🥀✉️۴۳🥀و من كتاب له (علیه السلام) إلى مصقلة بن هبيرة الشيباني و هو عامله على أردشيرخُرّة:
بَلَغَنِي عَنْكَ أَمْرٌ إِنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَكَ وَ عَصَيْتَ إِمَامَكَ؛ أَنَّكَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ وَ خُيُولُهُمْ وَ أُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ فِيمَنِ اعْتَامَكَ مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِكَ. فَوَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَئِنْ كَانَ ذَلِكَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَكَ عَلَيَّ هَوَاناً وَ لَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً، فَلَا تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّكَ وَ لَا تُصْلِحْ دُنْيَاكَ بِمَحْقِ دِينِكَ فَتَكُونَ مِنَ الْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا. أَلَا وَ إِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَكَ وَ قِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ، يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ وَ يَصْدُرُونَ عَنْه.🥀
1️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🌹معانی لغات🌹
🥀ارْدِشِيرُ خُرَّة: شهرى از شهرهاى ايران كه در منطقه فارس قرار داشته است.
الْفَىْء: غنيمت و خراج، در اصل به اموالى كه بدون جنگ بدست آمده، گفته ميشود.
اعْتَامَكَ: ترا برگزيد.
بَرَءَ: آفريد.
النَّسَمَة: روح، جان (استعمال اين لغت در مورد انسان ارجح است).
قِبَلُكَ: نزد تو.🥀
2️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀از نامه آن حضرت (ع) به مصقلة بن هبيره شيبانى كه عامل او در اردشير خره بود:
از تو خبرى به من رسيده، كه اگر چنان كرده باشى، خداى خود را به خشم آورده اى و امام خود را غضبناك كرده اى. تو غنايم جنگى مسلمانان را كه به نيروى نيزه ها و اسبانشان گرد آمده است و بر سر آنها خونها ريخته شده، به جماعتى از عربهاى قوم خود، كه تو را اختيار كرده اند، بخشيده اى.
سوگند به كسى كه دانه را شكافته و جانداران را آفريده، اگر اين سخن راست باشد، از ارج خود در نزد من فرو كاسته اى و كفه اعتبار خود را سبك كرده اى. پس حقيقت پروردگارت را سهل مى نگار و خوار مدان و دنيايت را به نابودى دينت آباد مگردان. كه در زمره زيانكارترين مردم در روز رستاخيز خواهى بود. بدان، كه مسلمانانى كه در نزد تو هستند، يا در نزد ما هستند، سهمشان از اين غنيمت برابر است. براى گرفتن سهم خود نزد من مى آيند و چون بگيرند، باز مى گردند.🥀
3️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀از نامه هاى امام(عليه السلام) به مصقلة بن هبيره شيبانى فرماندار اردشيرخُرّه (بخش مهمى از فارس) است.(1)
📝نامه در یک نگاه:
این نامه نیز بى شباهت به نامه 41 نیست و عصاره آن ملامت و سرزنش شدید امام(علیه السلام) نسبت به فرماندار دیگرى به نام مصقلة بن هبیره شیبانى است، زیرا به خدمت امام(علیه السلام) گزارش داده بودند که او اموال بیت المال را بى حساب و کتاب به قوم و قبیله خود مى دهد. امام(علیه السلام) او را سخت بر این کار ملامت مى کند و نصیحت مى فرماید که آخرت خود را به دنیا و دین خود را به دینار نفروشد; ولى به طور قطع او را متهم نمى کند و مى فرماید: اگر خبرى که به من رسیده راست باشد تو کار بسیار بدى کرده اى.
