فتنه‌های سخت در آخرالزمان 🎙 این فتنه‌ها منافق را رو میکنه! فتنه‌ها زمین را از فاسق پاک می‌کند! https://eitaa.com/hazratzahrah/11631

✨﷽✨ ✅انفاق با دست خود! ✍یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا تمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود:سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. 💥لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم(ص) می فرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است 📚منبع: نمونه معارف اسلامی، ص 419 جامع احادیث شیعه، ج 8 https://eitaa.com/hazratzahrah/11632 ‌‌

✍پیامبر خدا صلی‌الله علیه‌وآله: ﺗَﻮَﺩُّ ﺍﻟْﺨَﻠَﺎﺋِﻖُ ﺃَﻧَّﻬُﻢْ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻓَﺎﻃِﻤِﻴِّﻴﻦَ در روز قیامت تمام خلق آرزو مى‌كنند، ای‌كاش از (شيعيان و دوستان) فاطمه بودند 📚بحارالانوار ج۸ص۵۴ پس برای فاطمیه کاری کنیم... واِلا روز قیامت روز حسرت و پشیمانی خواهد بود ‌ https://eitaa.com/hazratzahrah/11633

چادر سر می‌کردی... وصله‌دار و ساده! مهربان بودی... زلال و پاک! و سَروَر زنان عالَم شدی! تا همیشه‌ی تاریخ... کسی مثل تو را ندیده و نمی‌بیند! دختر پادشاهان ایران و روم... پارچه‌های زربافت تن می‌کردند و... تو، نمی‌خواستی مثل همه باشی! تو فاطمه بودی... حبیبه‌ی خدا! و عالَم در بُهت فرورفت وقتی گفتی: ای رسول‌خدا! فرش خانه‌ی ما، از پوست گوسفند است... و بالش‌مان... از لیفِ خرما! تو محبوب خدا بودی و... گرگ‌صفتان... چشم دیدنت را نداشتند! https://eitaa.com/hazratzahrah/11634

نورالسمان بانوی رهیافته آمریکایی: واکنش خانواده ام نسبت به مسلمان شدنم بد بود. https://eitaa.com/arabsalehi_ir/709

🔴این دو دقیقه را حتما و با دقت ببینید. 🔸برنامه اف‌دی‌دی و اسرائیل برای برهم زدن اقتصاد ایران https://eitaa.com/hazratzahrah/11636

امروز ناامید کردن مردم دقیقا حرکت در مسیر آمریکا و اسرائیل است https://eitaa.com/hazratzahrah/11637

🌹دختران انقلاب🌹 #زن_زندگی_آگاهی سرودی زیبا و حماسی https://eitaa.com/hazratzahrah/11638

سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها!!! دختر خیلی سرد گفت میدونم گفتم خب نمیخوای درستش کنی؟ فورا گفت نه گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم! هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها!!! دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دوتا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! ‏به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی؟ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست. ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید💔 خاطره زیبایِ یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ https://eitaa.com/hazratzahrah/11639

🎥 بارش برف زمستانی در خوانسار اصفهان https://eitaa.com/hazratzahrah/11640

. شما طرفدار بنی‌امیه هستید؟! فکر می‌کنید بنی امیه چه می‌خواهد؟ @hazratzahrah

امام على عليه السلام: بهترين زندگى را كسى دارد، كه مردم در زندگى او خوب زندگى كنند إنَّ أحسَنَ النّاسِ عَيشا مَن حَسُنَ عَيشُ النّاسِ في عَيشِهِ ميزان الحكمه، ج ۸، ص ۳۴۵ @hazratzahrah