رباعی
علی ع درهجرزهرا س
شمع شبستان ولا یارب خموش است
بیت علی در ماتم وجوش وخروش است
رفت از جهان زهرا و تا صبح قیامت
دیگرعلی را کوهی از داغش بدوش است
نعیمی
مسجدالاقصی به گرداب بلاافتاده است🥀
بیرق ومحراب ومنبرازجفاافتاده است🥀
سرزمین مادریِ مسلمین بی نوا🥀
زیرچرخ توپ وتانک اشقیاافتاده است🥀
هرطرف رابنگری افتاده طفلی غرق خون🥀
سرجداپیکرجدادر زیر پا افتاده است🥀
ای عزیزفاطمه برکن بنای ظلم را🥀
ذوالفقارحیدری دست شماافتاده است🥀
لشکرسفیانی وداعش جنایت می کند🥀
مثل شمروحرمله برجان ما افتاده است🥀
سیدی ازجان ومال خودگذشتن لازم است🥀
گرکه پنداری خطردر کربلا افتاده است🥀
⚘️سیدمحمد سیدی⚘️
غزه در خون شناور است ایدل🥀
ملتهب قلب رهبر است ایدل🥀
بارش تیر و موشک ازهرسو🥀
از ستاره فزونتراست ایدل🥀
ملتی بیگناه و با ایمان🥀
شاهد ظلم کافر است ایدل🥀
شاهد این همه پریشانی🥀
درد و داغ برادر است ایدل🥀
اشگ غم جاری ازدل و دیده🥀
بهر گلهای پرپر است ایدل🥀
ای که داری به سر هواداری🥀
غزه بی یارو یاور است ایدل🥀
حرف آخر شهید حزب الله🥀
ذکر الله اکبر است ایدل🥀
من بمیرم برای آن مادر🥀
که غمش مرگ دختر است ایدل🥀
اولین قبله گاه ما یاران🥀
زیر یوق ستمگر است ایدل🥀
مهدی آن قلب عالم امکان🥀
بهترین یارو و یاور است ایدل🥀
سیدی بگذر از علایق ها🥀
غزه در خون شناور است ایدل🥀
⚘️سید محمد سیدی⚘️
شرمندهُ الطاف خداوندجهان باش
باصدق وصفادرهمه جابندهُ آن باش
در راه خداوند تبارک و تعالی
تسلیم خداوندکریم مهربان باش
بااِذن خداسیروسفرکن به سلامت
باصوم وصلاةوصلوات درهمه آن باش
هنگامهءظهروشب ودربین طلوعین
تومنتظرصوت خوش الحان اَذان باش
عالم همه جامحضرخلاّق جهان است
درمحضراو بندهُ بی نام ونشان باش
سرمایه موُمن بجزاز عشق علی نیست
ای داده زکف دین به تغافل نگران باش
مستغنیِ دنیابخودت غره مشوتو
درفکرتسلای دل پیروجوان باش
آید به خدا روح دعا یوسف زهرا
تویارفداکارامام انس و جان باش
درعصروزمانِ آخرین دولت دنیا
ای سیدی تونوکرصاحب الزمان باش
با سلام
خطاب به نویسندگان شاعران و مداحان
امروز که مملکت اسلامی ما نیاز به همکاری
بیشترشما فرهیختگان عزیز دارد با قلم و
بیان خود به میدان بیاید ازاشعار شهدا
وآئینی و انقلابی بگویدو در محافل بخوانید
بدانید غزل های عاشقانه و عارفانه را گذشتگان همچون حافظه و۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰٫
تمام و کمال گفتند وآنهای که دراین راه
هستند وام دار اینان هستند
بنده مخالف نیستم ولی اشعارباید مورد
استفاده وپیام آور باشد
قلم شما تیریست برقلب دشمن دین وآئین ما
ترک شهدا عواقبی بد دارد
خشم وغضب خدای سرمد دارد
زیرا که. شهید رتبه والای
نزد علی و آل محمدص دارد
ارادتمند نعیمی
حضرت ام البنین س
دل نشین کلام
ای صفا بخش دل اهل یقین
همسر مولا امیر المو منین
خواستی از شیر یزدان مرتضی
فاطمه دیگر مخوانم از وفا
دسته گلهای گران قدر بتول
دلغمین گردندو افکارو ملول
مرتضی فخر تمام کائنات
کان احسان افتخار ممکنات
شیر حق فرمود برآن دلغمین
بعد ازاین خوانم ترا ام البنین
ام یعنی. مادر چندین پسر
آسمان را اخترو قرص قمر
شد به حیرت فاطمه ازاین لقب
من کجا ام البنین یا للعجب
نیست درآغوش من یک دسته گل
سر آن برگو وصی عقل کل
لعل لب درپاسخش حیدرگشود
صبر را از جان آن همسر ربود
فاطمه حق برتو بخشد چندپسر
یک تن از آنها بود به از. قمر
نام او عباس با مهرو وفا
مورد الطاف. ذات کبریا
ما بقی عبدالله. عون و جعفراست