همه مسلمين در بيت المال يکسانند:
همان گونه که از عنوان نامه و همچنين از خطبه 44 استفاده مى شود مصقلة بن هبيره شيبانى يکى از کارگزاران و فرمانداران امام(عليه السلام) بر بخش مهمى از فارس به نام اردشيرخُرّه بود که شامل چندين شهر و آبادى مى شد. به گفته ابن ابى الحديد او از نواده هاى نزار بن معد بن عدنان بود.(2)
وى داستانى در مورد اسيران بنى ناجيه دارد که در خطبه 44 گذشت. بنى ناجيه گروهى از نصارا بودند که مسلمان شده و جمعى هم بر آيين خود باقى مانده بودند و يا از اسلام باز گشته بودند. بعد از شکست خوردن اصحاب جمل در بصره تمام مردم آن منطقه با على(عليه السلام) بيعت کردند به جز بنى ناجيه که بر عليه امام(عليه السلام) لشکرکشى کردند; امام(عليه السلام) معقل بن قيس را فرستاد و او آنها را شکست داد و گروهى را به اسارت در آورد. هنگامى که اين اسيران را به سوى کوفه مى بردند، چون به منطقه اردشير خُرّه رسيدند که در آنجا مصقله به عنوان فرماندار امام(عليه السلام) حکومت مى کرد. وى آنها را که پانصد نفر بودند از معقل در برابر پرداخت غرامتى معادل پانصد هزار درهم گرفت و آزاد کرد او اين اموال را از بيت المال پرداخت به اين نيت که بعداً آن را به بيت المال برگرداند; ولى در اين کار تعلّل مى ورزيد. او پس از مدّتى خدمت امام(عليه السلام) به کوفه آمده مبلغى را پرداخت و انتظار داشت امام(عليه السلام) بقيه را به او ببخشد; ولى حضرت موافقت نکرد، زيرا ممکن بود بدعتى شود و بخشش هاى عثمان را از حقوق بيت المال در اذهان تداعى کند. سرانجام چون از عدالت امام(عليه السلام) بيمناک بود فرار کرد و به معاويه پيوست.
به هر حال نامه مورد بحث نيز نشان مى دهد که او عملاً پيرو مکتب عثمان بود و قبل از داستان اسيران بنى ناجيه نيز اموال بيت المال را در ميان بستگانش تقسيم مى کرد و هنگامى که اين خبر به امام(عليه السلام) رسيد، امام(عليه السلام) نامه مورد بحث را براى وى نوشت.🥀
4️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀اين نامه به سه نکته پر اهمّيّت اشاره مى کند:
نخست مى فرمايد:
«گزارشى از تو به من رسيده است که اگر درست باشد و اين کار را انجام داده باشى، پروردگارت را به خشم آورده و امامت را عصيان کرده اى»;
(بَلَغَنِي عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ إِلَهَکَ، وَعَصَيْتَ إِمَامَکَ).
اين تعبير که به طور سربسته بيان شده، نشان مى دهد که امام(عليه السلام) خبرى را که به او رسيده بود صد در صد تصديق نفرمود و جانب احتياط را رعايت کرد که مبادا شخص بى گناهى متهم گردد.
آن گاه خبرِ رسيده را به طور واضح و مشروح بيان کرده، مى فرمايد: «به من گزارش داده اند، تو غنايم مسلمانان را که با نيزه ها و اسب هايشان (در جنگ با دشمن) به دست آمده و خون هايشان در اين راه ريخته شده در ميان گروهى از باديه نشينان قبيله ات که تو را به رياست خود برگزيده اند تقسيم مى کنى»;
(أَنَّکَ تَقْسِمُ فَيْءَ الْمُسْلِمِينَ الَّذِي حَازَتْهُ رِمَاحُهُمْ، وَخُيُولُهُمْ وَأُرِيقَتْ عَلَيْهِ دِمَاؤُهُمْ، فِيمَنِ اعْتَامَکَ(3)
مِنْ أَعْرَابِ قَوْمِکَ).
به يقين اگر مصقله چنين کارى را انجام داده باشد بسيار کار خلافى مرتکب شده، زيرا دست آورد خون مجاهدان و شهيدان را براى رياست خود بر قومش هزينه کرده است.
سپس در بخش دوم اين نامه مى فرمايد: «سوگند به کسى که دانه را (در زير خاک) شکافت و روح انسانى را آفريد، اگر گزارشى که به من رسيده درست باشد، تو در نزد من منزلت پستى خواهى داشت و ارزش و مقدارت در پيشگاه من سبک خواهد شد»;
(فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ، وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ(4)،
لَئِنْ کَانَ ذَلِکَ حَقّاً لَتَجِدَنَّ لَکَ عَلَيَّ هَوَاناً، وَلَتَخِفَّنَّ عِنْدِي مِيزَاناً).
