🥀✉️🥀نامه اى از آن حضرت (ع) به قثم بن عباس، كه عامل او در مكه بود:
اما بعد، حج را براى مردم بر پاى دار و ايام الله را به يادشان آور و هر بامداد و شامگاه برايشان به مجلس بنشين و كسى را كه در امرى فتوا خواهد، فتوا ده. نادان را علم بياموز و با عالم مذاكره كن.
ميان تو و مردم، پيام رسانى جز زبانت و حاجبى جز رويت نباشد. هيچ نيازمندى را از ديدار خود باز مدار. زيرا اگر در آغاز از درگاه تو رانده شود و سپس، نياز او بر آورى، كس تو را نستايد.
در مال خدا كه نزد تو گرد مى آيد، نظر كن، آن را به عيالمندان و گرسنگانى كه در نزد تو هستند و به محتاجان و فقيران برسان. و هر چه افزون آيد، نزد ما روانه اش دار، تا ما نيز آن را به محتاجانى، كه نزد ما هستند، برسانيم.
مردم مكه را فرمان ده كه از كسانى كه در خانه هايشان سكونت مى كنند، كرايه نستانند. زيرا خداى تعالى مى فرمايد: «سواء العاكف فيه و الباد» عاكف و بادى در آن يكسان اند. عاكف كسى است، كه در مكه مقيم است و بادى كسى است، كه از مردم مكه نيست و به حج آمده است. خداوند ما و شما را به آنچه دوست دارد، توفيق دهد. والسلام.🥀
3⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀إلى قُثَمِ بْنِ الْعَبّاسِ(1) وَهُوَ عامِلُهُ عَلى مَکَّةَ». از نامه هاى امام(عليه السلام) به قثم بن العباس فرماندار مکه است.(2)
📝نامه در یک نگاه:
این نامه در واقع از سه بخش تشکیل شده است: بخش اوّل دستوراتى است که امام به «قثم بن العباس» والى مکه مى دهد که با مردم به خوبى رفتار کند و آموزش هاى لازم را به آنها بدهد و احکام الهى را براى آنها روشن سازد.
در بخش دوم دستوراتى درباره اموال بیت المال مى دهد که بخشى از آن را به نیازمندان و ارباب حاجت اختصاص دهد و مازاد را براى امام ارسال دارد تا در مصارف شرعیه هزینه کند.
در بخش سوم دستور خاصى به ساکنان مکه و مالکان خانه هاى این شهر مى دهد و مى فرماید: به آنها دستور بده از کسانى که در خانه هاى آنها (در ایام حج و زیارت خانه خدا) ساکن مى شوند اجرتى نگیرند و رایگان در اختیار آنها بگذارند. در این مورد به آیه اى از قرآن مجید نیز استناد فرموده است.
ضرورت رسيدگى به نيازمندان و امور مربوط به حج:
گرچه مخاطب در اين نامه «قثم بن عباس» فرماندار مکه است(3) ولى دستورات جامعى در آن داده شده که قسمت عمده آن شامل حال همه مديران در سطوح مختلف اجتماعى مى شود و سزاوار است همه گوش جان به آن بسپارند و آنها را به کار بندند.
در بخش اوّل اين نامه چند دستور مهم به او مى دهد. نخست مى فرمايد: «اما بعد (از حمد و ثناى الهى) مراسم حج (و زيارت خانه خدا را به نحو احسن) براى مردم برپا دار»; (أَمَّا بَعْدُ، فَأَقِمْ لِلنَّاسِ الْحَجَّ).
مى دانيم مراسم حج اگر با مديريت صحيح انجام شود هم بجا آورندگان حج خاطره خوبى از اين عبادت پرفيض مى برند و هم آثار و برکاتى براى همه مسلمانان دارد، زيرا اين برنامه همان گونه که در روايات فلسفه احکام آمده است، براى تقويت پايه هاى آيين اسلام است: «وَالْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّينِ».(4)
دومين دستورى که امام به او مى دهد اين است که مى فرمايد: «ايام الله و روزهاى الهى را به آنها يادآور شو»; (وَذَکِّرْهُمْ بِأَيّامِ اللهِ).
