فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام حسن عسکری علیهالسلام:
❤فرزندم! دلهای اهل طاعت و اخلاص، به سوی تو پر میکشد، همانطور که پرندهها به سوی لانههایشان پر میکشند!
📚کمال الدین، باب ۴۳، حدیث ۱۹.
🌱⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
🕊•#صحیفه_سجادیه
🕊•#دعایدوم_فرازبیستوسوم
🌻روزانه یک فراز، از صحیفه سجادیه تقدیم شما خوبان خواهد شد، پیشنهاد می شه که دعا رو با معانی زیباش مطالعه بفرمایید.
#کلام_امیر
#امیر_کلام
💠امیرالمومنین عليهالسلام
به فرزندشان امام حسن عليهالسلام:
بدان
آن کسی که
خزائن آسمانها و زمین در دست اوست
به تو اجازه دعا کردن داده است
و اجابت نمودن آن را ضمانت کرده است
پس مبادا تأخیر در اجابت او
تو را نومید گرداند
زیرا که بخشش به قدر نیت بستگی دارد
📚نهجالبلاغه نامه ۳۱
🍃🌸🍃
💢 حکم انگشتر حلقه با روكش آب طلا
💠 سوال:
🔷 استفاده از انگشتر نقره که روی آن آب طلا داده شده است، برای مرد چه حکمی دارد؟ اگر نمازگزار فراموش کند انگشتر طلا در دست دارد و در حال نماز انگشتر را کنار بگذارد، تکلیف نماز چیست؟
✍🏻 پاسخ:
◀️ آیت الله خامنه ای: اگر عنصر طلا در انگشتر به قدری کم باشد که عرفا به آن انگشتر طلا گفته نشود و پوشیدن طلا صدق نکند، اشکال ندارد.
🔷 در فرض سوال نمازش صحیح است و نماز را ادامه دهد.
◀️ آیت الله مکارم شیرازی: اگر آب طلا باشد اشکالی ندارد همچنین اگر مخلوط به طلا باشد، اشکالى ندارد امّا اگر قسمت طلا به صورت روکش باشد، جایز نیست.
🔷 در صورتی که از روی فراموشی یا جهل به موضوع باشد مانعی ندارد و در مورد جهل به حکم، اگر جاهل قاصر باشد اشکالی ندارد ولی در مورد جاهل مقصر مشکل است.
آیت الله سیستانی: پوشيدن طلا اگرچه با آبکارى رنگ آن سفيد شده باشد ـ مثل آويختن زنجير طلا به سينه، و انگشتر طلا به دست كردن، و بستن ساعت مچى طلا به دست ـ براى مردان حرام است و نماز خواندن با آنها باطل است، ولی پوشيدن فلز پلاتین اشکال ندارد.
🔺 استفتاء از سایت آیت الله خامنه ای، کد استفتاء: استفتاء: p2ny77z
🔺 استفتاء از سایت آیت الله مکارم، کد رهگیری : 140104150025
⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️
🔅#پندانه
✍️ گاهی درمان در دارو نیست
🔹پادشاهی بهعلت پُرخوری و پرخوابی دچار درد شکم شد.
🔸هر حکیمی برای معالجه آوردند، سودی بر بیماری او نبخشید و سفتی شکم روان نساخت.
🔹طبیبی ادعا کرد گیاهی در بالای کوهی است که اگر پادشاه آن را بخورد شکم او درمان شود، ولی خاصیت درمانی آن گیاه این است که باید بعد از چیدهشدن سریع خورده شود.
🔸این شرط سبب آن شد که پادشاه نتواند کسی را بفرستد تا آن گیاه را برای او از کوه بیاورد.
🔹تصمیم گرفت در تخت روان او را بالای کوه برند. ولی کسی حاضر به تضمین این امر برای پادشاه بهعلت صخرهایبودن کوهستان نشد.
🔸و پادشاه را یک راه ماند که خود به پای خود به بالای کوه رود.
🔹پادشاه سنگینوزن یک روز بهسختی کوهپیمایی کرد و روز دیگری راه باقی مانده بود برسد که درد شکم شاه خوب شد و بر بیماری او فرجی حاصل شد. پس بههمراه قراول به دربار برگشت.
🔸او که گمان میکرد طبیب در بالای کوه، کنار آن گیاه منتظر پادشاه است بهناگاه طبیب را در شهر یافت و پرسید:
چرا بالای کوه نرفته بود؟
🔹طبیب گفت:
قبله عالم! چنین گیاهی در بالای کوه وجود نداشت؛ درمان درد تو در خوردن دارو نبود. بلکه فقط در حرکت و راهرفتن بود و من چنین کردم که تو تکانی به خود دهی و راهی بروی تا درمان شوی.
🔸ساعتها اندیشه کردم تا چگونه تو را به درمان مورد نیازت نزدیک کنم و راهی جز این نیافتم.