این یکی ازآن. یکی والا تراست
او علمدار. حسین. من. شود
گوی سبقت از وفا داری برد
جان فدای مکتب وقرآن کند
درد هر درمانده را درمان کند
می شود باب الحوائج بر. بشر
فخر سازی تا ابد بر این پسر
فاطمه شادان شد از این گفتگو
سجده کرد بر درگه الطاف هو
زآن جهت گلباف شد عبد درش
ریزه خوار این پسر هم مادرش
جمله در راه خداوند مجید
جان. فشانندو. شدند از کین شهید
سروده استاد پراکنده متخلص به گلباف
نظر فرج امام زمان عج صلوات
،حضرت ام البنین س
آئینه دارآفتاب
ام البنینم بهر گوهر پرور استم
شیر خدا را بعد زهرا همسراستم
اینم همه ازهمت وبخت بلنداست
آئینه دار آفتاب انور استم
فخرم بس این کزپاکی دامان مادر
خدمتگذار عترت پیغمبر استم
روبد غبار درگهم را از شرافت
روح الامین چون خاک پای حیدراستم
با من خدا لطف وکرم پیوسته دارد
ممنون احسان وعطای داور استم
شادم که مادرفاطمه خوانداز نخستم
همنام آن خاتون روز محشر استم
گوهر بدامان صدف بالنده گردد
عباس پور مرتضی را مادر استم
دو گوشوار عرش حق را جان نثارم
از جان کنیز زینبین اطهر استم
دل جایگاه عشق پاک بوتراب است
براین نگین پربها انگشتر استم
رعنا پسرهایم فدائی حسین اند
یک آسمان دامان چندین اختراستم
گلباف دروصفم چنین با عشق گفتا
ام البنینم بحر گوهر پرور استم
سروده استادپراکنده متخلص به گلباف
نظر فرج امام زمان عج صلوات
رباعی حضرت ام البنین س
دل به صحرا میزد آن بانوی دین
میزد او نقش بنینان بر زمین
زیر لب میگفت می میرد حسین
از غم هجران تو این بی بنین
نعیمی
ذکر وفات حضرت ام البنین س
ای مادرسالاردین. یاحضرت ام البنین
تویی باغبان گلشن گلهای با احساس
قد تو خمید از داغ آن رعنا گلت عباس
بانوی دین. ام البنین
جان داده ای. با شورو شین
بانو. ز فراق حسین
تو بجای زهرا ناله و شیون بپا کردی
گریه تا که بودی برحسین سرجداکردی
بانوی دین. ام البنین
نعیمی
مدح حضرت ام البنین س
ای مهین. بانو سلام ام البنین
مادر شیر. همام ام البنین
از تو شد آبادو احیا تا ابد
مکتب خیرولاانام ام البنین
بعد زهرا در حریم مرتضا
داشتی والا مقام ام البنین
در. قلوب بچه های فاطمه
ماه بودی و گرام ام البنین
طا. شد ای الگوی عفت قامتت
در غم اول امام ام البنین
همچو زینب از صبوریت گرفت
دین پیغمبر قوام ام البنین
با. نثار ماه و اخترهای خود
دین حق کردی تمام ام البنین
تا که جان بودت بتن میسوختی
بر حسین تشنه کام ام البنین
تیره شد روز مدینه در برت
زینب آمد تا زشام ام البنین
دست عباست بود مشکل گشا
از کرم بر خاص وعام ام البنین
از نعیمی بر تو ای بانوی دین
صد درود و صد سلام ام البنین
نعیمی
مدح حضرت ام البنین س
ای قلم بنویس از آن عالمه
مادر بو فاضل و هم فاضله
ای قلم بنویس برمکتوب دین
وصفی از جاه وفر ام البنین
او بود بانوی با عزو شرف
زوجه شیر خدا میر نجف
بعد زهرا آن پناه عالمین
مادری بنموده الحق برحسین
باغبان باغ طاها بوده است
عاشق گلهای زهرا بوده است
در صدف پرورده او در ادب
چون ابوفاضل مه هاشم لقب
دامنش گلخانه احساس بود
یاس خوش انوار او عباس بود
از خدا بر صبر آن بانو درود
هستی اش را برخدا اهدا نمود
در مدینه با ورود قافله
او بپا. بنمود شورو ولوله
زینب غمدیده را تا آنکه دید
بس فغان کرد او گریبانش درید
تر نمود از هجرعباسش دوعین
قامت او طا شد ازداغ حسین
حق رضا باشد ز تو ام البنین
عمرخود کردی فدا درراه دین
دست عباست گره وا میکند
جان هر دل مرده احیا میکند
باغ رضوان نعیمی کوی توست
دست خالیش به محشرسوی توست