اين تعبير برگرفته از آيه اى است که در سوره ابراهيم آيه 5 آمده است که خداوند خطاب به موسى مى فرمايد: بنى اسرائيل را به ياد «ايام الله» بينداز. مفسّران براى «ايام الله» تفسيرهاى متعددى ذکر کرده اند از جمله اينکه: منظور از آن روزهاى درخشان و پربارى است که در تاريخ امت ها به وجود آمده و نعمت هاى الهى شامل حال امت ها شده و يادآورى آن روح تازه اى به انسان ها مى دهد و انگيزه حرکت جديد مى شود. بعضى نيز گفته اند: منظور روزهاى سختى است که بر بعضى از امت ها گذشته و گرفتار عذاب شديد الهى شده اند و يادآورى آن مايه بيدارى و بازگشت به سوى حق است.
اين احتمال نيز هست که واژه «ايام الله» همه اين ايام را شامل شود، همان گونه که در حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «أَيَّامُ اللهِ نَعْمَاؤُهُ وَبَلاَؤُهُ وَمَثُلاَتُهُ سُبْحَانَه; ايام الله روزهاى نعمت خداوند و آزمايش هاى او به وسيله بلاهاست».(5)🥀
4⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀به يقين يادآورى اين روزها تأثير فراوانى در تربيت نفوس و تهذيب ارواح و هدايت مردم به صراط مستقيم دارد.
سومين دستورى را که آن حضرت به «قثم بن عباس» مى دهد اين است که مى فرمايد: «صبح و عصر براى رسيدگى به امور مردم جلوس کن، حکم الهى را براى کسانى که پرسش دينى دارند بيان کن، جاهلان را تعليم ده و با دانشمندان مذاکره نما»; (وَاجْلِسْ لَهُمُ الْعَصْرَيْنِ(6)، فَأَفْتِ الْمُسْتَفْتِيَ، وَعَلِّمِ الْجَاهِلَ، وَذَاکِرِ الْعَالِمَ).
اشاره به اينکه نبايد در قصر فرماندارى بروى و درها را به روى خود ببندى و از مردم بيگانه شوى; تو بايد صبح و عصر با مردم در تماس باشى و سه مشکل را حل کنى: نخست به سؤالات دينى پاسخ دهى. دوم جاهلان را علم بياموزى و ديگر اينکه با عالمان و دانشمندان به گفتوگو بنشينى و مسائل پيچيده دينى را به کمک آنها حل کنى و براى انجام امور مهم منطقه حکومت خود از آنان مشورت بطلبى.
اين دستور امام نشان مى دهد که «قثم بن عباس» مردى دانشمند و صاحب نظر در مسائل دينى بوده که هم به سؤالات دينى مردم پاسخ مى گفته و هم مجلس درس براى جاهلان تشکيل مى داده است و نيز نشان مى دهد که در محيط فرماندارى او عالمان ديگرى هم بوده اند که امام تشکيل مجالس مشورتى را با آنان لازم مى شمرد.
آن گاه در دستور چهارمى مى فرمايد: «نبايد در ميان تو و مردم واسطه و سفيرى جز زبانت و حاجب و دربانى جز چهره ات باشد»; (وَلاَ يَکُنْ لَکَ إِلَى النَّاسِ سَفِيرٌ إِلاَّ لِسَانُکَ، وَلاَ حَاجِبٌ إِلاَّ وَجْهُکَ).
اين سخن تأکيد بيشترى است بر آنچه در دستور پيش است و اشاره به اين حقيقت که حل مشکلات مردم و اداره امور کشور با پيام و پيغام ميسر نمى شود، بلکه رئيس حکومت بايد با مردم در تماس مستقيم باشد و حضورا مشکلات را دريابد و به حل آنها بپردازد.
در دستور پنجم که باز هم تأکيد بيشترى بر دستورات پيشين است مى فرمايد: «افرادى را که به تو حاجت دارند از ملاقات با خويش محروم مساز، چرا که اگر آنها در ابتدا از در خانه ات رانده شوند بعداً براى حل مشکلاتشان تو را نخواهند ستود»; (وَلاَ تَحْجُبَنَّ ذَا حَاجَة عَنْ لِقَائِکَ بِهَا، فَإِنَّهَا إِنْ ذِيدَتْ(7) عَنْ أَبْوَابِکَ فِي أَوَّلِ وِرْدِهَا لَمْ تُحْمَدْ فِيمَا بَعْدُ عَلَى قَضَائِهَا).
