفظ نبودم، ولی خواندم از حفظ،
با همهی لعنها و سلامها و دعای علقمه.
برای بار آخر هم آمد. مرا روی مرکب خودش سوار کرد.
دست روی زانوی من گذاشت و فرمود:
" چرا نافله نمیخوانید؟ نافله، نافله، نافله...
چرا جامعه نمیخوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه...
چرا عاشورا نمیخوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا؛ "
چند لحظه بعد رفقایم را نشان داد.
داشتند برای نماز صبح وضو میگرفتند.
از مرکب پیاده شدم.
به خودم آمدم. با خودم گفتم: این آقا کیست؟
این حوالی نه فارسی زبانی پیدا میشود نه مسلمانی!
همه مسیحی هستند و ترک زبان!
سربرگرداندم اما دیگر کسی را ندیدم.
📚نجم الثاقب، ج۲، ص۷۱۲.
📚مفاتیح الجنان، ذیل زیارت جامعه کبیره.
پویش ملی نذر آب💧
🔰 در ماه محرم و صفر جهت
تهیه آب و حفرچاه در #فلسطین و #غزه
💳واریز کمک:
5041721113532122بنیادخیریهجامعهایمانیمشعر (روی عدد ضربه بزنید کپی میشود ☝️) محرم امسال به یاد مردم #فلسطین 🇵🇸 #غزه_امتداد_کربلا #محرم #عاشورا 💠 احرار | هیأت و جهانیاندیشی ✅ @ahrar1542 💠 جامعهایمانیمشعر ✅ @www1542org
❤️🔥 از امام سجاد(ع) درباره شدیدترین مصائبشان سوال شد،
حضرت فرمودند:
الشام الشام الشام
فرازی از خطبه حضرت زینب(س):
وای برشما ای مردم کوفه!
آیا میدانید چه جگری از رسول خدا(ص) دریدهاید؟ چه زنان و دخترانِ با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟!
#لبیک_یا_زینب
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅
.
♨️طبق گزارش ها از امروز پنجشنبه 4 مرداد ۱۴۰۳ تا یکشنبه آینده کل کشور را گرمای بی سابقه فرامیگیرد.
طبق آمار، این چهار روز گرم و طاقتفرسا در تاریخ کره زمین بیسابقه است.
انتخاب با خودمان است که در این چهار پنج روز کار کشور را به #بحران_قطع_برق و انفجار نیروگاهها بکشانیم یا اینکه به کمک هم یک تجربه موفق دیگر در همدلی اجتماعی در حل مسائل ثبت کنیم.
در این چند روز نمیتوانیم یخچالها و فریزرها را از برق بکشیم، یا نمیتوانیم اصلاً چراغ روشن نکنیم و در تاریکی بنشینیم، همانطور که نمیشود اصلاً تلویزیون نبینیم؛
ولی میشود #تلویزیون را بیهوده روشن نگه نداریم،
میشود #چراغهای_اضافه را خاموش و با نور کمتر سرکنیم،
میشود از شستوشوی غیر ضروری لباسها با #ماشین_لباسشویی خودداری کنیم،
میشود ظرفها را بهجای ماشین ظرفشویی با دست بشوییم،
و خیلی کارهای دیگر که اگر دلمان بخواهد به هم و به کشور کمک کنیم، فکر میکنیم و به آنها میرسیم.
دوران #جنگ_تحمیلی را مردم اداره کردند نه مسئولان و حکمرانان؛ باورمان شود که حالا هم مسئولان بدون کمک ما مردم نمیتوانند کار کشور را پیش ببرند.
حالا دیگر خود دانیم و وجدانهای بیدارمان.
به همدیگر هم #اطلاع_رسانی کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱دقیقه طوفانی از ویژگیهای رهبری
🔴 ویژگیهای #رهبری و پادشاهان پهلوی
مرگ بر دیکتاتور ⁉️
درود بر رضاشاه!‼️
🔹 سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت ۴مرداد، سالروز مرگ #رضاشاه
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
برای آنها که از آزادی و امنیت رضاخانی، بدون سند معتبر افسانه سرایی می کنند.
✅گرفتن پروانه مسافرت برای انجام مسافرت های داخلی را باید یکی از عجیب ترین عجایب دوران دیکتاتوری رضاخان به شمار آورد. مردم مجبور بودند برای انجام مسافرتهای داخل کشور از اداره شهربانی مجوز دریافت کنند.
در یکی از اسناد اداره شهربانی که مربوط به بعد از سقوط حکومت رضاخان و لغو این پروانه عجیب است می خوانیم:
🔹«برای رفاه حال عامه از امروز گرفتن پروانه مسافرت از طرف اداره کل شهربانی ملغی شده است و مردم می توانند بدون پروانه در داخله کشور مسافرت نمایند. پاسهای جاده های اطراف شهر نیز که برای بازرسی پروانه مسافرین تاسیس شده بود از امروز برچیده شد»
(همچنین بد نیست بدانیم در دوران رضا خان، حتی خرید و استفاده از رادیو احتیاج به مجوز شهربانی داشت!)