التماس دعا نعیمی
اعراب اگر ز خواب بیدار شوند
برگردن صحیونیسم دون دارشوند
از بیشه غفلت بدر آیند اگر
چون شیردژی دربر کفتار شوند
اینان چو ابابیل به حکم ازلی
گر موشک سجیل به منقار شوند
بی شک که تمام مردمت اسرائیل
آواره و یا که زیر آوار شوند
با خاک برابر شوی و حزب الله
پیروز به لطف حی دادار شوند
از قدس شریف عاقبت غاصب ها
بیرون به پناه ظلمت غار شوند
هر کودک مردم فلسطین فردا
نصراله ومغنیه و. سنوار شوند
در حمله به ایران خودشان میدانند
در دام سپاه ما گرفتار شوند
باید که نعیمی. همه انسان ها
بر غزه و کودکان او یار شوند
به امید پیروزی حق علیه باطل
نعیمی
ناله مستانه
روزی که ردم کنی. فقیرانه بمیرم
دور از. تو. به کاشانه حقیرانه بمیرم
دنبال تو. آیم به. درو. دشت که شاید
دیوانه تو. گردم و دیوانه. بمیرم
تنها ز. خدا خواهشم. این است به عالم
با نوکری تو در این. خانه. بمیرم
شا ها به. سرم. گر. که. بیای دم. آخر
یک لحظه ترا بینم و. شا ها نه بمیرم
ساقی. بده یک. جرعه دم رفتن. جانم
بگذار. که با ناله. مستانه. بمیرم
من. مرغ. گرفتار توام. بال و پرم. ده
مپسند. جدا از تو به ویرانه. بمیرم
میگفت نعیمی به جهان ترس من این است
نادیده. رخت ای مه جانانه. بمیرم
التماس دعا مشهد والرضاع نعیمی
#نعیمی
#شعر
#امام_زمان
کیمیا ی محبت
ساقی بیا ز رحمت بگشا.در محبت
یک جرعه ام عطا کن از ساغر محبت
دل از همه گسستم فرمان بر تو هستم
بنهادای تو بر سر چون افسر محبت
تاب پریدن از تو برگرفته کنج محبس
مرغ دلی که بودش بال وپر محبت
شد آسمان دلها هم رنگ سنگ خارا
پرده به رخ کشیده چون اختر محبت
غواص بحردنیا از پا فتاده زیرا
نایاب و کیمیا ی ای گوهر محبت
ای باغبان کجای دیگر.نهال. دلها
خشکیده و ندارد برگ و بر. محبت
کوته نما سفر را ای یوسفا نعیمی
تا که نهد به خاک پایت سر محبت
التماس دعا مشهد والرضاع نعیمی
#نعیمی
#پند
دلنامه وفات حضرت ام البنین س
اسلام ای بانوی دنیا و دین
مادر ماه و سه اختر. آفرین
اسلام ای آنکه بعد از فاطمه
شیر حق را گشته ای یارومعین
اسلام ای آنکه بودی در حرم
محرم سر خداوند مبین
اسلام ای آنکه بر باغ جنان
داده ای گل واژه های بی قرین
کیست این بانوی والا و مهین
فاش گویم حضرت ام البنین
ایکه یزدان از تو سالار آفرید
نور آفاق وفا بر او دمید
ایکه نخل دامن سرسبز تو
لاله سرخ ادب. را پرورید
ایکه همچون هیبت عباس تو
مادر گیتی نیاوردو ندید
ایکه از داغ حسین فاطمه
روزو شب نالیدی وقدت خمید
کیست این محبوبیه حی مبین
فاش گویم حضرت ام البنین
میزدی با دیده گان تر بقیع
نقش چار آلاله ات اندر بقیع
روزها جای خودش شب تا سحر
ناله کردی از جگر تو در بقیع
عمر خود را طی نمودی درجهان
در فراق پیکر بی سر بقیع
عاقبت جان دادی وگشتی دفین
بی کس وبی همدم و یاور بقیع
کیست این بانوی دلخون وحزین
فاش گویم حضرت ام البنین
خصم حق سیلی بتو دیگر نزد
تازیانه کس بتو مادر نزد
جسمت آزرده ز غمها شد ولی
صدمه بر جسم تو میخ در نزد
خانه ات را از ره کینه عدو
آتش ای استوره داور نزد
یا که همچون زینبت درشهرشام
خنده بر زخم دلت کافر نزد
کیست این بانوی آن حبل المتین
فاش گویم حضرت ام البنین
کربلا باغ بهشت ما بود
از شمیم لاله ها زیبا بود
کربلا از جلوه عباس تو
طور سینا و جهان آرا بود
کربلا دستان قطع فاضلت
دستگیر سائلان آنجا بود
کربلا صحن ابوالفضل و حسین
ای نعیمی کعبه دلها بود
کیست این بانوی باعزو بهین
فاش گویم حضرت ام البنین
مشهدوالرضاع نعیمی