اين همان چيزى است که روانشناسان امروز بعد از مطالعات خود به آن رسيده اند که ملاقات چهره به چهره تأثير فوق العاده اى در جذب افراد و فرونشاندن آتش خشم آنها و برآوردن حاجاتشان دارد.🥀
5⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀شبيه همين معنا در نامه مالک اشتر (نامه 53) آمده است آنجا که مى فرمايد: «وَأَمَّا بَعْدُ فَلاَ تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَکَ عَنْ رَعِيَّتِکَ فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلاَةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيقِ وَقِلَّةُ عِلْم بِالاُْمُورِ; و اما بعد هيچ گاه خود را در زمانى طولانى از رعايا پنهان مدار زيرا پنهان ماندن زمامداران از چشم رعايا موجب نوعى محدوديت و کم اطلاعى نسبت به امور (کشور) مى شود».
آن گاه امام در ششمين دستور مى فرمايد: «درباره اموالى که نزد تو از مال الله جمع شده دقت کن و آن را به مصرف عيالمندان و گرسنگانى که نزد تو هستند برسان آن گونه که دقيقا به دست فقرا و نيازمندان برسد و ما زاد آن را نزد ما بفرست تا ميان نيازمندانى که در اينجا هستند تقسيم کنيم»; (وَانْظُرْ إِلَى مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اللهِ فَاصْرِفْهُ إِلَى مَنْ قِبَلَکَ مِنْ ذَوِي الْعِيَالِ وَالْمَجَاعَةِ، مُصِيباً بِهِ مَوَاضِعَ الْفَاقَةِ وَالْخَلاَّتِ(8)، وَمَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَيْنَا لِنَقْسِمَهُ فِيمَنْ قِبَلَنَا).
اين تعبير نشان مى دهد که اموال خراجيه و زکات که از يک محل گردآورى مى شود بايد بخش مهمى از آن صرف نيازمندان محل گردد و آنچه اضافه مى ماند به مرکز حکومت ارسال تا در نيازمندى هاى آن مرکز صرف شود.
البتّه ممکن است سؤال شود که پس چگونه در حالات پيامبراکرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «کَانَ رَسُولُ اللهِ يَقْسِمُ صَدَقَةَ أَهْلِ الْبَوَادِي فِي أَهْلِ الْبَوَادِي وَصَدَقَةَ أَهْلِ الْحَضَرِ فِي أَهْلِ الْحَضَرِ; رسول خدا زکات باديه نشينان را در ميان محرومان آنها تقسيم مى کرد و زکات شهرنشينان را در ميان محرومان آنها».(9) يعنى به جاى ديگر منتقل نمى کردند؟🥀
6⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀جوابش اين است که صدقه در اين روايت به معناى زکات است در حالى که در محل بحث، بخش مهمى از اموال بيت المال را مال الخراج تشکيل مى دهد و آن تعلق به همه مسلمانان دارد، بنابراين نظر امام در اين نامه تنها به زکات نيست و تعبير به «مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مالِ اللهِ» شامل همه اينها مى شود و لذا بخشى از آن را بايد در محل و بخشى را در مرکز حکومت صرف کرد.
تفاوت «ذَوِي الْعِيَالِ» با «الْمَجَاعَةِ» اين است که در دومى تنها به گرسنگان اشاره مى کند; خواه عيالاتى داشته باشند يا نه و عنوان اوّل اشاره به کسانى است که افرادى تحت تکفل دارند و براى غذا يا مسکن و نظير آن نيازمندند.
تفاوت «مَوَاضِعَ الْفَاقَةِ» و «الْخَلاَّتِ; مواضع الخلات» اين است که «فاقه» فقر شديدترى را بيان مى کند. اشاره به اينکه تمام اصناف فقرا و نيازمندان را بايد در نظر بگيرند و هر کدام را به تناسب حاجاتشان بهره اى از مال الله بدهند.