باز امام(عليه السلام) در اين جمله قضاوت محتاطانه اى درباره او مى کند که مبادا گزارشگران اشتباهى کرده باشند و آبروى انسان با ايمانى بى جهت بريزد و مى فرمايد: اگر گزارش صحيح باشد در نظر من بى ارزش و بى مقدار خواهى شد.🥀
5️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀امام(عليه السلام) در اينجا او را تهديد به مجازات خشنى نمى کند و ليکن به توبيخ معنوى مى پردازد که از مجازات خشونت آميز ظاهرى دردناک تر است.
در ادامه سخن، امام(عليه السلام) او را نصيحت مى کند; نصيحتى پر معنا و آشکار. مى فرمايد:
«بنابراين حق پروردگارت را سبک مشمار و دنيايت را با نابودى دينت سامان مده که اگر چنين کنى از زيانکارترين افراد خواهى بود»; (فَلاَ تَسْتَهِنْ بِحَقِّ رَبِّکَ، وَلاَ تُصْلِحْ دُنْيَاکَ بِمَحْقِ(5)
دِينِکَ، فَتَکُونَ مِنَ الاَْخْسَرِينَ أَعْمَالاً).
بديهى است هيچ انسان عاقل و با ايمانى نبايد حق خويشاوندان را بر حق خداوند مقدم دارد و با معصيت پروردگار، آنها را نوازش دهد و هيچ فرد خردمندى نبايد سرمايه دين را که سبب نجات آخرت است با متاع ناپايدار و بى مقدار دنيا معاوضه کند. تعبير به
«اخسرين; زيانکارترين» اشاره به همين است که انسان پرارزش ترين کالا را به کم ارزش ترين متاع بفروشد.
از آنجا که مصقله شايد گمان مى کرد با دادن بخشى از بيت المال به بستگانش وظيفه صله رحم را انجام مى دهد، امام(عليه السلام)
تعبير به «أَخْسَرِينَ أَعْمَالاً» را براى او انتخاب کرد که گويا اشاره است به آيه «(قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالاَْخْسَرينَ أَعْمالاً * الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً);
بگو: آيا به شما خبر دهيم که زيانکارترين افراد به جهت عمل چه کسانى هستند، همان کسانى که سعى و تلاششان در زندگى دنيا گُم (و نابود) شده; در حالى که، مى پندارند کار نيک انجام مى دهند».(6)
آن گاه امام(عليه السلام) در بخش پايانى اين نامه به نکته مهمى از دستورات اسلام درباره حقوق مسلمانان در بيت المال اشاره کرده مى فرمايد:
«آگاه باش! حق مسلمانانى که نزد تو هستند با آنهايى که نزد منند در تقسيم بيت المال يکسان است و ورود و خروج همگى بر آن، بايد به نظر من باشد»;
(أَلاَ وَإِنَّ حَقَّ مَنْ قِبَلَکَ وَقِبَلَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ فِي قِسْمَةِ هَذَا الْفَيْءِ سَوَاءٌ:
يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ، وَيَصْدُرُونَ عَنْهُ).🥀
6️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀جمله «يَرِدُونَ عِنْدِي عَلَيْهِ، وَيَصْدُرُونَ عَنْهُ» با توجّه به اينکه تعبير به «ورود» و «صدور» در اصل مربوط به ورود تشنگان به آبشخور و بر گرفتن آب و بيرون رفتن از آن است، اشاره به اين نکته است که بيت المال همچون نهر عظيمى است که خداوند آن را جارى ساخته و همگان در آن يکسانند. هر کسى از طريق آبشخور به اين نهر مى رسد و بهره خود را بر مى گيرد و از آن خارج مى شود.
تعبير به «عِنْدِي; نزد من» مفهومش اين نيست که بايد تمام اموال بيت المال را نزد امام(عليه السلام) بياورند و مردم از راه هاى دور و نزديک برخيزند و به مرکز حکومت امام(عليه السلام) بيايند و سهم خود را بگيرند و بازگردند، بلکه منظور اين است که اين کار با نظر من و طبق برنامه من بايد انجام گيرد، نه اينکه نمايندگانم خودسرانه هرگونه که مايل باشند بيت المال را تقسيم کنند.