📙روحت شاد مباد. خاطراتی از رضا و محمدرضا پهلوی. اثر گروه شهید هادی
برگرفته از روزنامه ایران، شماره ۶۶۸۳، چهارم مهرماه۱۳۲۰ چند روز پس از برکناری رضاخان
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
سلام بر دوستان شهید هادی
گفته بودید اگر تجربه ای در مورد شراب و... دارید بفرستید. من هم تجربه تلخی در این زمینه دارم
تجربه تلخ
ای کاش به جای این همه درسهای مختلف در دبیرستان، درس زندگی به ما میآموختند. ای کاش به جای اینکه این همه به دنبال x و y بگردیم، دنبال زندگی صحیح میگشتیم.
گویی در مدرسه ما را برای دانشگاه تربیت کردند، نه برای زندگی.
من دختری بودم درس خوان در خانوادهای نسبتاً مذهبی که با پایان دبیرستان خواستگارهایی به خانه ما آمدند.
کسی با من در مورد ملاک همسر آینده صحبت نکرد. آن زمان هم در کتابهای دبیرستان ما چیزی در این رابطه نبود.
با اینکه خواستگار مذهبی و مسجدی داشتم و خانواده خیلی او را تایید کردند، اما برخلاف نظر آنها به خوش تیپترین خواستگارم جواب مثبت دادم، غافل از اینکه خیلی مسائل دینی برایش مهم نیست.
چیز زیادی از زندگی نگذشت که فهمیدم، زیبایی او همانطور که به چشم من آمده بود به چشم دیگران هم آمده! لذا از همان اول زندگی ترس از دست دادن همسرم را داشتم. سعی میکردم حتی با کارهای اشتباهش همراهی کنم، از طرفی چون خانواده ما خیلی با او موافق نبودند نمی توانستم از مشکلاتم حرفی بزنم.
درست از همان ماههای اول زندگی متوجه شدم که اهل الکل است اما خیلی کم مصرف می کرد و می گفت برای سلامتی استفاده می کند.
من واقعاً نمیدانستم که شراب، نجس و حرام است، از وقتی خودم را شناخته بودم درگیر درس بودم و چیز زیادی در این زمینه نشنیدم. یادمه آنقدر به من اصرار کرد تا من هم خیلی کم مصرف کردم!
هنوز یکسال از زندگی ما نگذشته بود که رفته رفته مصرف او زیاد شد. بعضی شبها مست میشد و تا صبح چرت و پرت میگفت. حتی در همان حال، خیلی بیپروا اسم دوست دخترانش را میآورد.
وقتی صبح به او میگفتم فلان دختر کیست؟ میگفت خودش اومد اینجا؟ تو از کجا میشناسیش؟
برایش میگفتم که دیشب در حین مستی از او حرف میزدی و باورش نمیشد. با خنده میگفت دیگه چه گفتم؟
نماز و روزه و اعمال دینی که اوایل ازدواج از او می دیدم، به طور کامل کنار گذاشته شد. کم کم رفقایی پیدا کرد که با هم مشغول مستی بودند. حضورش در خانه کمرنگ شد و هفته ای دو سه شب با رفقایش مست میکردند. کمتر سر کار می رفت و دیگر خرجی نمیداد.
جرات نداشتم به خانواده خودم حرفی بزنم. التماسش میکردم تا ترک کند اما نمیشد یعنی نمیتوانست، حسابی معتاد الکل شده بود.
یک بار به من التماس کرد بیا این بار بیشتر مصرف کن بین چه حالی به انسان میدهد.
آنقدر گفت تا من هم یک شب را در حال مستی گذراندم!
روز بعد به من پول داد وگفت امشب شام خوبی درست کن، رفقایم مهمان من هستند.
شام آماده شد و دو سه نفر از رفقایش با تعداد زیادی بطری مشروب که در یک کارتن جاسازی کرده بودند آمدند.
من جلو نرفتم و در آشپزخانه بودم. بعد از شام ظرفها را آورد و ساعتی بعد مشغول میگساری شدند.
پشت سر هم بطریها بود که خالی میشد و من میترسیدم. هرگز به جمع آنها نرفتم.
چادر رنگی روی سرم بود و داشتم ظرفها را در آشپزخانه جابجا میکردم، نگاهی به سالن انداختم، آخر شب بود و سه نفر از آنها از جمله شوهرم در مستی از هوش رفته بودند. فقط یک نفر از رفقای شوهرم هنوز هوشیار بود، همینطور که مشغول کار بودم یک دفعه دیدم رفیق شوهرم وارد آشپزخانه شد.
او نگاهی به من انداخت و همینطور با حالتی خاص از زیبایی من تعریف کرد و گفت هرچه بخواهی به تو میدهم، من پولدارم. بیا...
نمیدانید چقدر ترسیده بودم، فقط توانستم به داخل اتاق خواب فرار کنم و در را از پشت قفل کنم.
ساعتها به من التماس میکرد و من از ترس می لرزیدم و شوهر بیغیرت من، مست افتاده بود.
فردا صبح وقتی برای شوهرم تعریف کردم که چه شده، عین خیالش نبود و از خانه بیرون رفت.
همان روز با گریه به خانه پدرم رفتم. تمام تلاش ها برای ترک دادن همسرم بی فایده بود و مدتی بعد از همسرم جدا شدم.