سرانجام در هفتمين و آخرين دستور مى فرمايد: «به مردم مکه دستور ده تا از کسانى که در اين شهر مسکن مى گزينند اجاره بها نگيرند، زيرا خداوند سبحان مى فرمايد: «و در اين سرزمين «عاکف» و «بادى» يکسانند»; (وَمُرْ أَهْلَ مَکَّةَ أَلاَّ يَأْخُذُوا مِنْ سَاکِن أَجْراً، فَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ يَقُولُ: (سَواءً الْعاکِفُ(10) فِيهِ وَالْبادِ(11))).
آن گاه به تفسير واژه «العاکف» و «الباد» مى پردازد و مى فرمايد: «منظور از «عاکف» کسى است که در آن سرزمين اقامت دارد و منظور از «بادى» کسى است که از غير اهل مکه براى حج به مکّه مى آيد»; (فَالْعَاکِفُ: الْمُقِيمُ بِهِ، وَالْبَادِي: الَّذِي يَحُجُّ إِلَيْهِ مِنْ غَيْرِ أَهْلِهِ).
آن گاه امام نامه خود را به عنوان حسن ختام با دعاى جامع و کوتاهى پايان مى دهد و مى فرمايد: «خداوند ما و شما را توفيق انجام اعمالى دهد که موجب رضا و محبّت اوست والسلام»; (وَفَّقَنَا اللهُ وَ إِيَّاکُمْ لِمَحَابِّهِ(12) وَالسَّلاَمُ).🥀
7⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀نکته:
آيا استفاده از خانه هاى مکه براى همه مباح است؟
ظاهر عبارت امام در اين نامه در بدو نظر اين است که اهل مکه حق ندارند از زوار بيت الله که از خارج اين شهر مى آيند مال الاجاره اى در برابر سکونت در خانه هاى مکه دريافت کنند. در اينکه آيا اين حکم به عنوان حرمت است يا کراهت در ميان فقهاى شيعه و اهل سنّت اختلاف نظر وجود دارد.
بعضى از فقهاى اهل سنّت; مانند «مالک» و «ابو حنيفه» اين امر را جايز ندانسته اند، ولى «شافعى» قائل به جواز است و از «احمد حنبل» نيز دو روايت نقل شده است که گفته اند صحيح تر همان روايت منع است.
در ميان فقهاى شيعه نيز نظريه واحدى نيست، هرچند مشهور جواز است ولى از «شيخ طوسى» عدم جواز به طور مطلق نقل شده است و بزرگان متأخرين نيز قائل به جوازند. صاحب جواهر نيز جواز را ترجيح مى دهد.
در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «کَانَتْ مَکَّةُ لَيْسَ عَلَى شَيْء مِنْهَا بَابٌ وَکَانَ أَوَّلُ مَنْ عَلَّقَ عَلَى بَابِهِ الْمِصْرَاعَيْنِ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ وَلَيْسَ يَنْبَغِي لاَِحَد أَنْ يَمْنَعَ الْحَاجَّ شَيْئاً مِنَ الدُّورِ وَمَنَازِلِهَا; در آغاز خانه هاى مکه در نداشت نخستين کسى که براى خانه خود در مکه در گذاشت معاويه بود و سزاوار نيست هيچ کس حجاج را از خانه ها و منازل مکه منع کند».(13)
تعبير به «سزاوار نيست» نيز دليل بر کراهت است; اما کلام امام گرچه ظاهراً دلالت بر حرمت اخذ مال الاجاره مى کند; ولى به گفته مرحوم مغنيه در شرح نهج البلاغه خود استدلال به آيه شريفه (سَواءً الْعاکِفُ فِيهِ وَالْبادِ) جلوى اين ظهور را مى گيرد، زيرا اين جمله که در آيه 25 سوره حج آمده وصف براى مسجد الحرام است و مفهومش اين است که همه مسلمانان چه کسانى که از خارج مکه مى آيند و چه اهل مکه در استفاده از مسجد الحرام يکسانند و کار به خانه هاى مکه ندارد، بنابراين مسجدالحرام چيزى است و خانه هاى مکّه که موضوع سخن ماست چيز ديگرى است و رابطه اى بين اين دو از نظر حکم و موضوع نيست جز رابطه جوار و همسايه بودن، و اين رابطه تناسب با استحباب دارد نه وجوب، يعنى ظهور کلام را از معناى حقيقى که الزام است به معناى مجازى که استحباب است منصرف مى کند.(14)