و در هر حال اين جمله اشاره به اين دارد که بيت المال بايد مانند عصر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در ميان مسلمانان به صورت يکسان تقسيم شود و همچون عصر عمر که عرب را بر عجم و اشراف و صحابه را بر ديگران ترجيح مى داد يا همانند عصر عثمان که بيت المال را در ميان خويشاوندانش از بنى اميّه تقسيم مى کرد به صورت تبعيض آميز تقسيم نگردد و اشکال کار همين بود که او تحت تأثير عصر عثمان، براى خويشاوندان خود امتيازاتى قائل شد.
اين نکته شايان توجّه است که اموال بيت المال در اينجا اشاره به زکات و مانند آن نيست که اختصاص به گروه هاى هشت گانه دارد نه همه، بلکه اشاره به خراج هايى است که از سرزمين هايى فتح شده مى گرفتند به اين صورت که بر تمام زمين هاى آنها به نسبت عادلانه اى خراج و ماليات مى بستند و همه مسلمانان در آن يکسان بودند، زيرا با نيروى عموم فتح شده بود و فرقى ميان غنى و فقير و عرب و عجم در آن نبود به خلاف زکات که مخصوص نيازمندان و مستمندان و گروه هاى معين ديگر بود و از آنجا که بيشترين رقمى که در بيت المال وارد مى شد اموال خراجى بود از آن تعبير به اموال بيت المال مى شد.
البته مناطق مختلف از نظر ميزان خراج و ماليات اسلامى يکسان نبودند; در بعضى از مناطق زمين هاى کشاورزى و باغات فراوان بود و در بعضى از مناطق کمتر و ناچيز و چنان نبود که خراج هر منطقه را همانجا مصرف کنند.
از اين رو امام(عليه السلام) مى فرمايد: به فرض که خراج آن منطقه را ميان همه مردم تقسيم کرده باشى باز هم کار درستى انجام نداده اى، زيرا خراج متعلّق به همه مسلمين است چه آنها که نزد تواند و چه آنها که نزد ما هستند. همه بايد از اين چشمه زلال بهره مند شوند.🥀
7️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀نکته:
پاسخ مصقله به امام(عليه السلام):
در بعضى از روايات آمده است که مصقله بعد از دريافت نامه امام(عليه السلام) پاسخى براى آن حضرت نوشت و خود را تبرئه کرد. پاسخ او چنين بود:
«نامه اميرمؤمنان(عليه السلام) به من رسيد لازم است تحقيق فرمايند اگر آنچه گزارش شده است حق است، مرا مجازات کنند و سپس معزول دارند و تمام بردگان من آزاد شوند و گناهان ربيعه و مُضَر بر من باشد اگر دينار و درهمى و يا کمتر از آن را از زمانى که فرماندارى اين منطقه به من واگذار شد تا زمانى که نامه اميرمؤمنان(عليه السلام) به من رسيد، خيانت کرده باشم و شما مى دانيد که اگر مرا از اين سِمت عزل فرماييد، براى من آسان تر از اين است که متهم شوم».
هنگامى که اين نامه به دست امام(عليه السلام) رسيد فرمود: فکر مى کنم او راست مى گويد (و گزارشگران خطا کرده اند).(7)
ولى از بعضى روايات استفاده مى شود که پس از شهادت اميرمؤمنان على(عليه السلام)، معاويه مصقله را براى فرماندارى طبرستان (مازندران فعلى) انتخاب کرد; ولى پيش از آنکه آنجا را در اختيار بگيرد کشته شد و هرگز از آن سفر باز نگشت و داستان او به صورت ضرب المثل درآمد. هرگاه کسى نمى خواست کارى را انجام دهد مى گفت: بگذار تا مصقله از طبرستان برگردد.(8)
در ذيل خطبه 44 بحث هاى مفصّلى درباره مصقله نوشته ايم.🥀
8️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀پی نوشت:
1 . سند نامه: اين نامه قبل از سيد رضى در کتاب انساب الاشراف بلاذرى و همچنين در تاريخ ابن واضح (يعقوبى) با تفاوت مختصرى ذکر شده و در ذيل خطبه 44 (جلد اوّل همين کتاب) سرگذشت ديگرى از مصقله آمده است.
2 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج
3، ص 127.