🔹پادشاه بر ذکاوت طبیب احسنت گفت و او را به دربار خویش در طبابت جای بخشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیو انگیزشی شگفت انگیز
از دکتر #علیرضا_آزمندیان
در مورد سپاسگزاری از خدا ,خود و انسانها
و ارتباطش با جذب زیبایی ها
و برکات خداوند به زندگی🌷
این جملات را تکرار کنید👇👇
✅ من قوی هستم
✅ من سالم هستم
✅ من خوش اندام هستم
✅ به همان روشی که می دانم درست است رفتار می کنم
✅ من پر از انرژی هستم
✅ من پر از شور و نشاط هستم
✅ من با استعداد هستم
✅ من ارزشمند هستم
✅ من مصمم هستم
✅ با اعتماد به نفس هستم
✅ از شخصیت خوبی برخوردارم
✅ مردم مرا دوست دارند
✅ از بودن با من لذت می برند
✅ من خوشحال هستم و از زندگی ام لذت می برم
✅ من عالی هستم
✅ من پر از کمال هستم
✅ من موفق و خوشبخت هستم
✅ آینده من بسیار روشن است
✅ فرزندان من بسیار توانا هستند
✅ من در هر مرحله ای از زندگی ام هدفمند پیش خواهم رفت
✅ من مورد رحمت خداوند قرار دارم
✅ من پیروز هستم
خدای عاشق مهربان از تو سپاسگزارم💚♥️
💥
حسینیه باب الحوائج حضرت اباالفضل علیه السلام( تفتی های مقیم مرکز )
. فصل اول : خداحافظ بهار! قسمت هفتم یکی از دل خوشی های هر روز من این بود که صبح منتظر بیدار شدن آ
.
فصل اول : خداحافظ بهار!
قسمت هشتم
چیزی تا پایان یک سال کارگری من نمانده بود. یک روز مشغول نظافت
خانه بودم، میز عسلی را کنار کشیدم تا زیر فرش را جارو بزنم، یک دفعه سنگ
مرمر روی میز افتاد زمین و شکست! آسیه خانم به طرفم دوید. عصبانی شد و
سرم داد کشید. تا آن روز عصبانیتش را ندیده بودم. به زور خودم را نگه داشتم تا
گریه نکنم. نفسم بالا نمی آمد، بغض کردم. زل زد به من، نیشخندی شیطانی
زد و گفت: «زهرا! چرا حواست رو جمع نمیکنی؟! می دونی پولش چقدره؟!
میتونی خسارت این میز گرون قیمت رو بدی یا نه؟! فکر خونه رفتن رو از سرت
بیرون کن! » چشمانم سیاهی رفت. نزدیک بود از حال بروم. تلفن را برداشتم و
شماره ی محل کار مادرم را گرفتم. مادرم فوری خودش را به آنجا رساند و به آسیه
خانم گفت: «خانوم! ارزش دختر من خیلی بیشتر از ایناست! بگو پول میز چقدر
میشه تا بدم. » آسیه خانم گفت: «خسارت میز صد تومن میشه. » مادرم جا
خورد! پول زیادی بود؛ بیشتر از حقوق یک ماه من! نداشت که پرداخت کند.
آسیه خانم گفت: «اگه میخوای دخترت رو ببری، باید خسارت میز رو بدی؛
وگرنه...! » چسبیدم به مادرم و گفتم: «نه! مامان نمی خواد منو ببری. می مونم،
دوست ندارم بری به خاطر من پول قرض کنی. » مادرم دستی روی سرم کشید
و گفت: «گریه نکن دخترم! پول رو جور می کنم؛ اصلا میرم به داییت میگم.
نمیذارم اینجا بمونی. »
با اینکه آسیه خانم زن خوبی بود و هیچوقت به من سخت نمی گرفت،
اما برایم عجیب بود با آن همه ثروت و دارایی، چرا به خسارت این میز قدیمی
پیله کرده. مرا به گوشه ای از خانه برد و گفت: «زهرا جان! اینجوری گریه نکن
دخترم! جیگرم پاره شد. پول ارزشی نداره، صدتا میز فدای سرت. من شکستن
میز رو بهونه کردم تا تو بیشتر پیشم بمونی! نمی خوام تو رو از دست بدم عزیزم. »
با حرفهایش خیالم را راحت کرد. از طرفی هم شرط خروج من از آن خانه
پرداخت خسارت شده بود! دلم نمی خواست مادرم با این همه گرفتاری،
خسارتی که من به آنها زدم را پرداخت کند. به مادرم گفتم میمانم! هرچه
اصرار کرد، قبول نکردم خسارت را پرداخت کند. آسیه خانم هم با مادرم
صحبت کرد تا بالاخره راضی شد برای یک سال دیگر در آن خانه بمانم.
روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان #امیر_و_علی_شاه_آبادی
📙#قصه_ننه_علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه نخست روزنامههای دوشنبه هشتم آبانماه
.
🔹 #فضائل_امیرالمومنین_علیهالسلام
🔸 #تمــامدیــنامیـــرالمۅمنیـناست
🖇 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
🔹 خداوند پیامبران را از درختان گوناگون،
من و علی را از یک درخت آفرید، پس من تنه ی آن و علی شاخه اش، فاطمه جوانه اش و حسن و حسین میوه اش هستند.
🔹پس هرکه به شاخه ای از شاخه های آن درآویزد نجات یابد و هرکه از آن رو گرداند سرازیر آتش گردد.
▫️ اگر بنده ای هزار سال و هزار سال و هزار سال بین صفا و مروه خدا را پرستش کند و محبت ما را درک نکند خدا او را با صورت در آتش اندازد
آنگاه این آیه شریفه را تلاوت فرمودند:
قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ سوره شوری،آیه ۲۳
📚 شواهد التنزیل، جلد ۱ ، ص ۵۵۴
(از کتب اهل سنت)
•♥الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه مولانا امیرالمومنین والائمه المعصومین علیهم السلام♥•
#فقطحیدرامیرالمومنیناست
🌱⃟꯭░꯭𓂃 ִֶָ
🕊•#صحیفه_سجادیه
🕊•#دعایدوم_فرازبیستوچهارم
🌻روزانه یک فراز، از صحیفه سجادیه تقدیم شما خوبان خواهد شد، پیشنهاد می شه که دعا رو با معانی زیباش مطالعه بفرمایید.