به هر حال از مجموع روايات و ادله اى که در اين مسأله وجود دارد همان کراهت استفاده مى شود و شايد سيره مسلمانان نيز اين معنا را تأييد کند.(15)🥀
8⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
🥀پی نوشت:
1. «قُثَم» در اصل «قاثم» بوده به معناى شخص سخاوتمند و پربخشش (سپس الف آن افتاده و فتحه تبديل به ضم شده است). او فرزند «عباس» و برادر «عبيدالله» و «عبدالله بن عباس» و طبق بعضى از روايات برادر رضاعى امام حسين(عليه السلام) است. از افتخارات او اين بود که آخرين کسى است که وارد قبر پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بعد از رحلت آن حضرت شد و تبرّک جست و طبق روايتى «مغيرة بن شعبة» براى اينکه اين افتخار را به دست آورد هنگامى که افراد يکى پس از ديگرى از قبر پيغمبر خارج شدند انگشتر خود را در قبر انداخت تا آخرين نفرى باشد که وارد قبر مى شود; ولى «قثم» متوجه شد و وارد قبر شد و انگشتر مغيره را به او داد و او آخرين کسى بود که با جسد پاک پيغمبر وداع کرد. (قاموس الرجال، ج 8، ص 515 به نقل از انساب الاشراف). شرح حال او را در جلد نهم ذيل نامه 33 نوشته ايم.
2. سند نامه: در کتاب مصادر نهج البلاغه تنها سند ديگرى که براى اين نامه ذکر شده همان چيزى است که قطب راوندى در کتاب فقه القرآن آورده است گرچه مرحوم راوندى (متوفاى 573) بعد از مرحوم رضى مى زيسته; ولى عبارات او در کتاب فقه القرآن تفاوت هايى با آنچه در نهج البلاغه آمده است دارد که نشان مى دهد از منبع ديگرى گرفته است (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 462).
3. درباره شخصيت «قثم بن عباس» در ذيل نامه 33 بحث هايى مطرح کرده ايم و در پايان شرح اين نامه نيز مطالب ديگرى خواهيم گفت.
4. بحارالانوار، ج 6، ص 110 .
5. بحارالانوار، ج 67، ص 20، ح 17.
6. «العصرين» اين کلمه گرچه تثنيه «عصر» است; ولى از باب تغليب به معناى صبح و عصر مى آيد.
7. «ذِيدَت» از ريشه «ذود» بر وزن «ذوب» به معناى منع کردن گرفته شده است.
8. «الخَلاّت» جمع «خَلّه» به معناى فقر و از ريشه «خلل» گرفته شده است، زيرا افراد فقير خللى در زندگانى آنها وجود دارد.
9. کافى، ج 3، ص 554، ح 8.
10. «الْعاکِف» از ريشه «عکوف» بر وزن «وقوف» به معناى روى آوردن به چيزى و ملازمت و اقامت در چيزى (البته ملازمتى توأم با احترام) گرفته شده و اين تعبير در آيه شريفه اشاره به اهل مکه است که در آنجا اقامت دارند.
11. «الباد» اين واژه در اصل «البادى» بوده که ياء آن به جهت تخفيف افتاده است و «بادى» به معناى مسافر است و کسى که از باديه آمده و در اينجا منظور غير اهل مکه است.
12. «مَحابّ» اکثر ارباب لغت آن را جمع محبّت مى دانند و بعضى جمع «محبوب»، اين احتمال نيز هست که جمع «محب» يعنى حب و محبوبيت باشد البته چندان تفاوتى در معنا ايجاد نمى کند.
13. تهذيب، 5، ص 420، ح 104.
14. فى ظلال نهج البلاغه، ج 4، ص 174 .