3 . «اعْتامَ» از ريشه «اعتيام» و از ريشه «عِيم» بر وزن «عيب» در اصل به معناى تشنگى و علاقه به شير است و از آنجا که انسان هنگامى که علاقه شديد به چيزى پيدا کرد، تلاش مى کند نوع خوب آن را به دست آورد، واژه «عِيمة» (به کسر ميم) به معناى هر چيز خوب و برگزيده اى آمده است، بنابراين جمله «اِعْتامَکَ» يعنى تو را برگزيده اند.
4 . «النَسَمَة» در اصل به معناى نفس کشيدن و وزش ملايم نسيم است و گاه به خود انسان يا روح او اطلاق مى شود.
5 . «مَحْق» به معناى محو و نابود کردن است.
6 . کهف، آيه 103 و 104.
7 . تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 201.
8 . فتوح البلدان بلاذرى، ج 2، ص 411.🥀
9️⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
📖 #فضائل
قَالَ رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله):
*«يَا عَلِيُّ! أَنْتَ أَخِي وَ أَنَا أَخُوكَ، يَا عَلِيُّ! أَنْتَ مِنِّي وَ أَنَا مِنْكَ يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أُمَّتِي بَعْدِي، لَقَدْ سَعِدَ مَنْ تَوَلَّاكَ وَ شَقِيَ مَنْ عَادَاك.»*
«علی جان! تو برادر من و من برادر تو هستم؛ علی جان! تو از من و من از تو هستم، علی جان! تو وصی و جانشین من و حجت خدا بر امتم پس از من هستی؛ به راستی کسی که ولایت تو را پذیرفت سعادتمند شد و کسی که با تو دشمنی کرد شقی و بدفرجام گردید.»
بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار عليهم السلام، مجلد ٣٨، صفحه ١٠٢، باب (۶١): جوامع الأخبار الدالة علی إمامته ... .
.
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
#کلام_مولا
مولا امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمودند:
گناهان، درد هستند واستغفار، داروست و درمان [گناهان] به اين است كه ديگر تكرار نشوند. (غررالحكم؛ ح ۱۸۹۰)
.
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
🍃امام على عليه السلام فرمودند:
🌱[هرگاه از سختى كارى ترسيدى در برابر آن سرسختى نشان ده، رامت مى شود]🌱
👈ذا خِفْتَ صُعوبَةَ أمْرٍ فاصْعُبْ لَهُ يَذِلَّ لكَ
📚غرر الحكم، حدیث 4108
💯 @hazrateshah
🌺🌸🌺🌸⚘﷽⚘
🌸🌺🌸
🌺🌸
🌸
♦️❓چرا به امیر المومنین علیه السلام، امیرالمومنین گفته اند؟
🔰از وجود نازنین امام رضا "علیه السلام "سوال شد 👇👇
🔺چرا به امیر المومنین علیه السلام، امیرالمومنین گفته اند ؟
❇️ امام رضا "علیه السلام "جواب دادند :
🔶 برای اینکه خوراک دانش به مومنین می رسانند ،فرمود : نشنیدی در قرآن است که :
💫ما خوار وبار برای خاندان خود می آوریم 💫
قال علیه السلام :
☄قَالَ لِأَنَّهُ يَمِيرُهُمْ الْعِلْمَ أَ مَا سَمِعْتَ فِي كِتَابِ اللَّهِ- وَ نَمِيرُ أَهْلَنا☄
📚کافی (ط-دارالحدیث)،ج ۲،ص۳۶
🌺
🌸🌺
🌺🌸🌺
🌸🌺🌸🌺
💐تَذَاكَرُوا وَ تَلَاقَوْا وَ تَحَدَّثُوا فَإِنَّ الْحَدِيثَ جِلَاءٌ لِلْقُلُوب💐
💯 @hazrateshah
«اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»
خدایا ، در این لحظه و در تمام لحظات ،
سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّات ،
حضرت حجّة بن الحسن ،
که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد ،
باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست ،
و همه از او فرمانبرى مىنمایند ،
ساکن زمین گردانیده ،
و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى ،
God, in this moment and in all moments,
Head and holding and guiding and helpful but your guidance and observers,
Imam Muhammad al-Mahdi,
Who you her greetings and wind fathers,
Keep up to him for his pleasant,
And all their obedience to him,
Inhabitant of the land made,
And a long time benefit in the making,
❤️ 💯 @hazrateshah ❤️