🔸امیرعبداللهیان در مراسم بزرگداشت شهید سلیمانی:
🔸دور چهارم مذاکرات با طرف عراقی برای بررسی مستندات ترور سردار سلیمانی بهزودی برگزار میشود
🔹وزیر امور خارجه کشورمان گفت: بهزودی دور چهارم این مذاکرات با طرف عراقی در تهران برگزار میشود، تا مستندات بیشتر و رسمیتر بررسی شود.
#جان_فدا
#خبرگزاری_بسیج
🔸سردار سلامی در مراسم بزرگداشت شهید سلیمانی:
🔸کار اصلی سردار سلیمانی، ساخت قدرت برای سیاست خارجی بود/او با دشمن هم با عدالت رفتار میکرد
🔸فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: قدرت همزاد سیاست است و سیاست بدون قدرت بی اثر است. داشتن تدبیر سیاسی، بدون قدرت کافی نیست. کار اصلی سردار سلیمانی ساخت قدرت برای سیاست خارجی ما بود.
VID_20230103_064557_088.mp3
2.31M
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
📹 #ببینید | تحقق سخن #حاج_قاسم برای شهادتش
❄🌹❄
💢 تشکر مقام معظم رهبری از روح #حاج_قاسم
💢 شهادتش هم وقتی بود که به درد انقلاب بخورد.
🎙 سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
هدایت شده از Nafis
♦️شهیدی که همزمان با حاجقاسم در یمن به شهادت رسید
🚩درست در ساعت اولیه بامداد ۱۳دی ۹۸ همان دقایقی که شهید حاج قاسم سلیمانی توسط دولت جنایتکار آمریکا در فرودگاه بغداد ترور شد ایران اسلامی شهیدی دیگر را در پهنه سرزمین مقاومت تقدیم ملت کرد. پاسدار شهید مصطفی میرزایی در عملیات ترور ناموفق سردار شهلایی در شهر صعده یمن بر اثر اصابت موشک امریکا به شهادت رسید.
🔹شهید محمدمیرزایی پاسدار سپاه قدس بود اما یک محله او را خطاط ماهر، باربر صلواتی و اوستاکار با انصاف می دانستند. کسی خبر نداشت او امین حاج قاسم و مهندس مختل کردن سیستم ارتباطی گروهک های تکفیری است.
🇮🇷
📝 #یادداشت_کوتاه | ننه قاسم؛ مادرِ ایران
❄️🌹❄️
🔻فاطمه دختر اسدِ طایفه ی سلیمانی آنچنان خوش بخت بود که روز عروسی، شتر رَم زده، تازه دامادش را با خود نبرده پس آورده بود. زندگی فقیرانه شان به یُمن وجودِ سکینه و هاجر و حسین برکت گرفته بود. اما، با ولادت قاسم، که سه سال شیرِ مهر مادری را از او نوشید، او دیگر "ننه قاسم" بود.
🔸ننه همیشه مراقب قاسمش بود، او را چون جوجه ای مراقبت می کرد تا گزندی به او نرسد. ننه وقتی که خون سرپنجه های قاسم زمین خورده را پاک می کرد و با «اُشترک» (سوزن) خار از پای طفلش می کشید نمی دانست که این پاهای زخمی تا آخر عمر بیابان گردِ ایّام می شوند.
🔹ننه، قاسم را نترس بار آورده بود؛ خودِ قاسم برایمان نوشته بود «هرگز از چیزی نمی ترسیدم»! اما گویی از بی مادری می ترسید. سیزده ساله که شد، بدون ترس، برای آبروداری و کمک به خرج بابا حسنش از مادر جدا شد تا مرد میدان شود؛ تا شاید هم روزی آبروی کلِ مردمِ ایران...
🔸قاسم، عاشق نان و پنیر و چای میخک ننه که بیشتر از همه دلتنگ آغوش مادر بود. او خوب می دانست که ننه همیشه نگرانش بوده است. ننه که سال های سخت نبودِ پسر، پچ پچِ پنهانیِ زن های روستا هم بی تابش می کرد، سال ها پیش از قاسم نوجوانش دل کنده بود. ننه، قاسم را برای روزهای سخت تربیت کرده بود، او اَرزن اَرزن عشق و محبت را به کامِ قاسم چشانده بود تا پسرش جان فدایِ فقیران و یتمیان و پابرهنگان روزگارش شود.
🔹قاسم ِسرگشته ی کوه و بیابان، سالها گریست و گریاند و خندید و خنداند، تا روزی که اجازه مادرش را گرفت. حکایت دیدار آخر قاسم و ننه حکایت غریبی است. آن روزی که سر تا پای ننه را غرق در بوسه کرد، مادرش به او وعده داد در سیاه چادرِ کوهسار منتظرش خواهند ماند. گویی این بار ننه می رفت تا چادرِ پناهِ قاسم را در بهشت مُهیا کند. همان سیاه چادرِی که برای دور کردن نحسی سیزده از قاسمش آن را علم می کرد.
🔸اما، آن روزِ سیزدهِ نحسِ سرد و سیاه که ایران یتیم شد، ننه قاسم در میان ما نبود تا یتیمان قاسمش را زیرِ چادر محبت مادری اش پناه دهد.
🔺فاطمه دختر اسدالله خان ایل سلیمانی روستای قنات مَلکِ کرمان ۱۴ ساله بود که مادر ایران شد...
📚 برداشتی از زندگینامه خودنوشتِ سرباز قاسم سلیمانی...
✍ابوالفضل بهروزیان
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلاوت روزانه قرآن صفحه ۱۱