15. براى توضيح بيشتر به جواهر الکلام، ج 20، ص 48 به بعد و الموسوعة الفقهية الکويتيه، ج 22 (در واژه ربا) مراجعه شود.🥀
9⃣
✿[ @hazrateshah ]✿
🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀
عاشق مولا همیشه تابع زهرای اوست
از ابوبکر و عُمر یک عمر نفرت داشته
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
به خدا قسم در هر نمازم برتو(ابوبکر)
نفرین میکنم.
ابن قتیبه دینوری، در الإمامة و السیاسة؛ جلد۱ صفحه۲۰.
.
@hazrateshah | #فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مداحی
#فاطمیه
#حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها)
💔حالا که رفتی
چرا نباشد از برای تو مزاری...💔
🎤با نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
🖤 #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
🍀 خداوند صبر و شکیبایی را وسیلهای برای جلب پاداشش قرار داد تا در مقابل آن از رحمت بیکران الهی بهرهمند شوند.
📖 کشفالغمه، ص43
#فاطمیه #حضرت_زهرا
💯 @hazrateshah
🖤 #پیامبر_اكرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
🍀 اِتَّقِ اللَّهَ حَیثُما کُنتَ وَ أتبَع السَّیِّئَهَ الحَسَنَهَ تَمحُها وَ خالِقِ النّاسَ بِخُلقٍ حَسَنٍ؛
🍃 هر کجا هستى از خدا بترس؛ به دنبال گناه کار نیک انجام بده تا آن را محو کند و با مردم خوش اخلاق و نیکو رفتار باش.
📖 نهج الفصاحه، ص163
💯 @hazrateshah
🖤 #ویژه_فاطمیه
◾️گردان به ستون میرفت،
گفت چرا ستون جلو نمیره؟
رفت سر ستون گفت آقا حرکت کن دیگه!
یه پیشونیبند بردار ببند راه بیفت.
گفت تو که میدونی من به یتیمی بزرگ شدم، #مادر ندارم،
دنبال یه پیشونیبند #یا_فاطمة_الزهرام که ببندم،
اگه تیر خوردم، خانم [فاطمهزهرا سلاماللهعلیها] بیاد بالا سرم...
🎤 حاج_حسین_یکتا
💯 @hazrateshah
-دست برسینه نهاده همه تنظیم کنید
مادر دست به پهلو به حرم می آید...!'
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهرا خیر النساء...💔🥀
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لولیک الفرج🤲🏻
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
#یـاعلـے
دست بر دیوار و محتاج عصا دیدم تو را
یار هجده ساله ام ، پیری برایت زود بود (: 💔
#فاطمــیه
💯 @hazrateshah
🌹مناجات امام علی علیه السلام🌹
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
🥀اِلهی کَفَی بی عِزّا
اَن اَکون لَک عَبداً
و کَفَی بی فَخراً
ان تَکونَ لِی رباً انت
َ کَما احبُ فاجعَلنی
کَما تُحبُّ.🥀
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🥀خدای من!
مرا این ارجمندی بس که
بنده تو باشم
و این سرافرازی بس که
پروردگار من تو باشی
تو همانگونه هستی که
من دوست میدارم
پس مرا آنگونه بساز که
تو دوست میداری🥀
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
❤️خدایا دراین شب
❤️دفتر دل دوستانم را
❤️به تو میسپارم
❤️بادستان مهربانت
❤️قلمی بردار خط بزن
❤️غمهایشان و دلی رسم کن
❤️برایشان به بزرگی دریا
😊شاد و پرخروش
✿[ @hazrateshah ]✿
══•◇•🌸•◇•══
〖بسٖم اللّٰھِ المُصوࢪ . . :) 🌱〗
.°•على را وصف، در باور نیاید
.°•زبان هرگز ز وصفش بر نیاید
•|°عاشقـان ومحبـان علـے...!
اینجا...
- مخزنِبیاناتامیرالمونیـن
- منبعِاحادیـثوروایـات
- اشعـاردلنشینِمعنوۍ ؛
@hazrateshah
•
.
متفـات هست🥀
همراه بشین بامـن!
مـدح امیـرالمومنیـن👇🏻🌻
https://eitaa.com/joinchat/3458859054C73246af406
محـب علے باذڪر صلـوات بزن رو لینـڪ↑